انرژی خویش را برای مبارزه با جمهوری اسلامی صرف کنیم نه برای یکدیگر !!
بیایید به فعالیتهای یکدیگر نگاهی بی اندازیم، نخست از خودمان آغاز کنیم، براستی مبارزات ما تا چه اندازه تاثیر گذار بوده است؟
براستی با کی و کجا در حال مبارزه هستیم، ما را چه شده است، از خودم آغاز میکنم، خودی که در راه مبارزه بسیار انرژی داشته و توانایی سازماندهی نیروهای مبارزاتی را تا حدودی دارا میباشم، اما به جای اینکه انرژیم برای مبارزه با جمهوری اسلامی به درستی خرج شود، صرف پاسخ دادن به خاله زنک بازی های خود اپوزسیون و فعالین سیاسی مخالف حکومت اسلامی صرف میشود.
بجای اینکه در برابر جمهوری اسلامی قد علم کنم، در برابر پاسخ به جریانهای ضد پادشاهی بامداد تا شامگاه بیهوده انرژی مصرف می کنم.
از همه دردناک تر و غم انگیز تر ۴ ماهی می شود در برابر هم فکران و کسانی که مدعی هستند هوادار سامانه پاشاهی می باشند، درگیری نیز پیدا کردم.
در مرحله نخست اندیشه کردم، که ایراد شاید از من و رفتارم باشد، اما زمانی که عمیق تر نگاه کردم و در کل اپوزسیون ژرف نظری افکندم، دریافتم ۳۴ سال است که فعالین سیاسی ما در عمل آرمانهای خویش را تنها در کتابها میخوانند و در عمل براستی فراموش کرده اند و عملا با خود مبارزه میکنند و در این میان جمهوری اسلامی به دست فراموشی سپرده شده است.
اپوزسیون امروز از هر طیف سیاسی نخست با هم اندیشان خویش درگیر است، به جبهه ملی نگاه بی اندازیم که نخستین و مهمترین دشمنش جبهه ملی می باشد، از کمونیستهای کشورمان بگیرید که نخستین و مهمترین دشمنشان خویشتن هستند، تا ما هواداران پادشاهی که به هزاران هزار دسته و گروه چند تنه تقسیم شده ایم، و حتا چشم دیدن یکدیگر را نداریم و از تمام گاهمان بر علیه یکدیگر استفاده می کنیم.
آری با خود اندیشیدم و دیدم، من نیز وارد این بچه بازی ها شده ام. آری من به جای افشا کردن و مبارزه عملی با جمهوری اسلامی به مانند دیگر افراد فعال اپوزسیون بیشترین گاهم برای مبارزه با هم فکران خودم می شود.
سخنم در این نوشتار بدین معنا نیست که چه کسی گناهکار است، سخن بر این است چه کسی خود را میتواند بی گناه قلمداد کند؟
آری همه ما در وضعیت کنونی سهیم هستیم، روی سخن نویسنده این نوشتار با تمام جریانات سیاسی می باشد، براستی چرا تا این هنگامه در درون هم اندیشان خودمان نتوانستیم اتحادی هر چند کوجک در برابر جمهوری اسلامی بوجود آوریم؟؟
آیا کدام فعال سیاسی شهامت دارد، مدعی باشد، در ظرف این ۳۴ سال سیاهی، انگ و مهر همکاری با جمهوری اسلامی حتا برای یکبار از سوی همفکرانش بر پیشانیش نخورده است؟؟
آری تک تک ما حتا از سوی هم باورانمان مورد هتاکی و اتهام قرار گرفته ایم، همه ما فعالین سیاسی ناگریز به پاسخ شده ایم، و نتیجه این اتهامات و پاسخ ها فراموشی و غافل شدن از مبارزه با جمهوری اسلامی بوده است.
در درجه نخست روی سخنم با هواداران پادشاهی و در مرحله پسین با همه اپوزسیون است، دوستان عزیز من تا کنون اندیشه کردید، زمانی که رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی اظهار می کند: ( دشمنان نظام و مخالفین انقلاب اسلامی حتا توان دور یک میز جمع شدن را ندارند چه برسد که بتوانند به ائتلافی دست یابند و متحد شوند)، بایستی از شرمساری آب شویم، براستی چگونه می خواهیم در برابر ملت خویش سر افراز باشیم؟؟
دوستان چرا کمی از خودمان شرم نمی کنیم؟ چرا از کرده های خویش ابراز پشیمانی نمی کنیم؟
به اصطلاح ما فعالین سیاسی جزئی از خواص جامعه محسوب می شویم، اما حرکت هایمان بیشتر به دلقکان سیرک شباهت دارد، هر چند دلقکان هدفی را دنبال می کنند و روی حساب و کتاب دلقک می شوند، اما ما فعالین سیاسی مخالف حکومت اسلامی از چه روی دلقک این سیرک بزرگ شده ایم؟
دوستان عزیز که ظرف این چند ماه با بخشی از شماها درگیری لفظی پیدا کردم، بدین وسیله از همین لحظه در ارتباط با اتفاقاتی که افتاده ابراز پشیمانی می کنم، اما از هیچ کس پوزش خواهی نمی کنم، زیرا هیچگاه من به شخصه آغاز کنند نبوده و نیستم و هموراه در مقام دفاع از خویشتن برخواستم، و به گونه های متفاوت هر آنچه که در این جنگهای لفظی گفتم سزاور طرف مقابل بوده و هست اما از کرده خویش پشیمانم که چرا من هم وارد این بازیها شدم، از کرده خویش پشیمانم زیرا من هم جمهوری اسلامی را رها کرده و وقتم را با درگیری فعالین سیاسی مخالف جمهوری اسلامی تلف نمودم، آری از امروز اگر بدترین توهین ها به شخص خودم شود را تحمل می کنم و انرژی خویش را صرف مبارزه با جمهوری اسلامی و استقرار باورهایم که همانا سامانه شاهنشاهی است در ایران عزیزم می کنم.
بیایید شما دوستان هم دیگر به یکدیگر نپردازید، روی سخنم با تمام جریانات سیاسی است، یاران بیاید از منیت ها دست بر داریم، بیاید همه ما به اشتباهات فاحش خویش اقرار کنیم،
دوستان به هر آرمانی که باور دارید سوگند مسیر مبارزه را رها کردیم و در باتلاق کینه توزی از یکدیگر افتادیم و داریم در این لجن زار دست و پا می زنیم .
بیاید به فضای اتهام زنی پایان دهیم، دیدگاه نویسنده این نوشتار این نیست که بیایید با یکدیگر متحد شویم و جبهه واحد تشکیل دهیم، زیرا این امر هیچگاه امکان پذیر نمی باشد، نظر مشخص من این است که بیاید به یکدیگر نپردازیم و به جای کینه توزی به یکدیگر به جمهوری اسلامی بپردازیم.
آرمان دارم که نوشتار بالا باعث حداقل یک دقیقه اندیشه کردن به رفتار سیاسی خویش باشد.
نگارنده امید دانا
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود، امید دانا گرامی، پرداختن به اپوزیسیون با هتاکی و انگ زنی به اجزاء آن تفاوت دارد. فقط پرداختن به رژیم و نپرداختن به اپوزیسیون معزل افرین است. ذکر مصیبت و تکرار هر روزه آن در نوشتار پس از نوشتار از سوی نویسندگانش درباره رژیم برای من تفاوتی با عزاداری های تاسوعا و عاشورایی ندارد. افشای اپوزیسیونی که ۳۴ سال آزگار در از پا درآوردن این رژیم و جایگزین کردنش با یک نظام ملی و لیبرال دمکراتیک و یک قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر عاجز مانده برای من مهمتر از رژیمی است که تنها دلیل ماندنش فقدان یک آلترناتیو درست و حسابی است. برای نجات ایران از شر این رژیم باید اپوزیسیونی حسابی داشت و آنچه خود را اپوزیسیون می نامد ملغمه ایست از عناصر بسیار نامطلوب و ضدملی و در برخی موارد نفوذی های خود رژیم. این اپوزیسیون بنظر من باید پالایش یابد و اپوزیسیون واقعی و مطلوب را از دلش درآورد تا بر سر اصول حافظ منافع ملی ایران توافق و همکاری کنند. مسئله دیگر ما رسانه های برون مرزی هستند که هنوز به وظائف ملی خود یا عمل نمی کنند و یا خیال می کنند که نپرداختن به اپوزیسیون کار درستی است و یا همه اپوزیسیون را متهم به منیت کردن کافیست و مردم باید این نتیجه گیری خواص را بپذیرند. بنظر من، نپرداختن به اپوزیسیون، فقط می تواند بهشتی برای اپوزیسیون نامطلوب باشد و برای رژیمی که از فقدان اپوزیسیونی ملی و قوی بعنوان الترناتیوش وحشت دارد. پرداختن به امثال بهرام مشیری و محمد امینی ها و بنی صدرها و و و در رسانه ها که کاری جز جعل و تحریف تاریخ و مبارزه با پهلویهایی که در قدرت نیستند می کنند لازمست. این استادان و پژوهشگران جهان سومی که اصول تاریخ نگاری و پژهش در این حیطه را عمدا در رابطه با ایران بکار نمی برند بخش مهمی از اختگی اپوزیسیون هستند و نباید ولشان کرد. اپوزیسیون را باید شناخت و شناساند تا مسئولیت پذیر شوند و یا بازنشسته. نوشتار اخیر کوشان ماد در سایت خودنویس در کل حرفهای دل مرا برای شما در بر دارد. با سپاس از شما. ارادتمند حق
پاینده ایران
January 25, 2013 01:26:30 AM
---------------------------
|