قبل از آنکه به بحث در مورد شورا و اهمیت آن به پردازیم لازم است پیش تعریفی ازشورا و ورود این کلمه به فرهنگ پارسی را داشته باشیم .
شورای یک کلمه و یک واژه عربی است که در زمان حمله اعراب به ایران به فرهنگ وادب ما وارد شده است وامروز یک کلمه کلیدی در واژگان ما ایرانیان گشته است معنی و مفهوم آن شاید به این گونه باشد “گرد آمدن عده ای از افراد با نقطه نظر های متفاوت برای سامان دهی وشور وبه بحث نشستن در مورد یک امرمشترک” .
چرا مشورت میکنند ؟افراد با دیدگاهای مختلف و ایده ها وراهکار های خود برای انجام فعلی که به تنهائی برایشان ممکن نیست و دیگران را نیز در مورد آن شریک و صاحب نفع وضرر می دانند دورهم جمع میشوند با بحث وتبادل افکارو ارائه طریق برای دست یابی به بهترین راه ممکن به رایزنی با هم می پردازند تا امری راکه در پی آن هستند محقق گردانند. این امر ممکن است برای طولانی مدت ماندگار و در برگیرنده خواست همگان باشد ویا کوتاه مدت وموقت برای برون رفت از یک وضعیت باشد .
چون همه افراد نمیتوانند در یک جا برای تصمیم گیری جمع شوند نمایندگانی را از بین خود بر می گزینند و آنها را بعنوان سخنگو و یا نماینده معرفی می نمایند همانگونه که گفته شد افراد این شورا میتوانند از طرف گروه و یا گروهای خاصی ویا بصورت انفرادی باشند .
افراد هدف گروه و تشکیلات خود را درچهار چوب این شورا ومقررات آن پی گیری می کنند و حاصل کار را به صلاح دید در اختیار گروه خود قرار میدهند و ازآنها هم نظر مشورتی برای مراحل بعدی ونشست های آتی کسب می نمایند .
همانگونه که همه ما شاهد زنده جنایات نظام حاکم بر کشورمان بوده وهستیم ودر طی این مدت ۳۳ سال همه وطن پرستان و آزادی خواهان تلاش نموده اند چه بصورت گروهی و تشکیلاتی از طُرق مختلف این نظام را مجبور به رعایت دمکراسی و اجرای قوانین حقوق بشری از جمله سی ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر نمایند اما همواره تا به امروز نه تنها نظام تن به خواست ملت وحتی جامعه جهانی نداده است بلکه با پافشاری بر قوانین ارتجاعی خود مصرانه ازخود مقاومت بخرج داده وبا مصوب کردن قوانین سخت تر در مجلس فرمایشی خود وبا استفاده از دستگاه قضا و نیروهای نظامی وانتظامی واطلاعاتی و بسیج وابسته به خود هر روز بیش از پیش با ارعاب وترورو تجاوز وقتل وچپاول وغارت ؛ عرصه را بر مردم ایران وحتی جامعه جهانی تلخ وتنگ کرده است .
همین خیره سری ها کشورما را به آستانه جنگی ویرانگر وخانمان سوز سوق داده است .و جامعه جهانی با اتخاذ راهکارهای مختلف ،تحریمها و … مملکت ما را در صدر اخبار دنیا قرار داده است .رژیم با دهن کجی خود به این اوضاع آشفته ونگران کننده همواره دامن میزند و مسیر را برای یک رویاروئی نظامی در منطقه هموار میگردند. در یک کلام امروز مملکت ایران شده نقل محافل سیاسی و نظامی جامعه جهانی .
درمقابل اپوزیسیون مخالف این نظام ارتجاعی و واپسگرا با ایجاد تشکل های بزرگ وکوچک در درون وبیرون کشور در مقابل این نظام ایستادگی کرده ومبارزه نموده اند و رژیم هر بار به شدیدترین صورت ممکن خواست جامعه را با قوه قهریه سرکوب و مردم حق جو را در خون خویش غلطانیده واز هر گونه تجاوز و تعدی و شقاوت کوتاهی نکرده است .
