ریشه لاتین واژه اپوزیسون ازOppositio مشتق شده که به معنی مخالف, روبرو, ضد ومقابل یا متقابل , درسیاست, نجوم, آناتومی, زبانشناسی وشطرنج استفاده میشود.
نوع سیاسی اپوزیسیون, شیوه ایست که درآمیزش با دمکراسی, به احزاب, نهادها واجماع افرادی عنوان میشود که درعین باورمندی به قانون اساسی کشوری دمکرات, با دولت وقت مخالفند وازراه های قانونی وصلح آمیز برای تغیریا کسب قدرت سیاسی فعالیت میکنند. درعوض رژیم های دیکتاتوری یا استبدادی، هیچگونه اپوزیسیونی را تحمل نکرده وهرگزبردباری با آن نشان نمیدهند. انتقاد واعتراضهای مردم را دشمنی با نظام تلقی میکنند. رهبران مستبد ودیکتاتورمسلک با مقامات نوکار, هراسناک ازفساد واشتباهات, ناتوان از جوابگوئی به ملت, برای حفظ قدرت، از خشونت وخونریزی ابائی ندارند ومردم رابیاهمیت میشمارند, با نیروی سرکوبگران ویژه به مبارزه با مردم (اپوزیسیون) برمیخیزند. باایجاد فضائی آلوده به ترس و وحشت ازکشتار, زندان شکنجه وتجاوز, منقدین ومعترضین را بسکوت وانزوا میکشند. فشاروسرکوبگری اپوزیسون، بمرورموجب نفرت، خشم وخشونت شده ومنقدین ومعترضین به دشمنی بانظام برخاسته, اصلاحگری به براندازی رژیم تبدیل میشود.
اکنون ایران درچنین وضعیتی وخیم, بمراتب بدتراز سال 1388, هنگامیکه اپوزیسیون (جنبش میلیونی سبز) دراعتراض ومخالفت به تقلب درانتخابات رئیس جمهوری, وحشیانه سرکوب وتارو مارشد قرار دارد. اتفاقات 88 نمونه ای درناک ازروش جوابگوئی استبداد حاکم به اعتراض های مسالمت آمیزمردم ایران بود ورژیم فقاهتی چهره کریه ضد مردمی خودرا به شدیترین وجهی به مشاهده گذاشت. درعوض جوانان ایرانی، فریب بزرگی را که بنام جمهوری اسلامی تحمیل برآنان گشته بود رسوا کردند وخواستار برکناری این حکومت خودکامه عقب گردان شدند. دراین میان برکسی پنهان نماند که سالهای پرجنب جوش هزارسیصدوپنجاه تا پنجاه وشش, ایران وایرانیان مرفه بیش ازهرزمانی آماده پذیرش اصلاحات واحرازآزادیهای سیاسی, سکولاریته ودموکراسی بودند. روشنفکرانی خردمند ودوراندیشی, باانجام اصلاحاتی بنیادی دراداره کشوروامورحکومتی, میتوانستند ایرانیان را به آزادی سیاسی, دموکراسی وسکولاریسم برسانند. اما اپوزیسیون گمراه درراه یافتن کیمیای آزادی و دمکراسی, خواهان اصلاحات نبودد, بلکه بدون داشتن آلترناتیو, یا برنامه ای خردمند، برکناری رژیم پادشاهی را هدف قرار داده, تحولی را دنبال میکرد که پنهانی توسط حامیان اروپائی وامریکائی خمینی برنامه ریزی وطراحی شده بود. دراین تحول عقب گردان، دست آوردهای گذشته ایرانیان برباد رفت و قرون وسطی دستاربندان برایران وایرانیان مسلط شد. بزرگترین حاصل ازآن تحول منفی، درهم ریختن نظم وامنیت وثبات کشوربود. میلیون ها ایرانی روشنفکر, دانشمند, کاردان وثروتمند, درتنفر ازحاکمان جدید ازایران خارج شدند. اپوزيسيونی میلیونی ازآنان درخارج تشکیل شد, که میتوانست سریعا با همبستگی عمومی، سرنگونی نظام فقاهتی وتغیرآن را به رژیمی سکولاردمکرات ترتیب دهد. گرچه ایرانیان درتبعید، طیف وسیعی ازکارکشته ترین فعالین سیاسی وروشنفکران ونویسندگان دانشمند را دربرداشتند ودارند، اما هرگز اقدام مؤثروکارآمدی درراه همبستگی مردم ايران درخارج وداخل, یا تشکل کنگره ملی یا آلترناتیوی برای برکناری وجايگزينی رژيم غاصب فقاهتی و کسب اعتباردرعرصه بين المللی بعمل نیآوردند. هنوز هم ازعهده این کار برنیامده اند. رژيم واپسگرای تخریب کار، بدليل بی برنامگی نیروهای اپوزيسيون داخلی وتشتت اپوزيسيون پراکنده خارجی, عجزوناتوانی دراتحاد وآلترناتيو سازی، نزدیک به سی وچهار سال به بقاء و تبهکاری خود ادامه داد وروز بروزوحشی تر، گستاخ تروبیشرم ترعرض اندام میکند وتهدید میکند.
مشکل اپوزیسیون خارج ایران؛ احزاب, نهادها, سازمانها, اجماع افراد و گروههائیست که هرکدام خود را برای تغیر رژیم آخوند هاواداره کشورایران توانا میدانند وباورمندند که با ارجهیت بدیگران, طرحها, برنامه ها و ایدههای مناسب را برای احرازمقام های حکومتی واداره ایران رادراختیاردارند ولارم نمیدانند آنها را با دیگران تطبیق دهند. اما ازفرط خود خواهی وخود محوری وخودفریبی به وظیفه ای که دراین راه برایشان تعین شده واقف نیستند وهیچ رغبتی برای پذیرش مسئولیت سیاسی, سازمانی و حزبی ازخود نشان نمیدهند ونمیخواهند بپذیرند؛ بتنهائی جزناتوانی فرآورد دیگری ندارند. ناگزیر صدها گروه, حزب, نهاد واجماع افراد درمقابله با یکدیگر, در مقام فرماندهی منتظرند، دیگران به آنها بپیوندند وفرمانبردارشان باشند. درعینحال رفتار, گفتار ونوشتار یکدیگرا مدنظرگرفته ودرجستجوی نقاط ضعف بریکدیگرتاسی میجویند, تا شاید بتوانند برتری خود را ازآنراه ثابت کنند. بویژه احزاب, سازمانها وگروههای ملی مذهبی، ملی چپ گرا و سوسیالیست با بستن چشم, گوش ودهان خود ونادیده گرفتن تبهکاریهای رژیم فقاهتی, با حمایت غیرمستقیم از حکومت اسلامی، نهایتا مسئولیت سیاسی خودرا نادیده میگیرند. افشاگریهای نامربوط وناموزون, صدوراعلاميه های مبهم, محکوم کردن بدون محاکمه وانتقاد وایرادهای بی اساس از طرف ایادی وابسته به نظام فقاهتی با هدف ایجاد اختلال درکارمخالفین نظام وهمبستگی آنها, تخریب و تشنج میآفرینند. این ویژگیها نفقط سالهاست در صدرفعالیت قرار دارد، در موقعیت خطیر کنونی هم تغیری دیده نمیشود. این روش نفقط کارائی را مختل میکند, بلکه با به چالش کشیدن نیروهای مبارزو حیثیت سیاسی آنها، انرژی لازم برای مبارزه با نظام فقاهتی را هزینه ایجاد روابط خسمانه میان نیروهای همسو مینماید. آیا این ناکارآمدی اپوزیسیون خارج بیمه مجانی برای بقاء حکومت اسلامی نیست؟
دراین برهه اززمان که کشورایران ازهرسو رودرروی تباهی ودرکنارپرتگاه نیستی، بطرف آینده نامعلومی میرود, شعاردادن, اعلاميه پخش کردن, محکوم کردن, افشاگری های پوسیده, انتقاد وایرادهای بی اساس واعتراض های بیمورد کاری از پیش نمیبرند بلکه شکست های گذشته را بارور میکند. اکنون نجات ایران نيازمند ازخود گذشتگی وکنارگذاردن خواسته های فردیست. اپوزیسیون خارج میباید برفراز اختلاف نظرهای بی حاصل, خودمحوریهای مخرب وازهم گریزیهای بیجهت, با ابراز حسن نيت وایجاد مودت, دراحراز خواسته ها وملزومات جمعی, توقعهای خواسته خودرا کنارنهاده با همبستگی ووحدت برای تشکیل کنگره ملی وايجاد آلترناتيوی اعتماد انگیز، برای مقابله با حکومت اسلامی راه راهموارسازد وکاررایکسره کند. چه نیکو وپسندیده خواهد بود اگراپوزیسیون بویژه اپوزیسیون خارج مدتی کوتاه در خودفروررفته بدون خود خواهی وخود فریبی به جستجوی حقایق برآید وعلت ناکامی 34 ساله را ازخود بپرسد ومیزان تلاشش را بسنجد. ازخود بپرسد؛ آیا بطورجدی خواستارنجات ایران وایرانیان است؟ آیا بتنهائی از عهده این کاربرخواهد آمد وشیوه ایکه در پیش گرفته راه پیروزی وکامروائیست؟ آیا همبستگی ضامن پیروزی نیست؟ آیا اتلاف زمان وانرژی کافینیست؟ درهرصورت، مبارزین ومخالفین حکومت اسلامی، درنهایت خلوص نیت، شفافیت، مسالمت ودوستی، باآماده کردن امکان گفتگو برای همگان، شبه ها وسوء تعبیرها وسوع تفاهم های موجود را میباید برطرف کنند واعتماد سازی را درصدر کارها قراردهند. نزدیک شدن نیروهای همسو بیکدیگرو ایجاد رایزنی وگفتمان بدون جبهه گیری وپيشداوری برای بیرون راندن عوامل وابسته به نظام فقاهتی بسیارپراهمیت وضروریست. درغیراینصورت برتری دراین کشمکش وپیروزی با مزدوران ونفوذیهای حیله گروفتنه انگیزنظام اسلامی وبرنده نهائی رژیم فقاهتی خواهد بود.
بنظر میرسد، احزاب وگروه هائیکه بعنوان نمایندگان اقوام ایرانی، با ملیت وملت سازی, خواهان ایرانی فدرالند، با مطالعه وآگاهی کامل ازاوضاع سیاسی، اهداف ویژه ومقاصد شخصی درپیش دارند. آنها بخوبی آگاهند ومیدانند؛ فدرالیسم یعنی چه ویک ایران فدرال دیر یا زود راه تجزیه درپیش خواهد داشت. آنها بخوبی میدانند، قبل از رهانی ایران از فتنه فقاهتی، شعار "فدرالیسم برای ایران", موجب رودرروئی نیروهای سیاسی وتشتت وازهمگریزی مبارزان میشود. بنظر میرسد، آنها کانونی شدن نیروهای سیاسی فعال برای برکناری نظام فقاهتی را نمیخواهند والا حکومت غیر متمرکزرا بر شعار فدرالیسم ترجیح میدادند. احزاب وگروه های ملیت وملت ساز نقشه وبرنامه های آمریکا را برای ایرانی فدرال، دانسته یا ندانسته دنبال میکنند. آیاآذربایجان ایران را تحویل آقای الهام علی اف خواهند داد، کردستان ایران چه خواهد شد؟ ازنقشه آمریکا واسرائیل برای تجزیه ایران بیخبرند؟ چگونه میخواهند کشوری با هزاران سال سابقه تاریخی را که اقوام بسیاری رادرخود پرورش داده وآنهارا باهم پیوند زده ودوستی ومهرایرانی بودن را به آنها آموخته، فدرال (تجزیه) کنند؟ چه سودی ازاینراه عاید آنها خواهد شد؟ آنها بخوبی میدانند؛ فدرالیسم یعنی کسب استقلال وجدائی (تجزیه طلبی)! گرچه این راه وروش مورد پسند هموطنان ملیت وملت سازاست اما آیا به مشکلاتی که با آن روبروخواهند شد واقفند؟ آیا ایشان برای استقلال ایران یک پارچه اهمیتی قائلند؟ برای اتحاد وسيع نيروهای سکولار دمکرات مخالف حکومت اسلامی معتقد به اعلامیه جهانی حقوق بشر, اصل تعین کننده این مبارزه سياسی، سکولاريسم، دموکراسی، آزادیخواهی و باورمندی به يکپارچگی, حفظ وحراست از تماميت ارضی خاک ايران است. کوشش برای تشکیل يک حکومت غیر متمرکز وکارآمد، برخلاف فدرالیسم, که تلاش برای تجزیه وجدائیست, تضمینیست که در پناه آن تمام ایرانیان درایرانی قدرتمندوثروتمند با حفظ آداب، رسوم، ادیان، مذاهب وتنوع فرهنگی وزبانی, درکمال رفاه وامنیت خواهند زیست. پاسخگوئی به نيازهای کلیه مناطق کشوردرراستای فدرالیسم, (تلاش برای تجزیه وجدائی) هرگزبعمل نخواهد آمد. ازاینرواستقرار یک حکومت غیرمتمرکز، درعین تقسیم نیروی مالی واجرائی, پرداختن حق وحقوق شهروندان, حفظ وحدت ویک پارچگی ملت وکشورایران راهم دربرخواهد داشت.
دراینکه استبداد حاکم بر ایران وقانون اساسی واپسگرای رژیم سرکوبگرومتجاوزکارمذهبی فقط توسط مردم ودرداخل ایران سرنگون خواهد شد, شکی نیست. ما میدانیم، نیروهای اپوزیسیون مبارز درداخل کشور پنهانی وزیرزمینی فعالیت میکنند. آنها نیازمبرم به حمایت نیروهای اپوزیسیون فعال وکنشگران سیاسی خارج دارند. تصميم های نیروهای اپوزیسیون، فعالان وکنشگران سیاسی خارج ازایران، برای مبارزان داخل ایران اهميت فوق العاده دارد، نیروی تازه به آنها میبخشد. گردهم آمدن جمیع نیروی های سیاسی مخالف حکومت اسلامی درخارج از کشوربرای حمایت ودلگرمی نیروهای مبارزداخل کشورضروریست. ایرانیان آزادیخواه وعاشقان میهن برای زدودن این ذلت و سرافکندگی سی وچهار ساله باید باهمتِ عالیِ وازخودگذشتگی، درنهایت خلوص نیت وشفافیت به همبستگیِ کامل برسند. اپوزیسیون خارج ازکشور باید به مسئولیت خویش واقف باشد وبداند, که فارغ ازدسیسه ها ونیرنگ های رژیم وحشت وخون ومرگ، میتواند درکمال آزادی وامنیت برای برکناری آخوند های حاکم تلاش کند. باید توجه داشت، هزینه این تلاش برای اپوزیسیون خارج در برابری با نتیجه آن ناچیزاست. ازاینرومسئولیت اپوزیسیون خارج ازکشور، با امکانات وامنیت موجود دراروپا وآمریکا, دوچندان است. نباید با خود بزرگ بینی واختلافات بیمورد، یک چنین موقعیت خطیری برای انجام هدف نهائی، تشکیل کنگره ملی ویک آلترناتیوشایسته, قانونمند، پرکار, ازخود گذشته ومتکی به رای واراده مردم برای بثمررساندن آزادی، سکولاریسم ودمکراسی در ایران را از دست داد. ایرانیان درون مرزآماده خیزشند ودرانتظار تشکیل کنگره ملی وآلترناتيوی اعتماد برانگیز، برای جایگزینی حکومت اسلامیند. ايجاد آلترناتيوموجب تحرک واحساس مسئولیت مردم درایران خواهد شد! مردم ایران احساس توانایی خواهند کرد وآنچه را که باید انجام شود یعنی برداشتن رژیم و جایگزین کردن دولت آلترناتيو انجام خواهند داد. دولت آلترناتيوی که بتواند پس ازسرنگونی حکومت اسلامی برای اداره کشور، انتخابات آزاد، رفاه وامنیت مردم با قانون مندی فعالیت کند! این کار شدنی است، باید همت کرد. والا این نظام بد، بدترهم خواهد شد زیرا از بد راه به بدتر نزدیکتراست.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
ا
در زمانیکه کشورهای اروپائی برای مقابله با قدرتهای بززگ متحدمیشوند و حتی در گفتگو هستند تا ارتشی واحد برای جلوگیری از استسمار قدرتهای بزرگ تشکیل دهندعده معدودی جیره خوار بیگانه دم از تجزیه ایران میزنند رضاشاه کبیر بعد از ۱۴۰۰سال تسلط اعراب در لباس مذهب ایرانیان را از جنگ های قبیله ای نحات داد و عده ای میخواهند کشور ایران را مانند افغانستان دوباره به عقب برگردانند و مانند افغانستان لوئیجرگه و جنگهای داخلی راه بیاندازند برای همین ملت ایران بایستی هشیار باشند و باهمبستگی و هشیاری از اینکه بیگانگان برای ماتصمیم بگیرند خودبرای ازادی ایران کوشا باشیم و مانند عده ای تمامیت خواه ملت ایران را به خودی مناخودی تقسیم نکنیم و یا حاضر باشیم با صدام گفتگو کنیم و برای نجات وطن از گفتگو باهم وطن خود ابا داشته باشیم!
September 09, 2012 01:01:23 PM
---------------------------
احمد معتمد
پس از مشورت باخانواده مووارد بالاموردتائیید۱۱نفرافرادخانواده است
September 09, 2012 12:21:14 PM
---------------------------
|
|