در حالی که سقوط نام ایران در فهرست آزادی بیان در جهان، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و با تأکید ویژه آیتالله خامنهای نسبت به سانسور کتاب، شدت بیشتری گرفته، مدیر اداره کتاب وزارت ارشاد میگوید سانسوری که در ایران اعمال میشود، در قانون آمده و «خواسته خود مردم» است.
تازهترین اعتراض نویسندگان ایرانی به سانسور
کانون نويسندگان ايران به مناسبت امروز سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور، خواستار آزادی بی قيد و شرط انديشه و بيان شده است؛ همچنین جمعی از نویسندگان ایرانی در بیانیهای به مناسبت این روز خواستار لغو روند صدور مجوز شدهاند.
امضاکنندگان بيانيه کانون نویسندگان ایران با اشاره به آنچه آن را دستگاه فراگير سانسور ناميده، نوشتهاند که اين دستگاه درصدد است تا اندک اقبال باقی مانده مردم به آثار هنری و ادبی را از آنها بگيرد و در عين حال بر فضای بی اعتمادی فعالان توليدات هنر و ادبيات دامن میزند.
کانون نويسندگان ايران به بازداشت فريبرز رييس دانا و منيژه نجم عراقی، دو عضو اين کانون، اشاره کرده که براساس اين بيانيه به جرم عضويت در اين تشکل ماههاست در زندان به سر میبرند.
همچنین کانون نويسندگان ايران مرگ ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نويس معترض را در دفاع از آزادی بيان دانسته است.
در بیانیه جمعی از نویسندگان ایرانی نیز با اشاره به شدیدتر شدن سانسور در چند سال گذشته، نسبت به کاهش تیراژ کتاب در نتیجه این امر، اظهار نگرانی شده است.
همچنین در بیانیه این نویسندگان آمده است: «ایران از معدود کشورهایی است که در ابتدای قرن بیست و یکم هنوز هم نویسندگانش مجبورند برای نشر آثار خود، از دولت مجوز چاپ بگیرند. مجوزی که حتی در قانون اساسی حاکمیت نیز به آن اشارهای نشده است. در حقیقت این روش در حکم به گرو گرفتن آزادی بیان، خلاقیت و معاش نویسندگان از جانب دولت است تا بتواند دیدگاههای خود را بر آثار نویسندگان تحمیل کند؛ حربهای است برای اعمال تبعیض میان نویسندگان و سوق دادن آنها به خودسانسوری؛ ابزاری است برای دخالت حاکمیت در عرصه ادبیات، هنر و اندیشه.»
در ادامه این بیانیه نیز امضاکنندگان خواهان لغو فوری روند صدور مجوزچاپ کتاب و همه مقررات و قوانین مربوط به آن شدهاند.
روزهای اوج سانسور
اگرچه سابقه سانسور در ایران به پیدایش انتشارات دولتی در ایران در زمان ناصرالدین شاه و انتشار «وقایع اتفاقیه» نخستین روزنامه دولتی بازمیگردد.
هرچند آنچه از سانسور در ذهن متبادر میشود، در درجه اول به آثار چاپی و به طور کلی به صنعت نشر مربوط است، اما دامنه سانسور بسیاری از اقدامات حکومت را شامل میشود.
شاید در تاریخ سی و چند ساله جمهوری اسلامی سال 1358 را بتوان نخستین گام بزرگ حکومت برای اعمال سانسور دانست؛ اقداماتی چون پاکسازی مدارس و اخراج معلمان در تابستان 1358 و اجرای انقلاب فرهنگی در خرداد همان سال به قصد اصلاح نظام آموزشی منطبق بر «آرمانهای انقلاب» که به پاکسازی دانشجویان و اساتید در طی سی ماه انجامید.
همچنین صدور فرمان تعطیلی 41 روزنامه و نشریه در بیست و نهم مرداد همان سال از سوی آیتالله خمینی و تصفیه کتابخانههای عمومی از کتابهای مخالف پسند رژیم را میتوان به وقایع آن سال افزود.
قانون صدور مجوز کتاب و بررسی آن پیش از انتشار از سوی اداره ممیزی و ممیزان هم از مصوبات جمهوری اسلامی در سال 1364 بوده است.
سانسور گسترده در حوزه چاپ و نشر و ندادن مجوز به کتابهای نویسندگان ایرانی نه تنها به خودسانسوری و انزوای نویسندگان منجر شد و آمار کتابهای تالیفی و آثار نویسندههای ایرانی کاهش یافت بلکه بازار ترجمه هم که به عنوان جایگزین ادبیات تولیدی و خلاقه در آن دوره رو به رونق گذاشته بود با موانع بسیار برای چاپ مواجه شد.
روزهای فرود سانسور
این وضعیت تقریبا به یک شکل و روال تا خرداد 1376 ادامه یافت. از آن پس و طی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی برخی از آثار که قبلا اجازه انتشار نداشتند از بازار کتاب سر درآوردند.
طبق آمار هنگامی که هاشمی رفسنجانی کرسی ریاست جمهوری را به محمد خاتمی تحویل داد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال تولید شده بود و زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد سپرد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب تولید شده بود.
در دوره اصلاحات و با حضور عطاالله مهاجرانی به عنوان وزیر ارشاد سختگیریها در مورد انتشار آثار کاهش چشمگیری یافت. امری که پیش از آن در دوره مصطفی میرسلیم به عنوان وزیر ارشاد حتی قابل تصور نبود.
همچنین مهاجرانی برای نخستین بار اعلام کرد کتابهایی که یکبار از ارشاد مجوز چاپ دریافت کردهاند برای چاپ دوباره نیازی به دریافت مجوز ندارند. اما بلافاصله با روی کار آمدن محمد حسین صفار هرندی، وزیر ارشاد احمدینژاد این قانون لغو شد.
به عنوان مثال رمان ده جلدی کلیدر، نوشته محمود دولت آبادی که در دوره میرسلیم سه سال اجازه چاپ نداشت در دوره مهاجرانی اجازه انتشار یافت و چندین بار چاپ شد و در دوره صفار هرندی باز زیر دست ممیزان ارشاد رفت تا برای انتشار مورد بررسی قرار گیرد.
رونق دوباره سانسور
با روی کارآمدن احمدینژاد، محمد حسین صفار هرندی وزیر ارشاد دولت او یکی از اولویتها و برنامههایش را بررسی کتابهایی قرار داد که در دوره خاتمی مجوز انتشار گرفته بودند.
بر این اساس بیش از نیمی از آثاری که در زمان اصلاحات منتشر شده بود، در زمان احمدینژاد اجازه نشر دوباره نیافت.
بر اساس برخی آمار اکنون تقریبا بیست درصد از کتابهایی که از سوی ناشران برای بررسی به ارشاد سپرده میشود، مجوز نشر نمیگیرد که از این تعداد تقریبا 15 درصد آنها کتابهای ادبی است. هرچند به دلیل سانسور گسترده، هیچ آمار دقیقی هم در زمینه کتابهایی که سانسور میشود یا اجازه نشر نمیگیرد وجود ندارد.
بر طبق آئین ممیزی، کتاب پیش از چاپ باید در اختیار اداره ممیزی وزارت ارشاد قرار گیرد تا ممیزان آن را بررسی و نظر خود را در مورد اصلاح یا عدم چاپ آن اعلام کنند. هیچ قانون و دستور مشخصی هم در زمینه ممیزی آثار وجود ندارد و ممیزان به سلیقه خود آثار را بررسی میکنند.
هرچند برخی موارد وجود دارد که ممیزان همواره نسبت به آن حساسیت دارند. این موارد تنها شامل لغات و اطلاحاتی که از دید آنان مغایر با اسلام و ارزشهای عمومی است نمیشود بلکه دامنه گستردگی آن گاه حتی به نام نویسندگان و اندیشههای آنان هم کشیده میشود.
هرچند کلماتی چون بار، میخانه و شراب، گوشت خوک، عشقبازی و پستان به صورتی از پیش اعلام شده از سوی نویسنده یا مترجم باید به پیشخوان، کافه، نوشابه، گوشت گاو، دوستی و بالاتنه تغییر یابند اما گاه ماجرا به همین ختم نمیشود و جز این موارد نویسندهها هم از تیغ تیز سانسور در امان نمیمانند.
به عنوان مثال در کتاب «ممیزی کتاب» نوشته احمد رجبزاده، آمده که عدم صدور مجوز در دورهای برای رمان «مسخ» کافکا و همچنین داستان «دیوار» وی به دلیل مخالفت با افکار این نویسنده اشاره کرد، یا عدم صدور مجوز برای کتاب پابلو نرودا به دلیل کمونیست بودن او.
همچنین در این دوره حتی کتابهای آموزشی و فرهنگهای لغت هم از تیغ سانسور در امان نماندهاند. در کتابهای آموزش زبان تصاویری چون زن و مرد در حال شنا، پسر بچه با شورت، زن اسب سوار یا دوچرخه سوار، رقص و دست دادن غیر قابل چاپ اعلام شده است.
در فرهنگ لغات هم برای کلماتی چون «حرامزاده»، «سینه بزرگ»، «همخوابگی» و «شاشیدن» نه واژه فارسی و نه معادل خارجی آن وجود دارد.
تأکید آیتالله خامنهای بر سانسور کتاب
از سویی با وجود تلاش بسیار مترجمان و نویسندگان ایرانی و استفاده از واژهها و تعابیر مورد پسند ممیزان، گاه باز هم نویسندهها شانس دیدن انتشار کتاب خود را ندارند.
محمد علی سپانلو، شاعر سال گذشته اعلام کرد سه- چهار هزار صفحه از آثار او در وزارت ارشاد منتظر دریافت مجوز است و اکنون که مجوز انتشار مجموعه شعر او صادر شده قرار است به گفته او یک چهارم از کتاب هنگام انتشار حذف شود.
سپانلو گفته که به دلیل سانسور زیاد، دیگر علاقهای به پیگیری وضعیت این کتاب ندارد.
وی به خبرگزاری ایلنا خبر داد که کتاب جدید او با عنوان "افسانه شاعر گمنام" پس از مدتی طولانی که در وزارت ارشاد منتظر دریافت مجوز بود، با سانسور ۳۰ صفحهای در دست انتشار است.
به گفته سپانلو نسخه اصلی این کتاب، ۱۳۰ صفحه بوده که با اصلاحات اداره ممیزی ۳۰ صفحه از آن حذف شد.
همچنین تابستان سال گذشته پس از گذشت چند روز از سخنرانی آیتالله خامنهای و حمایت وی از سانسور، یک نویسنده در پیامی از سانسور کتابهایش سپاسگزاری کرد.
جواد مجابی ضمن اعلام این امر که 6 هزار صفحه از آثارش منتظر دریافت مجوز هستند، از این موضوع تشکر و اعلام کرد که باز هم آثارش را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد خواهد فرستاد.
وی به ایسنا گفته بود که میخواهد از مسؤولان كتاب وزارت ارشاد بابت چند سال معطلی براي جواب انتشار ششهزار صفحه شعر، رمان، داستان و مقالههايش تشكر کند و مژده داد كه به زودی همين ميزان نوشته را که شامل تاریخ طنز ایران، تاریخ نقاشی مدرن ایران، مجموعه مقالات و چند کتاب شعر جدید است به دست آنان خواهد رساند.
با وجود تشدید سانسور کتاب در سالهای اخیر، آیتالله خامنهای با تاکید بر صحیح بودن ممیزی کتابها گفته بود که نمیتوان بازار کتاب را آزاد گذاشت.
همچنین سال گذشته پوران فرخزاد، شاعر، نویسنده و خواهر فروغ فرخزاد، به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد نه تنها انتشار آثار فروغ متوقف شده است بلکه دیگر از برگزاری آیینهای گرامیداشت این شاعر در سالروز تولد و مرگش نیز خبری نیست.
براساس تازهترین خبرها هم پس از مدتها انتظار، وزارت ارشاد صدور مجوز چاپ مجموعه شعر سید علی صالحی را مشروط به حذف ۱۲۰ صفحه از ۱۵۰ صفحه اعلام کرده است. با این حال او این شرط وزارت ارشاد را قبول نکرده است.
این شاعر در گفت وگو با خبرگزاری ایلنا گفته است: «من از این بابت بسیار متاسفم كه یک مجموعه شعر كه نهایتآ در ۲ تا ۳ هزار نسخه تیراژ میخورد، اینگونه مسئولان را به واكنش وا میدارد. حال آنكه در شرایط كنونی چاپ یک مجموعه شعر در این تیراژ نمیتواند زیانی به كسی برساند.»
سانسور دولتی یا سانسور «مردمی»؟
اما در این شرایط دولت نه تنها ممیزی را امری عادی و حتی لازم میداند بلکه محمد حسینی، وزیر ارشاد، زمستان سال 1389 با اعتراف به کاهش چاپ کتاب و ابراز نگرانی از ادامه این روند، ازنویسندگان گلایه کرده بود که کتابهای نامناسب مینویسند.
محسن پرویز هم زمانی که معاون فرهنگی وزارت ارشاد بود در پاسخ به اعتراضات نسبت به سانسور کتاب در ایران گفته بود کسانی که با ممیزی مشکل دارند در واقع با اصل نظام مشکل دارند.
همچنین چندی پیش و در هفته کتاب، مدیر اداره کتاب گفت: «آنچه باعث منتشر نشدن بخشهایی از کتاب میشود، در قانون آمده و خواسته خود مردم است.»
اکنون ایران تنها کشوریست که همه آثار قبل از چاپ باید خط به خط خوانده شود.
سازمان گزارشگران بدون مرز در سال 2009 ایران را صد و هفتاد و دومین کشور جهان در فهرست آزادی بیان اعلام کرد و تنها سه کشور ترکمنستان، کرهشمالی و اریتره در وضعیتی بدتر از ایران قرار داشتند.
این در حالی بود که ایران سال 2005 رتبه 146 را به دست آورده بود؛ یعنی طی چهار سال دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، ایران از نظر رعایت آزادی بیان 26 پله پایینتر رفت.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|