حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
ایران در برابر ابرقدرت جهانی

November 05, 2012

دوشنبه 15 آبان 2571 = November 5, 2012

اریک والبرگ پارسا آزاد (ترجمه از انگلیسی) ايران در جهان
 

تلاش های غرب به منظور تخریب اقتصاد ایران از طریق تشدید تحریم ها، از جمله ایجاد محدودیت در زمینه واردات، صادرات نفت و استفاده از بانک ها برای انجام مبادلات تجاری تاثیرات خود را نشان می دهد. طبق نظر استیو هانکه، استاد دانشگاه جان هاپکینز، با در نظر گرفتن نرخ تورم ماهانه حدود 70 درصد، ایران با شرایط اقتصاد تورمی بسیار بالا مواجه است و ارزش ریال پول ملی ایران، در برابر پول ملی کشورهای غربی با کاهش شدیدی مواجه شده است.

طبق شاخصی که شاخص تورم فوق العاده بالای هانکه – کروس نامیده می شود ایران جدیدترین کشوری است که پس از کشورهای فرانسه (1975)، آلمان (1922) ، شیلی (1973)، نیکاراگوئه (1986)، آرژانتین (1990)، روسیه (1992)، اکوادور (1999) و زیمبابوه (2007) تورم بسیاری بالای بیش از 50 درصد در ماه را تجربه کرده است.

هانکه که عنوان کارشناس جهانی این پدیده که در واقع همتای کابوسی برای اقتصاد کشورها است را به یدک می کشد، نقش عمده ای را در زمینه متوقف کردن تورم بسیار شدید بیش از هر اقتصاددان دیگری، از جمله 10 دوره زمانی از 57 دوره زمانی وقوع آن در این شاخص را به عهده داشته است. او در این زمینه می نویسد ایران با سه گزینه روبرو است:

1- دلاری شدن یکباره اقتصاد که بر این اساس مردم با خرید دلار در بازار سیاه از شر ریال [که ارزش خود را از دست می دهد] خلاص می شوند، این موقعیتی بود که زیمبابوه با آن مواجه شد.

2- دلاری شدن رسمی، در این شرایط دولت پول ملی را در مقابل دلار مانند آنچه در کشور اکوادور اتفاق افتاده از گردش خارج می کند.

3- هیات پولی، در این ساز و کار دولت پول جدیدی را با پشتوانه 100 درصدی یک پول خارجی مثلا دلار منتشر می کند. از نظر هانکه پول خارجی در ساز و کار «هیات پولی» الزاماً دلار نیست و کشورها بعضاً پول دیگری را به عنوان پشتوانه انتخاب می کنند، به عنوان نمونه Pitcairn Island از دلار نیوزیلند استفاده می کند.

هانکه که از او اصطلاحاً به عنوان «دکتر تورم» نامبرده می شود بطور تلویحی بدون انتقاد از موضوع تحریم ها، علاوه بر تحریم ها عوامل خارجی دیگری از جمله حمایت فعال از عملیات خرابکاری در درون ایران و همچنین جنگ (ایالات متحده عراق را به اشغال ایران در سال 1980 تشویق کرد) را در این زمینه دخیل می داند.

از جمله عوامل دیگری که او به آنها اشاره می کند «سیستم پیچیده یارانه ها» ، ساز و کار کنترل [ورود و خروج] سرمایه و نرخ های چندگانه برابری ریال با سایر ارزها است. از نظر او یکی دیگر از عوامل بسیار مهم چاپ پول در حجم بسیار بالا است. گرچه از نظر او مدتها است که بانک مرکزی ایران آمار و ارقام مربوط به این شاخص را منتشر نکرده است. انتظار می رود کشوری که در چنین شرایط اضطراری قرار دارد چنین آمار حساسی را منتشر کند.

او عامل انتظارات مصرف کننده که بر قیمت ها موثر است را دارای اهمیت چندانی نمی داند زیرا به نظر او ترس های پیرامون تنش های نظامی موضوع جدیدی برای ایرانی ها نیست. در واقع پس از انکه ایران سلسله استعماری آمریکا را در سال 1979 از آن کشور برانداخت همواره آمریکا ایران را مورد تهاجم قرار داده است به گونه ای که این امر تمثیل خطرناکی بویژه برای کشورهای مسلمان همسایه است. این که اقتصاد ایران علی رغم فشارهایی که ذکر شد عملکرد خوبی داشته بیستر به یک معجزه شبیه است. شجاعت مثال زدنی ایران در تاسیس یک جامعه اسلامی علی رغم مخالفت ابرقدرت جهانی و حتی سایر کشورهای مسلمانی که با ابرقدرت جهانی متحد شده اند، حیرت انگیز است.

در واقع این سئوال مطرح است که چرا اکنون نرخ تورم ایران و تحت شرایط جاری به شدت افزایش یافته است و دلیل اعمال تحریم ها چیست؟ آیا واقعاً دلیل تحریم ها نگرانی های مربوط به احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای علیرغم اعتراف ایران به عدم تمایل به ساخت سلاح هسته ای و به علاوه عضویت ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای است؟ خیر. علاوه بر نقش ایران در انگیزش بیدارسازی اسلامی در خاورمیانه، دلیل مهمتری نیز وجود دارد که از بین سه گزینه ای که هانکه در مواجه با تورم برای ایران در بالا برشمرد قابل استنباط است.

هر سه گزینه یاد شده در نهایت بیانگر یک موضوع است: دیکتاتوری دلار آمریکا را بپذیرید. از سال 2008 ایران تلاش می کرد تا نفت خود را با ارزی به غیر از دلار آمریکا از زمان افتتاح بورس نفت به فروش برساند.

عراق نیز در سال 2000 چنین اقدامی را به عمل آورد و واکنش آمریکا اشغال عراق بود – دلاری شدن با زور اسلحه. هدف اصلی تحریم ها نیز اعمال فشار بر ایران از جانب آمریکا برای مجبور کردن ایران به موافقت با دستور جهانی آمریکا است. که از طریق اجبار به پذیرش دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان تجلی یافته است.

هانکه تاکید می کند که برای ایران لزومی ندارد که دلار آمریکا را جایگزین ریال کند، امری که در هر حال در شرایط جاری مضحک است. در عین حال استفاده از ارز دیگری مثلاً به عنوان نمونه دلار نیوزیلند این واقعیت را که همه ارزهای دیگر وابسته به دلار به عنوان ارز ذخیره بین المللی است را تاحدی تلطیف می کند. این موضوعی است که پس از آنکه جهان استاندارد طلا را در دهه 1930 کنار گذاشت همواره جریان داشته است.

در پیش گرفتن هر کدام از گزینه ها یعنی بالا بردن پرچم سفید مانند آنچه اکوادور یا اخیرا زیمبابوه انجام داد، یا چاپ پول جدیدی که صد درصد از طریق یک هیات پولی به دلار آمریکا وابسته باشد مانند آنچه در آرژانتین اتفاق افتاد بیانگر همان واقعیت است. در موارد قبلی مانند شیلی، نیکاراگونه و زیمبابوه پیام ارسال شده این بود که: سیاست های سوسیالیستی غیرقابل قبول اند. در مورد ایران این پیام این است : در مقابل نفت دلار بگیرید.

تئوری پولی هانکه بر این مبنا که چاپ پول تورم زا است – عوامل اصلی تورم را نادیده می گیرد. همانطور که او اشاره می کند، ایرانیان بیش از سه دهه است که ترس از جنگ را تجربه کرده اند. کنترل های ارزی و یارانه ها، انحصارات دولتی، کنترل قیمت ها و اقتصاد برنامه ریزی شده مانند مدل شوروی سابق که هانکه آنها را «مغزهای با برنامه ریزی اشتباه» خطاب می کند دلیل تورم نیستند بلکه دولت سعی می کند به این طریق اقتصاد را کنترل کند. در عین حال، زمانی فرا می رسد که «عوامل خارجی» آنقدر محدود کننده است که اعمال چنین سیاست هایی نیز بی اثر است و این شرایطی است که اکنون ایران با آن مواجه است و تحریم ها شرایط سختی را برای طبقه متوسط در ایران به وجود آورده است. قفسه خالی فروشگاه ها و ترس از حمله و اشغال ایران به این معنا است که پول ملی با کاهش ارزش مواجه خواهد شد. در عین حال، چاپ پول توسط دولت نیز مزید بر علت است.

این شرایطی است که در سال 1922 در آلمان اتفاق افتاد. در آن شرایط آلمان مجبور شد هر آنچه می تواند را صادرات کند تا ما به ازای طلای خریداری شده غرامت مربوط به جنگ را پرداخت کند. سرانجام همانطور که هانکه پیش بینی می کند ان کشور متوسل به ساز و کار هیات پولی شد و مارک آلمان در مقابل طلا منتشر شد.

اما در عین حال عامل اصلی یعنی پرداخت غرامت ها به زور که توسط فرانسه و بریتانیا وضع شده بود تنها پس از روی کار آمدن هیتلر و ابطال غرامت ها پایان یافت. مایکل هادسن استاد دانشگاه میسوری بر این اعتقاد است که همه موارد «تورم بسیار بالا در تاریخ ناشی از تحولات بازارهای ارزی است. یعنی هنگامی که دولت ها به منظور پرداخت بدهی های ارزی خود، در بازار پول ملی کافی عرضه می کنند.»

استفان گوانز نظریه پرداز کانادایی از این پدیده به نام جنگ با توسل به ابزار غیرنظامی یاد می کند. کاستن ارزش پول ملی دشمن به عنوان یک تاکتیک جنگی توسط ناپلئون علیه روسیه و توسط بریتانیا علیه مستعمرات آمریکایی اعمال شد.

ملاحظه همه کشورهای موجود در شاخص فوق تورمی هانکه می تواند عوامل واقعی مشابه و روش های واقعی موجود برای خاتمه دادن به علت اصلی مشکل که منجر به تورم شدید شده است را در هر مورد شناسایی کند. اکوادور نهایتاً توانست اقتصاد را کنترل کرده و بدهی های خارجی خود را برخلاف دستورالعمل های صندوق بین المللی پول (IMF) به ریاست جمهوری رافائل کوریا کاهش دهد او اکنون یکی از محبوب ترین رهبران در قاره آمریکا است.

این سیاستی بود که ثبات سیاسی را به وجود آورد و تهدید تورم مزمن را خاتمه داد. به علاوه همین شرایط در مورد آرژانتین تحت ریاست جمهوری نستور کرشنر و روسیه به ریاست جمهوری پوتین قابل ذکر است.

دستورالعمل هانکه مانند پزشکی است که به بیماری که پایش مورد اصابت گلوله قرار گرفته توصیه می کند که بایستی پایش را از زانو قطع کنند. او اعتقادی به اینکه تحریم ها نقض حقوق بشر است و بدون هیچگونه علتی مردم ایران را هدف قرار داده است رد می کند. او به این ترتیب می خواهد با قطع پای بیمار جان او را نجات بدهد و این کار در عرض چند ساعت امکان پذیر است. دولت ایران سعی می کند گلوله را خارج کرده و یک رژیم سخت تجدید حیات را اعمال کند در حالیکه این سیاست مستلزم صبر و ثبات بی شائبه ای است. در این شرایط برای رفع معضل تورم هیچ جادویی را نمی توان به کار برد.

هنوز این احتمال وجود دارد که آمریکا با اشغال مجرمانه یک کشور مسلمان دیگر اقدام مشابهی با آنچه را در افغانستان و عراق مرتکب شد تکرار کند. اما آنچه در مدت جنگ در همه کشورها اتفاق می افتد جیره بندی مایجتاج عمومی و اتحاد مردم با اعطای جان خود در مواجه با دشمن است. جنگ تنها راه پیش روی ایران است مگر اینکه ایران به امپراطوری سلطه دلار ملحق شود.

آنچه هانکه به عنوان اتخاذ سیاست توام با صبر و ثبات از آن یاد می کند در برابر بمب های آمریکایی – اسرائیلی نابود خواهد شد، اما ایرانیان ملتی غیورند و تا آخرین نفس برای سرنوشت خود خواهند جنگید.

آنگاه نگرانی هایی که در مورد پدیده فوق تورم وجود دارد اهمیت خود را در برابر «عوامل خارجی» از دست می دهد و آمریکا با انتقام خواهی تاریخ برای اقدامات مجرمانه خود روبرو می شود.

بسیاری از کشورهار از مواجه مستقیم با آمریکا می هراسند. هر چند در این زمینه استثناهایی هم وجود دارد. چین، روسیه، هند و کره جنوبی از حوزه «صبر» خارج نشده اند. مصر در حال برقراری روابط دیپلماتیک و اقتصادی با ایران علی رغم خواسته های آمریکا است. این امکان وجود دارد که کشورهایی که بهار عربی در آنها اتفاق افتاد با ایران در زمینه اتخاذ سیاست عدالتجویانه در منطقه خاورمیانه همراه شده و با یکدیگر به منظور حذف سلطه امپریالیستی آمریکا در منطقه همکاری نمایند. شاید یک روز از «دلاری شدن» تنها اسمی باقیمانده که به زباله دان تاریخ خواهد پیوست.

* از: اریک والبرگ/ در: نیشن


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites