حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
یک شاهزاده و این همه امامزاده!

July 12, 2012

پنچ شنبه 22 تیر 2571 = July 12, 2012

احمد وحدت خواه خبرنامه گویا
 

از دو حال خارج نیست. یا با وقوع انقلاب اسلامی حیات سلطنت و مشروعیت نظام پادشاهی در ایران به زعم این منتقدان برای همیشه به تاریخ پیوسته است که دیگر نگرانی از بازگشت آن معنی ندارد. یا آنکه هنوز بختی برای احیای این نظام در یک همه پرسی آزادانه از مردم در ایران باقی مانده است که در آن صورت مخالفت با آن هم جز دشمنی با دموکراسی معنایی ندارد


هانا آرنت فیلسوف و نویسنده بزرگ آلمانی در کتاب مشهور خود «توتالیتاریسم» که به شرح زمینه های اجتماعی و عقیدتی ظهور فاشیسم و کمونیسم در اروپا می پردازد می نویسد برخلاف هیتلر و استالین که خوی قتل و آدم کشی ذاتا در وجودشان بود، مائو رهبر چین به خاطر احساسات ناسیونالیستی خود در ابتدا از این صفات نکوهیده بری بود اما نهایتا سیستمی که وی بر رهبری آن نشسته بود و تسویه های خونین انقلاب فرهنگی او را نیز به جرگه خودکامگان تاریخ پیوند داد.

به عبارت دیگر، همه آن رژیم های ایدئولوژیکی که با «برنامه های انسان سازی» پا به عرصه تاریخ گذاشته اند سرانجام به «کوره های انسان سوزی» دست یازیده اند.

از آن جمله جمهوری اسلامی که با شعار فریبنده «دیو چو بیرون رود فرشته در آید» میهن ما را به یقین در کام مستبد ترین و درنده ترین حکومت های تاریخ معاصر بشری افکند و همین تجربه خونین و تلخ امروز خود به نوعی به نیروی بازدارنده ای برای عبور از جهنم جهل و جنایت حاکم تبدیل شده است زیرا عنصر اعتماد که زیربنای رابطه میان مردم و رهبران جنبش باشد صدمات جبران ناپذیری خورده است و به این زودی ها ترمیم نمی شود.

تاسف بار تر آنکه این بی اعتمادی در میان روشنفکران و مدعیان رهبری جنبش به رقابت های بی ثمر و گاه آلوده به اتهامات بی اساس علیه یکدیگر نیز دامن می زند که بازتاب آن در میان مردم عادی چیزی جز پراکندگی و آشفتگی هرچه بیشتر در اهداف و ضربه به انسجام ملی در میان ما ایرانیان نمی تواند باشد.

با این حال جامعه جوان و جستجوگر ایرانی و آرزوهای نیمه تمام ملت ایران برای دستیابی به دموکراسی، رعایت حقوق انسانی و عدالت و پیشرفت اجتماعی در زیر سکون ظاهری خود از غلیان نیفتاده و در بزنگاه های تاریخی و در بستر شرایط مناسب خودنمایی خواهد کرد.

اگر روزگار تلخ کنونی مردم و میهن ما و تهدیدهای حاکم بر آنها از سوی مستبدین داخلی و دشمنان خارجی این بزنگاه تاریخی را برای تغییر فراهم نکرده باشد دیگر کدامین شرایط باید بر یک ملت و اجتماعی حاکم باشد که ما باید برای انجام این مهم در انتظار آن بنشینیم؟

آفریدن تغییرات اجتماعی نیز نیازمند زمینه های سازماندهی همگانی، عرضه برنامه و تلاش در راه پیاده کردن آنها می باشد که با توجه به جو اختناق حاکم بر کشور انتظاری معقولانه به نظر نمی رسد. ازاینجاست که حضور نیروهای مخالف در خارج کشور در این برهه حساس از اهمیتی دوچندان برخوردار شده است و رژیم و سازمانهای اطلاعاتی و تبلیغاتی آن نیز هم و غم خود را برای منحرف ساختن فعالیت های اپوزیسیون خارج کشور گذاشته اند و غفلت از این واقعیت خسارتهای جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت.

سنجش تلاش و مبارزه دیگران برای آزادی و خوشبختی مردم ایران هم نه بر مبنای سین جیم کردن دیدگاههای عقیدتی و خصوصی داوطلبان حضور در این مسیر پرحادثه است و نه در انحصار یک گروه خاص. اینجا صحبت از آینده و فردای ایران و فرزندان آن است و هر فرد و گروه و سازمانی که آمال واقعی و آرزوهای مردم ما را بیان و با توجه به سیاست های جهانی و اوضاع منطقه در راه دست یابی به آنها گام بردارد رهبری این جنبش را از آن خود کرده است.

یکی از این مخالفان رژیم، رضا پهلوی است که با ظهور جنبش سبز در ایران و بازتاب امواج آن درمیان خیل تبعیدیان و ایرانیان خارج کشور به فعالیت های خود ابعاد جدیدی بخشیده و صرفنظر از اینکه ما به او به چه دیده ای بنگریم و با مواضع او موافق یا مخالف باشیم تاکنون با استفاده از اسم و رسم خود در محافل بین المللی جز در راه افشای تبهکاریهای رژیم و دفاع از حقوق ملت ما گامی برنداشته است.

در حالیکه خود رضا پهلوی هیچگاه موضوع شاهزادگی و نماد نیروهای مشروطه خواه بودن خود را که اموری غیرقابل انکار هستند مبنای حضور در این عرصه مبارزاتی نکرده و جز به همبستگی ملی برای ساختن ایران آزاد و آباد فردا تکیه نمی کند تنی چند از مدعیان قدیمی و تازه بدوران رسیده از چپ و راست او را به این امور ثانوی و بازخواست های غیر منصفانه می کشانند و آخرین آنهم داستان مصاحبه بامجله فوکوس است که اگر کسی آن را ندیده و نخوانده باشد گمان می برد که امروز ایران ما زیر چکمه های خونین پادشاهی به نام رضا شاه دوم قرار دارد که دست رژیم جمهوری اسلامی را از جنایت علیه ملت ما از پشت بسته است!

از دو حال خارج نیست. یا با وقوع انقلاب اسلامی حیات سلطنت و مشروعیت نظام پادشاهی در ایران به زعم این منتقدان برای همیشه به تاریخ پیوسته است که دیگر نگرانی از بازگشت آن معنی ندارد. یا آنکه هنوز بختی برای احیای این نظام در یک همه پرسی آزادانه از مردم در ایران باقی مانده است که در آن صورت مخالفت با آن هم جز دشمنی با دموکراسی معنایی ندارد.

مگر آنکه این مدعیان خود را تنها سخنگوی ملت ایران و امامزاده های پیشگویی می بینند که از فردای پس از جمهوری اسلامی نیز باخبرند!


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

ایرانی

با درود خدمت دوستان و سروران
برای آنکه در توهم زندگی می کند، در تمام مسائل ایران، تنها یک مقصر وجود دارد، محمدرضاشاه!، از پرورش آخوند تا انقلاب! و همه چیز. آقایان انقلابی چپ، گناه انقلاب را نیز به گردن شاه فقید می اندازند!، ای عجب. اینان ورشکسته سیاسی و فکری هستند و تنها پهلوی ستیزی سرگرمیشان است. مخالفت می کنند که مخالفت کرده باشند. با درماندن در استدلال، فحاشی می آغازند. تنها باید از کنار این جمعیت عبور کرد.
پاینده ایران

July 13, 2012 04:04:32 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites