گزارش جدید مرکز پژوهشی بگین ـ سادات
پژوهش جدید مرکز بگین ـ سادات حاکی از این است که تصوری ویژه نسبت به نقش حماس و حزبالله در حمله و جنگ احتمالی اسراییل و ایران وجود دارد، بدین ترتیب که گفته میشود اگر اسراییل به ایران ضربه نظامی وارد کند، حماس و حزبالله بلافاصله در همپیمانی با ایران وارد نبردی مسلحانه با اسراییل خواهند شد. با این حال، وضعیت در خاورمیانه تغییر کرده و بر خلاف نظر عمومی، مشارکت حزبالله و حماس در چنین جنگی به هیچ وجه فعال و محتمل نخواهد بود.
حزبالله در درجه اول در نگرانی شدیدی نسبت به احتمال سقوط سوریه به عنوان همپیمان استراتژیک خود بسر میبرد. در عین حال، ورود حزبالله به یک نبرد نظامی با اسراییل در حمایت از ایران باعث میشود تا لبنانیها در برابر این حزب صفآرایی کنند، چرا که در شرایط کنونی خاورمیانه؛ آنها هیچ تمایلی ندارند که کشورشان درگیر چنین جنگی شود.
در مورد حماس، نتایج این پژوهش میگوید که دشمنی جدید این جنبش با نظام بشار اسد باعث شده تا بین حماس و ایران شکافی جدی ایجاد شود، اما این باعث نمیشود که حماس در برابر حمله احتمالی اسراییل به ایران ساکت باقی بماند.
در حقیقت میتوان دو سناریو برای چنین وضعیتی پیشبینی کرد: نخست دخالت سبک و خفیف حماس و حزبالله در جنگ اسراییل و ایران و دوم عدم هرگونه دخالتی از طرف این دو گروه لبنانی و فلسطینی.
حزبالله در واقع امتداد حضور ایران در لبنان است. این حزب نزدیک به هشتاد هزار موشک در اختیار دارد که میتواند هر نقطه از اسراییل را هدف قرار دهد، ولی با این حال به شکل قطعی مشخص نیست که حزبالله چگونه به حمله نظامی احتمالی اسراییل به ایران پاسخ میدهد. این احتمال خیلی زیاد است که حزبالله جرأت مخالفت با دستور مستقیم تهران برای پاسخگویی به اسراییل را نداشته باشد، ولی ایران نیز به نوبه خود ممکن است از حزبالله بخواهد که پاسخی محدود به اسراییل بدهد زیرا بروز جنگی فراگیر در منطقه به سود منافع ایران در وضعیت کنونی نیست. اگر حزبالله حتی به شکل محدود وارد جنگ با اسراییل شود، آنگاه اسراییل دست به جنگی تمام عیار با لبنان به هدف نابودی حزبالله خواهد زد و ایران قادر به تحمل چنین خطر و ریسک بزرگی نیست، به خصوص اینکه باید دقت باشیم ایران در حال از دست دادن سوریه به عنوان یک همپیمان اصلی در منطقه است.
در شرایطی که حکومت بشار اسد زیر شدیدترین فشارها از داخل و خارج قرار گرفته، ایران ترجیح میدهد تمرکز خود را بر حمایت از نظام اسد نگاه دارد تا اینکه بخواهد وارد جنگ با اسراییل شود.
از سوی دیگر میتوان به این نظریه قائل بود که ایران باید اسد را تا زمانی که هنوز میتواند، تشویق به حمله به اسراییل کند تا بدین ترتیب نگاه جهانیان را از خود اندکی منحرف کند. اگر نظام بشار اسد سقوط کند، حزبالله در لبنان تنها یک همپیمان را از دست نخواهد داد؛ بلکه مجبور به تعامل با یک دشمن قدیمی در سوریه به نام «اهل سنت» میشود، چرا که اگر اهل سنت حکومت را در سوریه به دست بگیرند، حزبالله مجبور میشود که برای حفظ ذخیره نظامی خود وارد هیچ جنگی نشود.
