دکتر هانری بر، دانشمند فرانسوی:
«کورش هخامنشی بسیار عادل و رحیم و مهربان بود زیرا اخلاق روح ایرانی که آسایش تعلیمات زردشت بوده و همه قوا و اقتدار خود را از خدواند دانسته و آن را برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه انسان صرف می کردند.»
آلبر شاندور:
«پارسیها با مساعدت یکدیگر و به یاری پادشاهان مقتدر خود عظمت و شکوهی را در تاریخ به جای گذاشتهاند که نشانه نبوغ و نژاد پاک آنان است.»
ژنرال سایکس:
«در شاهنشاهی کورش، زیبایی مردانگی، شجاعت، قهرمانیت و عدالت به عیان دیده شده است. وی هیچگاه عیاشی نکرد. او هیچگاه خوشگذران و تن آسایی نکرد. هیچگاه مغرور نشد و در شوخطبعی و انسانیت سرآمد زمان خود بود.»
افلاطون- ۴۷۷ تا ۳۴۷ پیش از میلاد :
«پارسیان در زمان شاهنشاهی کورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه میداشتند. از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند. در زمان کورش بزرگ فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی میکردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از این رو در موقع خطر به یاری آنان میشتافتند و در جنگها شرکت میکردند. از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را همراهی میکرد و به آنان اندرز میداد.
آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام میگرفت. »
هرودوت –۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد:
«در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای
دیگر فرمانروایی مینمودند بعلاوه او به همه مللی که زیر فرمانروایی او بودند آزادی میبخشید و همه او را ستایش مینمودند. سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال میکردند.»
هارولد لمب دانشمند امریکایی:
«در شاهنشاهی ایران که کورش سمبول آنان است آریاییها در تاجگذاری به کردار نیک، گفتار نیک، پندار نیک سوگند یاد میکردند که طرفدار ملت و کشورشان باشند و نه خودشان.»
گزنفون – ۴۴۵ پیش از میلاد :
«مهمترین صفت کورش دین داری، عدل، گسترش عدالت وحق بود. سه دلیل را برایش پیدا کردیم. نخست نژاد اصیل آریایی او و بعد استعداد طبیعی و سپس نبوغ او. کورش نابغهای بزرگ، انسانی والا منش، صلح طلب و نیک منش بود.
او دوست انسانها، طالب علم، حکمت و راستی بود. کورش عقیده داشت پیروزی بر کشوری این حق را به کشور فاتح نمیدهد تا هر تجاوز و کار غیرانسانی را مرتکب شود. او در نبردها آتش جنگ را متوجه کشاورزان و افراد عام کشور نمیکرد. او ملتهای مغلوب راشیفته خودکرد. او برترین مرد تاریخ، بزرگترین، بخشندهترین، پاک دلترین انسان تا این زمان بود.»
کنت دوگوبینو فرانسوی :
«شاهنشاهی کورش هیچگاه در عالم نظیر نداشت. او به راستی یک مسیح بود زیرا به جرات میتوان گفت که تقدیر او راچنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد.»
نیکلای دمشقی :
«کورش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هر کس دیگر آگاهی داشت. این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود.»
پرفسور کریستن سن، ایران شناس و استاد زبان اوستایی و پهلوی :
«شاهنشاه کورش بزرگ نمونه یک پادشاه «جوان مرد» بوده است. این صفت برجسته اخلاقی او در روابط سیاسیاش دیده میشده. در قوانین او احترام به حقوق ملتهای دیگر و فرستادگان کشورهای دیگر وجود داشته است و سرلوحه دولتش بوده که این قوانین امروز روابط بین الملل نام گرفته است.»
پرفسور گیریشمن :
«کورش سرداری بزرگ و نیکوخواه بود. او آنقدر خردمند بود که هر زمانی کشور تازهای را تسخیر میکرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان آن سرزمین انتخاب مینمود. او شهرها را ویران نمینمود و قتل عام و کشتار نمیکرد. ایرانیان کورش را پدر و یونانیان که سرزمینشان بوسیله کورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار مینامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند میخوانند.»
کنت دوگوبینو مورخ فرانسوی :
«تا کنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کورش در تاریخ جهان باقی گذاشت. در افکار میلیونها مردم جهان بوجود آورد. من اذعان میدارم که اسکندر و سزار و کورش که سه مرد اول جهان شدهاند کورش در صدر آنها قرار دارد. و تاکنون کسی در جهان بوجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و او همانطور که در کتابهای ما آمده است مسیح خداوند است. قوانینی که او صادر کرد در تاریخ آن زمان که انسانها به راحتی قربانی خدایان میشدند بیسابقه بود .»
ویل دورانت:
«کورش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود. به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند. روش او در کشورگشایی حیرت انگیز بود. او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد مینمود. بهمین دلیل یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستند از آن بگذرند و درباره او داستانهای بیشماری نوشتهاند و او را بزرگترین جهان، قهرمان پیش ازاسکندر مینامند. او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزمهای آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاورخودساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود.»
کلمان هوار:
«او برای احترام به مردمان کشورهای دیگر معابدشان را بازسازی کرد. وی پیرو دین یکتا پرستی مزدیسنا بود. ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود.»
مولانا ابوالکلام احمد آزاد، فیلسوف هندی :
«کورش همان ذوالقرنین قرآن است. وی پیامبر ایران بود زیرا انسانیت و منش و کردار نیک را به مردمان ایران و جهان هدیه داد. سنگ نگاره او با بالهای کشیده شده به سوی خداوند در پاسارگاد وجود دارد.»
آشیل، شاعر نامدار یونانی:
«کورش یک سعادتمند بود. او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید. او دارای عقلی سرشار از بزرگی بود.»
کتر وستا سرخوش :
«هرودوت و گزنفون هر کدام زندگی مختلفی از وی را به رشته تحریر
درآوردهاند ولی هردو مورخ نامی از او به عنوان پدر و سرور آسیا و مرد
نیک اندیش یاد کردهاند .»
ملک الشعرای بهار :
«ما کودکان ایرانیم، مادر خویش را نگهبانیم،
همه از پشت کیقباد و جمیم،
همه از نسل پور دستانیم،
زاده کورش وهخامنشیم،
پسر مهرداد و فرهادیم،
تیره اردشیر و ساسانیم،
ملک ایران گلستان است،
ما گل سرخ این گلستانیم.
کجا رفت آن فره ایزدی؟
کجا رفت آن کورش دادگر؟ کجا رفت کمبوجی نامور؟»
منابع:
کورش بزرگ اثر آلبر شاندور
تا ایران باستان اثر ژنرال سایکس
قوانین اثر افلاطون
تاریخ هرودوت اثر هرودوت
کورش بزرگ اثر هارولد لمب دانشمند امریکایی
کوروپدای اثر گزنفون
ایران باستان اثر کنت دوگوبینو فرانسوی
تاریخ تمدن اثر ویل دورانت
تمدن ایرانی اثر کلمان هوار
کورش بزرگ اثرمولانا ابوالکلام احمد آزاد فیلسوف هندی
ایران از آغاز تا اسلام اثر پرفسور گیریشمن
مقالات ارشام پارسی
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|