حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
اپوزیسیون خارج و تحولات داخل

October 25, 2012

پنچ شنبه 4 آبان 2571 = October 25, 2012

مرتضي كاظميان روزآنلاین
 

در چگونگی تعامل و مواجهه با تحولات سیاسی ـ اجتماعی داخل ایران، اپوزیسیون در خارج کشور رویکردهای مختلفی را در پیش گرفته است.

گروهی بی‌تفاوت به واقعیت‌های اجتماعی ایران، مطلوب‌ها و ایده‌آل‌های خود را می‌جویند. در ذهن و خیال خود یا در کنار دولت‌های خارجی؛ آن‌ها ضرورتی برای قرار گرفتن در کنار لایه‌های اجتماعی معترض در داخل کشور احساس نمی‌کنند. و البته بخشی از این وضع، مبتنی است بر واقعیت عدم رابطه‌ی این بخش از اپوزیسیون با داخل کشور. آنان سال‌هاست خارج از کشور زندگی می‌کنند، و منتزع از واقعیت‌های داخل، حداکثر در مقام تهییج و بازتولید اعتراض‌های داخل کشور، البته با قرائت و عینک خود، و نیز سود جستن از آن، برای ظهور به‌مثابه‌ی "آلترناتیو" و جایگزین وضع مستقر کنونی، در یک موقعیت فرضی، ایفای نقش می‌کنند.

گروه دیگر، مخالفانی هستند که از قدیم (پیش از خروج/مهاجرت/تبعید) واجد پایگاهی‌ اجتماعی بوده‌اند، و کوشیده‌اند به شکل‌های گوناگون، بدنه‌ی اجتماعی حامی خود را حفظ کنند. رسانه و امکاناتی که فنآوری ارتباطات در اختیار گذاشته، پیوند داخل و خارج را در مورد این بخش از اپوزیسیون ممکن ساخته اما این الزاما به‌معنای تلاش آنان برای تغییر از داخل، و تمرکز بر تحولات اجتماعی درون‌زا نیست. ضمن این‌که بسیاری از اینان نیز می‌کوشند در مقام جانشینی برای حاکمیت اقتدارگرا، پیوسته اعلام موجودیت، و طرح جایگزین خود را تبلیغ کنند.

گروه آخر، مخالفانی هستند که هرچند در خارج از کشور حضور دارند اما می‌کوشند نسبتی واقعی با داخل برقرار کنند و رفتار سیاسی خود را مبتنی بر تحلیلی تا حد امکان واقع‌بینانه از تحولات سیاسی ـ اجتماعی داخل کشور و متکی بر توازن نیروهای سیاسی در ایران، تنظیم نمایند. این بخش از اپوزیسیون، دغدغه‌ی قدرت سخت‌افزاری ندارد، و بیشتر به تغییر سامان سیاسی مسلط بر ایران می‌اندیشد. خود را در جایگاه مبلغی برای تلاش‌های داخل می‌بیند و ایفاگر نقش «حامی» برای تلاش‌های معطوف به تغییر در ایران می‌شود.

متاسفانه بخش مهمی از اپوزیسیون در خارج از ایران (اکثریت آن) از منظر یک نیروی مدعی جانشینی و آلترناتیو حاکمان مستقر، و یا از زاویه‌‌ی طراح یک وضع ایده‌آل، بی‌توجه تمام و کمال به واقعیت‌های جامعه‌شناختی و حتی توان و بضاعت حاکمیت، به اظهارنظر می‌پردازند. به‌عنوان نمونه‌، ایده‌ی مهم برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه که مورد تاکید اغلب نیروهای سیاسی است، در حد یک مطلوب متوقف می‌شود؛ و راهبردی برای نیل به آن، تبیین نمی‌شود. کمتر تدقیق می‌شود که قرار است چگونه و از چه مسیری، به انتخاباتی آزاد و سالم نائل شد و از چنیثن کریدوری، گذار به دمکراسی را متحقق ساخت.

ایده‌ها بیشتر حول تکوین یک دولت جایگزین تمرکز می‌کند؛ و حتی در این عرصه نیز متاسفانه کمتر طرح ـ برنامه‌ی مدون و کارشناسی شده‌ای ارائه و تشریح می‌شود.

اجمالا آن‌که هرچند متاثر از ناکارآمدی و بی‌کفایتی حاکمان و بحران مدیریت و اقتدارگرایی مسلط در حاکمیت، نقش روندهای مسلط بین‌المللی و مناسبات خارجی در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران افزایش می‌یابد؛ و اگرچه بحران مشروعیت و شکاف دولت ـ ملت در ایران، در کنار تورم و گرانی افسارگسیخته و سقوط نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی، چشم‌انداز نگران کننده‌ای را ترسیم می‌کند، و این‌چنین، شکل‌گیری ائتلاف‌ها و بلوک‌بندی‌های سیاسی جدید و وحدت نیروهای سیاسی، به‌ویژه در میان آن‌هایی که چشمی به قدرت دارند، محسوس‌تر می‌شود، اما این به‌معنای منتفی شدن ضرورت و اهمیت توجه به "نقشه‌ی راه" و مهندسی مطالبات اجتماعی نیست.

فهرست کردن خواسته‌ها و ترسیم چشم‌انداز تا هنگامی که چگونگی پیگیری، روش تحقق و مسیر نیل به آن‌ها مشخص نباشد، و به‌خصوص تا هنگامی‌که برکنار از اوضاع واقعی داخل کشور صورت گیرد، می‌تواند در حد مکتوبی، متوقف شود. این مطالبات و افق‌ها، هنگامی‌که پای "نیروی اجتماعی" به میان می‌آید، و چگونگی استفاده از پتانسیل تغییرخواهی و اعتراض لایه‌های اجتماعی برای "گذار به دموکراسی" مطرح می‌شود، آن‌گاه به سندی راهبردی و موثر تبدیل خواهد شد.

خواسته‌ها اگر در متن تهدیدها و فرصت‌های موجود برای تغییر وضع، و نقاط قوت و ضعف دموکراسی‌خواهان و اقتدارگرایان ـ هر دو ـ فهرست نشود و به ترسیم خط‌ مشی نیانجامد، نه دردی از اپوزیسیون کم می‌کند و نه گرهی از مشکلات و درد و رنج مردم بی‌پناه می‌گشاید.

این مهم، به‌ویژه برای آن بخش از اپوزیسیون که می‌کوشد منافع ملی را لحاظ کند، "ملی" (متکی به مردم ایران، و نه پشت‌گرم به حمایت خارجی) باشد، گذار مسالمت‌آمیز به دموکراسی را در دستور کار قرار دهد، دغدغه‌ی تمامیت ارضی ایران دارد، و با درد و رنج هم‌وطنان خود ـ به‌ویژه اقشار نابرخوردار و فرودست ـ می‌زیید، اهمیتی مضاعف می‌یابد.

به گمان نگارنده، در این روزهای سخت و خاص ایران، اگر اپوزیسیون خارج از کشور به واقعیت جنبش سبز، جایگاه و پایگاه اجتماعی رهبران و زندانیان جنبش سبز، بی‌توجه باشد؛

اگر درجهت تعمیق و گسترش این مهمترین و اصلی‌ترین جنبش اجتماعی امروز ایران، با استفاده از ابزارهای مشروع دراختیار (از رسانه گرفته تا امکان ارتباط با نهادهای مستقل و موثر حقوق بشری بین‌المللی، و از بازخوانی و تکثیر پیام و اعتراض آزادی‌خواهان داخل به افکار عمومی در کشورهای مختلف تا کمک به همدلان داخل و پشتیبانی‌های مالی ـ لجستیکی گوناگون برای تقویت تلاش کنشگران داخل) نکوشد؛

و اگر از مجال مناسب و در اختیار در خارج، برای تدوین برنامه‌های کارشناسی شده و تنظیم پیشنهادهای اثباتی و ایجابی به‌منظور برون‌شد از وضع بحرانی موجود، و نیز برای ایران فردا، ایران آزاد، بهره نگیرد؛

بیش از پیش، نقشی حاشیه‌ای و کم‌اثر در روند تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران خواهد داشت.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites