آمارتیا کومار سن[1] استاد دانشگاه کمبریج و برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد سال 1998 است که متخصص مباحث مربوط به توسعه اقتصادی با اتکاء به درآمد ، فقر و رفاه می باشد او ریاست انجمن اقتصادی آمریکا و انجمن اقتصادی هند را هم در بخشی از دوران حیات علمی اش به عهده داشته است ، "سن" کتابی دارد به نام " توسعه به مثابه آزادی " [2] که با این شعر ویلیام کوپر ، شاعر قرن 18 آراسته شده است :
آزادی هزاران جلوه برای عرضه دارد
که بردگان هرچند راضی ، هرگز از آن با خبر نخواهند شد [3]
از نظر او " توسعه عصاره امکانهای آزادی است "[4] تعبیر دقیق تر این مفهوم از نظر من چنین می شود :
هر جامعه ای به همان میزان توسعه یافته است که آزاد است
همراهی با چنین باوری منجر خواهد شد که توسعه اقتصادی ، عدالت اجتماعی و حقوق بشر ، بعنوان مفاهیمی سازگار با آزادی ، وبه عبارت بهتر از الزامات آن تلقی گردد. دراین تئوری هدف اصلی توسعه ارتقای سطح و کیفیت زندگی انسانهاست و این امر در صورتی محقق خواهد شد که آدمیان امکان انتخاب داشته باشند ، یعنی آزاد باشند آنچه را که از نظر ایشان کیفیت برتری از زندگی و حیات را ارایه می دهد انتخاب نمایند.
از این روی بهبود وضعیت اقتصادی ، پیشرفتهای فن آورانه ، تحرکات اجتماعی ، افزایش سطح رفاه و حقوق سیاسی عموم مردم ؛ همه و همه ابزارهای رسیدن به مقصود نهایی که همان آزادی است می باشند .
از نظر " سن" توسعه هنگامی محقق می شود که عوامل اساسی ضد آزادی از بین بروند : عواملی چون فقر و ظلم ، فرصتهای کم اقتصادی ، عدم تسامح ، دولتهای سرکوب گر ، کمبود امکانات بهداشتی و آموزشی و در یک کلام ایجاد محدودیت برای مشارکت آزاد مردم در فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی[5] وی هوشیارانه این باور نادرست را هم به چالش می کشد که در تعارض میان توسعه اقتصادی و حفظ آزادی های مردمی می بایست دامنه این آزادی ها را محدود کرد !
"سن" با اشاره به یک تحقیق تاریخی می نویسد : با استناد به پژوهش روبرت فوگل و استنلی انگرمن[6] در باره اقتصاد برده داری آمریکا اثبات می شود که بردگان با وجودی که به لحاظ درآمد و امید به زندگی وضعیت بهتری نسبت به کشاورزان و کارگران آزاد داشتند باز فرار می کردند !؟
چرا !؟
چون آزادی نداشتند . تاریخ نشان می دهد که این کارگران پس از لغو نظام برده داری حتی با حقوقی پیش از دو برابر زمان بردگی حاضر به کار برای اربابان سابق خود نشدند!![7]
چنین نگاهی به توسعه و تاریخ آن یک نکته با اهمیت دیگر را هم مشخص می سازد و آن اینکه :
چون توسعه = آزادی می شود پس تاریخ توسعه = تاریخ آزادی خواهد بود و در نتیجه اهمیت دانش تاریخ بعنوان تحلیل گر و تبیین کننده این فرآیند آنقدر افزایش می یابد که خود یکی از ارکان توسعه به حساب آید ! چنین تاریخی در عین حال تبیین کننده فرایند رشد اقتصادی و انباشت فیزیکی و انسانی سرمایه هم خواهد بود که یکی دیگر از پیش شرطهای توسعه می باشد با چنین رویکردی تاریخ جزء تفکیک ناپذیر فرایند توسعه همه جانبه ، درون زا و پایدار می باشد.
-----------------
[1] - Sen,Amartya kumar
[2] - سن ، آمارتیا کومار ، 1382 ، توسعه به مثابه آزادی ، ترجمه وحید محمودی ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران ، چ1
[3] - ( سن ، 1382: 6 )
[4] - همان : 7
[5] - همان : 18-17
[6] - Robert Fogel and Stanley Engerman
[7] - همان : 44-43
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|