جوان به حکم طبیعتش شاد و امیدوارمی باشد و ایدهال آنست که بتواند از فرصتهایی که نسلهای پیشین در محیطش بوجود آوردهاند بهره برده و خود را به وضع مطلوب برساند و بر بالندگی خویش بیفزاید. اما شوربختانه جوانان بیدار ما تا رسیدن به این ایدهال فاصلهی بسیار دارند. جوانان ما باید نخست محیط پراختناق، پسگرا و غم افزای کنونی کشورشان را درهم شکنند، آنگاه محیط مناسبی بسازند و سپس فرصتهایی برای خودشان ایجاد کنند تا سرانجام با استفاده از این فرصتها، به رشدی که میخواهند دست یافته و کشورشان را به راه پیشرفت و بهروزی هدایت کنند.
پیمان یکی از این جوانان میباشد او مثل هر ایرانی آزادهی دیگری، چنان در فکر کشورش میباشد که اگر همه چیزهای دیگر را فراموش نکرده باشد، بی تردید برایش ارجعیت دوم و سوم را دارند. مصاحبههای مرا با او با عنوانهای " مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟ " و " چرا ایرانیان از آخوندها متنفر شدهاند؟ " ممکن است خوانده یا دیده باشید. این بار که او را دیدم کمی خوشحال و امیدوارتر بود.
پرسیدم: تورا شادتر میبینم، دلیلش چیست؟
گفت: برپایی شورای ملی خواست همه کسانی است که آزادی و بهروزی ایران را میخواهند. فراخوان و طرح کمیته موقت برای تشکیل این شورا مرا مثل همهی ایران دوستان دیگر خوشحال و امیدوار کرده است.
پرسیدم: چرا این شورای ملی این همه دارای اهمیت است؟
گفت: چنین شورایی میتواند سودهای فراوانی از جمله سودهای زیر برای هموطنان و کشورمان داشته باشد:
1- عامل اتحاد و همکاری گروههای گوناگون برای هدف مشترک یعنی براندازی حکومت جمهوریاسلامی شود،
2 – خیزشهای عمومی را همآهنگ و هم جهت نماید،
3 - سخنگوی مخالفان داخلی و خارجی حکومت جمهوریاسلامی بشود،
4- به عنوان سخنگو و نماینده ایرانیان مخالف، میتواندجلو حمله احتمالی خارجیان به ایران و پیامدهای آنرا بگیرد،
5- از فشار فعلی بر مردم و مبازران در بند جمهوریاسلامی بکاهد،
6- موجب آشتی ملی، امید و پیوستن افراد و گروههای مردد و خاموش به مبارزان شود،
7- برای انتخابات آزاد، تشکیل مجلس موسسان اقدام کند،
8- از آگاهی و تخصص ایرانیان خارج و داخل برای هدفهای خود استفاده کند و.....
پرسیدم : کدامیک از این سودها از بقیه پر اهمیتتر است؟
گفت: همه آنها مهم هستند ولی فکر میکنم در شرایط موجود شماره چهار مهمترین است.
پرسیدم: چرا؟
گفت: دولت جمهوریاسلامی در بدترین و ضعیفترین موقعیت قرار دارد. اقتصاد بیسامان، گرانیها، عدم رضایت همگان و تنفر روز افزون مردم از عملکرد دولت و نظام ، باعث شده که نظام برای ادامهی قدرت خود به جنگطلبی روی آورد. آنها فکر میکنند اگر جنگی آغاز کنند، ایرانیان پشت سر دولت قرارخواهند گرفت و مخالفتها بیرنگ خواهند شد. با توجه به اینکه آخوندها نسبت به ایران و ایرانی احساسی ندارند اهمیتی هم به تلفات انسانی، خسارات اقتصادی، و پیامدهای سیاسی جنگ نمیدهند. ما که هنوز دست به گریبان خرابیها و آثار جنگ هشت ساله با عراق هستیم میدانیم که شروع جنگ دیگری میتواند عواقبی دردناک و جبران ناپذیر برای کشورمان داشته باشد. فکر هموطنانی که ممکن است کشته، معلول و بیخانمان شوند، تاسیسات و شهرهایی که امکان دارد ویران گردند، و کشوری که بوسیله فرصتطلبان خائن و یا خارجیان به سوی تجزیه شدن برود، برای هر میهن دوستی وحشت انگیزست. همین نگرانی کافیست که به ارزش و اهمیت تشکیل شورای ملی پی ببریم.
گفتم : این ترسها وجود دارند و حقیقی هستند، ولی شورای ملی چگونه میتواند از جنگ جلوگیری کند؟
گفت: کشورهای دیگر وقتی به جنگ تن در میدهند که مذاکراتشان نتیجه بخش نباشد. این کشورها اگر بدانند که مخالفان حکومت جمهوریاسلامی، متحد، سازمان یافته و پرطرفدار هستند، ترجیح میدهند با آنها وارد مذاکره و گفتگو شوند. از طرف دیگر شورای ملی میتواند با مراجعه به سازمانهای بینالمللی، رهبران کشورهای بیطرف، و صلحطلبان جهانی و نشان دادن راهحلهای غیر نظامی از حمله به کشورمان جلوگیری کند.
گفتم: کاملا روشن است که تشکیل شورای ملی ضرورت زمان ماست و راهی روشن برای مبارزان راستین میباشد. ولی چرا افراد و گروههایی از آن انتقاد میکنند؟
گفت: خوشبختانه وطنپرستانی که وقت، نیرو و تخصص خود را گذاشته و کمیته موقتی تشکیل داده و منشور این شورا را تنظیم کردهاند، انتقاد و پیشنهاد سازنده را میپذیرند و در جامعتر کردن منشور دخالت میدهند. بنابر این چنین انتقاداتی نه تنها بدنیست بلکه از آنها استقبال میشود. البته ممکن است کسانی هم باشند که هدفهای دیگر از جمله کارشکنی داشته باشند. آنها را مردم زود خواهند شناخت.
پرسیدم: شما منشور را امضاء کردهاید؟
گفت: البته، و امیدوارم همه میهندوستان بوِیژه جوانان هر چه زودتر منشور را بخوانند و امضاء کنند.
گفتم: در این زمینه سفارشی دارید؟
گفت: مایلم از تنظیم کنندگان منشور شورای ملی بخاطر کار با ارزششان سپاسگزاری کنم. همچنین صمیمانه انتظار دارم که مدیران و برنامهسازان همه تلویزیونها و رسانههای آزادیخواه، به شکلهای گوناگون، از تشکیل و تکمیل شورای ملی پشتیبانی کنند و علاوه بر جوانان، کارکشتگان سیاسی بیشتری رابه پیوستن به آن تشویق نمایند. مدیران و برنامهسازان آگاه و دلسوز تلویزیونی و گردانندگان رسانهها بخوبی میدانند که این بهترین راهی است که مبارزان با پشتیبانی و گام نهادن درآن میتوانند کشور و مردم را از حکومت جهل و جنون آزاد ساخته و بسوی بهروزی هدایت کنند.
هموطنان گرامی می توانند برای پشتیبانی از فراخوان و امضاء منشور شورای ملی به سایت زیر مراجعه فرمایند:
(www.farakhanmeli.org)
مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟
http://www.iranian.com/main/blog/daneshjoo-62
چرا ایرانیان از آخوندها متنفر شده اند؟
http://www.iranian.com/main/blog/daneshjoo-64
فکرما گر نیست ایران، نارواست
http://www.iranian.com/main/blog/daneshjoo-51
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
***** بخش چهار - خطاب به مبارزین راستین ماده ۱۱ها *****
اینکه میگوئید این فقط یک "پیشنهاد" است و تشریف بیاورید و خودتان منشور را اصلاح کنید.
در این ۳۴ سال این بار اول ما نیست که در یک جلسه تصمیم گیری شرکت میکنیم. آیا چندین بار با چشمان خود دیده باشیم که فقط دو یا سه نفر، جهت رای گیری در یک جلسه بیش از سیصد نفر شرکت کننده را به سود اهداف خود شکل داده و تغییر داده باشند، خوب است؟
به همین دلیل است که میگوییم، بر طبق همان منطقی که خود شما میگوئید این فقط یک "پیشنهاد" است - این "پیشنهاد" را هم اکنون تصحیح کنید و ضّد و نقیضهایی که بین مفاد منشور دیده میشود را از هم اکنون اصلاح کنید، و مادههای این منشور را (دست کم فقط مخصوصا آن ماده ۱۱ کذایی را) به زبان ساده که ما اکابریها هم بتوانیم درک کنیم توضیح دهید و بنویسید و امضا کنید که دیگر ما مشکلی با مفاهیم سیاسی آن ماده ۱۱ نداشته باشیم.
