حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

August 01, 2012

چهارشنبه 11 مرداد 2571 = August 1, 2012

عرفان از ایران پارس دیلی نیوز
 

یکی از مهمترین عواملی که باعث موفقیت جمهوری‌اسلامی و وزارت اطلاعات در تقابل با اپوزیسیون و مخالفانش شده همواره این بوده که بخوبی دشمنان بالقوه و تاثیر گذارش را شناسایی کرده و مبارزه خود را برروی آن نیروها متمرکز و هدفمند کرده و همین امر یکی از مهمترین عوامل حفظ بقای کشتی به گل نشسته ولایت فقیه بوده است.

آزموده را آزمودن خطاست

اکثریت اپوزیسیونی که اکنون برای ولایت فقیه شاخ و شانه می‌کشند همان‌هایی بودند که خودشان آن را بر سر ملت بدبخت ایران خراب کردند و اکنون نیز در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی جا خوش کرده‌اند و برای دیگران نسخه می‌پیچند. اگر این فرض را در نظر بگیریم که روشنفکران و مبارزان همیشه طلبکار ما در زمان وقوع فاجعه شوم 57 گول خورده‌اند و نمی‌داستند که قرار است که چه بر سرشان بیاید بنابراین نتیجه می‌گیریم که عملا با این فاجعه جانگدازی که خلق کرده‌اند عملا خود را ورشکسته سیاسی کرده‌اند و دیگر حق نسخه چینی را ندارد و صلاحیت آنها در پیشگاه ملت رنجور ایران مورد سوال و تردید قرار گرفته است. ضمنا فرق روشنفکر با عوام در این است که روشنفکر با یک دید جهان شمول و واقعبینانه باید در قبال مسائل جامعه موضعگیری و روشنگری کند بنابراین اگر روشنفکران ما در آن زمان همچون عوام فریب خورده‌اند پس نمی‌توانند لقب ارزشمند روشنفکر را با خود یدک بکشند و هیچ فرقی با عوام ندارند و اکنون نیز نمی‌توانند ادعای آن را داشته باشند.
اگر این فرضیه را در نظر بگیریم که روشنفکران با توجه به نظریه ولایت فقیه مطرح شده از سوی خمینی و با توجه به پیشینه مخرب و خطرناک روحانیون و همچنین با علم به اینکه عملا با انتصاب بختیار ایران همان روندی را می‌پیمود که آنها می‌خواستند کماکان بدنبال خمینی راه افتادند بنابراین باید بپذیرند که خائن به ملک و مملکت خویش‌اند و باید کماکان در توهم قدرتی که بخاطر آن بدنبال خمینی راه افتادند باقی بمانند چرا که عملا صلاحیت و مشروعیت سیاسی آنها بشدت خدشه‌دار شده و مورد سوال ملت ایران قرار گرفته است.
در این بین عده‌ی قلیلی از انقلابیون 57 چون آقای حشمت رئیسی وجود دارند که شرافتمندانه به اشتتباهات خود معترف شده و پرده از اسرار می‌گشایند و خود را با شرایط امروز ایران تطبیق داده و مبارزه‌ای عملی و موثر را با جمهوری‌اسلامی می‌آغازند و مورد استقبال مردم هم قرار می‌گیرند. اما شوربختانه کثیری از انقلابیون 57 کماکان خود را در صحرای کربلای 28 مرداد می‌بینند و مهمترین هدفشان نه مبارزه با جمهوری‌اسلامی بلکه مبارزه با وارث خاندان پهلوی می‌باشد در این بین حتی عده‌ای از این انقلابیون بخاطر حفظ پرنسیب از دست رفته‌شان کماکان به انقلابی که کردند اعتقاد دارند و فقط خواهان رفرمهایی در درون نظام گندیده ولایت فقیه می‌باشند.

اپوزیسیون بدنبال نخود سیاه

یکی از مهمترین عواملی که همواره باعث موفقیت جمهوری‌اسلامی و وزارت اطلاعات در تقابل با اپوزیسیون و مخالفانش شده همواره این بوده که بخوبی دشمنان بالقوه و تاثیر گذارش را شناسایی کرده و مبارزه خود را برروی آن نیروها متمرکز و هدفمند کرده و همین امر یکی از مهمترین عوامل حفظ بقای کشتی به گل نشسته ولایت فقیه بوده است.
اکنون با توجه به فضای بسته سیاسی در داخل و عدم وجود سندیکا و احزاب سرنگونی جمهوری‌اسلامی بیش از پیش نیازمند یک شورای ملی جهت پوشش باورهای مختلف سیاسی و نمایندگی امیال‌های جامعه رنگارنگ ایران می‌باشد. یکی از بحث‌های هدفمندی که اخیرا مد شده و مدام مطرح می‌شود اینست که نیازی به تشکیل چنین شورایی نیست و باید توجه‌مان به داخل ایران باشد.
حال سوال اینجاست وقتی داخل توان تشکیل چنین شورایی را ندارد خلاء برآمده از سقوط نظام را چه کسی قرار است پر کند شاید آقایان دوست دارند این بار خمینی دیگری این بار از نوع کراواتی‌اش را برای ما تجویز کنند.
کنش‌ها و اعمال اپوزیسیون را جمهوری‌اسلامی بخوبی شناسایی کرده و با ارسال نیروهای نفوذی‌اش در بین آنها بیشتر به فضای مشوش و انحصار‌طلبانه آنها جهت ناامید کردن مردم دامن می‌زند و متاسفانه اپوزیسیون متوهم و انحصار طلب ما هم کماکان چون سال 57 بصورت خوداگاه و عده‌ای هم بصورت ناخوداگاه آلت دست وزارت اطلاعات جمهوری‌اسلامی شده‌اند و در توهم اینکه روزی خودشان بتوانند قدرت را قبضه کنند حاضر به ایجاد یک ائتلاف و اتحاد ملی که کابوس و تیر خلاص جمهوری‌اسلامی است نمی‌شوند.
به همین روی کسانی که خط خود را از خط جمهوری‌اسلامی کاملا جدا کرده و سخن از ائتلاف و هم بستگی ملی و سرنگونی جمهوری‌اسلامی می‌زنند همواره مورد حمله و هجوم خوداگاه یا ناخوداگاه این افراد قرار می‌گیرند. شاهزاده رضا پهلوی بعنوان یک شخصیت شاخص و بین‌المللی که با اعلام مواضع فرا حزبی و فراجناحی‌اش همواره دیگر گروه‌ها را به ائتلاف و اتحاد فرامی‌خواند بصورت کاملا هدفمند و غیر‌منطقی مورد هجوم قرار می‌گیرد.
در این روزهای حساس و سرنوشت‌ساز میهنمان جمهوری‌اسلامی بخوبی نیروهای تاثیر‌گذار و خطرناک را شناسایی کرده و نوک پیکان حملاتش را این روزها متوجه شاهزاده رضا پهلوی کرده است.
هم میهنان و جوانان ارجمند تفکر و باور سیاسی من و شما هر چیزی می‌تواند باشد در واقع در جامعه تا کثرت‌گرایی و جناح‌بندی وجود نداشته باشد دموکراسی به هیچ وجه نمی‌تواند شکل بگیرد چیزی که متاسفانه اکثریت اپوزیسیون ورشسکته ما نمی‌خواهد آن را بپذیرد و خواهان جامعه‌ای هستند که که فقط آنها مدنظر دارند و باورهای دیگر را به هیچ وجه نمی‌پذیرند به همین روی امیدوارم تحت تاثیر تبلیغات و لجن پراکنی‌های این جماعت قرار نگیرید و با بررسی کارنامه ی 33 ساله آقای رضا پهلوی و با بررسی اصول مطرح شده از جانب ایشان منجمله :
1-سکولاریسم
2-حفظ تمامیت ارضی
3-تدوین قانون اساسی آینده بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و نهایتا اصل برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین نوع نظام آینده تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی جدای از اینکه جمهوری‌خواه هستید یا پادشاهی‌خواه یا ... از این اقدام فراجناحی و فراحزبی شاهزاده حمایت بعمل آورید تا به بهترین نحو از این سرمایه ملی بر علیه دژخیمان استفاده کنیم.
پاینده ایران