مردم تحت ستم با دادن تلافات انسانی و صرف وقت وهزینه زیاد نتوانسته اند به خواست خود یعنی بزیر کشیدن این نظام و برپائی نظام مورد دلخواه خویش دست یابند علت وعوامل این ناکامی ها بسیارند .
امروز صحبت در مورد آنها ما را از مسیر وهدف دورتر وپایه های ماندگاری نظام پوسیده را محکمتر خواهد کرد تنها باید به این بسنده کرد و پذیرفت که افراد و تشکل های خواهان آزادی و استقلال و برابری ودمکراسی به تنهایی نمی توانند این نظام را به زانو در بیاورند .
پس چاره کار چیست ؟
باشناخت مختصری از نقاط ضعف اپوزیسیون و قدرت نظام وحشی و سرکوبگر تا بن دندان مسلح و آویزان به ایدئولوژی دینی چاره کاردراین است نیرویی مقتدر وقوی وتوانمند از همه نیروهای متفرق را ساماندهی و با خرد جمعی وچاره اندیشی صحیح و آسیب شناسی برای رسیدن به هدف با ایجاد کار گروهای مختلف تخصصی که تعقیب کننده خواست های مشترک همه افراد جامعه باشد ،جامعه را به مسیر درست هدایت و نظام را با این قدرت عظیم که شکل گرفته است مجبور به کناره گیری کند تا راه برای رفتن به پای صندوق های رای وانتخاب نوع نظام آینده و افراد خادم هموار گردد.
هدف شورا : سرنگونی تمام وکمال نظام جمهوری اسلامی وجایگزین نمودن نظامی دمکرات وغیر ایدئولوژیک که در بر گیرنده خواست کلیه آحاد افراد جامعه ایرانی که دارای هویت وشناسنامه ایرانی هستند ،بدون کمترین تبعیض .
معلومات موجود :
با توجه به آمار های رسمی وغیر رسمی منتشره از منابع مختلف، کل نیروهای مسلح و اعضای بسیج در حاکمیت جمهوری اسلامی به رقمی حدود ۱۲۵۰۰۰۰۰نفر که در نهادهای همچون ارتش اعم از زمینی ؛دریائی و هوائی و سپاه پاسداران و نیروی انتظامی و اداره اطلاعات و بسیج سازماندهی شده اند بر آورد میگردد .
لازم به ذکر است از این نیروها چیزی حدود زیر ده درصد منافعشان با منافع نظام گره خورده و بقیه نیروهها ذوب در ولایت و حاکمیت نیستند و مترصد فرصتی هستند که به کمک ملت ضربه نهائی را به نظام وارد نمایند تعداد بسیار زیادی از این نیروها که مخالف نظام و در بدنه هستند تحت نام “ناجیان وطن” آماده بکار می باشند . لذا ما نباید زیاد نگران حفظ تمامیت ارضی در فردای بعد از سرنگونی و در دوران گذار باشیم البته میطلبد مبارزین با دقت همه فعل و انفعالات را با هوشیاری زیر نظر بگیرند و در هیچ موردی غفلت و مُسامَحَه قابل پذیرش نیست .
خانواده شهدای وابسته به نظام
این افراد حدود یک میلیون نفر هستند که تنها تعداد بسیار قلیلی از آنها دل در گرو ماندگاری حاکمیت دارند .
پس ما اگر بصورت منطقی توان دشمن را براساس آمار های موجود بر آورد کنیم تعداد آنها زیر ده درصد خواهد بود اما نباید فراموش بکنیم که همه اینها ارگانیزه شده و از ابزار سرکوب بهرمند هستند برآوردها بیانگر آن است که ما با تعداد تقریبی چیزی حدود دومیلیون نیروی ذوب در ولایت وحاکمیت روبرو هستیم .
نیروهای خواهان بر اندازی:
سازمان مجاهدین خلق :با تعداد قابل توجهی کشته و اعدامی که اکثر خانواده های آنها در ایران هستند و رویکردی کاملا ایدئولوژیک دارند با اعضا وهوادارانی در داخل و خارج کشور که شعارشان ایران رجوی و رجوی ایران است (شاید تا کنون در شعارهایشان تغییراتی بروز داده باشند ) اما در آرمان وایدئولوژی ایشان کوچکترین تغییری به چشم نمیخورد. این تشکیلات بدلیل ساختار خاص خود حاضر به ائتلاف با دیگر نیروهای مخالف سیاسی تا این تاریخ نبوده و همواره تلاش میکنند دیگران را با خود و آرمان خود همراه کرده و این امر هم برای اپوزیسیون و هم برای سازمان مجاهدین مانعی بزرگ است و از طرف دیگر سپری محکم برای ماندگاری رژیم بنظر می رسد.
نیروهای ملی مذهبی و طرفداران نظام جمهوری نیز کمتر در دو دهه گذشته حاضر به همراهی و همکاری با دیگر نیروها بوده اند و برای این عدم همراهی وهمکاری نقطه نظر های خاص خود را داشته اند اما امروز خوشبختانه ضرورت این همبستگی و اتحاد برای همه عینیت یافته است .
طرفدران سامانه پادشاهی:
این سرنگونی طلبان نیز از این خود محوری مستثنی نبوده و ایراد واشکالات خاصی نیز بر آنها وارد است اما در حال حاظر می توان ادعا کرد بیشتر از همه گروهها و افراد دنبال اتحاد در عمل وهمبستگی می باشند ودر فضا های مجازی وغیر مجازی همواره برای این محقق شدن بصورت جدی کوشا هستند به باور نگارنده نباید این اختلاف نظرها در این مسیرخود نمائی بکند .
نیروهای چپ و احزاب اقوام هم مانند دیگران همواره در دو جبهه در طول این چند سال مبارزه کرده اند یک جبهه مخالفین نظام و جبهه دیگر کل نظام ، این معضل مختص به یک تشکل وگروه خاص نبوده بلکه کل اپوزیسیون را بنوعی درگیر نموده و می توان گفت یکی ازبزرگترین موانع ناکامیها در این سه دهه بوده است اما خوشبختانه سینگنالهای خوبی هم از طرف این ایران یاران رسیده و مایه امید است .
افراد مستقل وطن پرست صاحب دانش و قلم وخرد آزادیخواه و دلسوز نیز به علت فراز و نشیب ها واُفت وخیزها تا حدودی کنج نشین گوشه گیر وسر خورده گشته اند اما امید آنرا داریم با گشوده شدن این در امید آنها هم قلم و قدم خود را دوباره بیش از پیش فعال نموده و در این امر ملی وتاریخی وسرنوشت ساز نقش سازنده و تاثیر گذار ایفا کنند.
چاره جوئی برای رفع معضل :
اولین گام وشاید مهمترین گام برای همه مبارزان یک باز نگری کلی در شیوه های غلط گذشته است. بعد از ۳۳ سال می بایست همه نیروهای سرنگونی طلب به این باور و واقعیت عینی رسیده باشند که نمیتوانند به تنهائی این نظام را سرنگون و خود قدرت را در دست بگیرند ؛
پس خرد و عقل حکم می کند همه افراد وطن پرست در اداره امور کشورشان با هم سهیم باشند و با همدیگر با حفظ باورهای سیاسیشان به دیگر افراد جامعه وگروه ها حتی اگر یک فرد هم باشد اجازه ابراز وجود وایفای نقش بدهند .
با شرح مختصری که گذشت شرایط و وضعیت موجود ما را مجبور میکند تن به آشتی ملی بدهیم از منیت ها دست برداشته به “ما” روی بیاوریم که میشود همبستگی و در پرتو همبستگی برای رسیدن به هدف مشترک “اتحاد ” کنیم این مثلث زیبای نجات بخش که قاعده آن آشتی ملی و دو ضلع دیگر آن اتحاد وهمبستگی است لباس قدرت بر تن کرده و نظام را ذلیل ، ضمن گیر و ملت ایران را به آرمانها و آرزو هایش که همانا استقلال و آزادی و دمکراسی و برابری و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود وکشور خود است می رساند .
کلام آخر : با توجه به اینکه همه نیروهای توانمند و مبارز و آزادی خواه هدفشان رسیدن به استقلال و آزادی و دمکراسی وعدالت و رفاه همگانی در همه زمینه ها بوده وهست و امروز به این ضرورت تاریخی واقف شده اند میطلبد که روی اصول مشترک متحد شویم و دست دردست هم مام میهن را آزاد نمائیم .
حال که همگان به این مهم واقف گشته اند و ضرورت ایجاد تشکیل یک نهاد قدرتمند بنام شورای ملی را احساس نموده و پیشقدم شده اند،با بسیج کلیه توانمندی های خود در درون وبیرون کشور با پشتوانه کامل مردم واستفاده درست وصحیح از این پتانسیل ها نیروی را پدید آورند که جامعه جهانی و مجامع بین المللی مجاب به پذیرش خواست های برحق مردم ایران نموده و با طرح واجرای راهکارهای عملی در این شورا یک باربرای همیشه مملکت را از دست این چپاولگران رها و راه را برای یک همه پرسی کاملاً آزادی در حضور نمایندگان ملل و دول جهان هموار نمایند .
امیدوارم همه دلسوزان ملت و آب وخاک ایران دست از منیت برداشته خود را برای ورود به این شورا و تلاش در راه اهداف شورا که هدفی جز خواست قلبی آنها نبوده ونخواهد بود همسوکرده و اگر نقصی در کار می بینند در کوران راه دلسوزانه برای رفع نقص آن بکوشند چرا که این شورا رویکرد سیاسی خاصی ندارد وهدفش به ثمر رسیدن خون های برزمین ریخته شده ملت مظلوم ودربند در کشور وتلاش های بی وقفه شما مبارزین راستین برای رسیدن به رهایی می باشد .
بنظر اینجانب هر گونه سنگ اندازی و مانع تراشی تنها وتنها به ماندگاری وبقای حاکمیت و دلسرد نمودن مبارزان می باشد بکوشیم برای رفع نقص هوشمندانه و خرد ورزانه گام بر داریم اطمینان داشته باشیم این قطار قدرتمند ملت ایران بزودی بحرکت در خواهد آمدوهرکس تعلل و غفلت در سوار شدن براین قطار از خود بروز دهد از قافله میلیونی ملت ایران عقب افتاده ودر تنهائی خود برای همیشه تاریخ منزوی و منفعل خواهد ماند.
با آرزوی پیروزی زود هنگام به کمک همه نیروها باپرداخت کمترین هزینه برای ملت و مملکت اسیر شده در استبداد حاکمیت ولایت مطلقه فقیه .
پاینده ایران سرهنگ محمد رضا آرین
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
افشار مختاری
درود بر شما آقای آرین
هر که با من نیست و بسان من نمی پندارد آزادی خواه نیست؛ هر ذگز اندیشی را از پیرامون خویش فراری دادن است. نام های بزرگ (شورای ملی) انتظارت بسیار در پی دارد.بهتر است اندیشه های کاربردی بی تبل و شیپور در نشست های بی نام اما پر مغز فراهم و پرورده شود.
دگرگون نمودن کنش و رفتار سیاسی واجنماعی ایرانیان درون مرز بیشترین جای را در این گفت و شنود ها خواهد داشت. افراد نامدار اما بی اثر در کردار مردم ؛ هدر دادن زمان و هزینه است.
به گام های منتظر که چگونگی مبارزه را خواهانند دل بستن؛ شایسته تر است تا دخیل آویختن به کعبه شوراها.
July 11, 2012 01:05:12 PM
---------------------------
|