حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
بخت بازگشت جهالت به ایران - پاسخی به مغالطات علی‌کشتگر

June 08, 2012

جمعه 19 خرداد 2571 = June 8, 2012

بوتیمور کافه نادری
 

انقلاب ۵۷ با تمامی بدبختی‌ها و واپسماندگی‌های مضاعفی که برای ایران و ملت ایران بهمراه داشت، نمایانگر اوج ابتذال و برهنگی صد‌درصدی جامعه ایرانی بود. هنگامی که از جامعه ایرانی سخن می‌گوییم، نباید تصور کرد انگشت این اتهام به سمت اندیشه یا فرد خاصی نشانه می‌رود. در این ویرانی و از هم گسیختگی فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی تمامی عوامل کار از شخص پادشاه تا روشنفکران و مردم عادی بی‌بهره نبوده‌اند. چه آن روشنفکرانی چپی که در سر هوای برقراری جامعه بی‌طبقه‌ای را داشتند که به اسم سوسیالیزم، میان‌مایگی و سفاهت‌سالاری را به طور مساوی در بین مردم رواج می‌دادند، چه روحانیونی که با دستاویز مذهب و سوء‌استفاده از اعتقادات دینی مردم، خواب و خیال دوران طلایی صدر اسلام و چادر‌نشینی را در سر می‌پرورانند و از همه بدتر پادشاهی که با طناب پوسیده مذهب و پر و بال دادن به دستاربندان مرتجع، به جنگ با خطر کمونیستی شدن ایران رفته بود، یعنی با طناب ارتجاع به جنگ ارتجاع رفته بود!

داریوش همایون علل اصلی شکست فرهنگی جامعه ایرانی را در ۳ پدیده اساسی خلاصه می‌کند.

۱- امام‌زاده‌سازی : عبارتست از تبدیل کردن سیاست به یک شعار و یک اسم. تلاش برای خلق کردن کربلایی مجدد، برای اینکه حال و آینده همچنان در گروگان گذشته بماند و همچنان گذشته بازسازی شود.

۲- تئوری توطئه : یعنی نسبت دادن تمامی شکست‌ها به یک فرد خاص یا یک جریان خاص از بیگانه گرفته تا خودی، مسوول دانستن یک چیز در شکستی که شاید دسته جمعی انجام شد باشد. که اگر درست می‌بود، نه حافظ و نه مولوی و نه فردوسی که اتفاقا هر ۳ آنها از بطن جوامع استبداد‌زده بیرون آمدند می‌بودند و نه هیچ کشور تحت سلطه بیگانه‌ای از سلطه و استبداد رهایی پیدا می‌کرد.

۳- فرصت‌طلبی : یعنی نداشتن قدرت یا شعور ارجح دانستن سود آنی شخصی به سود دراز مدت جمعی.

آقای کشتگردر مقاله‌ای با عنوان بخت بازگشت نظام پادشاهی ، آن ۳ اندیشه ویرانگر هنوز در افکار و گفتارش موج می‌زند.
این جناب با دستاویز به پدیده امام‌زاده‌سازی سعی در خلق حماسه‌ای کربلا گونه از ۲۸ مرداد است و داد سخن از شبکه‌های جاسوسی حمایت بیگانگان در سرنگون کردن دولت مرحوم مصدق می‌زند، اما نیمی از تاریخ را نجویده قورت داده و از سهم گروه‌های چپ و هم اندیشه خود و روحانیون در سرنگون کردن دولت مصدق چیزی نمی‌گوید!
حافظه تاریخی ملت هنوز آن سیرک زنده باد مصدق و ۳ ساعت بعد مرگ بر مصدق چپی‌ها و توده‌ای‌ها را از یاد نبرده است!

ایشان می‌گوید «اگر شاه بجای سرکوب، فضای سیاسی را باز می‌کرد آیا باز هم رهبری بدست خمینی می‌افتاد ؟»

چه کسی هست که نداند نفوذ روحانیون در عرصه سیاسی حرف امروز و دیروز نیست از میرزای شیرازی در جریان تحریم تنباکو گرفته تا مشروطه که چندین روحانی صاحب نام از قبیل آخوند خراسانی در صدر آن حضور فعال داشتند تا انقلاب ۵۷ و تا همین امروز وجود روحانیون مخالف نظام یا دست کم معترض به آن. آن‌ زمان‌ها هم در مقابل تفکرات فضل الله نوری و خمینی، تفکرات آیت الله نائینی هم بود، چرا شما و مخالفان شاه می‌بایست به آغوش خمینی و تفکرات ارتجاعی او پناه می‌برد؟ این دلیل خوبی برای سرپوش گذاشتن بر ابتذال جامعه ایران نیست.

در اینکه شاه از آخوند گمنامی ماند خمینی آیت الله و مرجع تقلید بی بدیلی ساخت هیچ شکی نیست. اگر آنزمان که او را به ترکیه فرستاد که زیر سلطه آتاترک بود از برکه به دریای نجف نمی‌انداخت شاید وضع ما این نبود، اما فراموش نکنیم از آنطرف دیگر هم دانشجویانی که با بورس تحصیلی همان شاه به خارج از ایران رفته بودند و قرار بود برای آبادی ایران بکوشند، کم آوازه آیت‌الله را در برابر رسانه‌های بیگانه و غربی در بوق و کرنا نکردند، و در آخر هم امام‌زاده ساخته دست فرنگ را به موج آزادی‌خواهی مردم تحمیل نمودند.
بقول ایرج میرزا:
دگر بار مهار از دست در رفت
مرا دیگ سخن جوشید و سر رفت

بازگردیم به صحبت‌های آن جناب
ایشان فرموده‌اند که «رضا پهلوی منکر کودتای ۲۸ مرداد است»
درصورتی که او بارها گفته است ۲۸ مرداد برای من تجربه است. یعنی اگر آن زمان ما قوه قضاییه مستقلی می‌داشتیم، می‌توانست بی‌طرف مابین شاه و نخست وزیر اقامه دعوی کند. این خود صحت گذاردن ایشان بر نبود دستگاهی مستقل و استبداد آن دوره است، بیش از این چه بگوید که شما را خوش بیاید؟
رضا پهلوی هیچگاه کودتای ۲۸ مرداد را منکر نشده، و می‌گوید قضاوت آن با مردم و تاریخ آینده، حال اگر شما قضاوت درست تاریخ را درباره کودتای ۲۸ مرداد باور دارید، نگران چه هستید؟
آقای کشتگر به مصاحبه رضا پهلوی با مسیح علی‌نژاد اشاره کرده و فرمودند »رضا پهلوی گفته است گناه پدر را بر پسر ننویسید«
اولن باید توصیه کنم ایشان یکبار دیگر مصاحبه را ببینند. این خانم علی‌نژاد است که می‌گوید گناه پدر را بر پسر نمی‌نویسند، نه رضا پهلوی!
جناب کشتگر بجای اینکه سعی بر این داشته باشد که از قسم ۳۰ سال پیش رضا پهلوی کربلایی دیگر بسازد بهتر است اندیشه‌های امروز او را مروری نموده و بر آن نقدی بدون مغلطه و گذشته را به حال تعمیم دادن بنوییسد که دست کم برای نسل جوان امروز مفید و قابل استفاده باشد.

رضا پهلوی بارها اعلام نموده که امروز هدف من به عنوان یک ایرانی رسیدن به یک انتخابات آزاد و دمکراتیک بر طبق موازین جهان شمول حقوق بشر، برای تعیین نوع حکومت آینده است و نه چیز بیشتر. او بارها اعلام نموده که در فردای آزاد ایران این مردم ایران هستند که جایگاه او را تعیین می‌کنند.
جناب کشتگر اجازه دهید اگر قرار است نهاد پادشاهی برای همیشه از ایران و تفکر سیاسی ایران حذف شود، در یک انتخابات آزاد و دمکراتیک باشد، ولاغیر.
در ایران هر دو نهاد پادشاهی و جمهوری امتحان خود را پس داده و هر دو رفوزه شده‌اند، در حقیقت ما رفوزه شده‌ایم!
نه پادشاهی میل به استبداد دارد و نه جمهوری، این ما هستیم که هم مستبدییم و هم میل به استبداد داریم. تضمین دمکرات بودن یک جامعه را نهاد سلطنت و جمهوری به مردم نمی‌دهند، این مردم هستند که باید تضمین دمکرات بودن جمهوری یا پادشاهی را هم به خود و هم به سیستم مورد نظر خود بدهند. تا ما خودمان را از چنگال دیکتاتوری و بنده‌واری نرهانیم، نمی‌توانیم داعیه‌ی حکومت غیر دییکتاتوری و بنده‌وار را داشته باشیم.

در ادامه فرموده‌اید که » نهاد‌ها غیر قابل بازگشتند ». اصول این عقیده را با شما هم نظرم. اما بد نیست شما هم یک مطالعه درباره کشور اسپانیا و بازگشت پادشاهی، بعد از دیکتاتوری جمهوری فرانکو داشته باشید.

و باز فرموده‌اید « هر حزب و هر گروه و فرقه سياسی آنگاه که در قدرت است ماهيت واقعی خود را برملا می‌سازد و آنگاه که از قدرت به زير می‌آيد طبعا رنگ مطلوب اپوزيسيون به خود می‌گيرد. «

که اگر اینجور باشد شما و حزبتان که جنگ مسلحانه و چریکی و آدم‌ربایی در پرونده سیاسی خود داشتید، ماهیت شما در زمان به قدرت رسیدن اندیشه‌تان چه می‌توانست باشد؟!

فرموده‌اید «» به عنوان يک ايرانی مدافع آزادی‌های بی حدوحصر سياسی از آزادی کامل احزاب طرفدار سلطنت در جمهوری آينده دفاع می‌کنم.»"

شما لطف نموده قبل از انتخابات آزاد برای مردم نسخه نپیچید. شما همان طرفدار آزادی همه احزاب و انتخابات آزاد و حقوق‌بشر باشید، دفاع از احزاب سلطنت پیشکش.

این را هم برای مزاح می‌گویم . نوشته‌اید که » بازرگان در زمان انقلاب می‌گفت که نگویید خمینی انقلاب کرد، این شاه بود که انقلاب کرد » و از آن به عنوان طنز نام بردید.

مرحوم بازرگان در زمان انقلاب طنز‌های دیگری هم گفت
او گفت : ما دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد !

همچنین در زمانی که جبهه ملی بدستور خمینی مرتد اعلام شد گفت: ما از دار دنیا یک زن حلال داشتیم، آنرا هم آقای خمینی حرام کرد!
درهرحال ای زجر کشیده ! تو آنگاه به کمال رسیده‌ای که بیداری در خطاب و سخن گفتنت جلوه کند.
پاینده باشید


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

unknown

دوست گرامی
اینکه:یعنی اگر آن زمان ما قوه قضاییه مستقلی می‌داشتیم، می‌توانست بی‌طرف مابین شاه و نخست وزیر اقامه دعوی کند. این خود صحت گذاردن ایشان بر نبود دستگاهی مستقل و استبداد آن دوره است،

خیر صحیح نیست. شاه قدرتی نداشت و همه چیز در اختیار مصدق بود. دیکتاتوری را مصدق برپا کرده بود. اختیارات (از جمله قانونگذاری)، قانون امنیت اجتماعی،قانون مطبوعات، فرماندهی کل قوای نظامی و انتظامی،« انحلال دیوان عالی کشور و دادگاه انتظامی قضات» ، حکومت نظامی، زیر پا گذاشتن اصل تفکیک قوا،بستن مطبوعات و کشتار مردم وانحلال مجلسین سنا و شورا....

مقصود رضا پهلوی دقیقا همین سربریدن قوه قضاییه توسط مصدق است! یعنی:« انحلال دیوان عالی کشور و دادگاه انتظامی قضات»

June 15, 2012 09:42:00 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites