نمی دانم می دانید شگفتزدگی و انگشتبهدهانماندگی یعنی چه یا نه. این "بيانیه جمعی از فعالين مدنی کردستان درباره حملات اخير به توافقنامه همکاری دو حزب کومله و دمکرات" را که خواندیم، از شدت استدلال، از شدت منطق، از شدت بیان رسا و زیبا، از شدت باز هم منطق که هر چه بگویم در این باب کم گفته ام، همچین شگفت زده شدیم، و همچین انگشت به دهان ماندیم که نگو و نپرس. واقعاًها! من یک لحظه خجالت زده شدم که این شووینیست های ایرانی پدرسوخته، نوک پیکان حمله خود را متوجه کردستان کرده اند. من اصلا فکر نکرده بودم که جزو اپوزیسیون تمامیت خواه ایرانی هستم. ای خاک بر سر من با این ترکیب اپوزیسیونی ام! اما این منطق را بچسب که پهلو می زند با منطق کانت و هگل که "هنگامی که بحث بر سر حقوق ملت کرد باشد، همگی اختلافات گذشته خود را کنار نهاده و سرکوب مبارزات حق طلبانه ملت کرد تبديل به هدف مشترک و مقدسی خواهد شد که بهانهاش حفظ تماميت ارضی ايران است!" و "با فروپاشی رژيم جمهوری اسلامی، دور ديگری از سرکوب ملت کرد از طرف اپوزسيون امروزی و حاکمان فردای ايران شروع خواهد شد" و بعد از این صغرا و کبرا به این نتیجه ی فوقِ منطقی می رسند که "ما به اين نتيجه رسيدهايم که ادامه حيات در چهارچوب مرزهای ايران برای ملت کرد غير ممکن شده است، چراکه ملت کرد، هم از طرف رژيم جمهوری اسلامی و هم از طرف اپوزسيون اين رژيم مورد تهديد است. ما امضا کنندگان اين بياننامه بر حق تعيين سرنوشت ملت کرد و حاکميت کرد بر سرنوشت خود تأکيد می کنیم".
خب، شما جای من؛ این همه منطق و استدلال را که بخوانید چه حالی بِهِتان دست می دهد و چه افکاری در سرتان شکوفا می شود؟ من که به نتایج فوق العاده ای رسیدم که حیف درِ کشکول را بسته ام، وگرنه در آن جا به تفصیل و در چند شماره ی پیاپی این افکار شکوفا را بیان می نمودم.
من به این نتیجه رسیدم که مگر ما چه چیزمان از این فعالان عزیز کرد کمتر است که اعلام استقلال نکنیم؟ از طرفی دیدم برخی از ملت ترک ساکن در آذربایجان جنوبی -که من هم جزو آن ها هستم و به شدت تحت ستم هستم- با گذاشتن یک "واو"، ترک را تورک می نویسند و قربان صدقه ی آذربایجان بزرگ و الهام علی اُف می روند. از آن طرف همین فعالان عزیز کرد را دیدم که آن ها هم با گذاشتن یک "واو" یک کوردستان بزرگ می خواهند برای ما درست کنند که دست شان درد نکند. ملت های دیگر هم در این سرزمین شووینیستزده بسیار دیده ام که آن ها هم دنبال کشورهای عزیز خودشان هستند. گفتم از این خراسانِ مادر مُرده چیزی نمی شنویم، آن ها را یک جور تحریک کنیم که آن ها هم که در اثرِ ظلم و ستمِ حکومتهایِ جبّارِ مرکزیِ شووینیست بابایشان در آمده به صدا در بیایند و چند توصیه و رهنمود جهت استقلال ملی ایشان صادر کنیم.
اول از همه به جای خراسان، به آن جا بگوییم خوراسان که هم اسم قدیم و باستانی اش است و هم تو دهنی ست به فارس های شووینیست سلطه گر. بعد بگوییم می خواهیم به کشور باستانی افغانستان بپیوندیم و از منابع خودمان بهره مند شویم (حالا گور پدر سعدی و حافظ که مثلا شیرازی و فارسِ راسیستاند و دیگر شعرا و نویسندگان و دانشمندان که می گویند ایرانی هستیم. خب ایرانی هستید، که هستید؛ خوراسانی که نیستید. ما خودمان این جا کلی شاعر داریم که برادران افغان ما که می خواهیم با آن ها یک کشور مستقل تشکیل بدهیم معتقدند این شاعرها مال آن هاست و ما با آن ها مشترکاً این شعرا را صاحب می شویم مثلا مولانای بلخی و خیام نیشابوری).
بعد یک پرچم درست می کنیم مخصوص خوراسان، با خورشیدی در وسط آن، و تاریخی می نویسیم که این ملت شووینیست فارس چه به روز ما آوردند و چه جوری ما را تحت ستم قرار دادند. همین امام رضا (ع) هم که به ایران نیامد، به خراسان آمد، و چرا باید پول بی زبان که به نام او در ضریح ریخته می شود به جیب حکومت مرکزی تهران برود؟ این هم از شووینیسم ناسیونال پان ایرانیستی حکومت مرکزی ست.
من واقعاً از جمعی از فعالین مدنی کردستان تشکر می کنم که این همه ایده ی نوی کشورساز در ذهن من زنده کردند. وقتی آدم تحت ستم قرار می گیرد، وقتی پوست آدم را می کنند، وقتی به آدم ظلم می کنند، بهترین راه ظلم ستیزی و اعاده ی حقوق انسانی، تبدیل شدن به ملت مستقل و درست کردن سرود و پرچم و جدا شدن از کشوری ست که متعلق "به خودِ او بوده" و "باید باشد" گیرم یک عده غاصب آدم کش آن را از دست همه ما چه فارس و چه ترک و چه ترکمن و چه عرب و چه کرد خارج کرده و مالِ خود نموده اند. آری بهترین کار عَلَم کردن پرچم ملی و جدایی از کشورِ متعلق به همه ی ما و پیوستن به علی اُف ها و قربان قلی محمد اُف هاست که ان شاءالله آن ها این قدر شووینیست و آدم کش و تضییع کننده حقوق انسانی ما نخواهند بود.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|