نخستین اندیشه وتلاش برای ایجاد همگرایی میان کشورهایی که بعدها به غیرمتعهدها معروف شدند، درکنفرانس باندوگ اندونزی درسال ۱۹۵۵ میان جواهرلعل نهرو, جمال عبدالناصر واحمد سوکارنو رؤسای وقت کشورهای هند, مصرواندونزی مطرح وبررسی شد. احتمالا این ایده تحت تأثیر جهان بینی مهاتما گاندی قرار داشت و بعد از استقلال هند شکوفا شد. در۱۹۶۱ اولین اجلاس سران عدم تعهد با حضورجواهرلعل نهرو نخست وزیر هند، قوام نکرومه رهبرغنا، جمال عبدالناصر رئیس جمهورمصر، احمد سوکارنورهبراندونزی ومارشال جوزپ بروز تیتو رهبریوگسلاوی درکنفرانسی که درشهربلگراد درکشوریوگسلاوی برگزار شد، این سازمان موجودیت خود را اعلام کرد. هدف تشکیل این جنبش درفضای دوقطبی جهان، بین غرب و شرق در اوج جنگ سرد، وحدت میان کشورهایی بود که نه به اردوگاه کمونیسم تمایلی داشتند ونه دراردوگاه کاپیتالیسم جائی میخواستند. هدف این سازمان پايان¬دادن به استعمارگری ومخالفت با سلطه گری قدرتهای بزرگ درراستای استقلال سياسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی وایجاد صلح وبهبود مناسبات دوستانه بینالمللی بود. با فروپاشی اردوگاه کمونیستی و پایان یافتن جنگ سرد، علت ولزوم این جنبش که ایجاد موازنه بین دو ابر قدرت بود ازمیان رفت. کشورهای عضو جنبش عدم تعهد دچار نوعی بیهویتی شدند واین سازمان ارزش واهمیت اصلی خودرا ازدست داد. البته برخی کشورها درحفظ آرمانهای ضد آمریکایی، ضد امپریالیستی یا ضد کاپیتالیستی خود پافشاری میکردند، برآن بودند که این جنبش عدم تعهد میباید درراستای مبارزه با امپریالیسم وکاپیتالیسم (کشورهای سرمایداری غربی) به فعالیت خود ادامه دهد. گرچه تحلیلگران سیاسی ارزش واهمیت چنین سازمانی را فقط مختص جهان دوقطبی ودوران جنگ سرددانسته, در صحنه بینالمللی امروزی آنرا بیهوده وبیارزش میشمارند. ۱۲۰ کشور جهان از جمله ایران (ازسال 1979) عضو جنبش عدم تعهد میباشند که سران کشورهای عضو هر۳ سال یکباربدون حصول به نتایجی قابل ذکر، دراجلاسی با همین نام گرد هم میآیند.
شانزدهمین اجلاس عدم تعهد با پنج روزتعطیلی تهران, تاثیر زیان باری براقتصاد ایران و جدا از جو نظامی حاکم بر شهر، سانسور کامل رسانه ای را هم به همراه داشت. هدف حکومت اسلامی از برگذاری اجلاس کشورهای غیرمتعهد به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک قدرت منطقهای واحتمالا جهانی بود که بتواند ازآن بهره برداری سیاسی واقتصادی کرده ودردورزدن تحریم ها کامروا گردد. بخاطرخوش خیالی وندانم کاری مسئولین وکارگذاران، شکست کامل اجلاس برنامهرریزی شده بود. پیش از شروع اجلاس، دبیرکل سازمان ملل متحد ، بان کی مون، به اوضاع حقوق بشر در ایران ونقض شدید آن اعتراض کردودرآن مورد میزبانان رابا لحن مخصوص خود مورد سرزنش قرارداد وازحملههای لفظی مقامات ایرانی علیه اسراییل ؛ بنام "اهانت و یاغیگری" انتقاد نمود. علاوه بر این خواستارآزادی کلیه "فعالان حقوق بشر، رهبران اپوزیسیون، روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی" شد. اما پیام بان کی مون درآقای خامنهای رهبرمستبد وخود محورنظام اثری نداشت: درافتتاحیه اجلاس، به عنوان رهبرورئیس کشور، درگفتاراو واژه "حقوق بشر" فقط یک بار، آن هم بعنوان اینکه؛ حقوق بشربهانهای برای پیشبرد منافع غرب است، مورد استفاده قرار گرفت! اما درسخنرانی نیم ساعته اویازده بارصهیونیستها وهمدستانشان، دررأس آنها، آمریکا را مورد حمله قرارداد و درباره گرگان صهیونیست که علیه فلسطینیها مرتکب جنایت میشوند تا فلسطینیان را در معده خود هضم کنند یاوه سرایی نمود. معلوم نیست به چه علتی ازلزوم محوکردن اسرائیل ازروی زمین تکیه کلامش چیزی نگفت؟ سخنرانی آقای محمد مرسی رئيسجمهور مصردرانتقاد ازرژیم سوریه، حکومت این کشور را "سرکوبگر" خواند وگفت که مردم سوریه و فلسطین بطور جدی به دنبال آزادی، شرافت و عدالت انسانی هستند. رئیسجمهور مصر اتحاد با مردم سوریه ومخالفان اسد را بسیار پراهمیت خواند و افزود: "مصر آماده همکاری با دیگر کشورها برای توقف خونریزی در سوریه است". حاکمان حکومت فقاهتی, ازاینکه محمد مرسی رئيسجمهورمصر، درانتقاد ازرژیم سوریه، حکومت این کشور را "سرکوبگر" خواند بسیارخشمگین شدند. هیات سوری به نشانه اعتراض سالن اجلاس را ترک کردند. صدا و سیما وخبرگزاری فارس خروج آنها رابخاطرملاقات با مقامات توجیه کرد. افتضاح کلان رژیم فقاهتی دراجلاس سران غیرمتعهدها تحریف سخنان رئیس جمهور مصروجعل ترجمه فارسی آن بود. مترجم رسمی "صداوسیما" انتقادهای شدید محمد مرسی به رژیم سوریه را به بحرین نسبت داد و چنان وانمود کرده بود که محمد مرسی ازرژیم سوریه طرفداری میکرده. مصر و بحرین به این تحریفها اعتراض کردند. عمرو رشدی، سخنگوی وزارت امور خارجه مصر، صدا و سیمای جمهوری اسلامی را متهم به جعل وتحریف سخنان محمد مرسی رئیس جمهوراین کشور، در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران کرد. او گفت، برخلاف آنچه در تلویزیون ایران منعکس شده، آقای مرسی درسخنانش هیچ اشارهای به کشور بحرین نکرده بود. شبکه تلویزین الجزیره، که پر بیننده ترین شبکه تلویزین ماهواره ای در جهان عرب است بانضمام بخش انگلیسی این شبکه، در برنامه ای مخصوص، به بررسی نحوه این ترجمه پرداخت و بخش های مختلف سخنان آقای مرسی و ترجمه صورت گرفته از آن را به تفکیک و تشریح برای مخاطبانش توضیح داد. در این میان ، صدا و سیما به جای عذرخواهی فورای و اصلاح قضیه، تا بیش از این، ایران زیر سوال نرود، بر خطای خود اصرار ورزید به گونه ای که رئیس این سازمان مدعی شد، فقط در یک جا، کلمه سوریه با نام بحرین اشتباه شده بود!
بهرحال این یک خطا هم میباید اصلاح می شد. اما ماجرا به یک کلمه محدود نبود، سخنان آقای محمد مرسی دررابطه با سوریه سانسور و تحریف شده، مفهوم سخنانش رابکلی عوض کرده بودند، به گونه ایکه سخنان آقای محمد مرسی برعلیه نظام سوریه واسد، طوری ترجمه شده بود که گوئی محمد مرسی از اسد حمایت می کرده! پرسش اینست که صدا و سیمای اسلامی چه نیازی به چنین کارزشتی داشت؟ آیا دروغ پراکنی اقتضای طبیعت آنهاست؟ دنیا ازمواضع مصر وایران درباره سوریه مطلع است. شاید علت آن سیلی پرصدای محمد مرسی رئيسجمهور مصربود، که مقامهای حکومت اسلامی را آشفته وعصبی کرده بود، بطوریکه آقای لاریجانی مشاور اموربینالملل ورئیس مجلس ایران اظهارداشت: محمد مرسی "اجلاس سران جنبش عدم تعهد را به هم ریخت". پیش ازاین خبرگزاری فارس هم به نقل از علی اکبرولایتی نوشته بود؛ دبیرکل سازمان ملل در دیدار اخیرش با علی خامنهای او را "رهبر دینی جهان اسلام" نامیده است. این اظهارات از سوی مارتین نسیرکی، سخنگوی آقای بان کی مون فورا تکذیب شد واوتاکید کرد "غیرممکن است که آقای بان کی مون چنین عنوانی به رهبر ایران بدهد".
چه درمانده است حکومتی که با بی ادبی، بی هنری بی خردی در میان جهانیان درمقام انزوا ودشمنی قرار میگیرد تحریم میشود، سپس با پول مردم ستم کشیده ایرانی سران ووزراء کشورهای جهان سوم وخانواده آنهارا در"اجلاس غيرمتعهدها" سازمانیکه درصحنه بینالمللی امروزی بیهوده وبیارزش بشمارمیآید، برای گردش و تفریح به ایران میاورد، جشن وسرورترتیب میدهد وهدایای نفیس تقدیمشان میکند، تا برای خود اعتباری دست وپا کند! اعتباریکه هرگزنداشته ونخواهد داشت! خرده اعتبارش را هم با دروغ ودغلبازی ازدست داده است. رژیمی که با سیاستهای ماجراجویانه خود, کشور ما را در لبه پرتگاه قرار داده, هزینه انزوای سیاسی جهانی خود را از جیب مردم مصیبت دیده ایران میپردازد. ولی این سیاستها جز رسوایی بیشتر, انزوای شدیدتر وسرنگونی نتیجهای نخواهد داشت. حکومت اسلامی امام زمانی نمی داند چه میکند و چه باید بکند. مانند قماربازیست که ازکثرت باخت کلافه شده یاغریقی که برای نجاتش برهرپرکاهی دست میاندازد. اگر نظام بشار اسد، برمخالفان خود چیره شود، با کشتارها و خون های ریخته شده ازمردم سوریه، جدایی های بوجود آمده و خرابی های بیحد وحساب، نظام از درون فروخواهد پاشید وکسیرا قدرت حفظ او نخواهد بود. چه نابخرد است حکومت سرکوبگرامام زمانی که ده ها میلیارد دلار سرمایه ملت را هزینه سلاح هسته ای و سرپا نگاهداشتن بشار اسد و تروریست های حزب الله و حماس میکند، اما قربانیان زلزلههای آذربایجان، حاصل یک فاجعه ملی رابا هزاران کشته و مجروح و دهها هزار بیخانمان، با بیتفاوتی، سرکوب خبرها و کم اهمیت نشان دادن عمق فاجعه، سهل انگاری در کمک و امداد، اعلام زودرس پایان عملیات جستجو و نجات, مانع شدن از کمکهای خارجی درخرابه ها با فقروفلاکت رها میکند؟ چه نادان و ضعیف است حکومتی که کشورش را ویران میکند ودرانتظار کمکی از امام زمان مینشیند. نماینده متوهم ولی فقيهش در سپاه پاسداران، ازمسئولیت رهبری، فرمانده سپاه و نماینده ولی فقیه درسپاه برای ظهورامام زمان سخن میگوید. ونياز ظهور امام زمان را به 100 ميليون پاسدار گره میزند. مقام معظم رهبری هم با وسعت دید وخردمندی خود باورمند به آمادگی امکانات فلات کوهستانی وخشک وکم آب وعلف ایران برای جای دادن جمعیتی دویست میلیونی وفراهم کردن مایحتاج آنها است. گرچه مناطق حاصلخیزش به سرمایه داران عرب اجاره داده شده. چه بیمقدارند آن متحجران سیاسی و دینی رژیم فقاهتی که هنوز حاضر نیستند بپذیرند، دوران فریب ودروغ و تظاهر(تقیه) به پایان رسیده و مردمان ایران وجهان هشیارند. دانش بشری روبه افزایش است ودانائی همه فراگیرشده. شاید تصور می کنند که دوران بیابانگردان وبادیه نشینان متحجر بپایان نرسیده وهنوزمیتوان حقایق را در پشت پرده هائی ازترفند و تزویر پنهان کرد؟ اهرمهای رسانهای, تبلیغاتی و ایدئولوژی نظام با دروغ پراکنی , تهمتزنی و تحریف حقایق مداما تلاش بیشتری درگمراه کردن جوانان ازخود نشان میدهند. تجمعی ازمداحان ودغلکاران به تقدیس رهبری مشغولند وفعالیت تمامیت خواهانه و ضد انسانی رهبر را پیوسته وبیشرمانه, بدون هیچ مانع قانونی واخلاقی جدیتر و بی پرواترازهمیشه رفتاری الهی وملکوتی توجیه میکنند. آیا در توهمند که با اقدامات امنیتی و سیاسی, محدودسازی جامعه مدنی و بسط سرکوب وارعاب مردم ایران, یک حکومت ابدی ترتیب داده اند؟ آیا تصورمیکنند با سرکوب و اختناق میتوانند تا جهان باقیست برمردم ایران سلطه برانند، گلوگاهشان را بفشارند، زبانشان را ببرند و چشمان و دهانشان را ببندند. معمر قذافی دیکتاتور لیبی نیز همین تصور را میکرد، بشاراسد درسوریه هم اینجنین میپندارد. اما دیدیم که مردم لیبی با معمر قذافی چه کردند وخواهیم دید که بر بشاراسد درسوریه چه خواهد رفت. آیا خامنه ای بادروغهایش وادعاهای پوچش که بیاری سرکوبگرانش بر مردم تحمیل میشود، تصور می کند سی و چهار سال ستم کاری، سرکوب وتبهکاری بدون حسابرسی وجوابگوئی واعتراض واقدامی خواهد گذشت وسرنوشت اونیکوترخواهد بود؟ آیا تصور می شود در کشوری که آن را به غنیمت گرفته اند، کلیت رژیم را زیر سؤال نرفته و کسی خواهان برانداختن آن نیست. نزدیک به 110 سال پیش ایرانیان بعنوان نخستین ملت خاورمیانه و کشورهای اسلامی برعلیه ظلم و ستم برپا خاستند ونهضت وانقلاب مشروطیت را به ثمر رساندند؟ اینبار نیزایرانیان ظالمان وستمگاران را به دادگاه ملت خواهند برد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|