وضعیت حزبالله باز هم پیچیدهتر است، چرا که در پی تهدیدات مکرر اسراییل در این مورد که در جنگ آتی با حزبالله، تمامی زیرساختهای لبنان را هدف قرار خواهد داد؛ احزاب و گروههای لبنانی نیز به شدت به حزبالله فشار میآورند تا وارد هیچگونه ماجراجویی به سود ایران نشود.
نباید فراموش کنیم که در جنگ سال 2006 بسیاری از لبنانیها از حزبالله و آوارگان شیعه لبنانی حمایت کردند اما عملکرد این حزب در سالهای بعد از جنگ باعث شده تا بخش قابل توجهی از لبنانیها با تبدیل شدن کشورشان به جولانگاه جنگ دیگران به شدت مخالفت کنند، چرا که میترسند ویرانی حاصل از این جنگ احتمالی بسیار شدیدتر از دو جنگ 1982 و 2006 باشد.
اما در مورد حماس، اختلاف میان این جنبش با بشار اسد که سالها میزبان آنها بود، باعث شده تا دامنه اختلاف به ایران نیز کشیده شود. هر چند ممکن است حماس به درخواست ایران برای دخالت در چنین جنگی پاسخ مثبت دهد اما این امر بهانهای به اسراییل میدهد تا نوار غزه را هدف حمله شدید نظامی قرار دهد. رویکرد سیاسی حماس ظرف ماههای گذشته که این اواخر با سفر امیر قطر به غزه خود را به شکل کامل نشان داد، این پیشبینی را کمرنگ میکند که حماس ممکن است به سود ایران وارد یک ماجراجویی نظامی شود.
سیاست کنونی حماس تاثیر گرفته از تحولات جهان عرب به خصوص مصر و دولتش است. حماس بارها نشان داده که تمایل دارد به دولت محمد مرسی نزدیک شود، اما دولت جدید مصر بیشترین تمرکزش را بر مشکلات اقتصادی کشور قرار داده و این امر باعث میشود تا حماس را از ورود به جنگ با اسراییل منصرف کرده و در انتظار آینده نگاه دارد. مصر نیز به هیچ وجه تمایل ندارد حماس را در به خاطر ایران در خطر ببیند، مگر اینکه قاهره بخواهد از پاسخ نظامی حماس به اسراییل و در نتیجه حمله اسراییل به نوار غزه استفاده کرده و به عنوان مثال نیروهای نظامی خود را در صحرای سینا مستقر کند.
در نتیجه، بدون حماس؛ ایران با جهاد اسلامی تنها باقی خواهد ماند که حزبی به مراتب کوچکتر از حماس است و نمیتواند ضرباتی کاری و قابل توجه به اسراییل وارد کند. جهاد اسلامی میتواند ضرباتی بسیار کوچک به اسراییل وارد کرده و در انتظار و امید دخالت حماس در چنین جنگی باقی بماند. در این شرایط حماس بین چکش و سندان گیر خواهد کرد؛ بین تلاش برای مهار جهاد اسلامی و همچنین نگاه داشتن وجههاش که تبدیل به جنبشی ضعیف نشده است.
تحقیق مرکز بگین ـ سادات نتیجه گرفته که اگر اسراییل به ایران حمله کند، به احتمال زیاد حماس خارج از دایره این درگیری میماند و حزبالله نیز همین رفتار را خواهد داشت و در انتظار وضعیتی باقی میماند که ورودش به جنگ با اسراییل منافعی از پیش مشخص شده حداقل بر روی کاغذ داشته باشد. برای حزبالله بهترین حالتی که میتواند ریسک جنگ با اسراییل را بپذیرد این است که ایران رسما اعلام کند که کلاهک هستهای در اختیار دارد.
منبع: القدس العربی
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|