لاورف امروز گفت که اپوزیسون سوریه هرگز ارتش بشار اسد را شکست نخواهد داد حتی اگر تا «دندان مسلح شود.»
در جریان بازدید خود از آذربایجان، لاوروف به اینتر فاکس گفت: « این واضح است که حتی اگر اپوزیسون سوریه تا دندان هم مسلح شود هرگز قادر نخواهد بود ارتش دولتی را شکست دهد. او افزود: «در حقیقت این خونریزی میتواند سالها بطول انجامد و برای هردو طرف ویرانگر شود»
روسیه نزدیکترین متحد رژیم سوریه است که از دوران شوروی، حامی آن در برابر تحریمهای غرب و تهدیدهای مداخله گرانه نظامی بوده است.
ولی مسکو در هفته های اخیر، بر انتقاد های خود نسبت به اسد افزوده و همراه با دول عربی و غربی از طرح 6 ماده ایی صلح شورای امنیت و مأموریت عنان برای حل بحران یکساله سوریه که به قیمت جان تقریباً 9000 نفر تمام شده پشتیبانی کرده است.
او گفت که وزیر خارجه سوریه فرار است برای دهم آوریل به مسکو بیاید.
لاوروف بدون اینکه توضیح چندانی بدهد، گفت هم اکنون قرار است نمایندگان یک گروه اپوزیسیون سوریه هم به مسکو بیایند و چند روز بعد از آنهم گروه دیگری از اپوزیسیون درون مرزی» نیز خواهد آمد.
ماه قبل روسیه اطلاع داد که برنامه ایی برای، پذیرایی اپوزیسون میانه روی سوریه بنام:« کمیته ملی هماهنگی برای تغیرات دموکراتیک در سوریه» در دست دارد.
آژانس« ریا نووستی نیوز» بنقل از لاورف میگوید که: « باید به آنها این احساس اقناع کننده داده شود که ما نیز میخواهیم در حل مسئله بدانها کمک کنیم.»
روسیه نسبت به، به اصطلاح نشست دوستان سوریه در استانبول که برخی قدرتهای غربی و دول عربی را گردهم آورد نگاه انتقادی داشت.
در کنفرانس پایان هفته گذشته در استانبول، «شورای ملی سوریه» (SNC) بعنوان نمایندگان مشروع همه سوریها برسمیت شناخته شد.
لاوروف این اجلاس را بخاطر اینکه شورشیان در آن مطرح شده بودند، آنرا غیر سازنده توصیف کرده بود زیرا به نظر وی، به بازی گرفتن شورشیان در مذاکرات موجب سرسخت تر شدن آنها میشود.
لاوروف گفت: « اگر به موازات حمایت از طرح[ مورد حمایت مللِ] کوفی عنان، در شورای امنیت، نشست دوستان سوریه در استانبول برگزار میشود، معنای آن اینست که آن نشست با ادامه مذاکره و تلاش صلح موافق نیست و فقط تلاشهای معطوف به توقف خونریزی را خنثی میکند.
پایان گزارش خبری نهارنت.
……….
قریب 10 ماه پیش جنبش اعتراضی مردم سوریه، از درعا، حما، حُمص و.. ، آغاز شد که در آن روزها فقط به جمعه ها منحصر میشد زیرا که مردم فقط به بهانه نماز جمعه میتوانستند جمع شده بیرون بیاند و با شعار الله اکبر به رژیم اعتراض کنند. در آغاز نه گروه مسلحی در کار بود و نه مطالبه سرنگونی بشار اسد. رژیم بشار اسد با تانک و توپ و پیراهن شخصی های «شبیحه» به اعتراض نمازگزاران پاسخ داد. عمال این رژیم زبان ترانه سرایی جوانی را که ترانه ایی هجو کننده علیه بشار سروده بود را از بیخ بریدند و سراو را نیز از تنش جدا کرده پیکرش را به بیابان انداختند. در آن هنگام جناب لاوروف مثل همتایان ایرانی و حزب اللهی خود اعتراض مردمی را توطعه خارجی تلقی میکرد.
با آغاز اعتراضات مردمی در شهرهای سوریه، زمینه تلاش سیاسی برای گروههای مختلف اپوزیسیونی که بیش از 40سال منتظر چنین فرصتی بودند و برای عرض اندام فراهم شد. در آنتالیا، استانبول، نیکوزیا، پاریس کنفرانس و کنگره بود که یکی از پس دیگری و هریک با شرکت بیش از یکصد حزب و شخصیت سیاسی تشکیل میشدند که از ژنرالهای سیاسی بدون پیاده نظام تشکیل میشد.
عوامل اطلاعاتی رژیم هم که از امکانات وسیع برای نقب زنی سازمانی برخوردار بود بدرون این اپوزیسیون خوابزده ایی که فقط غوغای اعتراض توده ایی آنرا از خواب زمستانی اش بیدار کرده بود، وسیعاً وبیش از گذشته خزید.
بموازات مبارزه مردم در شهرهای سوریه با رژیم اسد، مبارزه بین اپوزیسیونی که کمترین نقشی در سازماندهی و برانگیختن این جنبش خود جوش نداشته بود نیز شروع شد. معتبر ترین این جریانها که از اعتبار نسبی در درون کشور نیزبرخوردار بود همین «شورای ملی سوریه» بود که مهمترین جناح تشکیل دهنده آن اخوان المسلمین بود که از ریشه تاریخی و سیاسی دردرون جامعه برخوردار بود.
خطر شکل گیری یک اپوزیسیون جدی، زنگ خطر را از تهران تا کرملین و ستاد حزب الله و دربار مالکی درعراق به صدا درآورد. نوری المالکی که از مقام رهبری ما هوشیار تر بود همان هنگام گفت همه این بهار عربی بنفع اسرائیل و آمریکا است.
مسکو، دمشق، تهران و حزب الله که اوج گیری جنبش اعتراضی را و بموازات آن اعتبار یابی ملی و بین المللی «شورای ملی سوریه» را مشاهده کرده بودند به اپوزیسیون سازی افتادند. در آن موقع که همه در تله این اپوزیسیون سازی افتاده بودند، من آنرا با نوشتن چند یاداشت در همین سایت افشا کردم. حتی در کامنتی ذیل خبر این اپوزسیون در سایت «کلمه» به درج این خبر دیس اینفرماتیو اعتراض کردم که دوستان کلمه میتوانند آنرا بیرون بکشند.
نخستین بار در الشرق الاوسط خواندم که؛ یک گروه 70 نفری از اپوزیسون رژیم اسد در یک هتل مجلل در دمشق کنفرانس تشکیل داده اند. این در حالی بود که نمازگزاران معترض، جمعه ها به رگبار بسته میشدند.
روز بعد در سایت فارس نیوز، رجا نیوز و بازتاب که همصدا با مقامات حکومتی و رهبر، اعتراضات سوری ها را«فتنه» صهیونیسم و آمریکا میدانستند گزارشهای محترمانه ایی از نشست اپوزیسیون سوریه در دمشق دیدم.
در پس گزارش این منابع داخلی؛ در گاردین، وال استریت ژورنال، دیلی تلگراف، و صد البته نشریات و سایتهای انگلیسی زبان منطقه مثل الاهرام، دیلی استار، نهارنت و حریت ترکیه نیز گزارش مفصل تشکیل این اپوزیسیونی را که اینقدر جرئت و قدرت داشت که در داخل دمشق برای سرنگونگی بشار اسد کنفرانس بگذارد و به بحث و مذاکره بنشیند، دیدم و آنرا خواندم و از تناقض آن خبر با واقعیت به سرگیجه دوچار شده بودم! چطور چنین چیزی ممکن است؟ ظهور این اپوزیسیون در داخل کشور، بمعنای اینست که رژیم بشار اسد یکی از دموکرات ترین و آزاد ترین رژیمهای دنیاست. یا آن کُشت و کُشتارها باید دروغ باشند یا این اپوزیسیون باید قلابی و رژیم ساخته باشد که با ظهور خود بزرگترین رسانه های دنیا را سر کار گذااشته است. فراموش کردم بگویم رادیو فردا، بی بی سی و حتی رسانه های سوئد هم خبر نشست این اپوزیسون درونمرزی سوریه را منعکس کردند و هیچ کس هم از خود نپرسید که چگونه میشود که در گوشه ایی از کشور پاسخ الله اکبر نماز گزاران نماز جمعه با سرب و حتی گلوله توپ پاسخ داده شود و در مرکز پایتخت همان کشور 70 شخصیت اپوزیسیونی در مجلل ترین هتل گرد هم آیند و راجع به براندازی رژیم اسد بحث کنند.
