راستش ما گمان میکردیم که اول «درخت کدوحلوایی» مسلمان شد. اما بعدها دیدیم و شنیدیم که مومنین و «معتقدین» معتقدند که حضرت بادمجان «سلام الله علیه» نخستین [1] «درخت»ی بود که اسلام آورد. غلط نکنم پیامبر اسلام در زیست شناسی رفوزه شده بود که بوتهی بادمجان را «درخت» میدید. شاید هم در بیابان بیآب و علف عربستان 1433 سال پیش بوتهی بادمجان را درخت «عرعر» میدیدند و زیر سایهاش دراز میکشیدند و خودشان را در بهشت اعلی علییین حس میکردند و با حوریها و غلمانهای آن دور و بر «حال» میکردند و از این حرفها؛ کسی چه میداند؟
بهشتی که شیر و عسل توی جوی آبش راه افتاده باشد و همه جا را «نوش» کند، بهشت ناجوری باید باشد. عسلش به همه جا میمالد و شیرش هم پس از چند روز کپک میزند و میترشد و بوی گندش همه جا را برمیدارد. اصلا چرا باید به جای آب، توی جوی آب بهشت «شیر و عسل» رژه بروند؛ مگر این که باور کنیم که حضرت ِ وعده دهندهی بهشت، هیچگاه یک صبحانهی درست و حسابی نوش جان نکرده که برای یک بند انگشت عسل و یک قوطی حلبی شیر پاکتی، این همه وعده و وعید بار پیروانش میکند؛ خنده دار این که «پیروان» صبحانه کوفتکردهی «حضرت خاتم النبیین» هم به این «غلطهای املایی/انشایی» اعتراضی ندارند!
ما خودمان توی باغ پشتی خانهمان یک «درخت عرعر» کاشتهایم که هر سال «خربزه» میدهد. عرعرش را آخوندهای معمم و مکلا میکنند و پای لرز خربزهاش ما باید بنشینیم. به گمانم «درخت کومبیزه» هم دست کمی از «درخت بادمجان» ندارد و میتوان همانگونه زیر سایهاش [مثل درخت صرصر] لم داد و غش و ضعف کرد.
البته بعدها دیدیم که تنها «درخت»ی که اسلام نیاورد همانا «درخت زرشک» بود که به همهی این چرندیات میگفت «زرشک» و به ریش همهی مومنین و مومنات «هرهر و کرکر» میخندبد. بعدها هم کاشف به عمل آمد که «درخت» سیر خیلی خیلی مومنتر از «درخت» بادمجان است؛ چرا که همهی مومنین و مومنات به شدت معطر به بوی گندش هستند و از توی حلق حناق گرفته و از زیر بغل نتراشیده و گند گرفتهشان بوی ترشیدگی و بوی سیر در همهی زمینها [که کربلاست] و همهی زمانها [که عاشوراست] منتشر میشود.
ما خودمان یک نسبت دوری با «درخت» زرشک داریم و برای همین هم هرجا کم میآوریم و به پای استدلالات چوبین مومنین و مومنات نمیرسیم، یک شیشکی زرشکی بارشان میکنیم که خیلی «حضرت درخت زرشک» را خوش میآید. شیشکی بعلاوهی زرشک را سالهاست توی کتابها و دفترهامان [ و البته توی حافظهی کامپیوترمان] قایم کردهایم. [همراه با دو سیر و نیم آب زرشک] بیچارهها وقتی خیلی بهشان زور میآید؛ کلهشان را میکنند بیرون و یک «زرشک ناب محمدی» به ریش و گیس مومنین و مومنات میبندند؛ به جان مامانم راست میگویم!
تازه ما کلی هم سانسورشان میکنیم؛ اما چه میشود کرد؛ در قرن بیست و یکم دیگر نمیشود زرشک و شیشکی را سانسور کرد. هر چقدر هم «درخت بادمجان» عزیز و محترم باشد و اول از همه اسلام آورده باشد و در شبهای تاریک «بیصیغه» حالی به «شیعیان اثنی حشری» بدهد.
درود بر آب زرشک و شیشکی و کومبیزه
مرگ بر سیر و بادمجان و درخت عرعر
1 - پيغمبر اكرم [ص] فرمود: «بادنجان زياد مصرف كنيد كه اول درختى است كه بخدا ايمان آورده است!»/ مكارم الأخلاق، شيخ حسن [فرزند شيخ طبرسى]مترجم سيد ابراهيم ميرباقرى، ناشر، فراهانى، تهران، چاپ دوم 1365 شمسی، جلد اول، برگ 349
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کشکساب
با درود برهمه ایرانیان. با احترام بر بانوی ایرانی؛همیهن گرامی؛نویسنده شجاع و آگاهی رسان ؛خانم نادر افشاری عزیز؛که مماشات با غارتگران و اشغاگران میهنمان؛ایران را؛سالهاست؛(سه طلاقه کرده اند) نخست اینکه (الله رب ال... ین)در کجا گفته عسل را در جوی آب جاری میکنیم؟ دیگر اینکه:حدستان درست است .از آنجا که عسل را زنبور با نشستن برگل ومکیدن شهدگل ؛میسازد و برای جریان عسل در رودخانه ایی که در طول و عرض یک مرتع؛ببخشید؛باغ؛که موصوف صفتهای آنچنانی است.قطعا گلستانها باید باشد که:هیچ مورخی چنین نشانی در اطراف؛مکه(سوره های مکی)و مدینه (سوره های مدنی)در بیست و سه سال وحی گیری رسول الله؛نداده؛پس آیا میشود گفت؛سنگ بزرگ علامت نزدن است. یعنی اصولا چنین وعده ایی فقط برای تقویت ایمان بوده و رودهای عسل را خواهش میکنم ؛شمارا به جدتان؛(چون میدانم ار سادات مکرمه حسنی هستید) ندیده و نخوانده بگیرید و در نوشتهای آتی؛مرحمت بفرمائید؛ زرشک آلود نکنید.دیگر اینکه: در سوره مبارکه لقمان؛لقمان حکیم از قول الله رب ال ....ین.به پسر کوچکش میگوید؛ان انکرالاصوات لصوت الحمیر. که مستحضرید(بدتریت صداها؛صدای خر است)لذا لطفا از بکار بردن کلمه خر زهره خودداری نموده و من بعد؛در ارتباط با روحانیون وعلمای عظیم الشأن اسلام از کلمه قرآنی مورد اشاره؛استفاده بفرمائید.شادوسربلندباشید. پاینده ایران؛سربلندایرانی.
April 09, 2012 12:16:10 AM
---------------------------
|