پنج ماه پس از نشست استکهلم به دعوت سازمان سوئدی "اولاف پالمه"، چهرههای مختلف اپوزیسیون ایران در نشست "پیشبرد اتحاد برای دموکراسی" گرد هم آمدند تا مسائل مربوط به ایران و راههای دستیابی به اتحاد را بررسی کنند.
در نشست بروکسل (بلژیک) که در روزهای شنبه و یکشنبه (۷ و ۸ ژوئیه/ ۱۷ و ۱۸ تیر) برگزار میشود، نزدیک به هشتاد نفر از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و چهرههای اپوزیسیون ایران شرکت کردند که از میان آنها میتوان به محسن سازگارا، علیرضا نوریزاده، جواد خادم، شهریار آهی، عبدالله مهتدی، رضا تقیزاده، بهروز بیات، حسن شریعتمداری، احمد باطبی و مجتبی واحدی اشاره کرد.
روز نخست این اجلاس، شامل سه بخش مختلف بود و مجموعا سیزده نفر در آنها سخنرانی کردند و ساعاتی نیز به پرسش و پاسخ و بحثهای جانبی اختصاص یافت.
کنفرانس بروکسل با سخنرانی محسن سازگارا، ناهید بهمنی و فریدون احمدی کار خود را آغاز کرد. سازگارا، فعال سیاسی مقیم آمریکا، در توضیح چگونگی شکلگیری این نشست گفت: «ایده تشکیل چنین نشستهایی زمانی شکل گرفت که به راههای نزدیکی چهرهها و گروههای مختلف به یکدیگر فکر شد و اینکه همراهی نیاز دارد تا یکدیگر را با وجود تمام اختلافات به رسمیت بشناسیم».
ناهید بهمنی، مدیر سازمان زنان کرد و از اعضای دفتر سیاسی حزب کومله، نیز به «شرکت نمایندگان اقوام و ملیتها در نشست و افزایش حضور زنان در آن» را از جمله اهداف اولیه برگزاری نشست بروکسل خواند. وی افزود: «طبیعی است که افتراق بسیار راحت است اما اتحاد، امر سادهای نیست به خصوص در کشوری که تار و پود خفقان آن را گرفته است و ما امیدواریم شرایطی پیش بیاید که بتوانیم خلأها را پر کرده و به چنین گفتوگوهایی ادامه دهیم».
بخش نخست؛ "گزینههای پیش روی ایران"
در ادامه بخش نخست جلسه آغاز شد که به موضوع «بررسی روندهای سیاسی و گزینههای پیش روی ایران در سال جاری» اختصاص داشت. در این بخش حسین باقرزاده، ماشالله سلیمی، عبدالله مهتدی و امین ریاحی سخنرانی کردند.
حسین باقرزاده، فعال حقوق بشر، در اظهارات خود گفت که در ابتدا گمان میرفت تحولات جهان عرب که به "بهار عرب" معروف شده به ایران نیز سرایت کند؛ که نشد. شرایط جدید سوریه نیز چنین انتظاری را از بین برد. بنابراین بسیاری بر این باورند که ممکن است تجربه فروپاشی بلوک شرق، در ایران نیز تکرار شود. این فروپاشی ممکن است رخ دهد ولی سوال اینجاست که اگر چنین اتفاقی رخ داد، چه باید کرد.
ماشالله سلیمی در سخنان خود با اشاره به "خستگی مردم ایران از سرکوبها" و اینکه "نظام حاکم بر ایران از انقباض و انبساط" برخورد است و میتواند خلأ ریزشها را پر کند، پیشبینی کرد که مدل عراق در ایران رخ نخواهد داد و حملهای از طرف کشورهای غربی متوجه ایران نیست؛ بلکه احتمال فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی بسیار پر رنگ است.
پس از وی، امین ریاحی، عضو گروه "دانشجویان لیبرال"، سخنرانی کرد. به اعتقاد او، ارتباط با غرب هنوز برای اپوزیسیون ایران یک نوع تابو است. به گفته وی، «مردم در شعارهای خود عملا از غرب کمک میخواهند، اما اپوزیسیون هنوز مخفیانه رابطه برقرار میکند و این هراس از تماس و ارتباط با غرب وجود دارد در حالی که نگاه به تجربهها نشان میدهد که کشورها بعد از جنگ سرد به دموکراسی نرسیدند مگر این که از غرب کمک گرفتند».
عبدالله مهتدی، رئیس حزب کومله ایران، آخرین سخنران بخش نخست بود. وی گفت: «امروزه مشروعیت جمهوری اسلامی در لایههای عظیمی از جامعه ایران زیر سوال رفته است. ما باید به صراحت از تغییر نظام صحبت کنیم و آن را سرلوحه قرار دهیم و این مساله نه به معنی تشویق جهان به حمله نظامی است و نه ترغیب به رفتار خشونتآمیز در جامعه. ما باید به دشمنی با منطقه و جهان خاتمه داده و آینده ایران را بر اساس توسعه اقتصادی پایدار، دموکراسی و رفع تبعیض بنا نهیم».
بخش دوم؛ پرونده هستهای جمهوری اسلامی
بخش دوم کنفرانس بروکسل در روز نخست به بررسی مسئله هستهای ایران اختصاص داشت. مارک فیتس پاتریک، دیپلمات سابق آمریکایی و مشاور آژانس بینالمللی انرژی هستهای، رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی، بهروز بیات، کارشناس فیزیک هستهای و مشاور آژانس هستهای، اتو لانگی، از اعضای آژانس هستهای، و همچنین هانس بلیکس، رئیس سابق آژانس بینالمللی انرژی هستهای، از جمله سخنرانان این بخش بودند.
به گفتهی فیتس پاتریک «اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی ایران برای ده سال کار رآکتور کافی است و هیچ یک از اقدامات مثل حملات سایبری و تحریمها نتوانسته جلوی این حرکت و اقدام ایران را بگیرد. گزارشها نشان میدهند که ایران بر روی ساخت تسلیحات هستهای نیز فعالیت میکرده است. سخت است امروز بگوییم ایران با چه سرعتی میتواند برنامه خود را فعال کرده و به اوج برساند. برآورد من و ناظران دیگر بر این است که ایران فرصتی یک ساله نیاز دارد و تولید یک سلاح هم برایش کافی نیست بلکه باید چتر بزرگی از سلاح داشته باشد و این همه فعالیت برای یک بمب نیست.»
به نظر دیپلمات سابق آمریکایی و مشاور آژانس بینالمللی انرژی هستهای «۵۰ درصد خطر وجود دارد که در ماه سپتامبر یک عملیات نظامی علیه ایران صورت گیرد. مسئله اطمینان مطرح است و باید ایران طرف مقابل خود را مطمئن کند که تلاشهای هستهایاش برای دستیابی به فنآوری صلحآمیز است و هدف از آن تولید کلاهک هستهای نیست».
رضا تقیزاده دومین سخنران این بخش بود. به اعتقاد این فعال سیاسی، برنامه بالستیکی ایران قابل درک نیست. ایران موشکهایی با دو هزار کیلومتر برد را ساخته است و این عاقلانه نیست که موشکی با چنین بردی برای حمل هفتاد کیلوگرم تیانتی باشد. تقیزاده موضوعاتی این چنینی را علامت سوالهای بزرگ در برنامه هستهای ایران میداند: «فکر میکنم ادامه این روش از طرف ایران اشتباهی استراتژیک با بهایی گزاف است و اکثر مردم ایران فهمیدهاند که منافعشان با منافع حکومت در تضاد است».
پس از آن، اتو لانگی، از اعضای آژانس هستهای، به کارکرد تحریمها اشاره کرد: «یکی از نکات مثبت تحریمها این بوده که به خیلی از دوستان اروپایی بفهمانیم که اگر از این راه نرویم، احتمال حمله نظامی زیاد میشود. ما با ایران به گفتوگو و در عین حال تحریم ادامه میدهیم و گزینه نظامی نیز همچنان بر روی میز قرار دارد».
