این نکته بسیار عجیب و غیر قابل قبول است که بلندترین مقام سیاست خارجی یک کشور مانند وزیرامورخارجه امارات متحده عربی، فرق بین حاکمیت ملی و حاکمیت سیاسی را ندانسته و از این رهگذر دچار اشتباه گردد لذا اشتباه شیخ وزیر یا وزیرشیخ امارات در نقض حاکمیت ملی ایران را نه به پای نا آگاهی وی در عرصه سیاست بلکه ناشی از اشتباه در محاسبات دستگاه سیاسی امارات تلقی میکنیم که ضعف حاکمیت سیاسی در ایران ،شیوخ امارات را به این نتیجه رسانده که حاکمیت ملی نیز همزمان با حاکمیت سیاسی در ایران دچار ضعف و زمینه برای نقض تمامیت ارضی ایران فراهم شده است.
حاکمیت سیاسی هر کشوری مدام در حال تغییر میباشد اما حاکمیت ملی عنصر ثابتی هست که هیچگاه نمیتواند تغییر یابد ،تفویض و یا تقسیم گردد. شیوخ امارات دچار همان توهمی شده اند و همان سرابی را میبینند که صدام دچار آن شد و سراب اشغال تهران درعرض سه روز را دید .
ایران در سال ۱۳۵۹ ، انقلابی ویرانگر را پشت سر گذاشته بود که طی آن ساختارهای اقتصادی و دفاعی کشور دچار خسارت شدیدی گشته و کشور عملا بدون دفاع مینمود. آن شرایط و عدم درک صحیح از روحیه وطن پرستی ایرانیان از سوی صدام وی را دچار بزرگترین اشتباه دوران زندگیاش نمود.
حمله نظامی به ایران ،اشغال اولیه چند شهر و روستا ،صدام را بیش از پیش در باتلاق توهم خویش فرو برد .چه خوابهایی که برای فتوحات خود نمیدید اما ناگهان با سیل رزمندگان ایرانی روبه رو شد که برای حفظ میهن خویش خود را به زیر تانکهای دشمن می انداختند تا حتا اگر شده ثانیه ای هم جلوی پیشروی دشمن را بگیرند.
صدام زمانی از این توهم خارج شد که ایرانیان علاوه بر بیرون راندن دشمن از خاک خویش ،حتا امکان تصرف کامل عراق را به وی یاد آوری کردند.
و این آغاز پایان صدام بود .همان شخصی که تحت حمایت قدرتهای بین المللی قرارداشت و همانها که در زمان قدرت صدام یاور وی بودند در زمان ذلت اش ،طناب بر گردن وی انداخته و زیر پایش راخالی نمودندچرا که کسی روی بازنده حساب نکرده و شرط بندی نمیکند.
در سوی مقابل، ایرانیان ضمن دفاع از سرزمین خویش به مبارزه خود با حاکمیت استبداد دینی ادامه دادند و مبارزه با حاکمیت اسلامی ایران هرگز به معنای صرفنظر کردن آنها از حاکمیت ملی خویش بر سرزمین شان تلقی نشد .
بنظرمی آید شیوخ امارات نیز دچار همان توهمی شده اند که صدام شده بود و میپندارند فشارهای فزاینده بین المللی و داخلی بر جمهوری اسلامی ،ایران را در موقعیت ضعیفی قرار داده که میتوانند به خاک آن دست درازی کنند .
شیوخ امارات، قدرت حاکمیت ملی ایران بر سرزمینهای خود را با ضغف حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران اشتباه گرفته اند .فشارهای داخلی و خارجی بر حاکمیت جمهوری اسلامی است نه حاکمیت ملی ایران و ایرانیان .
حاکمیت سیاسی ایران در موضع ضعف قرار دارد نه حاکمیت ملی آن.
ایرانیان حاکمیت ملی خود راهرگز نادیده نگرفته و نخواهند گرفت و اگر لحظه ای احساس کنند که حاکمیت ملیشان نقض میشود با ناقضان به شدت مقابله میکنند همانگونه که با صدام کردند .
احمدی نژاد رئیس جمهور ایرانیان تلقی نمیشود و جمهوری اسلامی نیز حاکمیت دلخواه ایرانیان نیست اما حاکمیت ملی وتمامیت ارضی ایران با آنها تعریف نمیشود که سفر احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران به ابوموسی ،بهانه موجهی برای شیوخ امارات باشد در جهت نقض حاکمیت ملی ایران بر ابوموسی
عدم مشروعیت مردمی احمدینژاد و جمهوری اسلامی حاکم بر ایران هرگز نمیتواند دلیلی بر آن باشد که ایرانیان تمامیت ارضی وحاکمیت ملی کشورمان را نادیده بگیرند و یا در دفاع از آن تردیدکنند .
احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ، با زورگویی واستبداد خویش فقط حاکمیت سیاسی ایران را در دست دارند اما آنها هرگزصاحب حاکمیت ملی ایران نیستند
حاکمیت ملی نه تغییر پذیر است، نه تفویض پذیر و نه تقسیم پذیر .
هیچ دولت و حاکمیت مشروع یا نامشروعی ،نمیتواند حاکمیت ملی ملتی را صاحب شود ،حکام فقط مالک حاکمیت سیاسی هستند و هیچ حاکم مشروع و غیر مشروعی حق واگذاری حاکمیت ملی کشوری را به دیگران نداشته و یا ضعف آنها در اداره سیاسی نمیتواند دلیلی بر نقض حاکمیت ملی کشوری از سوی بیگانگان باشد .لذا بر اساس اصل حاکمیت ملی ،گرچه احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیست اما ابو موسی خاک ایران است وخاک ایران باقی خواهد ماند
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود بر هم میهنانم بویژه کافه نادری های نازنین، با درود بر شما امین موحدی گرامی، همانطور که می دانید در دوران دفاع از میهن ما مردم وارد سپاه و ارتش شدیم و در خط اول قرار گرفتیم تا دشمن را بیرون کنیم. جنگی دو طرفه و اعلام شده وجود داشت ولی وقتی بدون هیچ جنگی خاتمی فریبکار سهم ۵۰ درصدی ما را با روسیه به کمتر از ۱۳ درصد می رسد یا وقتی رژیم بدون جنگ با چین قراردادهای نفتی ترکمنچایی می بندد ما ملت ایران چگونه می توانیم از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کنیم؟! این رژیم کهریزکی خائن دارد بدون هیچ جنگی بخشهایی از کشورمان را در ازای بقای خودش به هر بی سر و پایی می بخشد و اکثریت ملت ایران هم اصلا خبر ندارند. اگر هم خبر داشته باشند چگونه می توانند به خط اول جبهه رفته و از تمامیت ارضی ایران دفاع کنند؟! دفاع از تمامیت ارضی ایران و امنیت مرزی ایران بعهده ارتش و سپاهیان است که باید در خدمت کشور و ملت ایران باشند ولی سران این ارتش و سپاه بی غیرت مافیایی امروز کارشان در حفظ خامنه ای جنایتکار و چپاول کشور و به بند کشیدن ملت ایران خلاصه شده است. این ارتش و سپاه کجا و آن ارتش و سپاه شاهنشاهی ای که در دوران محمد رضا شاه داشتیم کجا! مردم فقط می توانند از تمامیت ارضی ایران دفاع کنند اگر جنگی اعلام شود و نه اینکه بدون جنگ و مخفیانه رژیم گوشه و کنار کشورمان را به چین و روسیه و حتی به این امیرنشین های میکروسکوپی تحت الحمایه جهان غرب واگذار کند. با سپاس از وطنپرستی شما که در میان ژورنالیست های ایرانی کمیاب است چون بقول کثیری شان وظیفه شان شده خبر رسانی و بس! تندرست و پیروز باشید. پاینده ایران و ملت ایران
April 15, 2012 02:50:09 AM
---------------------------
علی فرهمند
عالی بود/
اگر سر به سر تن به کشتن دهيم
از آن به که کشور به دشمن دهيم
April 14, 2012 09:26:16 PM
---------------------------
|