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

ایرانی

جناب نا
متاسفانه شما نسبت به آرمان های مشروطه و مجاهدین آن کم اطلاع هستید. پس از پیروزی جنبش مشروطیت، احزابی در ایران تشکیل شده اند که اجتماعیون و اعتدالیون نام گرفتند. این احزاب دارای مرامنامه و اهداف ثبت شده در تاریخ هستند. با مطالعه مرامنامه آنها در خواهید یافت که آنچه بدست رضاشاه انجام شد، مطالبات ثبت شده اولین احزاب رسمی در ایران است. البته تعریف من از آزادی نیز با شما متفاوت است، آزادی برای من آزادی شیخ خزئل و سیمتقو نیست، آزادی ایران و ایرانی برای کسب دانش و رفاه است و نه تجزیه طلبان و عناصر گوش به فرمان مسکو. هموطن گرامی، مطالعه مستقل تاریخ گذشته و نه شنیدن حرفهای امثال مشیری را به شما پیشنهاد می کنم.
پاینده ایران

August 05, 2012 12:28:18 PM
---------------------------

وجدانی


جناب نا، ای هموطن گرامی!

من نمیدانم شما کدام حقیقت تاریخی را در نظر دارید و فقط آنرا بهاء می دهید. حقایق زیادی در سرتاسر تاریخ ایران و علی الخصوص دُوران پادشاهان پهلوی وجو داد و من در کامنت قبلی سعی نمودم فقط چند تایی را نام ببرم. برای من مسلم بود که اینگونه حقایق تاریخی در نزد شما و دوستانتان ارزش ندارند حتی اگر بر بود و نبود ایران دلالت کنند. از شمایی که فقط ساختن پل در جمهوری اسلامی و در دُوران پهلوی ملاک برای برابر دانستن این دو مد نظرتان است نمیشود بیش از این انتظار داشت. از شمایی که نجات و حفظ ایران بدست پادشان پهلوی و بقول سرکار خانم الاهه بقراط وطن فروشی واقعی بدست کارگزاران جمهوری اسلامی را یکی و برابر میدانید چه انتظاری باید داشت.

August 05, 2012 10:43:27 AM
---------------------------

نا

آقایان من قصدم مجادله نیست. حقایق تاریخی هم کلیویی نیست که به کم و زیادش بیاندیشیم. یا یک حقیقت تاریخی وجود دارد یا ندارد. شما سعی بر این دارید که یک حقیقت تاریخی را به مجادله تبدیل کنید

انقلاب مشروطه برا ی رهایی از یوغ استبداد و حاکمیت قانون انجام شد. دو شاه پهلوی آمدند و آرمانهای مشروطه را به بازیچه خود مبدل ساختند
حال شما میگویی این پل ساخت ، اون امنیت درست کرد. به جهنم که آزادی سیاسی نبود

پس چرا به آخوند بد میگویید؟ پس چرا به جمهوری اسلامی بد میگویید؟ اینجا هم پل میسازند، ...

August 04, 2012 11:41:50 PM
---------------------------

حق

یکی از مهمترین نکات در این نوشتار عرفان که نباید گم شود ؛اکثریت اپوزیسیونی که اکنون برای ولایت فقیه شاخ و شانه می‌کشند همانهایی بودند که خودشان آن را بر سر ملت بدبخت ایران خراب کردند و اکنون نیز در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی جا خوش کرده‌اند و برای دیگران نسخه می‌پیچند؛ است. براستی اکثریت همین آپوزیسیون! که لیبرال دمکراسی را برای خود و خانواده هایشان انتخاب کرده اند، چرا مروج سکولاردمکراسی شده اند!؟ چرا لیبرال دمکراسی برای خودشان خوبست ولی آنرا لایق ملت ایران ندانسته و نسخه سکولاردمکراسی برای ما می پیچند!؟ آیا معنای اینکارشان ضدیت با لیبرال دمکراسی نیست؟! آیا اینها همان کمونیستهای/ چپهای سنتی نیستند که تحت لوای سکولاردمکراسی شان ضدیت خود را با اقتصاد ازاد جهان غرب و ارزشهای لیبرال مثل منشور جهانی حقوق بشر بیکدیگر اعلام می دارند ولی همین را از ملت ایران مخفی می کنن!؟ آیا کسانی مثل اسماعیل نوری علاء که همیشه از بردن نام لیبرال دمکراسی می پرهیزند و آنرا سکولاردمکرات جا می زنند نباید تفاوت بین سکولاردمکراسی و لیبرال دمکراسی را توضیح دهند یا حداقل چند کشور سکولاردمکرات را نام ببرند تا ما تفاوت بین آنها را دریابیم!؟ آیا درباره نسخه ای که می پیچند نباید این توضیحات را خواست!؟ چرا پاسخ نمی دهند!؟

August 04, 2012 10:13:40 PM
---------------------------

عرفان

درود بر استاد ایرانی گرامی
استاد ایرانی نازنین از مهرتان بینهایت سپاسگذارم بابت این لینکی که محبت فرموده و قرار دادید هم بسیار سپاسگذارم بسیار بسیار مفید بود از مطالب ارزشمند شما و اقای وجدانی هم استفاده کردم سپاسگذارم
به امید دیدار شما و بقیه دوستان

August 04, 2012 09:38:38 PM
---------------------------

ایرانی

بخش 3: بسیار مراقب باش و با احتیاط عمل کن، آینده مهم تر از گذشته است و بازخوانی گذشته، تنها در جهت عدم تکرار اشتباهات گذشته است، بنابراین، وجود نسل تو برای بقای ایران حیاتی است، در حفظ خودت بسیار کوشا باش تا روزی که در جایگاه شایسته خود قرار گیری. درضمن، اکثر کتابهای ممنوعه در ایران را می توانی از لینک زیر دانلود کنی. البته دقت کن کتابهای خوب و بد در میان آنها وجود دارد، البته به نظر من کتاب بد وجود ندارد و تنها باید مطالب مطرح شده در آن ها را با دقت مورد سنجش و ارزیابی قرار داد تا صحت و سقم آن معین شود. برقرار، سالم و سرافراز باشی.
http://azadieiran2.wordpress.com/
پاینده ایران

August 04, 2012 07:57:43 PM
---------------------------

ایرانی

بخش 2: اینها می دانند در یک فضای آزاد، دستشان رو خواهد شد. متأسفانه به دلایلی نمی خواهم نام ببرم، اما رهبر یکی از همین گروه های انقلابی، در سال 56، به اعدام محکوم شد، می دانی چگونه خودش را نجات داد؟ با لو دادن کل شبکه اش به صورت داوطلبانه و به این صورت، حکم اعدام او به جهت عملیات مسلحانه و آدم کشی، با تخفیف به حبس ابد تبدیل شد و در دوران بختیار، قهرمانانه از زندان آزاد شد. کدامیک از اعضای سازمانش این را می دانند؟ فکر می کنی اگر اسناد این موضوع در دسترس قرار گیرد بر سر او چه خواهد آمد؟ اما به نظر من این ها مهم نیستند، مهم اطلاع رسانی و آگاه نمودن نسل توست، مهم پرورش نسلی مانند توست که تا سنجه خرد را برای قبول یا رد موضوعی به کار نگیرد، آنرا قبول یا رد نمی کند.