بهروز بیات، کارشناس فیزیک هستهای و مشاور آژانس هستهای، اما نظر دیگری دارد: «در خطر نظامی یک ایران هستهای از سوی غرب اغراق میشود. اما رژیم تهران هم بیتمایل به این اغراق نیست، زیرا در تقلید از اسرائیل اغراقگویی را به سود خود میداند. اگر تحریمها ادامه پیدا کنند و جمهوری اسلامی عقبنشینی نکند، جنگ تنها راهحل غرب برای خروج از این بحران است». بیات در عین حال تأکید کرد که «باید بر پویایی مردم و جامعه ایران برای تغییر اوضاع داخلی به دست خودشان تکیه شود».
هانس بلیکس آخرین سخنران این بخش بود که از طریق تلفن در کنفرانس شرکت میکرد. وی پیشبینی کرد که در آینده نزدیک نقش اروپا در اعمال فشار بر ایران از آمریکا بیشتر شود. به گفته بلیکس، ایران در شرایطی است که نمیتواند عقبنشینی کند. از سوی دیگر و با توجه به انتخابات آمریکا برای دولت اوباما نیز بسیار مشکل است که موضوع هستهای ایران را حل کند. از این بابت به نظر میرسد که کشورهای اروپایی در حل مشکل هستهای ایران و همچنین مذاکره بین کشورها پررنگتر ظاهر شوند.
بخش سوم؛ "هماهنگی نیروهای اپوزیسیون"
در بخش سوم نشست بروکسل موضوع «ایجاد اتحاد و هماهنگی میان نیروهای اپوزیسیون» بررسی شد و چهار نفر در آن سخنرانی کردند.
ناهید حسینی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، فریدون احمدی، از سازمان فدائيان خلق ایران (اکثریت), محمد جواد اکبرین، روزنامهنگار و فعال سیاسی، و شهریار آهی کارشناس امور بینالملل.
به اعتقاد ناهید حسینی شش راهحل برای ایجاد اتحاد میان نیروهای اپوزیسیون ایران وجود دارد: «شروع و اوجگیری مجدد جنبش در ایران که فعلا در ارادهی کسی نیست؛ تلاش برای برخورد با عامترین مسائل حاکم بر جامعه از جمله استبداد حاکم و آزادی زندانیان سیاسی و دفاع از مطالبات برحق گروههای سیاسی؛ نقاط مشترک اپوزیسیون و امکانات و چشمانداز این نیروها؛ برخورد شجاعانه و عدم ترس از اتهامات اپوزیسیون یا حاکمیت ایران؛ ایجاد گروه بینالملل برای ایجاد رابطه با نمایندگان دول مختلف و لابیگری و استفاده از آنها برای پیشبرد اهداف کنفرانسها؛ ایجاد شفافیت در برگزاری نشستهای مشابه و مشورت هر چه وسیعتر برای دموکراتیکتر کردن آنها».
محمد جواد اکبرین به موضوع دیگری اشاره کرد: «ما از آرمانهای نسیه مثل آزادی و دموکراسی صحبت میکنیم و سرمایههای نقد را فراموش کردهایم. دهه ۱۳۶۰ و بلاهایی که سر قشر منتقد آمد، تبدیل به قصه شد. رسانهای نبود که این وقایع را پوشش دهد و این تنها آقای منتظری بود که اعتراض کرد و به حصر خانگی رفت و کسی نفهمید چرا. اکنون باید از زندانیان سیاسی، این سرمایههای نقدمان حمایت کنیم. از شخص موسوی و کروبی تا تکتک روزنامهنگاران، سیاسیون و دیگر زندانیان گروههای مختلف. باید اعتبار "نقد" را حفظ کرد تا به آرمانهای "نسیه" برسیم. باید مرزبندیهای هویتی را کنار بگذاریم تا صداهای ناشنیده مثل زندانیهای شیراز و شمال و کرج و … را به گوش دیگران برسانیم. کسانی که به رسانهها دسترسی دارند و زبان میدانند و ارتباطات دارند باید صدای آنها باشند».
شهریار آهی، کارشناس امور بینالملل، "ایجاد ساختارهایی" برای "تشکیل کمیتههای موقت و نه دائم برای پروژههای خاص" را پیششرط تحقق اهداف اپوزیسیون میداند. وی به عنوان یک راهکار عملی برای اتحاد میان اپوزیسیون، پیشنهاد کرد که با توجه به اوجگیری ارتباطات، "کنگرهای دیجیتال" تاسیس شود؛ کنگرهای که وظایفی شبیه وظایف احزاب را بر عهده بگیرد.
و سرانجام فریدون احمدی به عنوان آخرین سخنران روز نخست کنفرانس گفت: «امروز گرایشهای سیاسی مختلفی در ایران وجود دارد: گرایشی که به تغییر از درون جمهوری اسلامی پایبند است؛ گرایشی که سیمای عمومیاش بر اساس انتخاب آزاد است، اما اعلام میکند گذر از جمهوری اسلامی و جدایی دین از سیاست میخواهد. گرایش دیگری وجود دارد مانند مجاهدین خلق و یک نیروی بینابینی که این وضعیت را ارزیابی میکند. باید پذیرفت که پوشاندن کل ایران زیر یک چتر امکان ناپذیر است».
به نظر فریدون احمدی، "قانون اساسی جدید" باید بر «جدایی دین از دولت و انتخابات آزاد از شیوههای دموکراتیک» استوار باشد "که در عرصه خارجی جنگ نمیخواهد": «ما نباید اجازه دهیم جمهوری اسلامی برای ما خط قرمز تعیین کند. وقتی شجاعانه و علنی در مورد مسائل بحث نکنیم، هم مناسبات و ارتباطات ناسالم شکل خواهد گرفت و هم امکان پیشرفت در این زمینه وجود نخواهد داشت».
کنفرانس بروکسل روز یکشنبه به کار خود پایان میدهد. "مقایسه وضعیت ایران با دیگر کشورها" و "بحث در مورد راهکارهای لازم برای ایجاد زمینه انتخابات آزاد در ایران" از موضوعاتی هستند که در دستور کار روز دوم قرار دارند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود. بنظر می رسد که همه آن رهبران و نمایندگان خودخوانده ؛ملت ها و ملیتهای؛ ایرانی! که از جنبش سبز ملی و لیبرال دمکرات ایران سخت بوحشت افتادند و برای این جنبش شمشیرهایشان را از رو بستند، به این کنفرانس دعوت شدند. جنبش سبز ملی ایران بوضوح ثابت کرد که این نمایندگان خود خوانده هیچ پایگاه اجتماعی در ایران ندارند. مشتی اصلاحاتچی با نقاب و بی نقاب مثل مجتبی واحدی هم در کنار این ؛ملت و ملیت؛ سازان ایرانی! قرار گرفته اند. بقیه را هم من مشتی فرصت طلب می دانم و بس وگرنه چرا باید خود را داخل اصلاحاتچی ها و ملت و ملیت سازان می کردند!؟ داریوش همایون از میان ما رفته ولی یادش و گفته ها و نوشته هایش در میان ما حی و حاضرند. او میهنپرست و لیبرال دمکراتی واقعی بود و به هیچی کمتر از ۱. ایران یک کشور با یک ملت و حفظ تمامیت ارضی ایران بهرقیمتی و فدرالیسم برای ایران هرگز و هرگز و هرگز تن در نمی داد. ما وطنپرستان ایرانی موظفیم که به چیزی کمتر از این اصول تن در ندهیم و با ملت و ملیت سازانی که ذات و ماهیت خودشان را در جنبش سبز ملی ایران نشان دادند و بر ضد این جنبش قیام کردند و در کنار رژیم بر ضد ملت ایران ایستاده اند میدان ندهیم. اصلاحاتچی ها هم به جنبش سبز خیانت کردند و در کنار رژیم علیه ملت ایستادند.
July 08, 2012 09:39:58 PM
---------------------------
|