| 
    امنیت حلقه مفقوده تاریخ ایران است و توسعه آرزوی دیرینه آن ، در تعاریف آکادمیک امنیت گفته میشود:  
 
فراغت نسبی از هرگونه خطر یا تهدید و یا آمادگی رویارویی با آن [1] و نیز مصونیت از تعرض و تصرف اجباری و بدون رضایت، و دور ماندن از مخاطرات و تعدیات به حقوق و آزادیهای مشروع فردی و جمعی و نیز وجود اطمینان به سلامت تن و جان و مال و ناموس [2] برای تکمیل این تعریف میبایست اضافه کرد که امنیت مصونیت فرد و جامعه است از هرگونه تصرف اجباری و غیر قانونی در اندیشه ، جان و مال توسط یک فرد یا یک گروه یا یک دولت و یا مجموعهایی از آنها و هرگاه انسانی در جامعهای زندگی کند که این خطرها او را تهدید نکند میتوان گفت او و جامعهاش از امنیت و توسعه برخوردار هستند. 
 
در نقطه مقابل، ناامنی چنین پیش شرطهای اساسی زندگی سالم و پویا را از انسانها دریغ میکند. در باره آثار ناامنی سخنان فراوان گفته شده است این آثار در همه حوزههای انسانی از فرهنگ و اقتصاد و سیاست جلوههای پرشمار و آزار دهندهایی را به نمایش گذاشتهاند که به مدد دانش تاریخ میتوان آنها را به شرح زیر بازیابی و ارایه نمود.  
 
در فرهنگ : 
 
خشونت و زور جایگزین خرد و مدارا میشود 
خرافات و موهومات جایگزین دانش و فناوری میگردد 
ترس و انفعال جایگزین شجاعت و ابتكار عمل میگردد 
منافع فردی بر مصالح جمعی ترجیح داده میشود 
تقلید و تكرار جایگزین نوآوری و خلاقیت میگردد 
با ایجاد جامعه كوتاه مدت، فرصتطلبی، فریبكاری، بیمسولیتی و تقدیرگرایی منفی رواج مییابد 
 
در اقتصاد : 
 
مصرف جایگزین تولید میشود 
اقتصاد معیشتی و محدود میگردد 
محدودیت و جیرهبندی جایگزین تنوع و رقابت میگردد 
دولت تبدیل به كارفرمای بزرگ میشود 
سرمایه به نقاط امن ( دیگر كشورها ) میگریزد یا به صور گوناگون بلوكه میشود  
فقر به جای ثروت توزیع میگردد 
 
در سیاست : 
 
اقتدار سنتی یا فرهمند جایگزین اقتدار قانونی – عقلانی میگردد 
دولت در بعد داخلی سركوبگر و در صحنه بینالمللی منفعل میشود 
گسست دولت و ملت بعنوان یكی از مهمترین علل انحطاط رخ میدهد 
شیوههای خشونتبار و فردی جایگزین مدارا و خرد جمعی میگردد 
همه ناكامیها به عوامل خارجی نسبت داده میشود  
 
وقتی در این نتایج دقت نمائیم متوجه میشویم که آنها از سویی نتیجه ناامنی است و از سوی دیگر خود ناامنی را بازتولید میکند و بدینسان سدی استوار در برابر توسعه کشورها فراهم میکند  
 
اما پرسش مهمتر این است که آیا میتوان یک علت العلل اساسی و کلان برای همه این پارامترها یافت یا خیر؟ 
 
به باور من همانگونه که خردگرایی [3] شاه کلید پیدایش تمدن جدید است دوری از خرد جمعی و اتکا به خواستها و هوسهای فردی و رویههای خشونتبار گروهی نیز علت العلل پیدایش ناامنی و انحطاط هر جامعهایی میباشد. 
 
آسیبپذیری ایران همواره بخاطر نبود امنیت و توسعه پایدار بوده است و از قضاء هردو اینها در گرو دوری از یکهسالاری[4] و اقبال به خرد جمعی است. 
 
 
____________________ 
[1] - آشوری ، داریوش ، 1376 ، دانشنامه سیاسی ، تهران ، انتشارات مروارید ، چ 4 : 38 
[2] - آقا بخشی ، علی اکبر ، 1383 ، فرهنگ علوم سیاسی ، تهران ، چاپار ، چ 1 : 612 
[3] - RATIONALISM 
[4] - Autocracy 
 
    
   
    در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
    
    
        --------------------------- 
     نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟ 
       
            
      
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
 
 
   --------------------------- 
        |