1- نشان دادن چهرۀ فعلی و جا افتادۀ شاهزاده رضا پهلوی در برنامۀ خبر 2030 سیمای جمهوری اسلامی ایران اتفاق خوبی بوده است که دیشب اتفاق افتاده است. درست است که این نمایش با هدف ضد تبلیغ برای ضد انقلاب خواهان "انتخابات آزاد" و در تأیید حرف آیت الله خامنه ای انجام گرفته است اما صرف انتخاب ایشان بعنوان نماد اپوزیسیون خارج از ایران اولاً؛ نشان دادن نوستالوژیک چهرۀ نوجوان خامی که در کنار پدرش ایران را ترک کرد در هیبت مردی از سن پنجاه سال عبور کرده با شقیقه های سفید ثانیاً؛ در یکی از پربیننده ترین بخش های خبری تلویزیون خامنه ای ثالثاً؛ و برای توده هایی که دسترسی و حوصله و آشنایی به جستجوی اخبار ایران از رسانه های خارجی را ندارند رابعاً؛ اتفاق خوبی بوده است که برای حوادث منجر به بهبود شرایط گام بگام ایران مثبت عمل خواهد کرد و باید خوشحال بود.
2- بنظرم البته این گاف محاسباتی ضرغامی بیشتر برای تغییر جهت دادن به تبلیغات پرحجم و خوبی بود که بعد از صحبت های خامنه ای در مورد انتخابات و بنفع هاشمی رفسنجانی انجام شد. به این معنا که وقتی همۀ رسانه ها حرف خامنه ای در مورد "پرنکردن جدول دشمن" را متوجه مستقیم به هاشمی رفسنجانی ارزیابی کردند و چون مخالف خامنه ای فارغ از نام و چه کسی بودنش بلافاصله در نزد افکار عمومی ایرانیان محبوبیت پیدا می کند و این موضوع در مورد رفسنجانی پیش آمد؛ ضرغامی تصمیم گرفت با نشان دادن رضا پهلوی در حال تبلیغ انتخابات آزاد اینطور القاء کند که منظور خامنه ای بیشتر اینطرف آب بوده و نه داخل کشور؛ تا در راه صعود محبوبیت هاشمی سکته ایجاد کند. اما همانطور که گفتم صرف نشان دادن چهرۀ امروز رضا پهلوی یک نوع رجعت ذهنی به توده های بالای 50 سال داد تا دستی به پشت دست بکوبند و بگویند چه می خواستیم و چه شد. خدا پدرت را بیامرزد شازده. لذا این اتفاق را بنفع رضا پهلوی و آرمانش (نجات میهن از چرخۀ تحجر و عقب ماندگی بدون اولویت خاص سیاسی برای خاندان خودش) می دانم و به او خوش آمد می گویم.
3- تصمیم هم داشتم که بخاطر تحرکات جدید رضا پهلوی و امید هایی که می آفریند و بررسی ان قلت های بهانه وشی که برخی ها کوک می کنند مطلبی بنویسم و از جمله نوعی تیپ شناسی از خود او و گذشته و حال او و پختگی هایی که بالاخره دارد در او نمایان می شود حرف بزنم و چند توصیه و مشورت هم چاشنی نوشته ام خطاب به شاهزاده بکنم. اما اگر بخواهم اینکار را در این پست انجام بدهم مطلب مفصل می شود و نه من می توانم به همۀ آنچه که سایه روشن های فعالیت 30 سالۀ رضا پهلوی است بپردازم و هم ناقص شدن مطلب مثل همیشه محل نوعی سوء تفاهم ایجاد کند که من سلطنت طلبم و از این قبیل انگ های سیاسی که بسیار مضر و خسته کننده و نا امید کننده است. لذا آن مطلب را به روزهای بعد قول می دهم و اینجا فقط می گویم که رضا پهلوی فعلاً تنها سرمایۀ آلترناتیو سازی ایرانیان خارج از چهارچوب جمهوری اسلامی است و تنها اوست که اگر از راهی که در پیش گرفته نا امید نشود و بدلیل آمد و رفت سیاسیون و گروه های فسیل و تک افتاده و تفرقه انداز دنبالۀ همین شورایی را که به اعتبار افراد جوان و ایران دوست و مستقل و مدنی - و نه سیاسی صرف - درست کرده رها نکند امید زیادی می رود که ایرانیان بتوانند در خارج از ایران نیز دارای پایگاهی برای تربیت و مشارکت نیروهای کارآمد جهت یک آلترناتیو قوی بوجود بیاورند.
4- این را از این جهت خوش بینم که صداقت رضا پهلوی را باور دارم و برعکس بسیاری که او را مردی از جنس سیاست و قدرت و سلطنت می شناسند؛ من او را شهروندی مدنی و ایرانخواه و بدون ترجیح قدرت سیاسی برای خودش می دانم که ابتدایی ترین خواسته و هدفش آزادی و شادی و پیشرفت در وطن است و آنگاه اگر فرصتی بود و نوبت به او هم رسید ترجیح سیاسی خودش را بمعرض داوری قرار بدهد. بعبارتی قریب تر و قابل فهم تر اینکه رضا پهلوی همانطور که در جنبش سبز از مهدی کروبی و میرحسین موسوی سران دیروز و وفاداران امروز جمهوری اسلامی حمایت و پشتیبانی کرد امروز هم از هر شخصیتی که بتواند جمهوری اسلامی را در جهتی که تخریب ایران را متوقف و حداقل هایی از المان های مدرن در همۀ جنبه های زندگی و بویژه "مدیریت دانش محور مداراگر" را بکار بگیرد خوشحال خواهد شد و اگر نتواند - به دلیل محذورات تاریخی و ملاحظات سیاسی نخواهد توانست - رسماً اعلام حمایت کند قلباً راضی خواهد شد بدون کمترین تردید.
5- مسأله براحتی این است که ما با وضعیت چنان دشواری روبرو هستیم که برای تکان دادن این وطن گیرافتاده در چرخۀ تحجر خامنه ای و شرکای اراذلش؛ به نیروی تک تک نفرات و نیروهایمان اعم از سرباز و ژنرال نیاز داریم تا پشت به پشت هم ابتدا چرخۀ تخریب و عقب رفتن را متوقف کنیم تا در یک وضعیت نسبتاً با ثبات برای توده های مردم؛ با هم برسر "کی حکومت کند" و "چطوری حکومت کند" چانه بزنیم و مخالفت و موافقت بکنیم و در حالیکه کشورمان را می سازیم و آباد می کنیم ذره ذره به هم نزدیک بشویم و شایسته ترین ها را به حکومت برسانیم. بعبارت اخرا من حمایت مدنی ام از نماد خارجی امروز ایران رضا پهلوی را همانقدر به هدف رهایی آیندۀ ایرانم منطبق می دانم که حمایت مدنی ام از نماد داخلی امروز جمهوری اسلامی هاشمی رفسنجانی. امیدوارم که رضا پهلوی خط جدید شروع کرده اش را با سماجت ادامه بدهد و آیت الله هاشمی رفسنجانی هم تحرک بیشتری به عبور از شرایط وحشتناک در داخل ایران بدهد. من اگر نباشم بطور طبیعی رفسنجانی هم دیگر نخواهد بود در آن روز بدستور طبیعت. اما رضا پهلوی و محسن هاشمی می توانند بخشی از سازندگان دوش بدوش هم باشند در ایران فردا. یا...هو
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
ط-ش
نویسنده محترم
باید عرض کنم که شرایط کنونی داخل کشور از تعادل خارج میشود و فروپاشی رژیم بسیار محتمل است.مردم داخل هم میدانند تنها آقای رضا پهلوی میتواند جامعه را با تلفات کمتر بطرف دمکراسی هدایت نمایند.عوامل رژیم هم این موضوع را بخوبی در ک میکنند.
January 20, 2013 06:24:33 PM
---------------------------
|