حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
رابطه عشقی بدون قراردادِ ازدواج؟

July 03, 2012

سه شنبه 13 تیر 2571 = July 3, 2012

رومان شاک ايران در جهان
 

ایران و اسرائیل مرز مشترک ندارند و هیچگاه با هم نجنگیده اند و هیچگونه ادعای سرزمینی نیز نسبت به هم ندارند. بلکه برعکس، در زمان حکومت شاه به ویژه از سال های دهۀ شصت به بعد مناسبات غیر رسمیِ نزدیکی بین دوکشور وجود داشت، نوعی هم پیمانی راهبردی که یک دیپلمات ایرانی در آن زمان آن را «رابطۀ عشقی بدون قرارداد ازدواج» خوانده بود. این مناسبات ویژۀ آن دوران برچه استوار بود؟
ایران به عنوان کشوری شیعی و غیرعرب در منطقه ای که دورش را بیشتر کشورهای عرب سنی گرفته، محکوم است به داشتن موقعیتی ویژه، یا حتی نوعی انزوا. مناسبات ایران با همسایگان عرب و غیرعربش همواره پرتشنج بوده، البته ایران در دویست سال اخیر هیچگاه دست به جنگ تهاجمی نزده است. در دوران شاه که می خواست با «انقلاب سفیدش» ایران را ابرقدرت کند، مناسبات با غرب افزون شد و اسرائیل در این میان لاجرم به عنوان متحدی راهبردی درنظر گرفته شد.
در تل آویو هم همین نگاه وجود داشت و ایران به عنوان متحدی طبیعی دیده می شد. رئیس جمهور وقت اسرائیل داوید بن گوریون نظریۀ ژئوپولیتیکی «کشورهای حاشیه» را مطرح کرد. وی می گفت «کشور یهود» که در محاصرۀ کشورهای عربِ دشمن است باید مناسبات نزدیکی با «همسایگانِ همسایگانش» ایجاد کند. برخی از دشمنان آن روزِ اسرائیل هم، برای نمونه مصر در دوران ناصر با دکترین ملی گرایی عربیش، خطری جدی برای ایران محسوب می شدند.

اسرائیل مناسبات نزدیکی با سه کشور بزرگ غیرعرب ایجاد کرد

اسرائیل براساس این دکترین مناسبات نزدیکی با سه کشور غیرعرب در نیمکرۀ خود ایجاد کرد، اتیوپی پادشاهی و ترکیۀ کمالی و ایرانِ پادشاهی. ایران در این میان اهمیت ویژه ای داشت، از همه مهمتر به دلیل وسعت جغرافیایی و توان اقتصادی و موقعیت راهبردی این کشور.
به عنوان کشوری مسلمان اما غیرعرب دلیلی برای وجود بحران بین تل آویو و تهران نبود. از این گذشته در حافظۀ تاریخی بسیاری از اسرائیلی ها این ایرانیان در زمان پادشاهی کورش بودند که یهودیان را از اسارت در بابل رها کردند.
در سال ۱۹۷۹، با سقوط حکومت شاه و نیز برپایی جمهوری اسلامی در ایران، دوران مناسبات نزدیک به سرعت پایان یافت. دشمنی با اسرائیل در اندیشه های آیت الله خمینی ریشه داشت. اسرائیل متهم شد که به عنوان «اسب تروای» امپریالیسم غرب در جهان اسلام عمل می کند و مسئول سیاست به اصطلاح ضداسلامی کاخ سفید است و نیز نا آرامی ها و توطئه ها را در جهان اسلام سازماندهی می کند.
همچنین به اسرائیل اتهام زدند که «سرزمین اسلامی» را در اشغال دارد و نیز بر بیت المقدس حاکم است. در این راستا بجاست شعار خمینی را بعد از حملۀ عراق یادآوری کنیم: «راه قدس از کربلا می گذرد.» تهران تکلیف خود می دید اهداف ضد اسرائیلی را تقویت کند و به رهبران عربی حمله بَرَد که به مذاکره با اسرائیل تن می دهند. بنابراین انقلاب اسلامی گشتگاهی در مناسبات بین تل آویو و تهران شد. حکومت ایران اسرائیل را بدترین دشمن خود می دید.

دکترین انقلاب اسلامی عنصرهای ضد یهودی دارد

با وجود این دشمنی آشکار در سه دهۀ گذشته، تفاوت های مهمی به ویژه درسنجه با مناسبات اسرائیل با کشورهای عربی وجود دارد. مقام های رسمی ایران اغلب به سرنوشت وحشتناک یهودیان اروپا در جنگ جهانی دوم اشاره کرده اند – البته همواره آن را با به اصطلاح «هولوکاست روزگار ما علیه فلسطینی ها» ارتباط داده اند. از رئیس جمهور اسبق ایران علی اکبرهاشمی رفسنجانی نقل شد: «کشور اسرائیل همانقدر نامشروع است که اشغال فرانسه به دست نازی ها نامشروع بود.»
یک مجموعۀ محبوب تلویزیونی در ایران، چنین چیزی در کشورهای عربی تصورپذیر نیست، بیشترین تماشاگر را به خود اختصاص داد. در این مجموعه، که بر اساس یک واقعیت تاریخی ساخته شده بود، موضوع یک دیپلمات ایرانی است که در دوران دیکتاتوری نازی به یهودیان با دادن گذرنامه های ایرانی در فرار از پاریس کمک می کرد.
البته در این میان نباید فراموش شود که دکترین انقلاب اسلامی عنصرهای ضد یهودی دارد. آیت الله خمینی در کتابش دربارۀ حکومت اسلامی مدعی می شود اسلام از آغاز از یهودیان ضربه خورده است. البته بعد از پیروزی انقلاب مواضع روادارانه تری اتخاذ شد. داوید مِناشری یکی از کارشناسان برجستۀ ایران در اسرائیل می نویسد: «نه خمینی توانست همبستگیِ از نو اعلام شدۀ اقلیت یهودی ایران را نادیده بگیرد و نه مسئولیت حاکمان اسلامی را در مقابل یهودیان زیر پا بگذارد.» اعلام جمهوری اسلامی منجر به بدتر شدن روزافزون وضعیت اقلیت های مذهبی در ایران شد. گرچه پیروان ادیان توحیدی وضعیت بهتری از مثلاٌ بهاییان دارند اما بیش از سی سال است که این اقلیت ها از سمت های کلیدی در سیاست و دولت و اقتصاد محرومند.
قانون اساسی ایران یهودیان را «ذمّی» یعنی درپناه تعریف می کند، خیلی تلاش می شود که دکترین ضد اسرائیلی به یهودیان ایرانی تسری نیابد. دست کم – برخلاف متحدان نزدیک غرب در جهان عرب - یک نمایندۀ یهودی نیز در مجلس ایران وجود دارد.
«اسرائیل می تواند با بمب ایران کنار بیاید!»
بعد از سقوط شاه نیز اسرائیل ایران را به عنوان متحد راهبردی خود می دید. در جنگ اول خلیج فارس، بعد از حملۀ نیروهای عراق به ایران، اسرائیل به ایران اسلحه به ارزش حدود پانصد میلون دلار فروخت، گرچه این موضوع نیز امروز از سوی مقام های رسمی ایران تکذیب می شود.
طبق ارزیابی روزنامه نگار اسرائیلی رونن برگمان اسرائیل در آن زمان علاقه داشت نفوذ از دست رفته اش را در ایران بازیابد و نیز مانع پیروزی صدام حسین شود که تل آویو وی را در آن روزگار بزرگ ترین خطر برای اسرائیل می دانست، تخریب راکتور اتمی عراق در شرق این کشور مبین این موضوع بود. حتی آریل شارون در آن زمان معتقد بود می توان در آینده مناسبات بهتری با ایران ایجاد کرد.
داوید مناشری در این مورد به یاد می آورد: «در سال های دهۀ هشتاد کسی در اسرائیل از «خطر ایران» صحبت نمی کرد، این مفهوم در آن زمان اصلاٌ وجود نداشت.»
با راندان طالبان سنی و بنیاد گرا در افغانستان و نیز حکومت بعثی ملی گرای عراق با حملۀ نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ بزرگ ترین دشمنان جمهوری اسلامی هم از قدرت برکنار شدند. در نتیجه شعاع عمل حکومت ایران در عرصۀ سیاست خارجی و امکان نفوذش برکشورهای همسایه آشکارا فزونی یافته است.
در همسایگی مستقیم اسرائیل آینده نامعلوم تر از همیشه است. تمام خاورنزدیک و میانه در مسیر درهم ریختگی و تحولات بزرگ است. درسنجه با این وضعیت در پیرامون اسرائیل، ایران جزیرۀ ثبات می نماید که شاید روزی غرب و اسرائیل باید برای آرام کردن اوضاع توجه خود را به ایران جلب کنند.
برای درک این واقعیت هنوز پختگی لازم وجود ندارد، نه در ایران و نه در اسرائیل. در مسئلۀ امکانِ دستیابی ایران به سلاح هسته ای نیز، اگر ایران واقعاٌ به دنبال آن باشد، بجاست به اظهارات مورخ نظامی اسرائیلی مارتین فان کِرِوِلد اشاره کنیم: «اسرائیل می توان با بمب ایران کنار بیاید!»

* از: رومان شاک / در: زِنیت


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites