ببین چه اندازه شور است که خان هم فهمید. غلامعلی جعفرزاده عضو کمیسیون بودجه و برنامه مجلس شورای اسلامی به فغان آمده که گزارش مالی هشتهزار امامزاده شفاف نیست و از سازمان حج و اوقاف دربارۀ دخل و خرج امامزادهها توضیح خواسته است.
امامزادهسازی در ایران داستانی دراز دارد. ضربالمثل معروف «این امامزادهای است که با هم ساختهایم» حقیقتی را بهزبان ساده بازگو میکند. ریشۀ داستانی این ضربالمثل به روایات مختلف نقل شده است.
سادهترینش این که دو رفیق همسفر شدند. الاغی داشتند که بهنوبت سوار میشدند. در نیمهراه، الاغ از پا درافتاد و مُرد و دو مسافر را در صحرا بیمرکوب گذاشت. چالهای کندند و لاشۀ الاغ را مدفون ساختند و بر سر خاک آن نشستند به نالیدن و گریستن بر احوال زار خودشان که راه دراز را پای پیاده چگونه میتوان رفتن. در این حال کاروانی رسید و کاروانیان از حال آنان جویا شدند. یکی از آنها فکرش جرقه زد و گفت ما از اینجا میگذشتیم، در یک زمان هر دو از فرط خستگی و گرسنگی بهخواب رفتیم و در خواب دیدیم سیّدی نورانی از خاک برخاست، ما را که از زندگی قطع امید کرده بودیم آب و غذا داد و به زندگی بازگرداند و دوباره به خاک بازگشت. چون خاک را شکافتیم معلوممان شد که امامزادهای در اینجا مدفون است و اکنون بر غریبی آن بزرگوار میگرییم.
کاروانیان این خبر به شهر رساندند و مردم بهیاری برخاستند و نذر و نیاز آوردند و گنبد و بارگاهی برقرار و زیارتگاهی دایر شد. آن دو رفیق هم بهعنوان متولّی نانشان توی روغن افتاد. مردم از اطراف میآمدند و امامزاده را زیارت میکردند و هر جا بینشان اختلاف میافتاد برای اثبات حقانیت خود به آن امامزاده سوگند میخوردند. چندسالی گذشت، دکان امامزاده رونق گرفت و دماغ دو رفیق چاق و چاقتر شد تا آن که مبلغی از نذورات ناپدید گشت. یکی از آن دو که رفیقش را حتی بهتر از خودش میشناخت یقین کرد دزدی کار اوست، گریبانش را گرفت و مطالبۀ مال کرد.
بر اثر قیل و قال، زائران جمع شدند و به تماشا ایستادند. متهم فریاد برداشت که به این بقعۀ مبارکه و این امامزادۀ بزرگوار قسم، من از مال مسروقه خبر ندارم. رفیقش که بهخشم آمده بود نتوانست زبان خود را نگهدارد، در جواب گفت فلانفلانشده، این امامزادهای است که با هم ساختیم. با همه پلاس، با من هم پلاس؟!
وکیل مجلس گفته است «سازمان اوقاف شفافیت لازم را در اعلام درآمد و هزینۀ امامزادهها ندارد و این که ادعا میکنند درآمد هر امامزاده صرف همان امامزاده میشود دروغ است. بیست درصد درآمد امامزادهها را سازمان اوقاف برمیدارد و مسؤولان این سازمان باید بگویند این پولها به کجا میرود و چرا تعداد امامزادهها یکباره افزایش یافته است!»
اهل اطلاع بهتر میدانند که تعداد امامزادههای واقعی، امامزادههایی که شناسنامۀ اصیل دارند، در تمام ایران از تعداد انگشتان دو د ست تجاوز نمیکند و تازه در همان بقاع مقدس نیز بساط بخوربخور و وردار و ورمال همواره برقرار بوده و فیالحال افزایش یافته است.
مرقد مطهر امامرضا در مشهد اصیلترین بقاع متبرکۀ ایران بهشمار میرود و زائران بیشمار و درآمد سرشار دارد. وقتی در دوران صفویه مذهب و سیاست در همآمیخت و دکان امامزادهسازی دایر شد، شاهعباس برای محفوظ نگهداشتن حریم حرم امامرضا، تولیت آن را خود بر عهده گرفت و مقرر شد صورت دخل و خرج آستانۀ مقدس رضوی هرساله توسط نایبالتولیه بهنظر سلطان وقت برسد. بعدها، هر زمان آخوندبازی رونق میگرفت بودجۀ آستان کسری بیشتری نشان میداد و سلاطین وقت نیز زیر سبیل میگذاشتند تا آن که رضاشاه، وقتی صورت دخل و خرج آستانۀ مبارکه را در برابرش گذاردند تا به صحّۀ مبارک برسد، سر برداشت و گفت عجبا! معلوم میشود حضرت امامرضا شبها به مجلس عیش و نوش میرود که خرجش اینهمه بالا رفته است و دخلش به خرج نمیرسد. بهدستور شاه، مرحوم محمدولی اسدی نایبالتولیه آستان قدس مأمور شد نظم و نسقی به کار آستانه بدهد و دخل و خرج را متوازن سازد.
در همان سالها، درویش فنائی که کشکول بهدست در کوچه و خیابان تهران گشت میزد و اشعاری را که خود سروده بود میخواند و نیاز میطلبید، سفری به مشهد کرده و چون لفت و لیس حاکم بر آستانه را دیده بود طاقت نیاورد و این اشعار را سرود و روزی در صحن، معرکه گرفت و خطاب به صاحب بارگاه شروع به خواندن کرد:
ز جای خیز و ببین دزدهای دور و بَرَت
بهنام خادم و فراش، یا امام رضا
ز هر طرف گذری، دستهدسته مینگری
گدا و لوطی و کلاّش، یا امامرضا
حریم قُدس تو کز آسمانیان پُر بود
شدهست مجمع اوباش، یا امامرضا
چنین که سارق و خائن احاطهات کردهست
بهفکر گنبد خود باش، یا امامرضا!
که البته خدّام با مشت و لگد به جانش افتادند و معرکه را برچیدند.
با روی کارآمدن حکومت آخوندی در ایران، پیدا بود که این دکان هم بار دیگر رونق خواهد گرفت اما باورکردنی نبود که همزمان، امامزادههای جدید نیز کشف شود بهطوری که تعداد امامزادههای ایران از ۱۵۰۰ در اوایل انقلاب به دههزار و پانصد رسیده است یعنی سالی ۳۰۰ امامزاده سر از خاک بیرون آوردهاند، آن هم امامزادههای ولخرج و پرج!
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
گل آقا
خانمها و آقایان محترم ؛
35 سال است که هزاران میلیارد ثروت ملی ایران این دومین صادر کننده نفت را جمهوری اسلامی چپاول کرد و میکند شما حرف حیف و میل نذورات امام زاده ها را میزنید ؟
من اکنون 70 سال دارم این داستان امامزاده را که شرح دادید مرحوم پدر من وقتی من 5 سالم بود برای من و خواهران و برادرم تعریف میکرد و هر کدام از ما هارا از سن 8 و 9 سالگی تشویق بخواندن کتاب میکرد . من نمیخواهم بگویم که ما فیلسوف شدیم ولی هیچگاه در هیچ زمانی چه قبل از فتنه خمینی و چه بعد از آن تحت تاثیر این مزخرفات قرار نگرفتیم . تمام اهالی استان قزوین و تمام کسانی که از مسیر تهران- قزوین عبور کرده اند اسم امامزاده بیغیرت را در نزدیکی قزوین شنیده اند . این دیگر جوک نیست یکی از این امامزاده ها که در نزدیکی قزوین قرار دارد از سالی که دعاهای مردم را برای نزول باران بینتیجه گذاشت بامامزاده بی غیرت معروف شد . من در طول 6 سالی که قبل از فتنه در شهر صنعتی قزوین کار میکردم با این داستان آ شنا شدم . شم هم از قزوینی های قدیمی سوال بفرمایید .
خواهش میکنم با امکاناتی که دارید هرچه بیشتر روشنگری نما یید .
چه کسی ثابت کرده است که در مشهد؛ قم؛ کربلا؛ نجف و و و و .... کی دفن شده است.
واقعأ که حماقت را حد و مرزی نیست.
کجا رفتند آن روشنفکرانی که در بیشتر از 80 سال پیش و شاید بیشتر گفتند :
در ایران تا بود ملا و مفتی بروز بدتر از اینهم بیافتی
November 28, 2012 05:46:53 PM
---------------------------
|