حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
هالو!

May 04, 2012

جمعه 15 اردیبهشت 2571 = May 4, 2012

خیراندیش کیهان آنلاین
 

هالو، معادل دقیق واژۀ «کاندید» در زبان فرانسه است (این کلمه را فارسی‌زبان‌ها اغلب به جای کاندیدا به‌کار می‌برند که البته صحیح نیست). در ریشه‌یابی کلمۀ «هالو»، به لرستان می‌رسیم و تلفظ «خالو» به گویش لُری. لُرها حرف «خ» را «هـ» تلفظ می‌کنند و «خالو» یعنی دایی را «هالو» می‌گویند و چون این طایفۀ پشت‌کوه‌نشین ایرانی به ساده‌لوحی و خوشباوری معروفند، ایرانی‌ها هر آدم ساده‌لوحی را هالو می‌نامند.

ولتر، نویسندۀ بزرگ فرانسوی در اثر معروف خود، «کاندید» تصویری از یک آدم هالو به‌دست می‌دهد که تصادف روزگار، او را از زادگاهش (آلمان) آواره می‌کند و به جهانگردی می‌کشاند و در مسیر حوادث عظیم تاریخی قرار می‌دهد و همۀ این حوادث را او با همان نگاه ساده‌لوحانه می‌نگرد و تکیه‌کلامش این است که «خیر باشد»!

بنده تصور می‌کنم اهل تحقیق اگر در نسب‌شناسی پرزیدنت باراک اوباما مکاشفۀ بیشتری به‌عمل آورند و از آفریقا و آمریکا جلوتر بروند احتمالا گذارشان به لرستان خواهد افتاد و ردّپایی از یک «خالو» در شجره‌نامۀ خانوادگی ایشان خواهند یافت.

«خالو»ها ـ همانگونه که «کاندید» در اثر جاودانۀ ولتر ـ آدم‌هایی هستند خوش‌قلب و از فرط خوش‌قلبی است که به‌قول معروف بد به دلشان راه نمی‌دهند و اکثر اوقات فریب ظاهر اشخاص یا قضایا را می‌خورند.

روزی که در لابلای خبرها خواندم رجب طیب اردوغان در مذاکراتش با باراک حسین اوباما او را اندرز داده و متقاعد ساخته است برای خلاص شدن از معضل هسته‌ای ایران، راهی بهتر از فتوای شرعی وجود ندارد و اگر آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان نایب امام زمان فتوی بدهد و تولید و مصرف سلاح هسته‌ای را تحریم کند مسأله حل می‌شود، آن را شوخی اول آوریل پنداشتم و هفت قرآن در میان، یک لحظه هم تصور این که واقعیت داشته باشد به ذهنم خطور نکرد. اما حالا دیگر شکی در صحت و اصالت این خبر باقی نمانده است. چنین فکری از کجا و چگونه برای نخست‌وزیر ترکیه پیدا شده و باورمندانه یا رندانه به رئیس جمهوری آمریکا منتقل ساخته است، بنده نمی‌دانم ولی تسلیم شدن پرزیدنت اوباما در برابر منطق دلالباشی، عقیده‌ام را در مورد قرابت نسبی ایشان با هالوهای خودمان دوچندان کرد.

ازقرار معلوم همین مطلب را نمایندۀ اعزامی جمهوری اسلامی در نشست استانبول، به‌عنوان یک دلیل متقن بر آمادگی ایران برای معامله «برد ـ برد» بر سر مناقشۀ هسته‌ای مطرح کرده و قول داده است اگر تحریم‌های نفتی و اقتصادی برداشته شود، «مقام معظم رهبری» متقابلا فتوای شرعی دایر به تحریم سلاح هسته‌ای صادر خواهند فرمود.

فکرش را بکنید که رویاروی حریفی مثل ولادیمیر پوتین که رندی و زیرکی از چشم‌هایش می‌بارد، در این مرحلۀ حساس از تاریخ سیاسی جهان، چه «خالو جعفر»ی در طرف مقابل پای صفحۀ شطرنج نشسته است!

دوستی داشتیم از مالکین بزرگ مازندران، در رندی و عیّاری کم‌نظیر. با تنی چند از دوستان، رفته بودیم به دیدن او در املاکش که یک سر آن لب دریا بود و سر دیگرش در قلب جنگل. یکی از رفقا پسرک ده، دوازده‌ساله خود را که «ولی» نام داشت به‌همراه آورده بود. شبی، بر سر سفرۀ شام، صاحبخانه گفت من فردا صبح می‌روم به گاوسرا چون گاومان آبستن است و فردا خواهد زائید. در اینجا رسم است که وقتی گوساله به‌دنیا می‌آید اگر کسی حضور داشته باشد و به نوزاد ریگی بزند آن گوساله و شیر و چرم و زاد و ولدش تمام متعلق به او خواهد بود. می‌خواهم «ولی» را با خودم ببرم که ریگ بزند.

«رضاچپه» یکی از دوستان که به رک‌گویی و شوخ‌طبعی شهرت داشت رو کرد به «ولی» و گفت:

ـ پسرجان، به گاوسرا برو و زایمان گاو را تماشا کن. اما باورت نشود که با ریگ زدن به گوساله، صاحب آن خواهی شد. این بابا سند محضری را هم می‌گذارد درِ کوزه و آبش را می‌خورد، چه رسد به ریگ‌زدنی در گاوسرا!

توصیۀ مخلص به پرزیدنت اوباما این است که اگر در انتخابات ماه نوامبر برای چهار سال دیگر در کاخ سفید واشنگتن ماندنی شد به‌جای اسلام‌شناسانی که فعلا دور خود جمع کرده است، یک «آخوندشناس» به‌عنوان مشاور ویژه استخدام کند.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر حق گرامی،

حق: یک حزب درست و حسابی مثل این حزب داشته باشیم من و امثال من مجبور به فرار و پناه گرفتن زیر سایه پادشاهی خواهان نمی گشتیم.

حق گرامی شما در این مکان پناهنده نیستید. هم‌وطنی هستید که تنها در شکل نظام با ما اختلاف دارد و در محتوا با هم اشتراک نظر داریم. شما یک مشروطه‌خواه هستید. چه قبول کنید و چه با آن مخالفت کنید. مشروطه‌خواهی فقط در شکل نظام آینده خلاصه نمی‌شود بلکه ما شکل پادشاهی را برای آینده ایران بهترین نوع می‌دانیم. ما فقط یک درصد اختلاف نظر داریم و من فکر می‌کنم تا 99% با هم اشتراک نظر داریم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 07, 2012 01:06:06 PM
---------------------------

ناصر کرمی

آقای بهمن زاهدی
،
فرهنگ سیاسی لیبرال دمکراسی بر واحد حقوق فردی بنا شده است، و از حقوق فرد در مقابل جمع اکثریّت دفاع میکند، بنا بر این این دستور نظامی گری شما، که به من دستور و هشدار داده اید، که" این بار آخرتان باشد" که اینجا کامنت میگذارم و تبلیغ میکنم با تئوریهای دمکراسی هماهنگ نیست تا چه رسد به جهان بینی لیبرال دمکراسی،

حزب مشروطه یک حزب و ارگان ایرانی است، و باید به نقد و انتقاد دیگران تن در دهد، در غیر اینصورت دمکراتیک نیست و ضعف تئوریک و برنامه ای دارد و ایدئولوژیک خودی و غیر خودی فرقه ای مانند نظام جمهوری اسلامی است.

جناب زاهدی شما در کدام منبع اطلاعاتی خوانده اید که سیستمهای سیاسی کوبا، و چین و روسیه دمکراتیک است، اصولا در کجا مطالعه کرده اید که مارکسیسم و سوسیالیسم نظامهای دمکراتیکی هستند ؟
آقای زاهدی سوسیال دمکراسی و لیبرال دمکراسی یکی هستند و تفاوت چندانی باهم ندارند، هر دو لیبرالیسم سیاسی را رعایت میکنند، هر دو بر پایهء اندیشهء لیبرالیسم و آزادی و دمکراسی و نظام سرمایه داری با اقتصاد بازار آزاد استوار هست، با اندک تفاوتی که در سوسیال دمکراسی حکومت بر گردش اقتصاد نظارت دوری دارد که تعادل و مساوات نسبی بر قرار شود، بیمه بهداشتی و سایر برای همه باشد، با آشتی دادن شکاف طبقاتی را کمترن کند.

نمونهء سوسیال دمکراسی با اقتصاد بازار آزاد آن کشور آلمان و نمونهء لیبرال دمکراسی و اقتصاد بازار آن کشور آمریکا میباشد. که در آمریکا هم جدیدأ مانند آلمان و سیستمهای اروپا و اسکاندیناوی در آمده است. شما سوسیال دمکراسی را با مارکسیسم و سوسیالیسم که ساختارهای غیر دمکراتیک و متمرکز سیاسی و اقتصادی هستند عوضی گرفته اید.

آقای زاهدی من در نوشته های خود از شاهزاده سیروس پهلوی سخنی به میان نیاوردم، علیرغم انتقادهایی که به آقای پهلوی داشته ام ولی ایشان برای من تنها کسی هستند که در عرصهء سیاسی درون و خارج کشور به ایشان اعتماد دارم. لطفأ کمی رعایت کنید وهمهء مسائل را قاطی نکیند. من در اینجا اگر کاربران دیگر مرا مورد سئوال مستقیم قرار ندهند، به این بحث پایان میدهم.

-------------------------

این بار آخرتان باشد که برای تبلیغات شخصی از این مکان استفاده می‌کنید؟

کمی هم توجه کنید بد نیست

بهمن زاهدی

May 07, 2012 12:37:46 PM
---------------------------

کاوه یزداني

با درود به جناب ناصر کرمی
از آنجا که گفتگویمان از مضمون مقاله خارج شد بنده نظرم را در بخش آزاد ارسال کردم و اگر مایل هستید در آن بخش نظر بنده را بخوانید.

May 07, 2012 11:59:49 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر کامنت‌گذاران گرامی،

توصیۀ مخلص به پرزیدنت اوباما این است که اگر در انتخابات ماه نوامبر برای چهار سال دیگر در کاخ سفید واشنگتن ماندنی شد به‌جای اسلام‌شناسانی که فعلا دور خود جمع کرده است، یک «آخوندشناس» به‌عنوان مشاور ویژه استخدام کند.

جمله آخر این مقاله توجه کسی را به خود جلب نکرد؟

در حال حاضر کمیسونی بلند پایه از اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی در واشینگتون با دولت امریکا برای رسیدن به توافق بر سر برنامه اتمی جمهوری‌اسلامی در حال گفتگو هستند، تا نتیجه‌اش در نشست بعدی آنان در بغداد به امضا برسد. جمهوری‌اسلامی بدنبال «جواز موجودیت» از امریکا می‌باشد و ما سرگرم اینکه «هالو» کیست؟

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 07, 2012 11:29:39 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

آقای کرمی،

این بار آخرتان باشد که برای تبلیغات شخصی از این مکان استفاده می‌کنید؟
شما بدنبال کدام سوسیال دموکراسی هستید؟ نمونه‌ای را لصفا به ما ارائه دهید تا با نظریه شما بیشتر آشنا شویم؟ کوبا، چین، روسیه
مطلق‌گرایی شما هنوز به قدرت نرسیده مشخص است. ما باید به کنار برویم و یا شما ما را اعدام خواهید کرد!
با چه کسی می‌خواهید «وحدت» کنید که ما جلو شما را گرفته‌ایم؟ چه سدی را شاهزاده و حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) برای به وحدت رسیدن شما درست کرده است؟ که این چنین برآشفته شده‌اید؟

بهمن زاهدی

May 07, 2012 10:23:54 AM
---------------------------

ناصر کرمی

جناب آقای کاوه یزدانی، با درود
پاسخ سئوالات شما در یک کامنت نمی گنجد، امّا کوتاه م مختصر من نمایندگی هیچ حزب و سازمانی را ندارم. آخرین وابستگی گروهی و حزبی که داشتم، شبکهء سکولارهای سبز بود که از بیناد گذاران اولیّهءِ آن بودم. و بنا به دلایل چندی از آن فاصله گرفتم.

آخرین نوشتار من به این شبکه در لینک زیر هست که اکنون در سایت این ارگان قرار دارد.

http://www.seculargreens.com/Articles/122611.Nasser-Karami-Your%20federalism-is-wrong.htm
برای اینکه با دیدگاه من آشنا شوید همین لینک دو مقالهء آخری را مطالعه فرمایید.
http://www.iranglobal.info/node/5484
http://www.iranglobal.info/node/5484

معمولأ هفته ای یک نوشتار تحقیقی و تحلیلی در مورد مسائل مختلف انتشار میدهم. به اجبار ایران را ترک کرده ام و 27 سال هست که با همسر و دو فرزندم در آلمان زندگی میکنم. و دیدگاه سوسیال دمکراسی دارم.
با قدر دانی بسیار از کارهای مثبت خاندان پهلوی، معتقدم که زمان یک سیستم سلطنتی در ایرن به پایان رسیده است، و حزب مشروطه سد راه وحدت ایرانیان هست، بخصوص حزبی که نماینده اش افرادی مانند آقای بهمن زاهدی با چنین سطح برخورد سیاسی باشد و هدفمند تیره های ایرانی را مسخره کنند. من جمهوری خواه هستم، معتقدم که ناسیونالیسم ایرانی تیره های ایرانی بطور مستقل باید برجسته شود.

فعلأ بیش از این در بارهء خودم نمی توانم برای شما بنویسم، اگر سئوال مشخصی دارید در خدمت شما خواهم بود. با سپاس از شما.

May 07, 2012 09:15:14 AM
---------------------------

کاوه یزداني

به جناب ناصر گرمی
آیا جنابعالی به عنوان یک فرد در باره حزب مشروطه ایران چنین داوری می‌کنید یا اینکه به نمایندگی از سوی تشکل یا گروه سیاسی؟
از داوری جنابعالی در باره حزب مشروطه ایران می‌گذرم چون‌که هیچ شناختی از جنابعالی ندارم. بفرمایید جنابعالی تاکنون برای ایران چه کرده‌اید و از کارهایتان برای ایران چه نتیجه‌ای گرفته‌اید؟ دوم اینکه بفرمایید چه راه‌کاری برای مشکلات ملت گرفتار ایران دارید و چه راهکاری برای نجات ایران دارید؟ و هم اکنون چه فعالیتی برای آزادی ایران دارید. شاید ما نیز به این نتیجه رسیدیم که در کنار شما قراربیریم. هم‌میهن اینکه از دیگران انتقاد نمایید و راجع به خودتان چیزی نگویید برای من خواننده بیشتر به مغلطه شبیه می‌باشد تا انتقاد سازنده از سوی فردی که ادعای اهل‌قلم و اندیشه دارد. از جنابعالی سپاسگذارم اگر به پرسش‌هایم شفاف و صریح و بدون حاشیه و شعار پاسخ دهید.
پاینده ایران و ملت ایران

May 06, 2012 08:23:47 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت آقای ناصر کرمی،

نوشته‌اید: این حزب و تارنمای آن ظرفیّت سیاسی و پژوهشی و از آن رشد دمکراسی دست نیافته است که مقالاتی مانند من را انتشار دهد.

