دیروز دوشنبه برای مصریها عید نوروز خودشان بود. عیدی که بیش از 4000 سال قدمت دارد و نام آن «شم النسیم» یعنی نسیم بهاری است. با توجه به تقارون زمانی و فصلی آن با عید نووز ما و تأکید بر بهار ی آن میتوان حدس زد که؛ یا ایرانیان عید خود را از مصریان گرفته اند و یا آنها از ایرانیان ولی بهر حال این مهم نیست مهم اینست که مردم مصر در برابر اعیادی که اسلام بدانها تحمیل کرده است با حفظ اعیاد ملی اشان که ریشه بس عمییق تاریخی دارد در برابر آن اعیاد تحمیلی مذهبی مقاومت میکنند.
اسلامیست های مصر ، امسال فتوا دادند که جشن گرفتن این روز که : نصارائی، یهودی و فرعونی است کفر است و گناهی بزرگ. آنها در بیانیه خود فقط جشن گرفتن اعیاد اسلامی را جایز دانستند. الاهرام می نویسد که؛ گویی که مردم گوششان کر بود و این فتوای اسلامیستها را نشنیدند. فقط در پارک وحش یکی از شهرها «قیز» نزدیک به بیش از 110 هزار نفر با بند و بساط پیک نیک خود، این جشن باستانی مصری را در این روز آفتابی جشن گرفتند. خبر نگار اهرام آنلاین با بسیاری که مسلمان هم بودند گفتگو میکند و همه اظهار میدارند که هزاران سال است که مردم جشن باستانی و کهن خود را جشن میگیرند و خدشه ایی هم به دیانت آنها وارد نشده است.
خواندن این گزارش خبری اهرام آنلاین مرا یاد خاطره از ایام زندان انداخت:
سال 55 بود که در بند 4 قصر عید را میگذراندم. برسم سنت پیش یکی از براداران که آنروزها هنوز هم اینقدر با مجاهدین مرزبندی نکرده بودند رفتم و دستم را دراز کردم و گفتم: .. تبریک ! با حالتی بسیار خشک، تو گویی من فحش ناموسی به او داده ام گفت برای چی؟ گفتم عید است دیگه! گفت ما فقط دو عید داریم عید فطر و عید قربان. او با من همیشه سلام و علیک گرم داشت و من انتظار این برخورد خشک را نداشتم. نا گفته نگذارم که ایشان تحصیلات فوق دانشگاهی هم داشت. ولی اگر مغزم کمی باز بود در این رفتار خشک او میتوانستم وضعیت این روزهای میهنم را ببینم. آن شخص پس از انقلااب به حکومت پیوست ترقی کرد ولی بعد اصلاح طلب شد و و مثل بقیه از ساختار قدرت طرد گردید.
بهر حال اشاره به یک جنبه بسیار مهم در این انقلابهایی که با رنگ و روی اسلامی رخ داده اند بسیار مهم است، از انقلاب اسلامی ما گرفته تا انقلاب مصر و تونس.
بموازات انقلاب سیاسی با رنگ اسلامی یک انقلابِ دیگری که نه چندان کم اهمیت ترست، درزیر پوسته آن انقلابات و زیر پوست فرهنگ جامعه در جریان است. این انقلاب یک رنسانس فرهنگی و ملی است که ناشی از بیدار شدن وجدان و هویت تاریخی و ملی و احیای فرهنگ مردمی است که قدمتی «پپش دینی» بمعنای قبل از ادیان الهی دارد که در برابر اعیاد دینی برخاسته هرهنگ استیلاگرانه در حال شکل گرفتن است. این انقلاب فرهنگی و بیداری ملی عکس العملی در برابر دینی کردن فرهنگ جامعه و عرصه سیاست توسط اسلامیستهاست.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
گویا
اسلام دین شرارت٬ جهالت و قصاوت. لعنت به گور ................
--------------
دوست گرامی آقا یا خانم گویا،
با فحاشی به اسلام آخوندها حکومت اسلامی سرنگون نمی شوند. لصفا کمی هم راه حل ارایه دهید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
April 17, 2012 04:53:04 PM
---------------------------
|