August 04, 2012 07:56:35 PM
---------------------------

ایرانی

بادرود خدمت دوستان و سروران
بخش 1: عرفان عزیزم، ابتدا اینکه، مشکل پهلوی ستیزان با این خانواده تنها به چند مورد ختم می شود، آنها که به دنبال ایرانستان کردن ایران بودند و این خانواده نگذاشت، آنها که به دنبال برپایی جمهوری خلق ایران، یا جمهوری دموکراتیک خلق ایران و کشاندن ایران به اردوگاه شرق بودند و این خانواده نگذاشت. آنها که نوسازی جامعه، دکان دین فروشیشان را تخته می کرد و این خانواده به دنبال تخته کردن دکانشان بود، آنها که ایدولوژی التقاتی آفریدند و به روی هموطنان خود اسلحه کشیدند و این خانواده نمی گذاشت، امروز نیز بازماندگانشان، تنها کاری که از دستشان برمی آید، عربده کشیدن و فحاشی در سیرک بالاترین است. می دانی در ابتدای شورش می گفتند شاه 100 هزار نفر را کشت!؟ هیچ وقت به این پرسش پاسخ ندادند که آن 100 هزار نفر ادعایی کی هستند؟ گفتند، هزاران ملیارد دلار! غارت کرد؟ درحالیکه کل درآمد حاصل از نفت در دوران پهلوی ها، یک دهم این مبلغ هم نیست.

August 04, 2012 07:55:37 PM
---------------------------

وجدانی


هموطن محترم »نا«ی گرامی! (۳)

و اما فجایع و غائله هایی چند:

 غائله خراسان
 جمهوری مهاباد
 شورش سعادت خوزستان
 شاه کردستان
 جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران معروف به جمهوری سرخ گیلان
 فرقه دموکرات آذربایجان
 دولت آزادیستان
 ...
 نظام جمهوری اسلامی

تحقیق و بررسی در مورد هر کدام از این فجایع، غائله و بلایای فوق الذکر را به عهدۀ خودتان میگذارم تا هر آنگونه که دوست دارید و به نفعتان است انجام دهید و چنانچه لازم دیدید دوستانتان را نیز به یاری بطلبید.

August 04, 2012 06:05:07 PM
---------------------------

وجدانی


هموطن محترم »نا«ی گرامی! (۲)

برای اینکه زیاد به مشکل و درد سر دچار نشوید من در ادامه فقط چند مورد را بعنوان نمونه که برای ایرانمان جنبۀ حیاتی داشته و اگر همین پادشاهان پهلوی نبودند و در جهت از بین بردن مسببین آنها اقدام نمیکردند یقین داشته باشید امروز در دنیا سرزمین و کشوری بنام ایران وجود نداشت، نام می برم. اگر منظورتان از نخبگان کشته شده، تبعید گشته، به زندان افتاده و از ایران در رفتۀ زمان دو پادشاه مورد نظرتان همانا افراد و اشخاصی هستند هماننند آنانی که فجایع و غائله های زیر را بر سر ایران و ملت ایران آوردند و کیان کشور را به خطر انداختند، پس همان به که چنین نخبگانی و مرد و زنهای آزاده وجود نداشته باشند و خدا ریشۀ آنانی را هم که هنوز هستند کنده و از بین ببرد و اگر او اینکار را نکند ملت ایران به این وظیفۀ مهم و اساسی خود عمل نماید!

August 04, 2012 06:03:04 PM
---------------------------

وجدانی


هموطن محترم »نا«ی گرامی! (۱)

حرف حساب و انتقاد اصلی شما و چه بسا بعضی از ناهای دیگر در خصوص دو پادشاه پهلوی کرارآ بر همین گفته دُور میزند که خودتان طی دو سه جمله بر زبان آورده اید: »... این هردو شاه با اعمالشان نخبه ها را کشتند، به تبعید فرستادند، زندانی کردند و ایران را خالی از فضای سیاسی مستقل و داشتن مرد و زنهای آزاده و منتقد نمودند، مجلس شورای ملی را بازیچه دست خود قرار دادند و در نهایت قانون اساسی مشروطه را لگدمال کردند...«

August 04, 2012 06:00:50 PM
---------------------------

عرفان

بهمین روی دنیا که بخاطر در افتادن شاه با کارتل های نفتی نسخه ایران و نظام پادشاهی را پیچیده بود تمام توان خود را در جهت خلع شاه بکار بست. زمانی که کارتر چشم خود را برروی جنایات دیکتاتور های خاورمیانه بسته بود و عامدا شاه فقید را تحت فشار میگذاشت شاه مدام اذعان داشت که خودش هم قصد چنین امری را که اخرین بند تحقق انقلاب مشروطه بود را دارد و بزودی روند اصلاحات را اغاز خواهد کرد . در همین راستا پرزیدنت نیکسون که مدام سیاست های کارتر را به باد انتقاد میگرفت گفت: مگر میشود دموکراسی را 48 ساعته پیاده کرد. در این راستا یک سینه سخن دارم اما شوربختانه هم از وقت من و هم از حوصله من خارج است بهمین روی به همین اندک بسنده میکنم.
نهایتا پیامی که برای شما دوست عزیز دارم اینست که از القاات بپرهیزید و تاریخ را مطالعه کنید با تاریخ نمیتوان مقابله کرد.

August 04, 2012 04:20:30 PM
---------------------------

عرفان

همانطور که در بیانیه شاهزاده به ان اشاره شد در دوران رضاشاه بود که مقدمات لازم برای به ثمر نشستن انقلاب مشروطیت فراهم آمد بدین معنا که ایران در استانه ورود متفقین بسیاری از دستاوردهای سازندگی اش از بین رفت اما ماحصل دوران رضا شاه ایرانی دارای استقلال و حاکمیت مرکزی و امنیت بود که پیش زمینه تحقق ارمان های انقلاب مشروطیت بود. در دوران محمدرضا شاه روندی ایران سازی سیری شتابان در پیش گرفت و طبق امار سازمان ملل ایران اولین کشور اسیایی از لحاظ رشد سرانه صنعتی و اقتصادی بود ایران اختصاص بودجه سالانه به وزارت اموزش و پرورش سال به سال رشدی بی سابقه داشت که در نوع خود منحصر به فرد بود و با ایجاد دانشگاه ها و تسهیلات فراوان جهت رفاه دانشجویان و اعزام دانشجو به خارج از کشور با بورس دولتی سطح فرهیختگی و سواد کشور رشدی شتابان در پیش گرفت و همین امر در راستای سیاست ایجاد بستر لازم برای ایجاد فضای باز سیاسی که اخرین بند محقق نشده از ارمان های انقلاب مشروطیت بود اجرا شد. انچه که مسلم است ایجاد فضای باز سیاسی در جوامعی که از قهقرا به سوی مدرنیته پیش میروند مستلزم ملزوماتی بود که اگر تاریخ همین کشورهای غربی را بررسی کنیم این روند با وقایع خونباری تحقق یافت.

August 04, 2012 04:19:26 PM
---------------------------

عرفان

خلاصه مملکت در استانه اضمحلال و فروپاشی بود که کودتای رضا شاه ایران را از ایرانستان شدن نجات داد. هیچ کس منکر استبداد رضا شاه نیست اما این استبداد در جهت سرکوب خوانین سرکوب شدید تجزیه طلبان قطع ید اخوندهای اختاپوس از اداره امور مملکت سرکوب شدید راهزنان و برقراری امنیت راهها - بیرون راندن انگلیسها و روس ها از مملکت - ایجاد دادگستری مستقل - ایجاد سازمان شیرو خورشید سرخ جهت خدمات درمانی عمومی - احداث مدارس عالیه از دبستان تا دبیرستان و دانشگاه - ایجاد ارتش منظم و نظام وظیفه اجباری - ایجاد راه اهن سراسری و اغاز روند صنعتی شدن که با سازندگی ها و ابادانی های بسیاری همراه بود که در این سطور نمیگنجد.
این روند سیری شتابان در پیش گرفته بود که متاسفانه با اغاز جنگ جهانی دوم و ورود متفقین رضا شاه تبعید و پسرش جانشین او شد. محمدرضا شاه که رویای تمدن بزرگ را در سر میپروراند و تا استانه تحقق ان پیش رفت در این مسیر با فراز و نشیب ها و سنگ اندازیهای فراوانی ربرو شد که نهایتا منجر به سقوط او شد.

August 04, 2012 04:16:37 PM
---------------------------

عرفان

درود بر نا گرامی
من اصولا پرستش را اوج دگماتیسم و بیخردی میدانم و در واقع به وجود خدا هم بی اعتقادم چه برسد به انسان که جایز الخطاست
انقلاب مشروطه تا قبل از کودتای رضا شاه اصولا چیزی از ان باقی نمانده بود. ایا شما در رابطه با وضع مملکت در ان زمان اطلاعی دارید و یا اصولا مطالعه ای انجام داده اید یا؟ ... به هر حال توضیحی مختصر در این رابطه را لازم میبینم.
تا قبل از کودتای رضا شاه فروپاشی ایران به تار مویی بند بود و تمام نقاط ایران بصورت خودمختار و بدست تجزیه طلبانی که قصد جدا سازی مناطق زیر سلطه شان را داشتند اداره میشد. شاه بی لیاقت قاجار مواجب خود را به مبلغ 15000 تومان از انگلیس دریافت میکرد و به عیش و نوش و فرنگ رفتن خود میپرداخت . جنوب مملکت در اختیار انگیس و شمال هم در اختیار روس ها بود.امنیت شهرها عملا بدست راهزن ها بود. مردم بشدت فقیر و مستعصل و بیسواد بودند و شمار زیادی از انها در اثر بیماری حصبه و وبا و سل و ... تلف میشدند. اخوندها این اختاپوس در تارپود جامعه رخنه کرده بودند و دستگاه بشدت فاسد قضا در اختیار انان و در اداره مناطق خود گردان با خوانین همکاری داشتند تا با سواستفاده از عنصر مذهب از مردم بشدت بیسواد و مذهبی جامعه به بهترین نحو سواری بگیرند.

August 04, 2012 04:15:13 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت خانم و یا اقای نا

کدام نخبه‌ها را رضاه شاه و محمد رضا شاه کشتند؟ حداقل از دو تن از این نخبگان را نام ببرید!
کدام ایرانی را به تبعید فرستادگان؟ شاید منظورتان آن 50 هزار دانشجوی بودند که به خرج مردم و دولت در خارج از کشور تحصیل می کردند و کنفدارسیون تشکیل داده بودند.
کدامین فضایی سیاسی مستقل؟ زمانیکه هیچکدام ار سیاسیون ایران خود مستقل نبودند.

قانون اساسی مشروطه را آنان لگدمال کردند که وجود پنچ آیت‌الله را به زور در قانون اساسی مشروطه وارد کردند.

من فکر می‌کنم اطلاعات شما نادرست‌ می‌باشد. سخن شما با سخنان جمهوری‌اسلامی و آن کسانیکه پهلوی‌ستیز هستند و برای رفع گناهان خود به شما و مردم ایران دیکته کرده و می‌کنند تفاوت زیادی ندارد. آمار پناهندگان (خود تبعیدیان) از سال 1357 بطور کل رواج پیدا کرد.

کمی سطح اطلاعات عمومی خود بالا ببرید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

August 04, 2012 03:19:21 PM
---------------------------

حق

به ؛نا؛ ، اول شما بفرمایید که تعبیر و روایت تاریخ معاصر ایران چه کسی، گروهی و حزبی را تحریف نشده می دانید تا من پاسخ خودم را بشما بدهم؟

August 04, 2012 02:27:32 PM
---------------------------

نا

مشکل من با شاهزاده رضا اینست:
ایشان در بیانیه اخیرشان در باره جنبش مشروطیت قلم می فرسایند که: )نقل از بیانیه ایشان)
در دوران رضاشاه بود که ... مقدمات لازم برای به ثمر نشستن انقلاب مشروطیت فراهم آمد.
امّا، با آغاز ... >دوره محمد رضا شاه> می رفت که همۀ هدف های اساسی انقلاب مشروطه تحقق یابد.

این گفته های ایشان جز ماله کشی بر استبداد رضا شاه و پدر گرامی شان نیست.
این هردو شاه با اعمالشان نخبه ها را کشتند، به تبعید فرستادند، زندانی کردند و ایران را خالی از فضای سیاسی مستقل و داشتن مرد و زنهای آزاده و منتقد نمودند، مجلس شورای ملی را بازیچه دست خود قرار دادند و در نهایت قانون اساسی مشروطه را لگدمال کردند.

من با احترام به شاهزاده و پدران ایشان مگویم تا زمانی که ایشان تاربخ را تحریف کنند و وارونه جلوه دهند با ایشان مشکل دارم و ایشان را فردی قابل اعتماد نمی دانم.

August 04, 2012 01:23:06 PM
---------------------------

حق

عرفان گرامی، از توضیحات شما سپاسگزارم. ما باید حساسیت فراوانی نسبت به تمامیت ارضی ایران و ایران یک کشور و یک ملت نشان بدهیم. غیبت حضور ایندو اصل را هر جایی جدی بگیریم، دوست نازنینم. تا زمانیکه در درون مرز بودیم از وجود مخرب این ملت و ملیت تراشان و تجزیه طلبان ناآگاه بودیم و از خطری که اینها با کمکهای سخاوتمندانه بیگانگان برای ایران شده اند کاملا بی اطلاع بودیم. در 4 سال اخیر ما (من و دوستانم) متوجه وجود این عناصر بعنوان بخشی از آپوزیسیون! جمهوری اسلامی شده ایم. اینها تاکنون یکی از موثرترین عواملی بوده اند که چوب لای چرخ نجات ایران کرده و جلوی هر اتحاد و ائتلافی بین اپوزیسیون ملی را گرفته اند. امثال جبهه ملی و بنی صدر و اصلاحاتچی ها کم به این عناصر بال و پر نداده اند، هر یک تلاش می کند که این عناصر را بسوی خود بکشد تا مثلا وزنشان بیشتر شود! آپوزیسیون ملی ما هیچ نیازی به ناز کشیدن این عناصر ندارد. اینها پایگاه اجتماعی در ایران ندارن، قدرتشان ناشی از بیگانه است. با سپاس

هموطنانم، اگر هشدارهای داریوش همایون درباره ملت و ملیت تراشان را ندیده و نخوانده اید، خواهشمندم به آنها توجه کنید:-
http://www.youtube.com/watch?v=QfdjHB91U_w

August 02, 2012 10:29:25 PM
---------------------------

وجدانی


هموطن گرامی جناب عرفان!

شما که نویسنده و گردآورندۀ این مقالۀ زیبا هستید و اینک اعلام مینمائید:»... انچه که مسلم است این منشور فعلا انتشار و رسمیت نیافته و طبیعتا اطلاعات دقیقی از محتوی ان در دسترس نیست...« و نیز:»... این منشور متعلق به شاهزاده نیست و منشور شورای ملی میباشد...«، باید خدمتتان عرض نمایم بمحض اینکه برداشت اشتباهی از مقاله تان میگردد و منشورِ هنوز منتشر نشده ای را بنام شاهزاده میخوانند و در شرایط حساس امروزی که مخالفینِ ایشان از هر طرف مترصد یافتن و بزرگ نمایی چنین اشتباهات فاحشی هستند تا بر شدتِ ضربات وارده بر شاهزادۀ بیگناه بیفزایند، شما موظفید در اسرع وقت و فورآ جلوء چنین برداشت نادرستی را بگیرید و در صدد بر طرف کردن هرچه سریع تر آن بر آیید و بدین طریق از مقالۀ خود دفاع نمایید زیرا ریشۀ اغلب اتهاماتی که به شاهزادۀ ایران زده شده و میشود به همین سادگی و راحتی بوجود آمده است. با آرزوی موفقیت شما در نوشتن مقاله هایی این چنین خوب!

August 02, 2012 09:17:40 PM
---------------------------

عرفان

با پوزش یک نکته را در پاسخ هم میهن گرامی جناب وجدانی فراموش کردم که عرض کنم و ان اینست که جناب وجدانی گرامی این منشور متعلق به شاهزاده نیست و منشور شورای ملی میباشد که شاهزاده هم بعنوان یک عضو در ان حضور دارند.