اینکه ما به شما میگوییم و از ما قبول کنید که هدف ماده ۱۱ دموکراسی بوده است و نه فدرالیسم. با عرض معذرت کار نامه سیاسی گذشته شما را نمیدانیم، کارنامه گذشته آن بخشی از شما را هم که میدانیم - مگر خودتان از آن کارنامه قابل توجه راضی باشید. برای ما قسم شما قابل قبول نیست. اما عمل شما و تغییر در ماده ۱۱ کاملا قابل قبول است.
آن یک نفر را هم که ما میشناسیم، ایشان فعلا در یک سطح دیگری دارند کار میکنند که بهتر است در این روزهای خطیر وارد آن بحث نشویم، که هیچ سودی برای این ملت ندارد. خود شما عزیزان این ماده ۱۱ را قشنک و خوانا دوباره نویسی کنید که همه با این قدرت منطق بالای شما هم خوانی پیدا کنند، و راحت به این فراخوان "ملی" که در آینده به "شورای ملی" تبدیل خواهد شد بپیوندند. در خواست اصلاح یه ماده (۱۱) فکر نمیکنیم تقاضای بزرگی باشد، وقتی بقول شما میهن در خطر است...
خیلی نگران میهن هستید بجای چانه زدن با ما، ماده ۱۱ را درست کنید که همه در کنار هم قرار بگیریم.
ملت نگهدار ایران باد،
شیر و خورشید و تاج
October 03, 2012 05:38:46 PM
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
***** بخش سه - خطاب به مبارزین راستین ماده ۱۱ها *****
ما لزوم یک "شورای رهبری" را میدانیم، نیازی نیست که به ما بگویند مملکت در خطر است، یا وظیفه ملی ما کدام است، یا وجه ملی را کی باید خرج کرد و و و. میبخشید اما بنظر میرسد بعضی از شما ها فراموش کردهاید آن زمانی (۳۴ سال هر روز) که ما میگفتیم مملکت در خطر است شماها بودید که به ما میگفتید ۳۰ سال و ۴۰ سال در تاریخ یک ملت زمان طولانی نیست.
حالا شماها به ما میگوئید مملکت در خطر است؟ ما اگر هنوز معرفت و بزرگی ایرانی را فراموش نکردهایم و صدایمان در نمیاید دیگر شما لطف کنید و دست کم به ما درس "مملکت در خطر است" را ندهید.
شما بجای درس خود ما را به خود ما پس دادن آن هم پس از ۳۴ سال - نقد پذیر باشید - مشکلات این منشور را حل کنید تا هر چه زودتر به همان "شورای ملی" که آرزوی همه ایرانیان مقاوم و مبارز میباشد برسیم و بتوانیم در روزهای سختی که "مبارزین راستین" در داخل کشور با آن روبرو خواهند بود در کنار هم یاری برسانیم.
یک خیزش بزرگ ملی در راه است - امیدواریم که یک "شورای ملی" هم تا آن زمان که زیاد دور نیست آماده باشد. بشرط اینکه، دست اندرکاران این فراخوان دست از تهمت ها از جمله "تمامیت خواه"، به افرادی که مسئولانه مفاد این منشور را به نقد میکشند بر دارند، و بپذیرند که در دموکراسی جای نقد هست، حتی اگر عضو آن شورا و حزب و سازمان و و و نباشی...
"تمامیت خواه" تهمت سنگینی است به هم میهنانی که ۳۴ سال از زندگی و دار و ندار و جان و مال خود را در راه مقاومت با رژیم جهل و جنون گذاشتند، آن هم بدون هیچ انتظار و پاداشی و فقط بعنوان وظیفه ملی در راه ملت و کشور. امروز جای این تهمتها نیست. زمان این هم نیست که به ما بگویید ما فقط "نق" میزنیم. اگر ما نق میزنیم، ما به شما چه بگوییم که در ۳۴ سال گذشته وقتی ما میگفتیم "مملکت در خطر است" بجای اینکه تغییر سیاست بدهید همه درها را به روی ما میبستید و با این حال باز هم ما به شما پشت نکردیم.
October 03, 2012 05:34:53 PM
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
***** بخش دو - خطاب به مبارزین راستین ماده ۱۱ها *****
مبارزین راستین که امروز فراموش شدهاند آنهائی بودند که دسته دسته پس از ورود خمینی جلاد در سالهای اول و سپس تا به امروز بدلیل وفادار ماندن به آرمانهای خود یا سرشان بالای دار رفت، یا قلب پاک میهندوستشان در حالی که فریاد میزدند "پاینده ایران" با سرب داغ از کار ایستاد، و خون پاکشان بر خاک وطن جاری شد.
"مبارزین راستین" آنهائی بودند که وقتی خمینی از ریخته شدن خون فرزندان ایرانزمین خشنود و راضی بود، با دست خالی بدون یک ارتش مجهز یا با حساب کتاب، خودشان آستینها را بالا زدند و در برابر دشمن این آب و خاک آنقدر مقاومت کردند و کشته و جانباز بر جای گذاشتند که نهایتاً هم صدام و هم خمینی هر دو جام زهر را نوشیدند و دست از قتل عام ملت ایرانزمین بر داشتند.
"مبارزین راستین" نداهایی بودند که برای گرفتن حق خود از جان گذشتند.
تا ما بتوانیم یا به دیگران یا به خودمان لقب "مبارزین راستین" بدهیم راه و کار فراوان در پیش است.
همه ما زمانی میتونیم با افتخار بگوییم که ما "مبارزین راستین" بودیم، که فرزندان این میهن دیگر در گوشه و کنار خیابانها نمانده باشند. که دیگر فرزندان این میهن در فکر اعتیاد و مرگ و و و نباشند، بلکه به فکر زنده ماندن و زندگانی و و و باشند، و سرنوشت خودشان و میهن دست خودشان باشد.
اما تا آن روز اگر بدنبال "مبارزین راستین" هستید، چشمتان به داخل ایران باشد... روزی که این ملت، یک پارچه در یک خیزش بزرگ ملی و سر تا سری به تمام ابهامات پایان خواهد داد. و سرنوشت خود را بدست خواهد گرفت. این تنها راه روشن برای ملتی بزرگ است که لیاقت آزادی را دارد.
October 03, 2012 05:29:25 PM
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
***** بخش نخست - خطاب به مبارزین راستین ماده ۱۱ ها *****
دانشجوی گرامی و مبارزین راستین،
مقاله / مصاحبههای شما را خواندم و دیدم. تعریف شما، تعریفی از یک "شورای ملی" بود، که بسیار هم بدل نشست. بقول هم میهنان "جانا سخن از زبان ما میگویی". این شورای ملی که شما صحبتش را کردید - همان شورای ملی است که تمامی میهنپرستان ایران سالیان سال از آن سخن میگفتند و در انتظارش بودند و هنوز هم در انتظارش هستند که عملی شود.
اما اگر منظور شما این فراخوان "ملی" است که همه ما این روزها در مورد آن سخن میگوییم. گرچه افراد در شورای موقت این فراخوان تاکید بسیار به واژه "دموکراسی" و واژه "شفافیت" دارند. اما زمانی که شما طرحی را با یک تعداد بین خودتان مطرح میکنید بدون اینکه "demo" را در بحث نسبت به مفاد این طرح و منشور دخالت بدهید، و سپس پس از یک سال بحث و تبادل نظر با چندی این منشور را بمدت ۳ روز بدون هیچ نوع امضا چه از سوی اعضای شورای موقت یا حامیان، و سپس بعد از ۳ روز کم کم تازه سر و کله حامیان نخست پیدا میشود و چند هفته بعد در اثر اصرار "demo" یکی یکی سر و کله اعضا - باید گفت ادعا کردن اینکه هدف این شورا از اول "دموکراسی" و "شفافیت" بوده، کمی کم لطفی نسبت به درک و شعور "demo" است.
نه اینکه کاری که کردید بد بوده، چون به هر حال زحمتی کشیده شده - اما دیگر از شفافیت و دمو - کراسی سخن گفتن و مدعی شدن اینکه خواستید شفاف باشید کمی کم لطفی است...
ولی به خاطر میهن - ما این را هم ندیده میگیریم و بقول ما آذریها میگوییم "سنّ دیین اولسون" یعنی "همانی که تو میگویی باشد".
از اینکه بگذریم و نخواهیم بیشتر از این کشش بدهیم. تیتر مطلب هم جالب بود. "راهی روشن برای مبارزان راستین".
هم میهن گرامی، ما که کشته دادیم و از نیش بدخیم این رژیم در امان نبودیم - به خودمان اجئزه نمیدهیم که خود را "مبارزین راستین" بنامیم.
October 03, 2012 05:24:51 PM
---------------------------
حق
اول مشخص کنیم ۱۰۰ سال مبارزه ملت برای چه بوده؟ من منشوری را حمایت نمی کنم که ؛تمامیت ارضی ایران؛ و ؛ایران یک کشور و یک ملت و یک ملیت؛ را ؛پیشنهاد؛ کند و ؛قابل مذاکره و نقد و بررسی؛ بداند! اینکار یعنی علامت سئوال گذاشتن جلوی کشور ایران، ملت ایران و ملیت ایرانی! من منشوری را حمایت نمی کنم که به یک قانون اساسی نوین برای ایران مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن تعهد ندهد و بجایش چنین قانون اساسی ای را ؛پیشنهاد؛ کند. بیش از ۱۰۰ سالست که نسل اندر نسل کوشیده اند که آنچه از تمامیت ارضی ایران پس از جنگها با روسیه تزاری باقی مانده است را حفظ کنند، و نظام و قانون اساسی ای لیبرال دمکرات را در ایران مستقر کنند تا رفع تبعیض در همه زمینه ها بشود و همه در برابر قانون مساوی باشند و کشور و ملت بسوی ترقی و رفاه پیش برود. در پیشبرد این اصول ۴ گانه حفظ تمامیت ارضی ایران، ایران یک کشور و یک ملت و یک ملیت، استقرار یک نظام لیبرال دمکرات، و یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن، بیش از ۱۰۰ سالست که مبارزه شده است. حال چگونه کسی یا کسانی بخود اجازه می دهند که این ۴ اصل حافظ ایران و ایرانی را ؛پیشنهاد؛ کنند یا ؛قابل مذاکره؛ معرفی کنند!؟ کدام آدم آگاه و وطندوستی موجودیت کشور و هویت ملت خود را ؛پیشنهاد؛ می کند بجای آنکه آنها را ؛اصول؛ و ؛اصولی غیرقابل مذاکره؛ در آغاز منشور خود بگذارد!؟ کدام آدم آگاه و وطندوستی استقرار یک نظام لیبرال دمکرات و یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آنرا بجای اینکه بعنوان ؛اصول؛ و ؛اصولی غیرقابل مذاکره؛ در آغاز منشورش بیاورد آنها را ؛پیشنهاد؛ می کند و ؛قابل مذاکره؛ فرض می کند!؟ کدام آگاه وطندوستی این ؛اصول؛ را با ؛فروع؛ / مباحث ؛پیشنهاد؛ ای مثلا سیستم اداری کشور در آینده قاطی می کند و خط فاصلی بین اصول و فروع قائل نمی شود!؟ باور کردنی نیست کارشناسی این منشور را نوشته باشد، منشوری که اصولی که ملت ۱۰۰ سال برایش جنگیده را فقط ؛پیشنهاد؛ می کند!
October 02, 2012 01:28:43 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود خدمت دانشجو گرامی،
دوست عزیزم لطفا به لینک زیر مراجعه کنید و نظرات خود را برای ما بفرستید. ایمیلی که شما در قسمت «تماس با ما» درج میکنید برگشت میخورد و من بسیار سعی کردهام که با شما تماس بگیرم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
-------------------------------------
آقای زاهدی گرامی:
بادرود برشما ، پرسشی در زیر مقاله ام " راهی روشن برای مبارزان راستین" از من پرسیده اید ولی پاسخی که دادم هنوز چاپ نکرده اید. دلیلی دارد؟ نمی خواهم خوانندگان تصور کنند پرسش شما را بی پاسخ گذاشته ام. نه بسود شماست نه این روش منست. سپاسگزارم. دانشجو
http://www.irancpi.net/porsesh/nezar_0_0_0.html
October 02, 2012 11:15:27 AM
---------------------------
دانشجو
ازپیام شما سپاسگزارم. من افراد تشکیل دهنده شورا را نمی شناسم . هیچ جای نوشته ام هم ادعای شناخت کامل یا نسبی از آنها نکرده ام. مثل آنها هم افتخار پیشقدمی در این امر مهم ندارم. بنای من براعتماد به هم میهنانست. کسانی را که وقت و نیرو وتخصصشان را برای اینکار لازم گذاشته اند دوستدار وطن و دلسوز می دانم. اقدام انجام شده را نیز برای کشور و مردممان بسیار ضروری و سودمند می بینم. دونفر از ایشان را در برنامه ی آقای میبدی، تلویزیون پارس دیدم و شنیدم که انتقادات و پیشنهادات سازنده را برای جامع تر کردن منشور می پذیرند. درست هم همینست که کسانی که طرحی به این مهمی به میدان می آورند، از صاحب نظران دیگر بخواهند تکمیل و بهترش کنند. این باز بودن و نهایی ندانستن منشور، در واقع راه بسیار موثری برای آوردن دیگر افراد و گروها به میدان هم می باشد. . نکته دیگر اینکه نباید فراموش کنیم که جمهوری اسلامی هم تمایلی به اتحاد ایرانیان مخالف ندارد و بنابراین سعی بسیار در خنثی سازی و بد جلوه دادن هر اقدام موثری می کند. امید که در این دام نیفتیم.
ضمنا درمورد فعالیتهای خودتان بسهم خودم، تشکرمی کنم که پیوسته می نویسید و نوشته های خوب را هم تا آنجا که می توانید در رسانه ها وجاهای دیگر پخش می کنید. من این کار راعشق به وطن و قابل احترام میدانم.
-------------
با دورود خدمت دانشجو گرامی،
دوست گرامی شما هم مانند دیگران میتوانید نظرات خود را برای ما بفرستید. دلیل اینکه شما نظراتتان را از طریق «تماس با ما» برای من میفرستید را تاکنون متوجه نشدهام.
نامههای که از طریق قسمت «تماس با ما» بدست من میرسد را نمیتوانم (حق ندارم) بعنوان نظر کسی در قسمت نظرات وارد کنم.
قسمت درج نظرات در این سامانه حتا احتیاج به اینکه شما در مکانی ثبت نام بکنبد هم ندارد!
این نظر شما را من به نام شما در این مکان درج کردم .
ارادتمند
بهمن زاهدی
October 02, 2012 11:07:14 AM
---------------------------
ساسان بهمن آبادی
(همراه با کمی شوخی) آقای بهمن زاهدی هر هوادار جوان شورای ملی را به چشم یکی از مظنونان جوان تنظیم کننده منشور پیشنهادی می بینند. این نگاه مظنونانه در تبادل نظری که با من درباره نوشتار خودشان هم داشتند کاملا آشکار است؛
October 02, 2012 07:07:57 AM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود خدمت دانشجو گرامی،
لینکهای مربوط به نوشته شما را اضافه کردم. متاسفانه ایمیل شما برگشت میخورد و تا کنون نتوانستهام بوسیله ایمل با شما تماس بگیرم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
October 01, 2012 09:32:26 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود خدمت دانشجو گرامی،
"خوشبختانه وطنپرستانی که وقت، نیرو و تخصص خود را گذاشته و کمیته موقتی تشکیل داده و منشور این شورا را تنظیم کردهاند"
سوال من فقط در این است که این شناخت کامل از کجا بدست آمده است؟
دانشجوی گرامی از اینکه نوشته خود را برای درج در سامانه حزب فرستادید بسیار خوشحال شدم، ولی با جمله بالا کمی مرا به فکر فرور بردید! این شناخت کامل تنها از کسی میتواند باشد که خود عضو آن شورا باشد و شناخت کاملی از تک تک افراد شرکت کننده داشته باشد. متاسفانه افراد آن شورا هنوز آفتابی نشدهاند که من هم وطنپرستی آنان را باور کنم! آیا شما عضو این شورا هستید و مقالاتی مینویسید در گروه تبلیغاتی آن شورا تنظیم میشود؟
کنجکاوی مرا به بزرگی خودتان ببخشید. منِ آخوندگزیده از ریسمان سیاه و سفید هم مانند عمامه سفید و سیاه میترسم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
October 01, 2012 10:20:00 AM
---------------------------
|