در همانروزها ولید معلم وزیر خارجه اسد تپقی زد که هیچ کس آنرا متوجه آن نشد ولی برسرگیجه من افزود. از خود میپرسیدم میشود همه این رسانه های دنیا در تله دیس اینفرماسیون روسیه، ایران، بشار اسد افتاده باشند و فقط من در تردید نسبت به اصالت این اپوزیسون مُحق باشم؟
تپق وحید معلم این بود که در یک مصاحبه مطبوعاتی در اشاره به «شورای ملی سوریه» گفت اگر آنها[شورای ملی سوریه] میخواهند با رژیم هم مبارزه کنند، ما در داخل مملکت اپوزیسیونی داریم که برانداز هم هست ولی قانونی است و به خارج هم وابسته نیست! بیایند در آن فعالیت کنند.
پس از چندی دومین کنفرانس این اپوزیسیون برانداز برای دومین بار و این بار نه در لوکسترین هتل دمشق بلکه در یکی از باغات اطراف شهر تشکیل شد که بیانیه ایی صادر کرد.
مشخصه این بیانیه سه« نه!» بود. «نه!» به مداخله خارجی. «نه!» به خشونت «نه!» به «بنبادگرایی دینی». این سه« نه!» یعنی نفی و تختطعه هر گونه اعتراض مردمی. آنچه این بیانیه، بنیاد گرایی نامیده بود تنها، فرصت الله اکبر گفتن اعتراضی مردم پس از نماز جمعه ها بود که از آن استفاده میکردند. آنچه این بیانیه خشونت خوانده بود اعتراضات خیابانی با استفاده از اجتماع نماز جمعه بود، والی در این بیانیه اشاره ایی به بمباران و به توپ بستن شهرها و حمله و آدم ربائی های امنیتی ها و شبیحه ایی ها نبود. آن «نه!» یی که به مداخله خارجی گفته بود، امتناع از همین مساعدتهای کشور های خارجی، از غربی و عربی و ترکیه بود که بدون آن مساعدتها، تنها دستاورد مردم میتوانست صد ها هزار بجای 9000 شهید باشد و جنبشی در نطفه خفه شده که فقط میتوانست موضوعی برای عزاداری پنهانی و عاشورایی داغدیدگان باشد و نه بیش.
بلافاصله پس از دومین نشست این اپوزیسیون «براندازِ» رژیم در دمشق، که همه رسانه های دنیا هم آنرا با آب و تاب پوشش دادند هیئتی از جانب آن برای مذاکره عازم مسکو شد.
من کنجکاوانه روزنامه پرودای انگیسی آن روزها را که دیداراین اپوزیسیون برانداز را با پوتین منعکس کرده بود در اینترنت پیدا کردم. در چند خط این دیدار را منعکس کرده بود. ولی تک تک کلمات خبر، انعکاسی از بی اعتنایی و تحقیر بود و معلوم بود که خود مخبر و گزارشگر هم به نمایشی بودن این سناریو و ابتذال آن کاملاً واقف است. ژست و لحن صحبت پوتین هم با این هئیت نمایندگی اپوزیسیون سوری، لحنی بود که ممکن است پوتین با آبدار چی های ک گ ب بکار برد و نه یک میهمان حتی درجه چندم خارجی یا یک شهروند معمولی روسی.
وقتی که امروز خبر باز دید دو گروه از اپوزیسیون سوریه را در نهار نت به نقل از لاوروف دیدم همه آن نمایش مبتذلی که مرا یاد سناریو سازی دستگاههای اطلاعاتی مملکت خودمان می انداخت افتادم. و این امر مرا به لحاظی خوشحال کرد زیرا متقاعد شدم که جنبش دموکراسی خواهی منطقه بشمول خودمان با ابلهانی سر و کار دارد که از درکِ روح زمانه عاجزند هرچند به همین دلیل، دستیابی به دموکراسی برای ما میتواند مثل سوریه و لیبی پر هزینه شود.
این سناریوی اپوزیسیون آفرینی و ستون پنجم سازی، درسهای پر ارزشی برای ما ایرانیان دارد که نباید ساده از آن بگذریم.
گزارش خبری فوق از نهارنت و اظهارات لاوروف بروشنی نشان میدهد که روسیه سالوسانه مثل خود بشار اسد و رژیم تهران در حمایتشان از طرح 6 ماده ایی کوفی عنان صادق نبوده اند و پذیرش آنرا بعنوان مفری برای مانورهای سیاسی و فرصتی بیشتر برای سرکوب جنبش مردم سوریه تلقی کرده اند.
در مقاله نخست همین پست، من توضیح داده ام که بشار اسد تنها به سرکوب جنبش اعتراضی می اندیشد و لا غیر و روسیه و ایران و حزب الله لبنان نیز بعنوان متحدین آن رژیم اندیشه ایی جز این ندارند.
من خود حوصله نکردم آن لینکهایی را که موضوعشان مورد استناد این گزاره ها بود در همین سایت خودم پیدا کنم ولی اگر کسی کنجکاو باشد میتواند در مطالب مربوط به سوریه 6 ـ 9 ماه پیش آنها را بیابد.
بشار اسد به عنان قول داده است که تا 5 روز دیگر یعنی 10 آوریل نیروهای خود را از شهر ها بیرون خواهد کشید. اما او از این 5 روز باقی مانده برای کشتار بیشر استفاده خواهد کرد. طرح کوفی عنان بعلت نقش ریاکارانه اسد و روسیه سر زا رفته است و با تنفس مصنوعی هم انرا نمیتوان نجات داد. اختلاف بین رژیم اسد و منتقدین آن اختلافی استراتژیک است که در آن کمترین فضایی برای تعامل تاکتیکی هم وجود ندارد. جنگ داخلی در سوریه وارد مرحله جدیدی خواهد شد و برخلاف توهم لاوروف و شرکاء، رژیم اسد بطور قطع بازنده این جنگ خواهد بود. حال رژیم تهران و روسیه تا کجا میخواهند روی این اسب مرده شرط بندی کنند به درجه توهم زدگی خود آنان بستگی دارد.
و اما دو نکته اضافی دیگر: کاندیداتوری سردار پاسدار رضائی در انتخابات ریاست جمهوری 88 منتهی به کودتای انتخاباتی و اعتراضات آبکی و گمراه کننده وی به نتیجه انتخبات 88 را میتوان از پیش نمونه های این نوع اپوزیسیون سازی سوری دانست و این شباهت نمونه وار، هم ریشه ایی کاندیداسازی در ایران و اپوزیسیون سازی در سوریه را نشان میدهد. در انتخابات اخیر هم رژیم با علم کردن کواکبیان و علیرضا محجوب و حزب مردمسالاری بعنوان اصلاحطلب دقیقاًهمین رویکرد را به کار بست.
و اما نکته دوم: تا همین یکسال پیش سوریه قرار گاه و پرشگاه تروریستهای القاعده و بعثی علیه عراق و بهتر است گفته شود آمریکائیها در عراق بودند. ولی با شروع وزش بهار عربی در سوریه بناگاه دو دشمن خونی بعث سوری و شیعه عراقی، در یک جبهه علیه مردم سوریه قرار گرفتند. تا جائیکه بنا به برخی گزارشهای تأئید نشده، عراق پس ازایران دومین کمک دهنده مالی به رژیم اسد است. چند روز پیش نوری المالکی در اشاره به نشست دوستان سوریه در استانبول با عصبیت گفت:« دولت سوریه سقوط نخواهد کرد! و چرا اصلاً باید بکند؟ همان حرفی که لاورف گفت و من تفسیر کردم.
توضیح: میخواستم این یاداشت را زیر یاداشت قبلی با عنوان «نگاهی به اوضاع منطقه ـ سوریه» بگذارم دیدم قدری شلوغ کاری میشود لذا آنرا در اینجا بعنوان یک پست مستقل در میکنم
ح تبریزیان
……………
تحلیل متمم از اوضاع جدید سوریه بجای عراق و مصر!
نهار نت لبنان
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|