عرفان قانعی فرد، نویسنده و محقق تاریخ معاصر و کارشناس مسایل کردستان است. او نویسندهی چندین کتاب در حوزهی تاریخ ایران و کردستان است که از جمله میتوان به «تندباد حوادث» (گفتگو با عیسی پژمان)، «گفتمان تاریخی کردها» (مجموعه مقالاتی درباره کردستان)، «پس از شصت سال» (خاطرات رسمی دو جلدی جلال طالبانی)، «در دامگه حادثه» (گفتگو با پرویز ثابتی) و ترجمههای «سیاست کردها در خاورمیانه» (نادر انتصار)، درد ملت (ابراهیم احمد)، نبرد من با ابلیس (زرار سلیمان بیک) و از کنار رود دانوب تا کردستان (نوشیروان مصطفی امین) اشاره کرد. با او در خصوص موضوع فدرالیسم در ایران به گفتگو نشستهایم. قانعیفرد، فدرالیسم را باعث «تکهتکه شدن» ایران میداند و به شدت معتقد است که در این صورت «ایران از میان خواهد رفت».
بامدادخبر: اساسا الگوی فدرالیسم برای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ بحرانها و فرصتهایی که این الگو میتواند برای ایران به همراه داشته باشد از نظر شما چیست؟
یک نازنین بود که همواره در تفکر من تاثیرگذار بود و همیشه آن شادروان به من میگفت: «فدرالیسم ایران را از بین خواهد برد!» من به شدت با فدرالیسم مخالفم، برای اینکه فدرالیسم نواختن سرناست از سر گشادش. فدرالیسم عبارت است از اینکه ماهیتها و واحدهای سیاسی پراکندهای بیایند و بخشی از اختیارات خودشان را به یک ماهیت مرکزی واگذار کنند و هر کدام تقربیا جداگانه کار خودشان را بکنند. ایران اول بایستی تکه تکه شود تا بعد بتواند فدرال شود، و در این فرایند تکه تکه شدن ایران از میان خواهد رفت. «عدم تمرکز» آری، فدرالیسم، نه! ایران «یک» ملت است، یک کشور است، یک قانون است، یک زبان رسمی است. اما اختیارات حکومت مرکزی بایستی بین استانها تقسیم شود. این تقسیمبندی باید دموکراتیک باشد، به نوعی که مردم هر منطقه در تعیین اختیارات محلی سهیم باشند. حقوق فرهنگی اقوام نیز باید محفوظ داشته شود. ایران یکپارچه را تکه تکه کردن اولین بحران است.
بامدادخبر: به نظر میآید موافقان الگوی فدرالیسم، این الگو را برای کاهش شکافهای قومی و همچنین تمرکز زدایی از تصمیمات و افزایش اعتماد عمومی در میان اقوام موثر میدانند. نظر شما چیست؟
متاسفانه برخی کشورها –دست خارجی مانند قطر و عربستان و ترکیه و اسراییل– را در پشت سر این حرکات میبینم. به قول همان نازنین –شادروان داریوش همایون– که همواره میفرمود «گروههای تجزیهطلب، فدرالیسم را به عنوان تنها گزینه برای احقاق حقوق اقلیتهای قومی، و حتی تنها راه برای رسیدن به دموکراسی برمیشمرند. حال آنکه فدرالیسم نه تنها به دموکراسی منجر نخواهد شد، نه تنها به تجزیه ایران خواهد انجامید، بلکه ایران را به آشفتهبازاری از حکومتهای خودمختار پراکنده تبدیل خواهد کرد که سران نظامی و مافیای قدرت بر روی گوشه گوشه آن چنگ خواهد انداخت». من هم سخت بر آن عقیدهام.
بامدادخبر: آیا قائل به «شکافهای قومی» در ایران امروز هستید؟
هستم. من از کردستان مثال میزنم که واقعا یک اقلیم مجاور ایران در خاک عراق، چنین افکار بیات شدهای را به داخل کردستان گسیل میدارند و متاسفانه در داخل رسانههای ایران و خارج از ایران، نمایندگان این اقلیم و باورمند به این تفکر حضور و وجود دارند و این رگ فکری را میبینم و همواره تذکر دادهام. هر روزی که گروهی از خرابکاران و اوباش دستگیر میشوند و در دستگاه قضاوت محکوم میشوند فورا آنها را فعال حقوق بشر و روزنامهنگار و… مینامند و درجه سرهنگی زندانی سیاسی به شانه آنها میچسبانند… اگر ما کردها این همه زندانی سیاسی و سیاستمدار داریم، پس دیگر غمی نبود! باید حال و روز ما بهتر از این میبود… در حالی که من موافق از بین رفتن هیچ انسانی نیستم اما از شانتاژ سیاسی برای این نوع مقاصد خاص، نگرانم!
مساله دیگر هم نوعی غریبگی در داخل حکومت مرکزی است. از روز اول انقلاب ۱۳۵۷ این حکایت حل نشده باقی مانده. در تقسیم قدرت مرکزی به جای انتصاب سیاسی کارهایی کردند که ربطی به حل موضوع شکاف قومی نداشته. مثلا در همان دولت موقت، بازرگان کمترین آشنایی از موضوع کردستان نداشت و به جای اعزام سنجانی، ۲-۳ نفر دیگر را برای گفتگو به کردستان فرستاد که کمترین دانشی درباره کرد و کردستان نداشتند. بعد هم ابراهیم یزدی دستور داد که تفسیر قرآن را به زبان کردی از کویت به سنندج و مهاباد ببرند، موضوع حل میشود! و دیگر هرگز چهرهای از بین کردها در داخل بازی سیاسی، به عنوان مشارکت سیاسی دعوت نشد و به گمانم نوعی غریبگی ایجاد کرد و امروزه هم همان آهنگ برقرار است و به گمانم این مشارکت سیاسی تقویت شود.
بامدادخبر: چه راهکاری را برای پر کردن این شکافها میتوان ارائه کرد؟ فکر میکنید ریشه اصلی مطالبات قومی و وجود جریانات سیاسی که این مطالبات را مطرح میکنند در ایران چیست؟
به گمانم کار فرهنگی و مشارکت سیاسی که هنوز غریب باقی مانده است. هنوز انتشار کتاب درباره کرد و کردستان در وزارت ارشاد اسلامی ۷ خان رستم را طی کردن است. مثلا رمان درد ملت (ژانی گل) نوشته مشهور ابراهیم احمد که اساسا با ان رمان در ادبیات کرد متولد شد و ۳ بار هم مجوز گرفته و منتشر شده است و از بهار ۱۳۸۹ تا امروز در اداره کتاب وزارت ارشاد اسلامی خاک میخورد و ناشرم هر بار میرود پاسخی نمیدهند و موضوع داستان مربوط به قبل از ۱۳۳۷ و کودتای عبدالکریم قاسم است… با زحمت در مطبوعات کشور میشود درباره کرد و کردستان سخن گفت. البته من یکی از خوششانسها و خوشاقبالها در این زمینه بودهام که همواره در رسانههای کشور این زمینه را داشتهام اما واقعا نمیشود به ریشه مطالبات اشاره کرد. اگر هم به اسباب اشاره بکنیم قربانی مسبب میشویم… در بهار ۱۳۵۹ -۱۳۶۰ یکی در همین مطبوعات داخلی داد زد که کردستان را از دست آدمخوارها نجات بدهید، همان شخص را اول تابستان ۱۳۶۸ ترور کردند! یک نویسنده دیگر هم از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ در مطبوعات کشور به هنجارشناسی و آسیبشناسی اسباب و ضررمندیهای داشتن تفکر و نگاه به اقلیم مجاور پرداخت، آخرالامر کتابهایش را ممنوع و خودش را هم مدتی زندانی کردند! بنابراین من ریشه را فرهنگی میدانم و به همین هم بسنده میکنم! انشالله هر وقت که آستانه تحمل بالا رفت در همین جا میتوانیم مسایل را مورد بررسی قرار دهیم.
بامدادخبر: فدرالیسم انواع و اقسام گوناگون دارد. کدام یک از انواع فدرالیسم را برای ایران مفید میدانید؟
من قدم اول را در انتشار آزادانه روزنامه و نشریه کردی در داخل کردستان میدانم که هرچه بوده تا امروز وابسته به جریانهای داخل اقلیم مجاور بوده. قشر زیاد روزنامهنگارها هم نوع نگاه آنان به همان سو بوده و از یک منشا و آبشخور فکری مربوط به آنجا تغذیه کردهاند و این زمینه فعالیت فرهنگی را در کردستان تنگتر کرده است. البته افسوس که در بین رقابت ۳ نفر در این زمینه فعالیت فرهنگی (شادروان ادب، رمضانزاده و محمدرضا رحیمی)، ۲ مورد حذف شدند و تنها مورد سوم ماند که مانند چتر حمایتی بر بالای سر همان گروه خاص است. که زبانم لال، توسعه فرهنگی در کردستان را در اختیار داشته باشند.
من به فدرالیسم زبانی باور دارم. چه بخواهیم چه نخواهیم در ایران زبانهای مختلف تکلم میشود و داشتن آن اطلس و تنوع زبانی و کمک در جهت پویایی و رشد آنها به گمانم بسیار حائز اهمیت است. مابقی موارد باوری به آنها ندارم.
بامدادخبر: تجربههای مشابه الگوی فدرالیسم در منطقه، عراق است. چقدر تجربه عراق را مطلوب میدانید؟
یک جنایت بود که پل برمر مرتکب شد و اسباب و زمینه شاهنشاهی بارزانی را فراهم آورد. زمستان ۱۳۸۹ را فراموش نکنید که آن جوانان به پا خواستند تا علیه دیکتاتوری و چپاول آب و خاکشان توسط یک حاکم قبیلهای همزبان اقدام کنند که وی که ۳۱ اوت ۱۹۹۶ حدود ۱۱۰۰۰ کرد را با کمک تانک و سرباز بعثی کشته بود، دوباره چندین جوان معصوم بیگناه را به خاک و خون کشانید.
هنوز همه چیز میان دو حزب سنتی تقسیم شده. همه جا در هر چه، دو اداره وجود دارد. هیچ نظم و قانونی در آن اقلیم نیست. و جز اسباب مزاحمت برای حکومت مرکزی عراق و کسب منافع برای قبیله حاکم و تبار گماری ایشان، هیچ سودی برای مردم رنجور و زجر کشیده کردستان عراق در پی نداشته!
بامدادخبر: درنهایت، چه راهکارهایی برای جلوگیری از بحرانهای ناشی از توسعه مرکزگرایانه و بالفعل شدن شکافهای قومی وجود دارد؟
به گمانم ایجاد زمینه شناخت و فهم درست و داشتن زمینه کار فرهنگی و رسمی شناخته شدن هویت کردی. همین الان بروید در دانشگاههای تهران در میان دانشجوهای جوان گفتگو کنید. ببینید که رگههای ایرانپرستی و حفظ تمامیت ارضی کشور در میان جوانان کرد دانشجو رواج دارد یا افکار بیات شده و احساسی و بیپایه و اساس کردستانیگری؟ من عیب را در آن جوان خام و پرشور ۲۰ ساله نمیدانم، عیب را در این میدانم که وزارت علوم ما در دانشگاه کردستان کلی هزینه صرف میکند و فرهنگ لغت کردی فارسی ۴ جلدی منتشر میکند اما میتواند یک جزوه ۴۰ برگی را به عنوان آموزش دستور زبان کردی جزو واحدهای اختیاری دانشگاه در تابستان بگذارد که مثلا دانشجوی علاقمند به موسیقی یا شعر کردی هم بتواند استفادهای بکند. وقتی در ورزشگاه انقلاب تهران کنسرت کردی کامکارها هست، همه به دنبال بلیط میگردند اما شاید همین کار باعث بشود که هنرمندهای زیادی به اشعار این زبان زیبا و کهن ایرانی، آَشنایی پیدا کنند. بنابراین من گاهی دیگر خسته شدهام. میخواهم مانند مادربزرگم دستم را روی حنجره و زیر گلویم بگذارم و بگویم: تا اینجام رسیده! اما ممنون که همین اندازه هم حرفهای من را گوش دادید. این قافله تا به روز حشر لنگ است… توصیه مشفقانه ما را هم نمیشنوند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|