من چقدر هالو هستم! تا به حال فکر می‌کردم شما نویسنده هستید. حالا که خود مقاله هستید، نویسنده شما کیست؟

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 06, 2012 08:07:25 PM
---------------------------

ناصر کرمی

جناب آقای بهمن زاهدی مسئول تارنمای حزب مشروطه

جناب زاهدی اینقدر بخودتان امتیاز مثبت ندهید، از چندین سال پیش که زنده یاد داریوش همایون به این حزب آبرویی نسبی داده بود، من طی یک سلسله مقالات 6 قسمتی تحت عنوان: " حزب مشروطه حزبی نه برای امروز و نه برای فردا" حزب شما را زیر سئوال بردم و آنرا موضوعی اضافی در عرصهءِ سیاسی ایران مطرح و مردود شمردم. و هیچوقت هم انتظار انتشار مقالات خود را از این حزب نداشته ام و ندارم،

لینک مقالاتی که برای شما فرستاده شده و میشود هشدار و اخطاری است به شما ها که بخود بیایید و بدانید دشمنان ایران چه قوم و نژادی هستند که از آنها در بین شما و در حزب شما هم هستند.

لینک مقالاتی که من برای شما فرستائم برای گذاشتن در تارنمای حزب مشروطه نبوده و نیست، و اگر زمانی این حزب نوشتاری از من را منتشر کند اعتراض قانونی خواهم کرد، این حزب و تارنمای آن ظرفیّت سیاسی و پژوهشی و از آن رشد دمکراسی دست نیافته است که مقالاتی مانند من را انتشار دهد.

آقای زاهدی در قانون اساسی جمهوری اسلامی مانند حزب مشروطه هم ناسیونالیسم ایرانی آمده و تعریف شده است، امّا ایا در عمل به آن پای بند هست ؟
ناسیونالیسم ایرانی در نژاد، در خون و در سرشت ماست که با تولد با ما زاده میشود ، گذشتگان ما این را در تاریخ به ثبت رسانده اند.


لطفأ این کامنت را به بقیه کامنتها اضافه کنید، تا هم حزبی های شما بدانند که من آرزوی انتشار نوشتارهای خودم را در سایت شما نداشته ام و ندارم

در ضمن بجای توهین به من، شما را به دیالوگ منطقی با فرهنگ متین ایرانی دعوت کرده ام از این گذشته قلم و کاغذ و سایت هم در اختیار دارید >

May 06, 2012 07:46:24 PM
---------------------------

حق

تکليف ديگر ساکنان ايران که شما آنها را ؛ايرانی اصيل؛ نمی دانيد چيست جناب کرمی؟! من حتما آن نوشتارهای شما که لینک شان را داده اید خواهم خواند ولی می خواهم حالا بدانم که تکلیف منه ایرانی که همه ساکنان ایران را بعنوان ملت ایران می شناسم با شمایی که ساکنان ایران را به ؛اصیل؛ و ؛غیراصیل؛ تقسیم کرده اید چیست؟ فعلا که فکر می کنم که شما حتی دو معنی برای توهین دارید. یکی برای ؛ایرانیان اصیل؛ تان که ناروا می دانید و دیگری توهینی است که شما آنرا نسبت به ؛ایرانیان غیر اصیل؛ تان مجاز می دانید. آنوقت انتظار دارید که این سامانه نوشتارهای شما را منتشر هم بکند! و وقتی نمی کند عصبانی می شوید و به بهانه نوشتار خیراندیش به اینجا می آیید تا شکایت کنید که چرا این حزب و سایت اش نوشتارهای شما را چاپ نمی کند! خب، وقتی شما پهلوی ها و این حزب و هموندان و هوادارانش را تفاله های صفوی و خامنه ای و و و توصیف می کنید و هیچ احترامی برای هیچیک از اینها قائل نیستید، چگونه است که همزمان برایتان پر اهمیت می شود که این سامانه نوشتارهای شما را منتشر نمی کند؟! من برای شناختن افکار شما حتما آن دو نوشتاری که لینکش را داده اید را خواهم خواند ولی اینرا به شما بگویم که نظراتتان در اینجا هیچ کمکی به شما و درک شما از ناسیونالیسم ایرانی نکرده است. بحث را خاتمه دادید تا پاسخگوی همان هواداران این حزب در اینجا نباشید با اینکه به همه آنها توهین کرده اید؟ تا اینجا به شما بگویم که الاهه بقراط در یکی از آخرین نوشتارهایش هشدار بسیار بجایی نسبت به ناسیونالیسم فاشیستی داد. امیدوارم پس از خواندن آن نوشتارهایتان که لینکش را به ما داده اید به این نتیجه نرسم که شما جزء همانهایی هستید که الاهه بقراط در موردشان به ما هشدار داده است! ناسیونالیستهای فاشیستی هم به اندازه تجزیه طلبان خطرناک برای ایران و ملت ایران هستند جناب کرمی، نه؟!

نظری در مورد ؛هالو؛ و شما در صفحه نظرات کیهان گذاشته ام که بزودی منتشر خواهد شد.

May 06, 2012 06:14:33 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت آقای ناصر کرمی گرامی،

قبل از اینکه شما در طی دو هفته گذشته به ناسیونالیسم ایرانی توجه کنید. ما آن را در منشور حزب سال‌هاست که وارد کرده‌ایم.

اینکه چه مقاله‌ای در سامانه حزب درج شود یا نشود را من تشخیص می‌دهم. این وظیفه و مسئولیت را شورای مرکزی حزب به من داده‌اند. آنها هستند که می‌توانند من را زیر سوال ببرند نه شما! همانطور که متوجه شدید، نوشتار شما ارزش درج در سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات ) را هنوز ندارند. امیدوارم در تکامل فکری خود پیشرفت‌های بیشتری بکنید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 06, 2012 06:04:19 PM
---------------------------

ناصر کرمی


جناب آقای بهمن زاهدی مسئول تارنمای حزب مشروطه

شما و هم حزبی های شما اگر میخواستید بدانید ناسیونالیسم ایرانی چیست در طی دوهفته پیش تا کنون من لینک (زیر) دو مقاله از خودم را در مورد ناسیونالیسم ایرانی برایتان فرستادم، شما میتوانستید با هر کم و کاستی که این مقالات داشته آنها را در تارنمای حزب به اطلاع هواداران خود میرساندید. ناسیونالیسم ایرانی حزب مشروطه متکی به اراده و با پشتوانهءِ ایرانی تباران نیست. متکی به بیگانگان مهاجر به ایران است که بارها به ایران خیانت کرده اند.

آنچه مسلم هست در بافت حزب مشروطه و در رهبری آن ناسیونالیسم ایرانی وجود ندارد.، ترکیب فردی و گرهی هواداران حزب مشروطه آمیخته ای از دوران صفویان و قاجاریان تُرک تبار، و دوران پهلوی (ترکیبی از تُرک تباران و ایرانیان غیر پارسی)، و نظام جمهوری اسلامی امروز به رهبری علی خامنه ای تُرک تبار هست، که هیچکدام به معنی واقعی ناسیونالیسم ایرانی را دنبال نکردند و نمیکنند.

ناسیونالیسم ایرانی فقط زمانی میتواند مفهوم پیدا کند، که هدایت آن در کنترل ایرانی تباران اصیل، بویژه زاگرس نشینان از مردمان کُرد شمال غربی گرفته تا خلیج فارس باشد، دو لینک زیر در دوهفته قبل برای شما فرستاده شده است.

http://www.iranglobal.info/node/5484
http://www.iranglobal.info/node/5484

با پوزش من به این بحث پایان میدهم.

May 06, 2012 05:10:04 PM
---------------------------

حق

بخش ۲. آیا این ناصر کرمی همان ناصر کرمی است که مقالاتش در سایت اخبارروز مرتب منتشر می شود یا نه؟ این جناب کرمی که برای اولین بار نظراتش را ادر اینجا می بینیم اگر همان ناصر کرمی ای باشد که همیشه مقالاتش در سایت معلوم الحال اخبارروز چاپ می شود، پاسخ دهد که آیا او هرگز به آن سایت ایرادی گرفته که چرا سالهاست مقالات کیلویی در بخش "مسئله ملی" خود در ضدیت با یگانگی ملی و سرزمینی ایران منتشر می کند!؟ و اگر این ناصر کرمی همان ناصر کرمی در اخبارروز است، چرا این شکایتش را به خود کیهان لندن نبرده و نمی برد که خیراندیش یکی از کارکنان آنجاست! سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) فقط این مقاله را در بخش "از دیگران" اش منتشر کرده است. من نمی دانم که چرا فقط به این سامانه دیکته می شود که چه مقالاتی را چاپ بکند و چاپ نکند!!! بهرحال اگر این همان ناصر کرمی است، توضیح دهد که همانطور که خواستار محو این نوشتار خیراندیش در این سامانه شده است، آیا تا به حال خواستار محو حتی یک نوشتار در سایت اخبارروز شده است یا نه؟! آیا او اخبارروز را اشاعه دهنده وحدت ملی ایرانیان ارزیابی می کند که نوشتارهایش را در آنجا منتشر می کند؟! آیا مشکل جناب ناصر کرمی ای که نظراتش در اینجا دیده می شوند، انتشار "هالو" از خیر اندیش در این سامانه است یا بهانه ایست برای حمله به این حزب بعنوان یک رقیب سیاسی؟! برای اینکه معلوم شود که این ناصر کرمی همان ناصر کرمی است که در اخبارروز مقالاتش چاپ می شوند خوبست که از طریق ایمیل و تماس مستقیم این حزب با ناصر کرمی مشخص شود که کسی در پی سوء استفاده از نام او در اینجا نیست.


May 06, 2012 04:56:41 PM
---------------------------

حق

ايران دارد بر باد می رود و مشغله فکری برخی ها شده اينکه چرا اين سامانه مقاله ای از کيهان لندن را در بخش ؛از ديگران؛ خود منتشر کرده است! واقعا که مشکل برخیها نه ایران است و نه رژیم بلکه مبصر کلاس این و آن شدن و تحدید کردن! سوء تفاهم بر سر معنی يک واژه از حفظ تماميت ارضی ايران و نجات ايران از شر اين رژيم واقعا برای برخيها مهمتر گشته! بخش 1. بر طبق فرهنگ واژه های دهخدا:- ساده لوح . [ دَ / دِل َ / لُو ] (ص مرکب ) کنایه از مرد خفیف العقل . (بهارعجم ) (آنندراج ). کنایه از احمق و بی شعور. (غیاث اللغات ). ساده دل : ساده مرد. || سلیم . سلیم القلب . پاکدل . صافی ضمیر. بی مکر. بی حیله . که گربز نیست .
بر طبق ترجمه گوگل:- ساده لوح به زبان فرانسه naïf و به زبان انگلیسی Naive و به آلمانی naiv است.
candid که ولتر در کتابش نظر داشت، تا آنجا که من می دانم، نشان دادن آدمی بود که از دنیا بی خبر است و به عبارت دیگر از واقعیات جهان واقعا موجود که پر از ریا و دروغهاست بدور مانده یا نگاه داشته شده است.
احتمالا آقای خیراندیش منظورش naïf بوده است و نه candide ! من نظرات جناب ناصر کرمی را در ستون نظرات کیهان آنلاین خواهم گذاشت تا اگر آقای خیراندیش صلاح دانست پاسخ جناب کرمی را در آنجا بدهد. خیراندیش یکی از نویسندگان بسیار خوب کیهان لندن است و من با تمام اختلاف نظراتی که هر از چند گاه با کیهان لندن داشته و در آینده هم بی شک خواهم داشت این روزنامه را بواقع ایرانی و بسیار معتبر و ارزشمند می دانم. ادامه در بخش ۲

May 06, 2012 04:47:06 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت آقای ناصر کرمی،

حساسیت تا کجا؟ هموطن گرامی افتخار من می‌بود که پسر آن طایفه پشت‌کوه‌نشین می‌بودم و با طبیعت آن مکان بیشتر آشنا می‌شدم. ولی همین که ایرانیان کثرت‌قومی دارند و در آب و هوای گوناگون توانسته‌اند ایرانیت خود را زنده نگه دارند برای من یک ارزش افتخارآمیز است.
تحدید شما را شکر گذارم! بنوسید تا بیشتر آگاه شویم! آیا شما «ناسیونالیسم ایرانی» را درک کرده‌اید؟
به نظر من شما هستید که به اقوام ایرانی توهین و آنان را تحریک می‌کنید، نه سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) که برای همه طبقات اجتماعی کشور احترام مخصوص دارد، چون ایرانی هستند قبل از اینکه قوم‌گرا، روشن‌فکر، سیاست‌مدار، سیاست‌باز، نویسنده و صاحب‌نظر باشد.
بالاترین ارزش برای ما ایران است. بالاترین ارزش برای شما چیست؟

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 06, 2012 03:08:16 PM
---------------------------

ناصر کرمی

جناب آقای بهمن زاهدی مسئول تارنمای حزب مشروطه

من متأسفانه تا بحال نه در سرزمین لُرستان بوده ام و نه با یک هم میهن لُرستانی برخورد داشته ام، آنچه از سرزمین لُرستان و ساکنان آن برداشت کرده ام بر مبنای باستان شناسی و وآرشیتکت تور ( معماری) و ایران شناسی است.

اگر بخواهید زادگاه من را بدانید من در همان ناحیّهء تاریخی استان فارس در همان دره ای و پشت کوهی بدنیا آمد ه ام ( زیرا استان فارس در غرب زاگرس در پشت کوه هست) که کوروش و داریوش بدنبا آمدند زیستند و در همان جا به خاک سپرده شدند، بنا بر این شما و حزب مشروطه باید از مردم لُرستان پوزش جدی بخواهد نه از من و دیگران که قصد پیوند دادن تیره های ایرانی را داریم،

شما نه فقط به مردم لُرستان توهین کرده اید، بلکه به تمامی مردم جغرافیای ساتراپی پارسه، پارسی باستان که شامل استانهای: کرمانشاه، لُرستان، چهار محال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، استان بوشهر، استان هرمزگان، و استان فارس توهین کرده اید، من بار دیگر از شما تمنی میکنم این مقاله از تارنما ی حزب مشروطه بردارید، زیرا به اتحاد ایرانیان صدمه وارد خواهد کرد و جمهوری اسلامی و تجزیه طلبان ضد ایرانی از آن بهره خواهند برد.

شما می گویید توهینی در آن نیست پس بگذاریداشد و منتظر جواب آن در سایت های دیگر و در رسانه های دیگر باشید. امّا من شما و کارشناسان شما را به یک مناظرهء ایران شناسی در تالار حزب مشروطهء خودتان دعوت میکنم، به دلایل مختلف حزب مشروطه اجازه ندارد خود را پارسی و هخامنشی و یا ساسانی معرفی کند و از نمایندگی آنها با احزاب سیاسی ایران به گفتگو بنشیند،

پارسه و پارسی که امروز فارس و یا فارسی خوانده میشود بیانگر نژادی و هویّتی نیست، یک جغرافیای سیاسی شناخته شده است که در شمال خلیج فارس که جغرافیای استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب را در بر میگیرد می باشد،

May 06, 2012 02:14:16 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر شما آقای ناصر کرمی،

من هیچ‌گونه توهینی در این نوشته نیافتم. اگر شما توهینی خوانده‌اید به بزرگ‌گواری خودتان آن را ببخشید و فراموش کنید. اگر تیز‌بینی شما این‌قدر زیاد است. توهین‌های جمهوری‌اسلامی را به ملت یگانه ایران نه ببخشید و نه فراموش کنید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 06, 2012 12:50:55 PM
---------------------------

ناصر کرمی

مسئول تارنمای حزب مشروطهءِ، با درود
امروز صبح در سایت حزب مشروطه ایران مقاله ای بنام " هالو" را خواندم که در آن به بخشی از مردمان زاگرس مرکزی زاداگاه هخامنشیان و پارسیان، و ساسانیان، که امروز بنام لُر بر گرفته شده از شهر باستانی" لور " نامیده میشوند، توهین مستقیم شده است. مردم شجاع و راستگوی لُرستان نژاد خالص بجا مانده از هخامنشی و پارسی با فرهنگ بجا مانده از آریایی تباری( راستگو، نجیب) است. هر گونه توهین به مردم لُرستان توهین به ایرانیان باستان هخامنشی و ساسانی و فرهنگ آریا تباری است. از مسئول سایت تارنمای حزب مشروطه تمنّی میشود این مقاله را هر چه سریعتر از تارنمای این حزب بردارد و بصورتی مستقیم و رسمی در سایت حزب مشروطه از مردم دلاور و با فرهنگ عمیق ایرانی پوزش بخواهد.
چنین برخوردهایی باعث میشود که بین تیره های ایرانی یک جنگ ژنتیکی و روانی رونق بگیرد که امروز کدام تیره و منطقهءی جغرافیایی ایرانی راستین و بازماندگان ایرانیان باستان هخامنشیان و ساسانیان هستند، و ثابت خواهد شد که گروهی از مشروطه خواهان از جمله افرادی که چنین مقالات توهین آمیز را انتشار میدهند، از یک نژاد التقاطی از مردمان مهاجر به ایران هستند و اصولأ خون ایرانی در جسم آنها نیست و فرهنگی که دارند ایرانی نیست.

May 06, 2012 10:57:36 AM
---------------------------

وجدانی


هالو!؟ به همین خیال باش!

نه ترک، دور از جان، خ... است و نه لره هالو! هالو آنهایی هستند دزد خبیث و جنایتکار را که روز روشن وارد خانه و کاشانه شان شده میبینند و شاهد اعمال ننگین و شرم آورش هستند لیکن تقصیر و گناه دزدی و غارت را به جای اینکه متوجه آن دزد نمایند خودشان را مقصر و گناهکار می پندارند و همدیگر را میکوبند. شعر معروف "خر مش رجب" از جناب آقای محمد رضا عالی پیام متخلص به "هالو" بهترین مثالی است برای همین منظور. با هم بخوانیم:

"خر مش رجب"

شنیدم که دزدی زبل نیمه شب
ربود از طویله خر مش رجب

رجب تا که شستش خبر دار شد
جهان پیش چشمش شب تار شد

درون طویله دو زانو نشست
زمین و زمان را دم فحش بست

یکی گفت تقصیر از آن توست
که قفل طویله نبستی درست

یکی گفت گیرید معمار را
بنا کرده کوتاه دیوار را

یکی گفت تقصیر از شحنه هاست
که هر روز بر پا چنین صحنه هاست

یکی گفت: نه، بوده تقصیر خر
چرا ؟ چون که می کرد اگر عر و عر

و یا یک کمی جفتک و گرد و خاک
مسلم که آن دزد می زد به چاک

شنیدم که با غیض مشدی رجب
در آن بین می گفت : یاللعجب

که هر کس به نوعی ست در اشتباه
فقط دزد در این میان بی گناه

May 05, 2012 09:02:13 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود جمشاد پرچمشاهی گرامی،

«ساده‌لوح» با «ساده‌دل» یعنی: خوش‌باور، زود‌باور یا دارای رفتاری بدون تزویر و ریا، صادق، رو راست
"طایفه کوه نشین ایرانی" یا "طایفه کویر نشین ایرانی" یا "طایفه بیابانی ایرانی" نشان از نوعی عرف‌های (فرهنگ‌های) ایرانی اصیل را دارند. آقای خیر‌اندیش بیشترین خیرش به اندشیدن وادار کردن است.

ارادتمند
بهمن زاهدی

May 05, 2012 07:20:07 PM
---------------------------

جمشاد پرچمشاهی


نگارنده این نوشتار می نویسد: "چون این طایفۀ پشت‌کوه‌نشین ایرانی به ساده‌لوحی و خوشباوری معروفند، ایرانی‌ها هر آدم ساده‌لوحی را هالو می‌نامند."
به نظر من شایسته تر می بود چنانچه ایشان بجای بکار گرفتن جمله تحقیر آمیز "طایفه کوه نشین ایرانی" از واژه "هموطنان لرستانی" استفاده کرده و آنها را نه ساده لوح بلکه ساده دل و زودباور می نامید. کلمه "ساده لوح" کنایه فرد بی شعور و احمق است که نسبت دادن آن به افراد و مردمان پاکدل و ساده و بی ریا بمنزله اهانت و بی حرمتی تلقی می شود. اگر در فرهنگ عامیانه، لرها را هالو یا خالو می خوانند منظور ساده دلی آنها ست و نه ساده لوحی و خنگی شان!
درضمن، کلمه فرانسوی "کاندید" که نگارنده آنرا با "هالو" یا "ساده لوح" برابر نشانده، غلط است. "کاندید" به معنی آدم راستین و درستکار و دارای قلبی باز و آکنده از صداقت است در حالی که "هالو" یا "ساده لوح" کنایه فرد خفیف العقل، احمق و بی شعور را می رساند!

May 05, 2012 05:52:24 PM
---------------------------

حق

بخش ۳. همین مثال برای من کافیست تا بفهمم که نه ملت ایران هالو /کاندید است و نه اوباما. اوباما را هالو /کاندید فرض کردن، بنظر من، بنظر من، طرز تفکر هالو / کاندید ای است. این نگاه به اوباما یک خطای سیاسی بزرگ است که باید از آن اجتناب ورزید چون به ضرر ایران و مبارزات ملت ایران تمام می شود. از خود بپرسید که اگر شما جای اوباما بودید برای حفظ منافع ملی امریکا ترجیح می دادید با رژیمی معامله کنید که بود و نبودش وابسته به خواست امریکاست یا با ملت ایران که با اعمال حاکمیت ملی خود، بود و نبود نظام ملی اش بدست امریکا نخواهد بود! منافع ملی امریکا ایجاب می کند که در ایران حاکمیت ملی نباشد وگرنه اوباما به نمایندگی امریکا با یک دستش، دست رد به سینه ملت ایران نمی زد و همزمان دست دیگرش را بطرف خامنه ای دراز نمی کرد و آنرا نمی فشرد. پاینده ایران و ملت ایران

May 05, 2012 12:36:59 PM
---------------------------

حق

بخش ۲. ملت ایران در سال ۵۷ به سبب همین خوش قلبی و پاکدلی خود فریب روشنفکرنماها و آخوندها را خورد و سرنوشت خود را بدست ایندو سپرد. ملت ایران آنروز هیچ شناختی نه از آخوند و نه از روشنفکرنما داشت و نه از نیات ۴ گوادالوپی ها داشت. چندی از ؛انقلاب شکوهمند؛ نگذشت که مردم فهمیدند که چه کلاه بزرگی بر سرشان گذاشتند. در طول این ۳۳ سال عمر ننگین رژیم، هر روزی که گذشت ایرانیان بیشتری یاد گرفتند که در جهان سیاست و اقتصاد پاکدلی و خوش قلبی و ساده اندیشی چه زهر مهلکی برای ایران بوده است! اوج شعور سیاسی بالای ایرانیان را در اوج جنبش سبز ملی ایران دیدیم وقتی که مردم شعار دادند که ؛ اوباما، اوباما، یا با ما یا با اونا ؛ . مردم از اوباما خواستند که بین رژیم و ملت ایران یکی را انتخاب کند تا ملت ایران تکلیف خود را با امریکا روشن کند. وقتی ملتی به این شعور سیاسی بالا می رسد و دربند رژیمی مثل رژیم کنونی در ایران است، دیگر کشورها، و در اینجا امریکا، به سبب موقعیت ژئوپولیتیکی و منابع طبیعی ایران، منافع ملی خود را در این نمی بیند که ملت ایران را انتخاب کند و همین یکی از مهمترین علل شکست مقطعی جنبش سبز ملت ایران می شود. ادامه در بخش ۳

May 05, 2012 12:35:09 PM
---------------------------

حق

با درود. بخش ۱. در این نوشتار من هیچ توهینی نسبت به لرها نمی بینم. حماقت با خیراندیشی دو مقوله متفاوت هستند که برخی ها عمدا یا سهوا ایندو را با هم عوضی می گیرند. اگر به بخش زیر این نوشتار توجه کنیم متوجه می شویم که قصد نویسنده اصلا توهین نبوده بلکه پاکدلی هالوها را نشان می دهد، ؛ «خالو»ها ـ همانگونه که «کاندید» در اثر جاودانۀ ولتر ـ آدم‌هایی هستند خوش‌قلب و از فرط خوش‌قلبی است که به‌قول معروف بد به دلشان راه نمی‌دهند و اکثر اوقات فریب ظاهر اشخاص یا قضایا را می‌خورند؛ . سالها در جایی خواندم که در ایران ساسانی، برخی از زرتشتیان انقدر روی ؛پندار نیک؛ تمرکز قرار می دادند که همه تلاش شان در این بود که هیچ پندار بدی نسبت به کسی نداشته باشند. خب، با این طرز تفکرشان نمی توانستند دشمنان خود و ایران را شناسایی و از خود و ایران دفاع کنند. این خلق و خوی پاکدلی و خوش قلبی در یک کشور فقط به نفع دشمنان آن کشورست. ادامه در بخش ۲

May 05, 2012 12:33:05 PM
---------------------------

آرش ندری

با سلام
من نمی فهمم شما از کجا آومدین و چطور خودتون رو دموکرات هم می خونین و بعد جمع کثیری از ملت شریف ایران که لر هستند توهین کرده و اونها رو به سادگی و خوش باوری هم متهم می کنید. پارا حتی فراتر گذاشته و اوباما که به خیالتان احمق است منتسب به لرها می کنید. شرم بی حد بر شما که شعور ندارید مطلبی را بنویسید و به کسی توهین نکنید. خاک بر سر اون ملتی که شما نماینده اش هستید. تفو تفو تفو .

May 04, 2012 11:55:52 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites