به باور ما، تدوینکنندگان توافقنامۀ مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و کومله، با طرحِ برخی از مباحث، بی هیچ پردهپوشی چارچوبِ نظری و سیاسی تجزیۀ ایران را ارائه کردهاند.
توافقنامۀ مشترک رهبریِ دو سازمان "حزب دموکرات کردستان ایران" و "کومله"، که به تاریخ اول ژوئن ۲۰۱۲ منتشر شد، ما امضاکنندکان این بیانیّه را بر آن داشت که مرزبندی روشن و قاطعِ خود را با این توافقنامه، که آشکارا زمینهای برای تجزیه وتلاشی ایران است اعلام کنیم.
به باور ما، تدوینکنندگان توافقنامۀ مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و کومله، با طرحِ برخی از مباحث، بی هیچ پردهپوشی چارچوبِ نظری و سیاسی تجزیۀ ایران را ارائه کردهاند. طرح تزهایی مانند "جنبش رهاییبخش ملت کرد در کردستان ایران" و این نظر که: «حقوق سیاسی ملت کُرد که در رأس آنها حق تعیین سرنوشت قرار دارد» و از آن روشنتر، پیشنهاد "فدرالیسم ملی – جغرافیایی" به عنوان "شعار اصلی و برنامۀ سیاسی" با تکیه بر "ملیتهای ایران فدرال" گواهی بر این طرز فکر است.
گویا تدوینکنندگان توافقنامه بر آنند که ایران ملتهای کُرد و آذری و ترکمن و بلوچ و عرب و فارس و احیاناً چند ملت دیگر را در بر میگیرد! اما تقسیم ایران به ملّتها و ملیّتهایِ گوناگون، آشکارا با وجود یگانگی ملی مردم ایران و به طریق اوُلی، با دولت واحد کشور ایران در تضاد است.
روشن است که تکیه بر "حق ملل در تعیین سرنوشت خویش" لاجرم به شناسایی و پذیرش "حقّ جدایی واحدهای ملی" تا تشکیل "دولت"های ساختگی میانجامد. تصادفی نیست که نویسندگان توافقنامه از "جنبش رهاییبخش ملت کرد" سخن گفتهاند. برخی از فرمولبندیهای توافقنامه یادآور شرایط ملتهایی است که یوغ استعمار را به گرده میکشند، درحالیکه در ایران علیرغم وجود نارسایی های بسيار در رفتارهای حاکمیتها هیچگاه دولتی منبعث از گروهی قومی در رأس "ملت یا ملتهای زیرسلطه" دیده نشده است.
اقوام ساکن فلات ایران، طی قرنها در کنار هم زیسته و ملت واحد ایران را پدید آوردهاند. آنها برای حفظ کیان و تمامیت ارضی زادوبوم مشترک خود، تاریخی سرشار از فداکاری و جانبازی پشت سر گذاشتهاند. در این سرزمین هیچ قومی بر آن نبوده که اقوام دیگر را با قهر و لشکرکشی، به زیر سلطۀ خویش در آورد، بنابرین طرح تزهایی مانند "جنبش رهاییبخش ملی" نمیتواند پایه و اساس معقولی داشته باشد.
مادها، که دولت در ایرانزمین تشکیل دادند، از همین منطقۀ کردستان و آذربایجان، برخاستند. در درازنای تاریخ ایران، تا پس از جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ خورشیدی) هرگز جنبشی با مضمون جدایی طلبانه از سوی اقوام ایرانی دیده نشده است. یکایک اقوام پیوندهای ملی خود با همدیگر را به خوبی میشناختند و هرگز به دنبال دولتی مستقل با سرشت قومی نبودند. نخستین بار این روسها بودند که با اهداف استعماری، زمینه تشکیل "فرقۀ دموکرات آذربایجان" و "جمهوری مهاباد" را پدید آوردند. آنها به محض رسیدن به منافع کوتاه مدت خود، پشت این دو "جنبش ملی" را خالی کردند تا دشمنان تمام ملت ایران، رادمردانی چون "قاضی محمد" را بر دار کنند.
در توافقنامه دو سازمان کرد ایدههایی طرح شده که خواه ناخواه یکپارچگی ملی ایران را زیر سؤال میبرد. تقسیم ایران به ملتهای گوناگون و سپس تکیه بر "اصل حق ملل در تعیین سرنوشت خود"، جز جداسری این "ملتها" و تشکیل چندین "دولت ملی" به تعداد اقوام ساکن ایران، فرجامی ندارد. چنین اقدامی بیش از هر چیز دیگر، مجوزی برای تشدید سرکوب خواهد بود و هدف اصلی آن منزوی کردن نیروهای سیاسی دموکراسیخواهی است که در کردستان حضور دارند تا این دو گروه هژمونی خود را بر سایرین غالب کند.
با توجه به این درک نادرست و خطرناک از مسئله ملی است که ما امضاکنندگان این بیانیّه، از همۀ سازمانهای سیاسی آزادیخواه، محافل فرهنگی و تشکلات مدنی میخواهیم که ضمن افشای این گونه تلاشها، با هرنوع جداییطلبی قاطعانه مرزبندی کنند.
امضاکنندگان این بیانیّه از یک دولت ملی مرکزی با ساختارغیرمتمرکز دفاع میکنند. به نظر ما سیستم فدرال با واقعیّتهای تاریخی و سیاسی کشور ما همخوانی ندارد. ما برای رسیدن به یک ساختار سیاسی متعادل و غیرمتمرکز، از احیای ایده اصیل و ایرانی تشکیل انجمنهای ایالتی، یکی از میراثهای گرانبهای نهضت مشروطه، دفاع میکنیم. به نظر ما این ایده با تکیه بر تقسیمات کشوری، همه ایالتهای ایران را بدون توجه به رنگ و نشانهای قومی، در بر میگیرد.
امضاکنندگان این بیانیّه احترام به هویّت قومی ـ تباری همه شهروندان ایران را که شناسههای اصلی آن در زبان و فرهنگ و کیش این اقوام نمایان است، وظیفه هر ایرانی میداند. لذاسیاست خشن و سرکوب گروتبعیض آمیزدولت جمهوری اسلامی علیه اقوام واقلیّت های دینی – فرهنگیِ ساکن ایران را، به ویژه درزمینۀ مذهب وزبان مادری به شدت محکوم می کنیم. در ایران فردا، هر دولت مردمی موظف است که بهترین شرایط را به شکل عادلانه و برابر برای بالندگی همه اقوام ایرانی فراهم سازد.
ناصرآذرافروز؛ سید قدرت الله اتابک؛ دکترماشاءالله آجودانی؛ دریادارهوشنگ آریان پور؛ دکتر سیروس آرین پور؛ ابوالفضل اردوخانی؛ کمال ارس؛ دکترمحمد ارسی؛ اردوان ارشاد؛ احمد آزاد؛ مهرداد احسانی پور؛ داریوش احمدی؛ آریا آجرلو؛ مهران ادیب؛ حسین اسدی؛ شیرین اسفندیارمز؛ کیا اسفندیاری؛ دکترمحرم اسلامی؛ مهندس اکبرخانی؛ محمود ارگی؛ مجتبی آقامحمدی؛ کوروش استکی؛ دکتر ایرج اشراقی؛ فرخ افشارایرانی؛ کورش افطسی؛ مهندس مهدی اقدم؛ سعید الموتی؛ دکترعلی اکبرامید مهر؛ بابک امیرخسروی؛ کامران امیری؛ محمد امینی؛ مهدی امینی؛ شاهین انزلی؛ احمد انوری؛ دکترابراهیم آهنیان؛ امیرحسین مهدی ایرانی؛ شبگیرایرانی (ازتهران)؛ دکتر کاظم ایزدی؛ محسن بابائیان؛ محمد بابکی راد؛ دکتر مهران براتی؛ دکتر محمد برقعی؛ آرش برومند؛ ارژنگ برهانآزاد؛ رضا بزرگمهر؛ رضا بورچلو؛ دکتربابک بهزادی؛ حسن بهگر؛ دکتر بهروز بیات؛ مهندس هوشنگ بیات؛ جمشید بیاتی؛ ایرج پرچی زاده؛ دکترناصرالدین پروین؛ بیژن پوربهنام؛ بیژن پورمندی؛ حبیب پرزین؛ بیژن پیرزاده؛ اریوبرزان پیروزنیا؛ دکتر امیر پیشداد؛ دکتر سعید پیوندی؛ شررکنورتبریزی؛ محمد باقرتقوی؛ محمد تنها؛ حشمت توکلی؛ دکترعلی تیزقلم ؛ علی حاتم زاده؛ مهندس رضا حاجی؛ محسن حیدریان؛ میهن جزنی؛ محمدحسین جعفری؛ محمود جعفری؛ جوادزاده؛ دکتر نصرالله جهانشاهلو افشار ؛ هرمز چمن آرا؛ بهرام چوبینه؛ مهدی خانبابا تهرانی؛ اسماعیل ختائی؛ عباس خرسندی؛ دکتراردوان خشنود؛ آروین خشنود، دکترمسعود خشنود؛ ناهید خشنود؛ هادی خطیب؛ اسفندیارخلف؛ فریبا داودی مهاجر؛ محمد درخشان؛ دکتر مهرداد درویش پور؛ شیرین دخت دقیقیان؛ دکترمحمود دلخواسته ؛ مسعود دیوان فرد؛ فریبا راد؛ محمدرضا راعی؛ محمد رحمان زاده؛ علی رحیمیان؛ گیتی رضائی؛ هاشم رضائی؛ بهرام رفیعی؛ هوشنگ رمضان پور؛ فرهاد روحی؛ شاپوروشن؛ اسماعیل زرگریان؛ دکتر ماندانا زندیان؛ دکتر حمید زنگنه؛ لهراسب زینالی؛ علی ستاری؛ کیوان سپهر؛ بهروز ستوده ؛ پرویز سروش؛ هوشنگ سروری؛ اسدالله سرخیل؛ نبی الله سلطانی؛ یوسف سهرابیان؛ دکتر محمد سهیمی؛ رضا سیاوشی؛ دکتربیژن سینا؛ جهانگیرشادانلو؛ علی شاکری؛ رضا شاه حسینی؛ مسعود شب افروز؛ مریم شبانه؛ مصطفی شمس الدینی؛ دکترغلامحسین صادقی نامگی؛ مهندس منوچهر صالحی؛ بهنام صارمی؛ رضا صداقت؛ حمید صدر؛ محمد رضا صداقت؛ دکترمحمدرضا صفائی؛ رامین صفی زاده؛ پرويز ضرغامی؛ حسن طالبی؛ امیر هوشنگ طاهری؛ دکتراسفندیارطبری؛ امیرطوطیان؛ دکتراکبر طوطین؛ دکتر اسدالله طیورچی؛ ضیا عابدی؛ مهدی عامریون؛ ماشاءالله عباس زاده( کارشناس ارشد کشوری دردولت اصلاحات)؛ بهرام عباسی؛ مرتضی عبداللهی؛ مزدک عبدی پور؛ نازی عظیما؛ سید مصطفی علوی؛ ولی علی نژاد؛ فرشید فاریابی؛ بهروزفرزامی؛ اتابک فتح الله زاده؛ شهرام فداکار؛ روزبه فراهانی پور؛ فرهاد فرجاد؛ بهمن فره بخش؛ حسین فرمایش؛ کیوان فروزان؛ هومن فروزش فر(کرمانشاه)؛ سرهنگ فروزین؛ ناهید فرهاد؛ فرین فخاری؛ دکترفرهنگ قاسمی؛ کامبیز قائم مقام؛ دکتر محسن قائم مقام؛ دکتر سياوش قائنی؛ محمدقاسمی؛ یدی قربانی؛ مازیار قویدل؛ دکترمصطفی قهرمانی؛ نادرکاکاوند؛ علی کبیری؛ دکتر عزیز کرملو؛ محمد کرمی؛ سهیل کشاورز؛ احمد کشتکار؛ علی کشتگر؛ دکتر بهزاد کشاورزی؛ علی کشگر؛ جهانگیرگلزار؛ دامون گلریز؛ منصورگلریز؛ حمید کوثری؛ دکترمنوچهرگنجی؛ مرضیه گلبار؛ احمدگلستانی؛ رضا گوهرزاد ؛ ایرج لاجوردی؛ حسن لباسچی؛ نصرالله لشنی؛ علی ليمونادی؛ مهندس بهمن مبشری؛ دکتر هدایت متین دفتری؛ داریوش مجلسی؛ نوید محبی؛ ملیحه محمدی؛ علی رضا محمودی(کارشناس ارشد شهر سازی ازتهران)؛ فرخنده مدرسی؛ امیرمدنی؛ تراب مستوفی؛ مهندس بیژن معجزی؛ مهرداد مقصودی؛ دکتر مهدی ممکن؛ احسان منصوری؛ بيژن مهر؛ بهجت مهرآسا؛ دکتر محمدعلی مهرآسا؛ مهدی موبدی؛ محمد موسوی نیا؛ دکتر اکبر مهدی؛ بیژن مهر؛ آناهیتا مهران ادیب؛ فرزین مهران ادیب؛ فرید مهران ادیب؛ محمود مهران ادیب؛ دکتر همایون مهمنش؛ مهران میرفخرائی؛ علی نادری؛ رضا نافعی؛ ساسان نامدارپور؛ مزدک نصیری؛ نقی نقاشیان؛ محمدسجّاد نقوی؛ شهریر نواختر؛ مهدی نوربخش؛ جواد نوری؛ فرشید واسعی؛ طهماسب وزیری؛ ژاله وفا؛ سعیده وفا؛ حمید ولایتی؛ داریوش وثوقی؛ علی هدایت؛ مهنازهدایتی؛ حسین همتی؛ دکترامیرهوشمند ممتاز؛ سیروس هوشنگی؛ سیمین هوشنگی؛ فرشید یاسائی؛ فرهاد یاسائی؛ الهام یعقوبیان؛ حسن یوسفی اشکوری؛ طلعت یگانه تبریزی؛ مهشید یگاهی؛.... ادامه دارد
• به امضاء کنندگان گرامی عرض می کنم که بنا نداشته ام و ندارم اعتراضیه ها و بیانیه ها و فراخوان ها را امضاء کنم. الا اینکه پای استقلال ایران و آزادی مردم ایران به میان است. این اعتراضیه و نقد و هر اعتراضیه و نقد دیگری بر تجزیه طلبی را برحق می دانم و با این و آنها موافقم. تحول از طریق مردم و با شرکت و به دست مردم، با تجزیه طلبی ناسازگار است. مراجعه به قدرت خارجی محور کردن آن در سیاست داخلی و باز کردن دست آن در امور کشور و بستن دست مردم است. در عوض، همگرائی در درون توانائی است و همگان را به این همگرائی فرا می خوانم.
ابوالحسن بنی صدر
*******
لطفا کسانی که مایلند این بیانیه را امضاء نمایند برای اعلام حمایت ، نام و نام خانوادگی خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال فرمایند:
b.amirkhosrovi@free.fr
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
آپوزیسیون ملی ایران می بایستی از همان روز اول در مقابل ملت و ملیت سازان می ایستاد بجای اینکه آنها را با عنوان دگراندیش خوش خیم بخشی از آپوزیسیون ملی بحساب می آورد. امیدوارم که حرکات گستاخانه دو حزب دمکرات! کردستان و کومله، آپوزیسیون ملی را از خواب خرگوشی اش یکبار برای همیشه بیدار کرده باشد و دور این عناصر را یک خط قرمز بکشند. امیدوارم که آپوزیسیون ملی قاطعانه در برابر هر ملت و ملیت سازی بایستد و این ملت و ملیت سازی ها که میراث استالین و دنبالچه هایش است را ترفندی جدی در راستای تجزیه ملت ایران تلقی کند که همیشه پیش زمینه ای برای تجزیه آب و خاک و مردم ایران بوده است. امیدوارم اصلاح طلبان حکومتی که در تلویزیون ؛رسا؛ خود به همین مهتدی بال و پر دادند تا بیاید و تبلیغ ملت و ملیت سازی و فدرالیسم قومی زبانی/فاشیسم اش را بکند، از کرده ابلهانه اش پشیمان شده باشد. امیدوارم شبکه سکولارهای سبز اسماعیل نوری علاء که بر پایه ملت و ملیت سازیها بنا شده تا آن تبعیض فرضی علیه ؛ملتها و ملیتها؛ بوسیله ؛ملت؛ موهوم ؛فارس؛ را اثبات! کرده باشد و همانطور تنها راه رفع این ؛تبعیض؛ را با فدرالیسم قومی زبانی/فاشیسم اش توجیه کرده باشد، هم بوسیله آپوزیسیون ملی بکلی منزوی گردد. پالایش آپوزیسیون از عناصر ملت و ملیت ساز ضروریست.
September 13, 2012 02:34:54 AM
---------------------------
|