پژوهشی که توسط تیمی از پژوهشگران اسرائیلی با مطالعه روی گروههای گوناگون اجتماعی در فضای آنلاین و آفلاین مرتبط با ایران انجام شده٬ حکایت از خواست چشمگیر آزادیخواهی و ظرفیت بالای لیبرال دموکراسی در میان مردم ایران دارد.
بهتازگی پژوهشی درباره گروههای اجتماعی در ایران صورت گرفته است. نتایج این پژوهش روز دوشنبه به قلم سرپرست این تیم اسرائیلی در روزنامه والاستریتژورنال منتشر شده است.
یووال پورات که مدیریت این پژوهش را بر عهده دارد٬ یک استراتژیست سیاسی اسرائیلی است. او در گزارشی که از یافتههای این پژوهش در این روزنامه آمریکایی نوشته٬ میگوید «در بحبوحه بحثهای گسترده پیرامون برنامه هستهای ایران٬ معمولا ۸۰ میلیون جمعیت ایران فراموش میشوند».
به همین خاطر این تیم که برخی از متخصصان برجسته روانشناسی اجتماعی و مطالعات فرهنگی و جمعی از داوطلبان فارسیزبان به آن پیوستهاند٬ تصمیم گرفته است به بررسی نیروهای محرکه جامعه ایران بپردازد.
به گفته او٬ بررسی میدانی و نیز مطالعه فعالیتهای ایرانیان در اینترنت نشان میدهد که نبردی جدی میان بنیادگرایان اسلامی حاکم بر ایران و آزادیخواهان ساکن کشور در جریان است. آنها تلاش کردند دریابند که در این نبرد٬ کدام طرف نظر و همراهی اکثریت شهروندان را به خود جلب کرده است.
این پژوهش از طریق تماسهای تلفنی با ایرانیان در اواخر سال ۲۰۱۱ و اوایل ۲۰۱۲ انجام شده و نزدیک به هزار شهروند ایرانی از ۳۱ استان کشور٬ از گروههای مختلف سنی و قومی و از سطوح مختلف تحصیلی در این نظرسنجی مشارکت کردهاند. برای این نظرسنجی تماسها با شهروندان بهصورت ناشناس انجام شده است.
آزادیخواهان در سایه حکومت تمامیتخواهان
یووال پورات میگوید برای غلبه بر چالشی که پیمایش پتانسیل آزادی و دموکراسی در کشور دیکتاتورزدهای نظیر ایران با آن روبرو است٬ نیاز به نوآوری بود. تیم تحت مدیریت او برای تحقق این هدف از سوالهای کلیشهای پژوهشهایی از این دست فاصله گرفت و به جای اینکه از شهروندان مستقیما بپرسد «شما مدافع دموکراسی هستید یا مخالف آن؟» یا «آیا هرگز درخواست یا نامه سرگشادهای را امضا کردهاید؟» از پرسشنامههای روانشناسی برای سنجش ارزشهای جامعه بهره گرفت.
او میگوید مردمی که در سایه دیکتاتور زندگی میکنند٬ معمولا به دلایل گوناگون، از جمله هراس و مصلحتسنجی٬ به سوالات مستقیم پاسخهای درست و دقیقی نمیدهند.
اما در پژوهش جدید در پرسشنامههای آنها موقعیت فرضی شخص ثالثی توصیف شده و سپس از فرد مصاحبهشونده خواسته شده که بگوید تا چه اندازه به دیدگاههای شخص ثالث احساس نزدیکی یا یگانگی میکند. شخص ثالث در این نظرسنجی مثلا چنین ویژگیهایی دارد: «برایش مهم است که تصمیمات مهم زندگی را خودش بگیرد»٬ «خلاقانه فکر کردن برایش اهمیت خاصی دارد» و «میخواهد خودش آن کسی باشد که به دیگران امر میکند.»
سوالهای مطرحشده در این پیمایش اجتماعی بر اساس "تئوری ارزشهای پایهای انسان" پروفسور شالوم شوارتز طراحی شدهاند. بر اساس همین سوالات٬ تیم پژوهش به برآوردهایی از ارزشها و نیز پتانسیل جامعه برای پیشبرد فرآیند دموکراتیزاسیون رسید.
شگفتی پژوهشگران از پتانسیل دموکراتیزاسیون و آزادی در ایران
یووال پورات میگوید تحلیل دادههای بهدستآمده از مصاحبههای شهروندان ایرانی٬ پژوهشگران تیماش را شگفتزده کرد. بر این اساس٬ اگرچه پایبندی به ارزشهای محافظهکارانه نظیر سنت همچنان چشمگیر است٬ اما جامعه ایران به شدت از ارزشهای لیبرال از جمله اهمیت خوداتکایی و نوعدوستی حمایت میکند.
حدود ۹۴ درصد از مصاحبهشوندگان در این پیمایش بر «آزادی انتخاب مسائل پراهمیت زندگی» تاکید کردهاند و ۷۱ درصد از آنها از «رواداری در برابر همه مردم و گروههای گوناگون جامعه» گفتهاند.
تطبیق نتایج این پژوهش با نمونههای جهانی آن نیز نشان داده که ایران در مقایسه با ۴۷ کشور دیگر٬ در زمینه اشتیاق و آمادگی برای لیبرال دموکراسی٬ از ۲۳ کشور دیگر جلوتر است و کشورهایی نظیر امارات٬ مصر٬ مراکش٬ اردن و حتی کشورهای آسیایی نظیر کرهجنوبی٬ هند و تایلند پشتسر آن قرار گرفتهاند.
با تطبیق آن با نمونههای اروپایی٬ مشخص شده که خواست دموکراسی و آزادی در ایران از کشورهایی نظیر روسیه٬ اوکراین٬ اسلواکی و رومانی هم نیرومندتر است.
نتیجهای که از این پژوهش استخراج شده این است که جامعه ایرانی را میتوان به حمایت از ارزشهای لیبرال شناخت؛ ساختار جامعه ایران عمیقا با بنیادگرایی در تضاد است و یک رژیم بنیادگرا را برنمیتابد. یووال پورات میگوید این یافتهها نشان از پتانسیل بالای تغییر رژیم٬ توسعه و تحول به سمت لیبرال دموکراسی در ایران دارد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
Rizbeen
در 100 سال گذشته ایرانیان بارها نشان داده اند که شایسته آزادی نیستند. ما مردمی هستیم تزویر گر، دروغگو و ریاکار. اخلاق ملی ما با آزادی همگن نیست. مردمی که «نیکی» را با «خون و شمشیر» جایگزین میکنند نمیتوانند نیکبخت باشند. ایرانیان شایسته سرنوشت تلخ خویس هستند.
May 16, 2012 03:56:07 AM
---------------------------
حق
بخش ۲. این کشورها را برای نقل مکانشان از ایران حتی در نظر هم نمی گیرند بلکه این دو یا سه هزار نفر می آیند درست بغل گوش ما میلیونها فراری از ایران و فراری از آنها در کشورهای لیبرال دمکراتیک جهان غرب بقول خودشان ؛به سرکردگی امریکای جهانخوار و شیطان بزرگ؛ ! ما میلیونها در برون مرز حسابمان از این دو یا سه هزار نفر جداست چون ما از اول میانه خوبی با لیبرال دمکراسی داشتیم و برایمان مهم بود که در چنین نظامی زندگی کنیم و به همین خاطر جهان غرب لیبرال دمکرات را برای خود و خانواده و دوستانمان انتخاب کردیم و همین را هم برای ایران می خواهیم و برای همین هم مبارزه می کنیم. !خب، چه تبلیغی بهتر از این برای نظام لیبرال دمکرات و چه آماری بهتر از این که ۵ میلیون ایرانی جورواجور یعنی از هر ۱۳ ایرانی کل جمعیت ملت ایران یک نفر در این سه دهه با پاهای خود در یک رفراندوم با پاهای خودشان رای به جهان لیبرال دمکرات و نظام لیبرال دمکراسی داده اند و میانه شان با لیبرال دمکراسی خیلی خوبست حتی اگر مثل آن کمونیستها و اسلامیست ها دو آتشه در میان ما با همه دشمنی هایشان باز هم به لیبرال دمکراسی ها پناه آورده اند؟! شما پزوهشگران گرامی لازم نبود راه دوری بروید تا ببینید ما ایرانیان چقدر لیبرال دمکراتیم. حال که رفتید و آمار و ارقامی از درون ایران بدست آوردید، لطفا همین پژوهش و آمارگیری را از ۵ میلیون ایرانی برون مرزی هم انجام دهید و منتشرش کنید تا آن دو یا سه هزار نفری در میان ما که برای برقراری یک نظام کمونیستی و یا یک جمهوری اسلامی واقعی! و یا یک نظام سکولاردمکرات که معلوم نیست تلاش می کنند و هی چوب لای چرخ نجات ایران می کنند کمی رویشان کم شود. همانطور معلوم شود که نسبت به تعدادشان چرا باید اینهمه قدرت داشته باشند ولی ما که اکثریت مان لیبرال دمکرات هستیم چرا برخلاف میل مان به حاشیه رانده شده ایم؟! این آن نوع کمک های مادی و معنوی ای هست که شاهزاده از شما خواسته و من و امثال من از شما می خواهیم. حمله نظامی اسرائیل به ایران یا هر گونه کمک اسرائیل و جهان لیبرال دمکرات غرب به فدرالیستهای تجزیه طلب و گروه و احزاب تروریستی حزب دمکرات! کردستان و کومله و پژاک و جندالله و مجاهدین خلق و امثالهم کمک به ایران و مردم ایران محسوب نمی شود بلکه دشمنی با ایران و مردم ایران است. با سپاس و احترام پاینده ایران و ملت ایران
May 15, 2012 10:17:56 PM
---------------------------
حق
بخش ۱. درود بر شما پژوهشگرانی که اینهمه زحمت کشیده اید تا از درون مرز به این نتایج برسید! تا آنجا که من می دانم کل جمعیت ایران ۷۵ میلیون است که ۵ میلیون آنها یعنی ۱۳/۱ آنها یعنی از هر ۱۳ نفر ایرانی یک نفرشان در خارج از ایران زندگی می کند. این ۵ میلیون هم بواسطه روابط خانوادگی و دوستی با درون مرز و تاثیرشان بر یکدیگر در طرز تفکر بویژه سیاسی و اقتصادی از اهمیتی انکار نشدنی برخوردارست که هیچکسی بدان تاکنون آن توجهی که باید بکند را عمدا و یا سهوا نکرده است. نمونه اش همین پژوهش درباره ایرانیان برون مرزی است تا روشن کند که میانه این ۵ میلیون با لیبرال دمکراسی چیست! چرایش را حتما پژوهشگران کارشناس و مستعدی مثل شما باید بدانند. دیر نشده، حالا چرا همین کار پژوهشی خودتان را با ما ۵ میلیون فراری و تبعیدی انجام نداده و نمی دهید؟! حداقل آنست که هم خودتان و هم ما و هم علاقمندان دیگر در خواهند یافت که این ۵ میلیون ایرانی برون مرزی چقدر لیبرال دمکرات اند و با درون مرزی ها چه تفاوتهایی در لیبرال دمکرات بودنشان دارند؟ ۵ میلیون ایرانی یعنی یک ایرانی از هر ۱۳ ایرانی با پاهای خود به لیبرال دمکراسی رای داده است. چگونه؟ با انتخاب کشورهای لیبرال دمکرات جهان برای مهاجرت و پناهندگی شان، البته! چه آماری از این دقیقتر که نشان می دهد که ایرانیان در عمل ما بین همه نظامهای موجود در جهان، کشورهای لیبرال دمکرات را برای خود و خانواده هایشان انتخاب کرده اند. در میان ما برون مرزی ها در کشورهای لیبرال دمکرات، شاید ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ فعال سیاسی و حقوق بشری هستند که اکثرشان خود را سکولاردمکرات! معرفی می کنند و یا اصلاح طلبان حکومتی. شاید تعجب کنید که اکثریت اینها از اسلامیست دو آتشه اش گرفته تا اسلامیست دو آتشه اش برای پناهندگی در غرب لیبرال دمکرات و ناندانی ای در صدای امریکا و بی بی سی فارسی سر و دست خود و همدیگر را هم در رقابت هایشان می شکنند! میانه ای با لیبرال دمکراسی ندارند و آنرا برای ایران نمی خواهند ولی وقتی مجبور به تبعید یا مهاجرت یا فرار از ایران می شوند به چین و روسیه و کوبا و مراکش و ترکیه و عربستان و فلسطین و ونزوئلا و و و تشریف شان را نمی برند. بقیه در بخش ۲
May 15, 2012 10:15:15 PM
---------------------------
گوئا
خريت اسلامی جايی برای دموکراسی نميذاره. اسلام دین شرارت و رذالت.
May 15, 2012 03:10:50 PM
---------------------------
کاوه یزداني از پشت کوه
با درود
با سپاس و قدردانی از این گروه پژوهشگر
گروه های اجتماعی ایران سه سال پیش با حضور میلیونی و صلح طلبانه شان در کنارهم به خیابانهای ایران آمدند و لیبرال دمکرات بودنشان را به همه جهانیان نشان دادند . گرفتاری اینجاست که ایرانیان فعال سیاسی که سالهاست و دهه هاست که در کشورهای لیبرال دمکرات زندگی می کنند هنوز لیبرال دمکرات نشدند . مشکل ملت ایران و گرفتاری های ملت ایران همه اش زیر سر شخصیتها و گروه های سیاسی و به اصطلاح روشنفکران ایرانی هستند که ایران و ملت ایران را به نابودی کشاندند . چونکه بیشترشان دروغگو هستند. پدر دروغ بسوزه که ایران و ملت ایران را نابود کرد و شرف و حیصیت ایرانیان را برباد داد تا جایی که چندتا کشورک نوپای عربی و شیخ های عرب می توانند ناموس ایرانیان تهیدست را با پول بخرند و هم اینکه چشم تمع به خاک ایران داشته باشند تا جایی که گستاخانه و آشکارا خواستار جدا کردن بخش هایی از ایران هستند.
به باور من همه گروه های سیاسی اپوزیسیون خوب می دانند که ملت ایران در درون کشور خواهان لیبرال دمکراسی که در غرب وجود دارد هستند چونکه همه آنهایی که از ایران خارج می شوند مستقیم به کشورهای لیبرال دمکرات تشریف می آورند . همه این بازی ها و قرو اتفارها و تئوری پردازیها یشان نشان از دروغگویی و بی غیرتی شان است که سه سال است شاهد غارت و ویرانی کشور و تجاوز به ناموس و شرف هم میهنان بی دفاع در درون کشور هستند ولی دریغ از زره ای تعصب و غرور ملی و ایراندوستی . دریغ از زرهآی غیرت . این جماعت سیاسی ایران هرگز ایران و ایرانی را دوست ندارند که اگر داشتند تا کنون بخاری از خود نشان می دادند. این جماعت سیاسی دروغگو یا خواب است و یا اینکه خودش را به خواب زده است یا اینکه هرگز اراده و غیرت مبارزه با رژیم اسلامی را ندارد . شرمشان باد .
حقیقت این است که همه ویرانی که از سه سال پیش بدست رژیم و اوباش رژیم اسلامی بر ایران و ایرانیان تحمیل شده است گناهش به گردن اپوزیسیون بی بخار است . همه میدانیم که رژیم ضد ایرانی حاکم بر کشورمان است . اما وجود و ادامه حکومت اسلامی گناه سیاسیون و احزاب و گروه های فعال سیاسی می باشد که هنوز نتوانسته اند یک اپوزیسیون قوی در برابر رژیم متشکل نمایند . این که دیگر تقصیر رژیم نیست.
آیا گروه های فعال سیاسی خارج کشور و شخصیتهای فعال سیاسی که خود را اپوزیسیون رژیم اسلامی می نامند ، نمی دانند که لایه های اجتماعی در جامعه ایران خواهان لیبرال دمکراسی هستند که سه سال است نمی توانند مثل بچه آدم در کنار هم بنشینند و برای نجات کشور و ملت همکاری نمایند ؟ تقریبا همه گروه ها و شخصیت های فعال سیاسی اپوزیسیون در کشورهای لیبرال دمکرات زندگی می کنند ، پرسش از این حضرات این است که چرا در طول سه سالی که از قیام جنبش ملی ایران می گذرد تا کنون این گروه ها و شخصیت های سیاسی نتوانسته اند بر اصول لیبرال دمکراسی همکاری نمایند ؟ یا اینکه به دلایلی نخواسته و نمی خواهند ؟ آگر لیبرال دمکراسی را نمی خواهند چرا دست خانواده شان را گرفتند و با هزار خطر به کشورهای لیبرال دمکرات تشریف آورده اند ؟ چرا نرفتند یا نمی روند به کشورهای جهان سوم یا به کشورهای کمونیستی ووو. مستقیم به کشورهای پیشرفته آمده اند و در دانشگاههای این کشورها به تحصیل پرداخته اند ؟ در اینجا باید از سکولار دمکرات ها پرسید که چرا موافق لیبرال دمکراسی نیستند ؟ شماها که موافق لیبرال دمکراسی نیستید پس در کشور های غربی لیبرال دمکرات چه ... می کنید ؟
May 14, 2012 10:20:27 PM
---------------------------
|