انسان موجودی باهوش و دارای قدرت اختیار است؛ این جمله بدین معناست که انسان توانایی تشخیص بَد را از خوب داشته و کنترل کامل اعمال خویش را به دست دارد؛ بنابراین چنانچه فردی اقدام به انجام کاری نیک و یا کاری بد می کند، آن کردار حاصل تفکر خود فرد می باشد ولی در بین افراد مذهبی، اعمال نتیجه سال ها آموزه های دینی می باشند و ماور الطبیعه در چگونگی کردار آن دسته از مردم، تأثیرگذار است.
از آنجایی که آموزه های دوران کودکی، در رشد نمودن و شکل گرفتن و ساخته شدن شخصیت و ماهیت یک انسان تأثیر به سزایی دارند؛ افرادی که مذهبی ترند و باورهای مذهبی سخت تر، خشک تر و قوی تری دارند، به استناد تاریخ، مرتکب اشتباهات و جنایات بیشتری شده و نه تنها به اصول اخلاقی پایبنده نبوده و نیستند، بلکه با تبصره های دینی، موازین اخلاقی را زیر پا گذاشته و دست به اعمالی نا بخشودنی می زنند.
دلیل رخ دادن این تراژدی دینی این است که “دین” قدرت اندیشیدن، سبک – سنگین و آنالیز نمودن مسائل و منطقی تصمیم گرفتن و برخورد کردن را از پیروانش گرفته و به آنان از کودکی می آموزد تا هر زمان که در شرایط پیچیده ای قرار دارند، به جای فکر کردن و همچون انسانی زمینی رفتار نمودن، دست به دامان آسمان ها و ماور الطبیعه شده و به دستورات کتاب های چند هزار ساله دینی رجوع کرده و دعا کنند.!
این در حالی است که انسان های خدا ناباور، شکاکین و افرادی که از عقل و منطق شان بیشتر از ایمان شان بهره می برند؛ طبق آمار و با استناد به مطالعات و پژوهش های صورت گرفته، نه تنها شهروندان قانون مدار و با اخلاق بهتری می باشند، بلکه کمترین میزان جرایم و اعمالی از قبیل قتل، ترور و جنایت های خونبار و یا رخدادی چون بارداری در زمان نوجوانی، در جامعه خدا ناباور ها و شکاکین، وجود دارد.
مطالعات علمی و آمارهای موجود ثابت می کنند که در جوامع مذهبی و در میان انسان های دیندار، همواره انواع و اقسام جرایم رخ می دهند و قتل، فحشا، قاچاق و استفاده از مواد مخدر، ترور و کشتن انسان های بیگناه، و بارداری های ناخواسته نوجوانان رو به رشد می باشند و این آمار و اطلاعات، خود ثابت می نمایند که انسان برای با اخلاق بودن به دین نیازی ندارد.
برای شهروند با اخلاق و انسانی خوب بودن، آدمی به عقلی سالم، شعور و فهمی که توسط دین به بازی گرفته نشده باشد و منطق نیازمند است تا هر مسئله ای را در ذهنش مورد بررسی و کنکاش قرار داده و در مورد نیک بودن و یا بَد بودن آن، تصمیمی درست بگیرد، باورهای مذهبی همواره منطق انسان را به اشتباه انداخته و اجازه تصمیم گیری درست را به آدمی نمی دهند.
کشیش ها دیندار ترین مسیحیان می باشند و هر ساله چند ده نفر از آنان به جُرم آزار جنسی کودکان بازداشت و محکامه می شوند؛ این در حالی است که یک انسان با شعور و فهمیده، کودک آزاری به هر شکلی را از پست ترین و زشت ترین اعمال می داند و هیچگاه به آزار جسمی، روحی و یا جنسی کودکان نمی پردازد.
آخوند ها و شیخ های مسلمان، دیندارترین بندگان الله مدینه می باشند و زندگی شان را در راه یادگیری بهتر اسلام و دستورانش و آموختن دانسته های شان به طلبه های دیگر، گذرانده و می گذرانند؛ اما آیا به راستی موجودی پست تر، بی اخلاق تر، فریبکار تر، هیز تر و پلید تر از آخوند در یک جامعه اسلامی می توان یافت؟
باید از خودمان بپرسیم که چگونه است بهترین و عابد ترین و دیندارترین افراد در هر آیینی، به موجوداتی نفرت انگیز تبدیل شده و مورد نفرت جامعه قرار می گیرند؟ اگر افراد دیندار با اخلاق بوده و با مردمان به درستی و انسانیت رفتار می کنند، چرا از کمترین پایگاه مردمی برخوردار نبوده و یا اینکه همواره در جامعه خیل عظیمی از مردم، دشمن آنان بوده و آرزوی مرگ شان را دارند؟ برای انسان بودن و انسانی رفتار کردن، به دین و آیین خاصی داشتن، نیازی نیست.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
سعید
برای برداشت کامل تر از این نوشته می بایست نگاهی هم به نقطه آغاز دین اسلام و چگونگی پیدایش آن و نیز سطح تمدن و فرهیختگی مردمان دیار دین اسلام با مردمان ایران زمین داشت و امروز نیز همان تجاوز به حریم خصوصی افراد و تجاوز جنسی و دزذی و غارت وبعد تقسیم غنایم را در رژیمی که خود را حکومت الله بر روی کره خاکی میداند می بینیم . اما در بادی عقلانیت و خرد و فرزانگی و حتی ادیان ایرانی که پایه و اساس معرفتی خود را خردورزی و مواجهه عقلانی با مسایل میداند،انسانهای شریف و قانونمند به واقع گردانندگان علم و دانش دراین گستره خاکی هستند.
April 25, 2012 12:48:37 AM
---------------------------
کشکساب
بادرودبرهمه ایرانیان.بنده از اوایل دهه دوم زندگی؛پس از فراگرفتن کامل کتاب قرآن؛با توجه واستناد به متن همین کتاب؛استدلال واستناد نموده ام؛بکار بردن کلمه روحانی؛در مورد موجودات که(تبلور خصایص جسمانی)هستند؛غلط است. واین عرض بنده با یک تأمل کوتاه بر چگونگی حرکات وسکنات و رفتاروگفتار این موجودات که نشانگر پنداروافکار پلید؛جسمانی و حیوانی آنها میباشد؛کاملا موید میگردد. از طرفی با آنکه در کتاب قرآن تناقضات تعلیمی یافت میشوند؛اما صراحت وآشکاری این موضوع که مدعیات تولیت دین؛موجوداتی دروغگو و مستوجب؛شماتت؛توبیخ و عذاب هستند؛قابل استتارو اختفا؛نیست.مثلا آنجاکه میگوید:ا تأمرواالناس بالبر؛و تنسونا انفسکم؟. میپرسد؛با(سوال تنبیهی)آیا مردم را به نیکی امر میکنیدو خودتانرا فراموش میکنید؟. اینجا بنده ناس؛یا مردم عادی؛مخاطب نیستم.چون کسی به من توجهی نداردکه مجال امر کردن داشته باشم.پس دین چی؛یا دین باز؛یا مثلا متخصص دین(که این آخری مغلطه و دروغ محض است و اصولا در اسلام؛متخصص دین؛مردود شده)است که امر میکند؛و هم اوست که خودش رعایت نکرده؛ و الله فهمیده و اورا شماتت کرده.با همین آیه؛بیشرفی و دروغگویی؛آخونددینفروش؛علنیست. و دیگراینکه اصولا چون دین مدعی عفو گیری و تقلیل گناه است؛میتواندبه انسان جرأت بدهد که کثافتکاری بکند؛چون شانس بخشش دارد؛البته منظور نظر بنده ؛{همین دینهایی هستند که مرا درحدیک جانور پائین میآورندولی برایم درهای توبه واستغفاروشفاعت گرفتن را مشروط به شرایط؛باز میگذارند}با پوزش.پاینده ایران؛سربلندایرانی.
April 25, 2012 12:33:17 AM
---------------------------
مسلمان دیروز
ادب را از که آموختی از بی ادبان
آخوندها از همه مردم انتظار دارند که به آنان احترام بگذارند ولی خودشان به کسی احترام نمی گذارند. مرکزیت فساد دینی در آخوندها خلاصه شده است. دین اسلام بدون وجود آخوندها هیچ چیزی بغیر از کتاب خاطرات محمد نیست. اکثر حدیث ها و روایت های که آخوندها از آن استفاده می کنند بر پایه دروغ نوشته شده اند.
اینکه حضرت خامنه ای در زمان تولدش یا علی گفته و یا پدرش در حین نزدیکی با مادرش نماز می خوانده از ذهن کثیف آخوند ریشه می گیرد.
وسلام نامه شد تمام
April 24, 2012 11:54:59 AM
---------------------------
|