August 02, 2012 06:49:37 PM
---------------------------

عرفان

هموطن گرامی و ارجمند جناب وجدانی همانطور که ملاحظه میفرمایید گفته شد که این منشور در استانه انتشار میباشد (منتشر نشده) و این گفته من هم با توجه به گفته های اقای حشمت رئیسی میباشد که شخصا از ایشان برای تدوین این منشور همکاری و همفکری شده و در جریان این موضوع تا حدودی قرار دارند و در برنامه میزگرد سیاسی اقای میبدی هم به ان اشاره کردند انچه که مسلم است این منشور فعلا انتشار و رسمیت نیافته و طبیعتا اطلاعات دقیقی از محتوی ان در دسترس نیست.

August 02, 2012 06:44:28 PM
---------------------------

عرفان

درود بر حق گرامی
حق نازنین منظور من از بند اخر بحث مربوط به فدرالیسم و ... بود. تمام مباحثی را که شما مطرح کردید درست است و من ان را قبول دارم.
قطعا من مخالف 100% فدرالیسم بوده و هستم و شاهزاده هم به کررات مخالف خود را اذعان داشته اند.
به باور بنده فدرالیسم در اینده ایران شانسی ندارد و طرح ان توسط عده ها نمیتواند نگرانی ایجاد بکند و نهایتا اگر خواست ان توسط احاد ملت (و نه سودجویان فرصت طلب )بصورت گسترده و سراسری اعلام بشود که بسیار بعید میدانم ما موظف به وزن کشی سیاسی خواهیم بود و نمیتوان سر انها را برید.

August 02, 2012 05:22:13 PM
---------------------------

وجدانی


کدام منشورِ شاهزاده را میفرمائید؟

هموطنان گرامی و بویژه جناب عرفان که در جریان هستند و اطلاع دقیق در خصوص منشور شاهزاده دارند و مرتبآ از آن نام میبرند بهتر است توضیحات لازم را به خوانندگانشان بدهند و منبع صدور و پخش چنین اطلاعات مهم را ذکر نمایند. تا آنجایی که اطلاع داریم شاهزادۀ محبوب ایران رضا پهلوی همیشه فرموده اند تنهار منبعی که منعکس کنندۀ نظرات و فعالیتها و دیگر اقداماتِ ایشان است همانا سایت اینترنتی شان میباشد. تا کنون در این سایت مطلبی راجع به منشورِ شاهزاده مشاهده نشده است. با سپاس از لطفی که خواهید نمود!

August 02, 2012 04:59:25 PM
---------------------------

حق

عرفان گرامی، ملت و ملیت تراشان فدرالیست رنگارنگ همگی جمهوریخواهند حتی اگر پنهانش کنند. اینها و بیگانگان برای رسیدن به اهداف شومشان، گام اولشان را براحتی برداشته اند اگر تنها اصل ایران یک کشور و یک ملت از هر منشور و قانون اساسی و اعلامیه و بویژه از هر ائتلافی حذف شود که متشکل از مخالفین رژیم حاکم در ایران باشد. اگر این جمهوریخواهان! را در چنین ائتلافی بازی دهیم یعنی به آنها سهمی از ایران پسا رژیم کهریزکی در ایران را داده ایم، و گور ایران را از حالا با دستهایمان کنده ایم. آیا داشتن این جمهوریخواهان! در کنار خود افتخارست که نازشان را هم بکشیم! اینها بدون اینکه منافعشان/سهمشان را اول بگیرند یا روزنه امیدی به آنها داده شود وارد هیچ ائتلافی نمی شوند. برایشان هم فرق نمی کند در این ائتلاف پادشاهی خواهان باشند یا نباشند. لازم شد پا خدعه از دهان پادشاهی خواهان ؛فدرالیسم یک گزینه است؛ را فریاد می زنند. باید صراحتا به آنها و ملت ایران گفت:فدرالیسم برای ایران گزینه نیست چون کوچکترین ارتباطی نه با دمکراسی دارد و نه با حقوق بشر. هر کسی و گروه و حزبی که قولی به اینها بدهد حتی اگر تلویحی باشد و با حذف ایران یک کشور و یک ملت و یک ملیت، دل اینها را خوش کند، ایران را بخطر جدی انداخته و سند نابودی ایران را امضاء کرده است

August 02, 2012 04:28:44 PM
---------------------------

عرفان

خلبانان و همکاران انها در هواپیما در هر مسافرت به خارج از کشور با فرهنگ های مختلف برخورد میکنند و باید بدانند که خطر فرهنگ بدتری انها را تهدید میکند. شما برادران باید در برابر فشار فرهنگ های دیگر از ارزشهای انقلاب اسلامی خود بعنوان حربه ای مدد بگیرند. چگونگی این برخورد از دانستن فنون پیچیده پرواز مهمتر است.(موسوی نخست وزیر در دیدار با خلبانان و مهندسین و خدمه پرواز هوایی جمهوری اسلامی 27 شهریور 1363)
ابرقدرت ها میدانند که حجاب اساس حکومت اسلام است و برای تصرف خلیج فارس و غارت منابع نفتی ان نخست باید حجاب را از میان ببرند.(زهرا رهنوردی همسر موسوی در دیدار با گروهی از بانوان عرب نقل از هفته نامه کیهان چاپ لندن 18 مرداد 1363)

August 02, 2012 03:20:11 PM
---------------------------

عرفان

درود بر شما همایون گرامی و سپاس از توجه تان
حال که سخن از اصلاح طلبها بمیان اوردید لازم دیدم پاره ای از سخنان موسوی را در زمان نخست وزیری و دوران طلایی اش بیان کنم تا ثابت شود که از دل ارتجاع و تفکر ارتجاعی هیچ چیز جز بدبختی و سیه روزی برون نمیتراود.
من بعنوان یک فرد و شهروند جمهوری اسلامی عقیده دارم که دانشگاه محل یک متخصص نیست محل یک فرد مکتبی است که در ضمن تخصص را هم در انجا فرا میگیرد. ان چیزی که در جامعه مخصوصا رسانه ها باید مواظب ان باشند این است که ما مسئله مکتبی بودن دانشگاه ها را نمیتوانیم فدای هیچ چیز دیگری بکنیم. ما نمیتوانیم ارزشهای غربی را بخاطر اینکه نیروهای متخصص کم داریم یا اصلا نداریم در دانشگاه ها احیاء بکنیم.الان برای برنامه ی پنجم حدود 260000 نفر نیروی انسانی کم داریم. برای دولت بطور طبیعی این سوال مطرح است که چکار کنیم که این نیروی انسانی را از دانشگاه بگیریم. ولی از ان دانشگاهی که در خط مکتب باشد.(موسوی نخست وزیر در مصاحبه با کیهان تهران 26 شهریور 1363)

August 02, 2012 03:19:04 PM
---------------------------

حق

بخش۲... شدن یک ملت، به آن ملت حق تعیین سرنوشت خود در جغرافیای خود را می دهد. برای همینست گام اول ملت و ملیت تراشان برسمیت شناخته شدن ایران ؛چند ملت و ملیتی؛ و تعیین مرزهای آب و خاکی هر یک ازین ؛ملتها؛ در ایران و جدا کردنشان تحت نام فدرالیسم است. در گام دوم، تنها کافیست هر یک از این ایالتها اعلام جمهوری مستقل خود را کنند. قوانین بین الملل هم یکایک آنها را برسمیت خواهد شناخت. اصرار بر اصول گره خورده بهم تمامیت ارضی ایران، و ایران یک کشور و یک ملت، هم بخاطر عِرق ملی هم لازمه و حیاتی ترین اصول هستند برای موجودیت ایران. بودن و نبودن ایران در نقشه جغرافیایی جهان به این دو اصل و به ایندو الوویت وابسته است و وظیفه ما در وحله اول پایبندی بی اما و اگر ایندو اصل و کوتاه نیامدن درباره آنهاست. باید ایران مان باشد، باید ملت ایران ای باشد تا کارهایی را که می خواهیم انجام دهیم. بدون ایران و ملت ایران در کجا می خواهیم یک نظام سکولار، دمکراتیک و یک قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر را پیاده کنیم!؟ بر این پایه ما نباید از کسی، گروهی و حزبی که به اصول حفظ تمامیت ارضی ایران بهر قیمتی، و ایران یک کشور و یک ملت پایبند نیست و یا فقط شعارشان را برای مردمفریبی می دهد، حمایت کنیم،چه پادشاهی خواه باشد و چه جمهوریخواه.

August 02, 2012 03:00:27 PM
---------------------------

حق

بخش ۱. عرفان نازنینم، اصرار بر دو اصل تمامیت ارضی ایران، و ایران یک کشور و یک ملت بعنوان اصول گره خورده بهم و جدا ناپذیر، حیاتی ترین اصول برای حفظ ایران، حفظ ملت ایران، و حفظ منافع ملی ایران در هر مذاکره و منشوریست منجمله منشور شاهزاده. بنابراین، برخلاف آنچه در پاسختان برایم نوشتید، اصرار من بر این دو اصل، بیش و پیش از آنکه ناشی از عِرق ملی من باشد با موجودیت یعنی بود و نبود ایران و ملت ایران سر و کار دارند. بدون عِرق ملی ما و عدم درک ما از ایندو اصل، ایرانی نخواهد ماند. ایندو اصل گره خورده بهم، تضمین کننده موجودیت ایران و ملت ایران هستند. می شود ایران را از ملت ایران جدا کنید یا بالعکس! جداناپذیرند و باید جداناپذیر بمانند وگرنه نه ایرانی باقی خواهد ماند و نه ملت ایرانی! بدون حفظ تمامیت ارضی بهر قیمتی، آن کشور خواهد مُرد. اصل ؛ایران یک کشور و یک ملت؛ با اصل اول گره خورده. ایندو برای بقا و موجودیت ایران لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر یک ملت بودن ما بزیر سئوال رود و ؛چند ملت و ملیتی؛ شویم، در گام دوم تمامیت ارضی ما با اجرای فدرالیسم حضرات بزیر سئوال می رود. پذیرفتن ایران کشوری ؛چند ملت و ملیتی؛ است، یا پشت گوش انداختن آن ؛بار حقوقی؛ بسیار سنگینی دارد چون طبق قوانین بین الملل، برسمیت شناخته...ادامه بخش ۲

August 02, 2012 02:55:32 PM
---------------------------

حق

با درود فراوان بر عرفان نازنین و سپاس از پاسخ تان. در رابطه با بخش آخر پاسختان باید بگویم که نوع نظام پادشاهی یا جمهوری اصلا مد نظر من نبوده و نیست، منظورتان را از ذکر آن نفهمیدم. در مورد منشوری که شاهزاده قرارست منتشر کند، پیش از آنکه منتشر شود بایستی گفت چه چیزهایی نباید در آن باشد. مثلا در این منشور نباید ذکر شود که ایران کشوری ؛چند ملت و ملیتی؛ است چه بصورت نوشتاری و چه بصورت تلویحی بلکه در اینکه ایران یک کشور و یک ملت است باید پایفشاری کند تا نقشه های شوم هر ملت تراش و ملیت تراشی و حامیان بیگانه شان را نقش بر آب کند. یا مثلا هیچ اشاره ای به فدرالیسم برای ایران هم نشود بویژه با تجاربی که در سودان و کشورهای همسایه مان پاکستان، افغانستان و عراق بدست آمده. سودان را در سال ۲۰۰۶ فدرال و در سال ۲۰۱۱ تجزیه شد. در این منشور از ذکر اینکه ؛فدرالیسم یک گزینه است؛ باید کاملا خودداری شود چون اینگونه هر روزنه امیدی و هر تاکتیکی که فدرالیستهای جهان سومی ما دارند تا ایران را به سرنوشت سودان و افغانستان و عراق تبدیل کنند از بین برود. تمامیت ارضی ما و یکپارچگی ملی ما در همه زمانها نبایستی زیر پوشش فدرالیسم و ؛ایران کشوری چند ملت و ملیتی؛ است بزیر سئوال رود. حرفهایمان را پیش از انتشار منشور شاهزاده بزنیم.

August 02, 2012 01:14:46 PM
---------------------------

همایون

درود فراوان بر همه دوستان

هموطن گرامی‌، عرفان عزیز مشگل اینها با شاهزاده نیست، مشگل اینها در این است که نگرانی‌ ایران و ایرانی را در سر ندارند و متظر فرصتی هستند که به منافعه خود برساند….مگر نه اینکه 8 سال به دنبال خاتمی آخوند افتادند و براش فرش قرمز تو اروپا و آمریکا پهند کارند!!!! و مگر نه اینکه برای یک آخوند دیگر کروبی که از ارکان این نظام بوده و هست و همچنین نخست وزیر خمینی که بیشترین ادامها در زمان او رخ دیتا حمایت کردند، پارسه سبز به برج ایفل بردند، کلی‌ توی بوق و کورنا کرند ولی‌ یک دهم آن از شکایت شاهزاده حمایت که نکردند هیچ آن را به سخره گرفتند و با بی‌ اعتنایی‌ تمام از آن عبور کردند!! چرا؟ چون منافعه اینها در آن گارانتی نیست
اتحاد با این کسانی که امروز پرچم دار جمهوری خواهی‌ هستند(اصلاح طلب، توده یی‌ سابق فدایان امروز، مجاهدین، سبز ها، ملی‌ مذهبیها، جبهه ملی‌ ها، نهضت ملی‌ ها و کلا روشن فکرانی از قماش سروش ها، نوری الا ها، شریعتی ها، بهنود ها، نوری زاده ها و…)، که در واقع وارثان ننگ سال شوم 57 هستند و بانی‌ ماندگاری این رژیم و سیاه روزی و خانمان سوزی ایرانی‌، نتیجه یی‌ جز یک حکومت شبیه این جهمهوری شتر گاو پلنگ نخواهد داشت!!!

August 02, 2012 04:59:57 AM
---------------------------

عرفان

پاسخ: این اصولی که نام برده شد به عنوان یک تکیه کلام عامیانه و یا بهتر بگویم یک فراخوان اولیه میباشد که از جانب شاهزاده مدام در مصاحبه هایشان مطرح میشود شورای ملی ای که به پیشنهاد و پشتیبانی ایشان در حال شکل گیری و در استانه اعلام موجودیت است ظاهرا منشور ان در حال تدوین و در استانه انتشار میباشد که دارای 14 بند میباشد که این 14 بند هم با همکاری و همفکری فرهیختگان و تمامی گروه های رنگارنگ اپوزیسیون طرح شده قطعا انچه که مسلم است در این بازه زمانی بهیچ وجه مطرح کردن مسائل مربوط به نوع نظام حال هر چه که میخواهد باشد جایز و بایسته نیست قطعا این وظیفه به عهده مجلس موسسان و شورای قانون گذاری در فردای ازادی ایران میباشد.

August 02, 2012 03:42:45 AM
---------------------------

عرفان

پاسخ: نظر شما صحیح میباشد اما از ان جهت که الزاما ما گرفتار حاکمیت دینی و یا بهتر بگویم اسلام سیاسی هستیم تاکید صریح و روشن بر این اصل که دین باید از سیاست جدا باشد بهتر میتواند این اصل را برای عوام روشن و مشخص و تفهیم بکند توجه داشته باشید که ما با عوام روبرو هستیم و الزاما همه مردم با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر اشنایی ندارند انها دنبال واژه ای هستند که ان را بفهمد و حق مطلب را ادا کند بنابراین بنظر من تکیه بر این واژه میتواند مفید و موثر واقع شود.
فرمودید: سوم، جای اصل ۲ مبنی بر ؛ایران یک کشور و یک ملت؛ چه شده است؟ این اصل در کنار حفظ تمامیت ارضی ایران، مهمترین دو اصل هستند تا موجودیت ایران را بیمه کنند وگرنه در فردای پسا این رژیم با ملت تراشان و فدرالیستهای فاشیستی روبرو خواهیم شد که ایران را نابود خواهند کرد. در آنروز تهدید خواهند کرد که باید همه بپذیرید ؛ایران کشوری چند ملت و ملیتی است؛ که هر یک از ؛ملت و ملیتیها؛ بایستی آب و خاک جداگانه خود را در یک سیستم فدرال داشته باشند و هر دو این مقوله ها بایستی در قانون اساسی نوین ایران حتما ذکر شوند

August 02, 2012 03:40:49 AM
---------------------------

عرفان

درود بر حق گرامی
حق نازنین از مهرتان و توجه تان به این نوشتار بسیار سپاسگذارم
فرمودید: اولا، فکر نمی کنید که اصل اول که مهمترین اصل است بایستی حفظ تمامیت ارضی ایران باشد و نه سکولاریسم!؟
پاسخ:اصول نامبرده همگی از درجه و اهمیت بالایی برخوردارند و ترتیب بیان ان به هیچ وجه از اهمیت هیچیک از انها نمیکاهد قطعا و یقینا حفظ تمامیت ارضی برای میهن پرستان و ایرانیان از همه چیز بالاتر است و نگرانی شما بجا و نشان از ارق ملیتان دارد اما بنده در درج ان ترتیبی قائل نشده ام چرا که بر مبنای اهمیتی که دارند از انها نام بردم شاید شاهزاده ترتیب قائل شده باشند.
فرمودید: سکولاریسم بخش جدا ناپذیر از منشور جهانی حقوق بشرست و در حقیقت سر تا پای این منشور سکولارست. قانون اساسی ای که مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر باشد حتما سکولار خواهد بود و بنابراین چه نیازی است که سکولاریسم بعنوان یک اصل گذاشته شود؟
ادامه در بخش 2

August 02, 2012 03:38:48 AM
---------------------------

حق

عرفان عزیزم این هفته دو گل کاشتید. یکی نوشتارتان با عنوان ؛الماس فریب؛ بود که بسیار عالیست و دیگری این نوشتارتان است که بغیر از چند سطر آخر این نوشتارتان من کاملا با شما موافقم. سد آفرین بر شما. مشکل جدی من در رابطه با اصولی است که در پایان این نوشتارتان از جانب شاهزاده آورده اید. اولا، فکر نمی کنید که اصل اول که مهمترین اصل است بایستی حفظ تمامیت ارضی ایران باشد و نه سکولاریسم!؟ دوم، سکولاریسم بخش جدا ناپذیر از منشور جهانی حقوق بشرست و در حقیقت سر تا پای این منشور سکولارست. قانون اساسی ای که مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر باشد حتما سکولار خواهد بود و بنابراین چه نیازی است که سکولاریسم بعنوان یک اصل گذاشته شود؟ سوم، جای اصل ۲ مبنی بر ؛ایران یک کشور و یک ملت؛ چه شده است؟ این اصل در کنار حفظ تمامیت ارضی ایران، مهمترین دو اصل هستند تا موجودیت ایران را بیمه کنند وگرنه در فردای پسا این رژیم با ملت تراشان و فدرالیستهای فاشیستی روبرو خواهیم شد که ایران را نابود خواهند کرد. در آنروز تهدید خواهند کرد که باید همه بپذیرید ؛ایران کشوری چند ملت و ملیتی است؛ که هر یک از ؛ملت و ملیتیها؛ بایستی آب و خاک جداگانه خود را در یک سیستم فدرال داشته باشند و هر دو این مقوله ها بایستی در قانون اساسی نوین ایران حتما ذکر شوند.

August 01, 2012 10:19:42 PM
---------------------------

عرفان

درود بر ندا گرامی
ندا گرامی اول اشتباه شما را تصحیح میکنم و ان اینکه قربانیان جمهوری اسلامی فقط نیروهای وابسته به نظام قبلی نبودند بلکه اکثریت کسانی که در انقلاب 57 سهیم بودند و ارتشیان غیوری که حافظ تمامیت ارضی ما بودند هم به طرز فله ای و دسته جمعی و بدون محکمه قتل عام شدند.
دوست گرامی شاهزاده رضا پهلوی بارها و بارها صحبت از اشتی ملی و عفو عمومی کرده اند و بارها اذعان داشته اند که حکم اعدام باید ملغی گردد و محاکمه جنایت پیشه گان حاکم باید در پیشگاه دادگاهی عادلانه و بیطرف باشد و حکم اعدام یکبار برای همیشه ملغی گردد.
امیدوارم پاسختان را داده باشم
پیروز و پایدار باشید

August 01, 2012 06:40:21 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** درد نامه آخری که تمامی‌ ندارد *****

مملکت کم مانده تجزیه بشود، نشستند که میخواهند دموکراسی بیاورند.. حالا فردا این مملکت صد تکه شد این دموکراسی را در کدام گوری قرار است چال کنیم؟ عجب گرفتاری گیر کردیم از دست این روشنفکران زمانه...

یکی‌ هم به این ملت نمی‌گوید، بابا خودتان تکانی بخورید وگرنه بدبختر از بدبخت خواهید شد...

شیر و خورشید و تاج

August 01, 2012 06:20:54 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** درد نامه پنجم *****

روح آنهائی که رفتند شاد که نماندند این روز‌های مسخره را ببینند و مثل بعضی‌ از ما‌ها این چنین زجر بکشند... تازه به ما ایراد میگیرند که چرا دارید زجر می‌کشید.. ۳۳ سال در تاریخ چیزی نیست... ۳۳ سال در تاریخ چیزی نیست.. اما برای من ایرانی‌ که میهنم را به جهنم تبدیل کردند، ۳۳ سال همه چیزم هست...

چنان شورای ملی‌ و رهبری میکنند گویی میخواهند شاهکار جهانی‌ بزنند... واقعا چی‌ بگه انسان از دست اینها... هزار دندان برای میهنم تیز شده... داریم یک کارهایی می‌کنیم تحویل ما میدهند...

تازه لابد میخواهند ۳۳ سال هم بر سر منشورش دعوا کنند... آزاد کردن میهن از دست یک مشت جانی منشور هزار صفحه‌ای‌ لازم ندارد... یک کم غیرت لازم دارد... همان چیزی که این میهن را تا بحال بیش از ۳۰۰۰ سال زنده نگاه داشته بود...

هر روز یک واژه را مًد میکنند... ۱۰۰ تا کتاب در موردش می‌نویسند و بحث میکنند.. بابا این ملت از بی‌ مرغی جان داد... اپوزیسیون دارد واژه پس و پیش می‌کند؟ بیخود نیست این میهن اسیر سروش‌ها و خاتمی‌ها و موسوی‌ها و خامنه‌ای‌ها مانده...

August 01, 2012 06:18:49 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** درد نامه چهارم *****

حالا هی‌ بگویند که ما بد هستیم، آنها خوب هستند.. ببینیم و تعریف کنیم...

جدا با این اوضاع گند این مبارزه را ما در آوردیم... رژیمی‌ که می‌بایست تا بحال مانند آب خوردن سرنگون میشد، با این حال و روزش، یک سری که خود را خیلی‌ هم مخ میدانند را ۳۳ سال فیلم کرده... آبروی هر چی‌ ستار خان و باقر خان و کورش کبیر و رضا شاه و آرش کمانگیر و فردوسی‌ و سعدی و مازیار و بابک‌ها بود را هم ما بردیم با این مبارزه...

بعد هم میگویم یی وای آن یکی‌ خودش را کشت، آن یکی‌ را کشتند، آن یکی‌ هم خودش رفت...

ما یک مبارزه ساده را برای پس گیری حق را تبدیل کردیم به ۳۳ سال بیهوده گویی‌های پیچیده که نه سرش مشخص است، نه ته آن... و معلوم هم نیست برای که این داستان‌ها را از حالا داریم میبافیم...

که چی‌؟ داریم دموکراسی یاد میگیریم... یا فرا گیری دموکراسی خیلی‌ سخت است، یا ما اکابری هستیم که پس از ۳۳ سال هنوز داریم یاد میگیریم... گند دموکراسی هم در آمد و از دست ما عاصی‌ شد...

برویم دشمنان ایران را جمع کنیم که چه؟ داریم دموکراسی یاد میدهیم و یاد میگیریم...

August 01, 2012 06:15:32 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** درد نامه سوم *****

صد بار گفتیم، صد بار دیگر خواهیم گفت... که دست کم روزی نگویند کسی‌ به ما نگفت و نمی‌دانستیم: "اینها یک انقلابی‌ به قول خودشان کردند.. که از دید آنها .. ناتمام مانده... و حالا میخواهند از طریق، رضا پهلوی این انقلابشان را از آخوند پس بگیرند و به سود خود به ثمر برسانند.. میگویید نه؟ این راه و این زمانی که نداریم....

این گره، یک راه بیشتر ندارد... که این ملت به نام پادشاهی (چه شاهزاده بخواهد و چه ایشان نخواهد) قیام کنند و ایشان را با فریاد رسا صدا بزند.. که ایشان جواز حرکت را بگیرد.. و در سیاست خود تجدید نظر کند... و خودش را هم از دست این دشمنان دوست نما و دمکرات نما نجات دهد، و هم به درد کار مبارزه بخورد... غیر از این، این اپوزیسیون به همین شکل ادامه خواهد داشت...

در هیچ جای تاریخ جهان شما نمی‌بینید که کسی‌ بتواند میهنش را با دشمن میهنش نجات دهد...

ولی‌ کجاست.......؟ آن گوش شنوا؟

August 01, 2012 06:11:57 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** درد نامه دوم *****

ما ملت، تا فرق دموکراسی را با "فرهنگ دموکراسی" درک نکنیم، تا فرق "مخالف سیاسی" را با "دشمن" درک نکنیم. راه نجات ایران را نمیتوانیم پیدا کنیم. با دشمن قسم خورده تاریخ ایران و فرهنگ ایران و هر چیزی که ایرانی‌ هست نمیشود رفت به جنگ دشمن ایران و ایرانی‌، که می‌گوید شما‌ها اصلا تا قبل از ۱۴۰۰ نه وجود داشتید نه آدم بودید.

حالا هی‌ شورا تشکیل بدهند و به ملت فخر بفروشند که داریم یک کار هایی انجام میدهیم که شورای رهبری و ملی‌ تشکیل دهیم.

تا این شورا با این دشمنان تشکیل شود و پا بگیرد، تکلیف ایران و سوریه و تمام منطقه روشن شده. آنوقت بشینیم با هم دعوا کنیم که تقصیر از ما بود که خواستیم دشمن را آدم کنیم، یا تقصیر از دشمن بود که نمیخواست آدم شود. آن زمان دیگر فرقی‌ نخواهد کرد که تقصیر از که بود.

کلا این استراتژی و اینکه دشمن ملت را آنقدر تر و خشک کردیم که حالا باید نازش را هم بکشیم. از اول یک استراتژی غلط و اشتباه بود و هست.

August 01, 2012 06:09:33 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

*****درد نامه اول، عرفان *****

عرفان گرامی‌،

نوشتید: "مشکلتان با رضا پهلوی چیست"؟

پاسخ: ایراد در دشمن قسم خورده پادشاهی و پهلوی نیست. ایراد از اینجا آغاز میشود که ما ملت هنوز معنی‌ دموکراسی را درک نکردیم.

ما فکر می‌کنیم اگر بدست دشمن قسم خورده یک رای بدهیم و بگوییم تو هم یک رای داری... همه چیز حل است و دموکراسی را هم پیاده کردیم و به وظیفه دمکراتیک خود عمل کرده‌ایم.

اما، وقتی‌ رژیم اسلامی در اوائل بقول خودشان و حامیانشان "انقلاب شکوهمندشان" ایرانیان را بجرم "میهنپرستی" اعدام میکردند - (در بسیاری از پرونده‌های دادگاه‌های صحرایی آن زمان رژیم این جرم را می‌بینید که در پرونده ایرانیان اعدام شده ذکر شده).

یک نفر از این آقایان و بانوان محترم که امروز دموکراسی دموکراسی و همه شهروندیم و یک رای داریم ووو میکنند، دست بالا نکرد بگوید "میهنپرستی" که جرم نیست.

یک نفر نگفت، این رژیمی‌ که به جرم "میهنپرستی" ایرانیان را اعدام می‌کند... نامش "مخالف سیاسی با رژیم گذشته" نیست.. نامش دشمن ایرانیان است. چرا یک نفر از اینها این را نگفت؟ چون همه مانند این رژیم به ایران مینگریستند و هنوز هم مینگرند که هنوز هم یا سکوت میکنند، یا چوب لای چرخ میگذارند.

August 01, 2012 06:06:12 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت ندا گرامی،

احترام به موجودیت انسان و قبول داشتن اعلامیه جهانی حقوق‌بشر ما را از هر‌گونه اقدام خوشونت‌آمیزی بر علیه سران فعلی جمهوری‌اسلامی باز می‌دارد.

محاکمه کردن و به حقوق مردم رسیدگی کردن جای خود را دارد، ولی یکی از اصولی که ما در نظر گرفته‌ایم و از هم اکنون هم به آن پایبند هستیم «لغو مجازات اعدام» می‌باشد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

August 01, 2012 05:11:32 PM
---------------------------

ندا

با سلام خدمت شما دوست عزیز و با تشکر از مطلب ارزشمند شما.من فقط 1 سوال دارم از شما یا شاهزاده رضا پهلوی و ان اینست که اگر همه ما متحد شویم و این نظام غیر اخلاقی وغیر انسانی که ر ایران حاکم است سقوط کند چه تصمیمی برای سران کنونی گرفته مشود؟زیرا اگر قرار باشد همه انها به جزای اعمالشان برسند کمترین مجازاتشان مرگ است و انوقت این گونه تنبیه فرقی با قتل عامی که سران جمهوری اسلامی با نیروهای در دربار پهلوی کردند ندارد!!!

August 01, 2012 04:34:46 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت عرفان گرامی و عزیزم،

اصل این است که نوشته شما را پیدا کرده و در سامانه حزب قرار دادم. اینکه نوشته شما اول در کجا درج شده، مهم نیست، مهم همان محتوای نوشته می‌باشد. این سامانه مانند دیگر سامانه‌ها در رقابت برای افزون کردن کاربرانش نیست و نبوده.

آگاهی‌رسانی مهمترین و اساسی‌ترین وظیفه این سامانه از روز اول بروزرسانیش بوده. در این مهم شما سرورانم در ایران بزرگترین کمکی بوده‌اید که تا‌کنون داشته‌ام. (کمک فکری آن بزرگوار همیشه جایگاهش را حفظ خواهد کرد) شما را من شاگردان آن ایران‌دوستی می‌پندارم که به من و شما انسان‌دوستی و ایران‌دوستی را با اخلاق بی‌مانندش فراآموخت. امیدورام شاگردان خوبی در امروز و فردای ایران باشیم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

August 01, 2012 03:03:44 PM
---------------------------

عرفان

درود بر اقای زاهدی گرامی
اقای زاهدی نازنین این نوشتار را ابتدا دوبار برای سامانه مورد علاقه ام یعنی سامانه حزب ارسال کردم اما متاسفانه به گمانم اخلالی پیش امده بود همینجا از شما پوزش میطلبم چرا که من این سامانه را متعلق به خود دانسته و دوست دارم نظراتم را اینجا منتشر کنم.
عذر خواهی مرا پذیرا باشید
پاینده ایران

August 01, 2012 02:48:44 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites