حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
امیرنشینان اسلام پناه منطقه

January 27, 2013

یک شنبه 8 بهمن 2571 = January 27, 2013

فرهاد یزدی تلاش
 

در هر حال، پدیده کوچک شدن واحدهای سیاسی در منطقه و بدل شدن آنان به امیر نشین، با سد ایران و ترکیه و در درجه بعد در مصر روبرو شده است. تمامی امیر نشینان به سوی تندروی مذهبی در حرکت هستند. حتا در ترکیه، سنگر سکولاریسم در این بخش جهان پس از پایان جنگ نخست جهانی، ما شاهد افزایش نفوذ مذهب در دهه گذشته بوده ایم. شاید تنها استثنا در این پهنه گسترده جغرافیایی، ایران باشد که پایه های حکومت سکولار – حتا با حمایت بسیاری از روحانیون - در حال جا افتادن است


از مرزهای باختری هندوستان تا کرانه های اقیانوس اطلس، بازگشت به گذشته تاریخ با سرعت در جریان است. جنگ داخلی، شورش، بی ثباتی، بمب گذاری، حضور نیرو و پایگاه های نظامی خارجی امری عادی شده است. همراه با این وضعیت اسف بار، تندروی مذهبی و خط کشی بر پایه ی قوم، زبان و مذهب نیز الگوی برتر گردیده است. اگر هم در سرزمینی "ثبات" مشاهده می شود، تنها در سایه ی زور برتر نظام حاکم ممکن گردیده است. چنین به نظر می رسد که براثر تحولات داخلی و منطقه، کوچک سازی قدرت حکومت ها، به روند جاری در منطقه بدل شده است. ارزش های تجدد که برخی از پدیده های آن مورد حمایت حکام خودکامه پیشین بودند، جای خود را به احکام شریعت می دهد. جهان و به ویژه غرب از تکه پاره شدن منطقه و ایجاد "امیر نشین" های گوناگون، با احتمال افزایش بی ثباتی، جنگ و حتا حمله ی نظامی و یا تروریستی به دیگر سرزمین ها، روبرو خواهند شد. واپس گرایی که سی و اندی سال پیش با حکومت اسلامی در ایران آغاز شد، امروز به سرزمین های دیگر با جمعیتی بسیار مذهبی و عقب افتاده تر از آن زمان ایران، رسیده است. اگر حکومت اسلامی نتوانست جامعه را با واپس گرایی خود به طور کامل همراه کند و در این تلاش تا اندازه زیاد نا موفق بود، به نظر می رسد دستکم در برخی از این سرزمین ها، این بیماری واگیردار نابود کننده، با شتاب بسیار در حال رشد است.
از آینده نمی توان با قاطعیت سخن گفت. اما روند کنونی، به ما اجازه و یا حتا حکم می کند که حتا با تردید بسیار، به وضعیت منطقه در آینده دورتر نگاهی بی افکنیم.
در پاکستان مجهز به جنگ افزار هسته ای، نیروهای گریز از مرکز، با کوله باری از رقابت های قومی و تندروی مذهبی و با پول و نفوذ شبه جزیره عرب، بیش از پیش، نیرو می گیرند. مناطق وسیعی از این کشور در عمل، دور از دست رسی حکومت مرکزی قرار دارند. با رواج تندروی مذهبی همراه با فساد و بی اعتباری نهادهای حکومتی، از هم گسیختگی آن سرزمین نسبت به شکل گیری حکومتی مرکزی و توانمند، بخت بیش تری دارد. نیروهای مسلح آن کشور، دیگر اعتبار و مشروعیت گذشته را ندارند و با گذشت زمان، قدرت آنان برای برقراری ثبات رو به کاهش است. باید انتظار پدیدار شدن دسته بندی های مختلف که تنها در عقب گرد مذهبی اشتراک منافع دارند، در آن سرزمین داشت.
این "امیران اسلام پناه" و تفنگ چیانشان آمادگی اجیر شدن وسیله ی قدرت های گوناگون را دارند. اما غرب و به ویژه آمریکا، نفوذ و توان تاثیرگذاری بر سیاست پاکستان را به سرعت از دست می دهند. نگرانی غرب از احتمال از دست رفتن مهار دولت مرکزی بر جنگ افزارهای هسته ای در آن سرزمین، جدیست. بیش از هر کس هندوستان و ایران باید از چنین رویدادی نگران باشند. در افغانستان با خروج سربازان آمریکایی از آن سرزمین، امکان ناتوانی حکومت مرکزی و ایجاد گروه های مستقل، بخت بیش تری نسبت به ریشه دواندن حکومت مرکزی و حفظ اتحاد کشور را دارد. باید انتظار پیدایش چند امیر نشین در پاکستان و افغانستان بر پایه همبستگی قومی را داشت. مشخصه بارز همه ی آنان، اجرای قوانین اسلام بنا به خوانش خودشان خواهد بود. تردیدی نباید داشت که قوانین خشن و واپس گرای اسلام، در این تفسیرها اولویت نخست را پیدا خواهند کرد.
در باختر و جنوب ایران، در سرزمین های عربی نیز، شاهد ایجاد واحدهای سیاسی کوچک تر خواهیم بود. عراق در عمل تجزیه شده است. هیچ تضمینی در دست نیست که حتا کردستان عراق به تواند اتحاد خود را حفظ کرده و واحدهای کوچک تر زیر فرمان چند خان قرار نگیرد. اگر به هر دلیلی، نفوذ کردهای مسلح مقیم ترکیه در منطقه کردستان عراق افزایش یابد، چنین تحولی امکان بیش تری خواهد یافت.
سوریه، در مسیر تجزیه است. بخش های سنی نشین و شیعه نشین آن سرزمین، دست به اتحاد استراتژیک با هم مذهبان خود در منطقه خواهند زد. شیعه های لبنان و سوریه، با حفظ قدرت در منطقه نفوذ خود، چاره ای جز نزدیک شدن هرچه بیش تر به یک دیگر در برابر تهدید جمعیت بسیار بزرگ تر سنی ها نخواهند داشت. روند گریز از مرکز در یمن و لیبی به احتمال زیاد رو به افزایش خواهد بود. اردن و عربستان در برابر فشار برای تغییر که تاکنون در سرزمین های دیگر به سود اسلامی های تندرو و نیروهای گریز از مرکز تمام شده مشکل خواهند داشت.
جمعیت بزرگ فلسطینی در اردن را به سادگی نمی توان از وسوسه جدایی از حکومت مرکزی، دور نگاه داشت. عربستان با ذخیره بی همتای نفت و گاز و جمعیت اندک اما با تضاد شدید درونی، همراه با بخش شیعه نشین فعال، تا کنون توانسته است آرامش داخلی و یک پارچگی خود را بر دوش نیروهای نظامی خارجی پاسداری کند. در آینده تعهد خارجی و تاثیر تحولات منطقه، می تواند این معادله را دگرگون کند.
در این پهنه گسترده جغرافیایی، "ملت" را در سه کشور ترکیه، مصر و ایران می توان سراغ کرد. این سه کشور با داشتن عامل تعیین کننده ملت، بخت بالاتری در برابر حفظ یک پارچگی خود خواهند داشت. ترکیه با دارا بودن نوعی دمکراسی عملی، تا اندازه ای از انعطاف پذیری مورد نیاز در مقابله با مساله مهم کردها، برخوردار است. از این رو برای افزایش نفوذ، دست به برقراری روابط گسترده سیاسی و اقتصادی با کردستان عراق زده است. در هر حال خطر از هم پاشی ترکیه، در افق این کشور دیده نمی شود.
مصر، در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه که تجربه "بهار عربی" را پشت سر گذارده اند، و سرزمین های افریقای شمالی، امکان بیش تری برای حفظ یک پارچگی کشور را دارد. اما واپس گرایی در دل جهان عرب آغاز شده و توقف آن تنها پس از سال ها تجربه با قوانین اسلام و شکست همه جانبه، امکان پذیر خواهد شد.
ایران با وجود تجربه بیش از سی سال نظام اسلامی که طی آن آسیب های سختی بر همبستگی ملی و ناسیونالیسم آن وارد گردید، هنوز هم از چنان پشتوانه غنی فرهنگی(1) برخوردار است که در صورت نبود جنگ – داخلی و یا حمله خارجی – در برابر تمام تلاش های قدرت های خارجی و همدستان داخلی آنان، برای تجزیه قادر به مقاومت خواهد بود. از روز نخست شکل گیری نظام اسلامی، تلاش حکومت برای قراردادن اسلام در برابر ناسیونالیسم چند هزار ساله ایران، ناچار به شکست بود. این مبارزه ناخواسته و غیر لازم همراه با شکست های نظام اسلامی در تمام جبهه ها، نسل جوان را با پدیده فرار از مذهب (یا دستکم اسلام) روبرو کرده است.
در هر حال، پدیده کوچک شدن واحدهای سیاسی در منطقه و بدل شدن آنان به امیر نشین، با سد ایران و ترکیه و در درجه بعد در مصر روبرو شده است. تمامی امیر نشینان به سوی تندروی مذهبی در حرکت هستند. حتا در ترکیه، سنگر سکولاریسم در این بخش جهان پس از پایان جنگ نخست جهانی، ما شاهد افزایش نفوذ مذهب در دهه گذشته بوده ایم. شاید تنها استثنا در این پهنه گسترده جغرافیایی، ایران باشد که پایه های حکومت سکولار – حتا با حمایت بسیاری از روحانیون - در حال جا افتادن است. ایران دارای استثنای دیگری در مقایسه با سرزمین های منطقه است. حتا در پهنه جغرافیایی گسترده تری، که تمامی جمهوری های آسیایی اتحاد شوروی پیشین و بخشی از جمهوری های اروپایی آن مانند بلاروس و مالدوی را نیز در بر می گیرد، تنها ایران است که استعداد دست یابی سریع به دمکراسی لیبرالی را دارد. نه تنها برقراری حق حاکمیت ملی بلکه حقوق فردی و اجتماعی شهروندی برای تمام تیره ها و طیف گسترده عقاید سیاسی، وسیله ی جنبش تثبیت شده و از سوی مخالفین رژیم، به رسمیت شناخته شده است. جنبش سبز در درازای مبارزه چهارسال گذشته، توانسته است مشروعیت خود را به عنوان یگانه جایگزین مسالمت جو و تثبیت شده، که هر روز بر هواداران آن نیز افزوده گردید، در جامعه استوار کند. در تلاش برای دست یابی به پایه های دمکراسی لیبرالی، ایران با دو سد نظام اسلامی و امکان حمله نظامی خارجی روبروست.
هر رژیم سیاسی، باید به تواند نه تنها مسایل روزمره زندگی را حل کرده بلکه آینده امید بخشی را در دیدرس جامعه قرار دهد تا مشروعیت آن برای حکومت ادامه یابد. این نظام، تمامی مشروعیت خود را از دست داده. حتا معدود باقیمانده هوادار نوعی حکومت اسلامی، ادامه این رژیم را نه تنها فاجعه برای خود بلکه ایران می بینند. آنان با گرایش به سوی جنبش سبز، از بدل شدن ایران به الگوی سوریه تلاش می کنند. ادامه وضعیت کنونی، چه وسیله ی شورش همگانی که وقوع آن فوری به نظر می رسد و با گذشت زمان، جلوگیری از آن از قدرت جنبش سبز خارج می گردد و چه وسیله ی درگیری مسلحانه میان گروه های متخاصم در نیروهای مسلح، دارای این توانایی هست که به جنگ داخلی با تمام تبعات خانمان سوز آن بدل گردد. امید است که ناسیونالیسم ریشه دار ایران، یک بار دیگر توانایی لازم را داشته باشد که رژیم حاکم بر ایران را پیش از کشانده شدن به راه عراق، لیبی، یمن و سوریه، حاکمیت ملی را بدون خون ریزی استوار کند.
در حالی که حاصل بیش از یکسد سال پیکار در راه دمکراسی در ایران، در دست رس قرار می گیرد، تندروی و شکست رواداری نه تنها در سرزمین های عربی، بلکه در اسرائیل نیز شکل گرفته است. سیاست کلی این کشور با چرخش به راست به همراه همگامی تند مذهبی با ناسیونالیسم افراطی در حال رشد جامعه توام است. با وجودی که نرخ رشد جمعیت عرب اسرائیل، موازنه را به زیان کلیمی ها در آینده تغییر خواهد داد، بسیاری در آن سرزمین، مخالف راه حلی که بر پایه آن سرزمین فلسطینی مستقلی در بخشی از منطقه اشغالی ایجاد گردد، می باشند. با تندشدن جو در مرزها و قدرت یابی حزب های دست راستی اسرائیل، باید انتظار ادامه این روند را تا سال ها داشت. به هر دلیلی که بخش بزرگی از آن به خاطر مبارزه داخلی است، اسرائیل اکنون به سردمدار حمله به ایران بدل شده است. غرب در این مورد با اسرائیل اختلاف جدی دارد اما با وجود این اختلاف، نمی توان احتمال حمله ناگهانی اسرائیل را به امید کشاندن غرب به درگیری، از نظر دور داشت.
دریچه عمل در داخل ایران هر روز کوتاه تر می گردد. ایران و آینده آن سرزمین با تهدیدی جدی روبروست. تندروی مذهبی حکم فرما در منطقه به زودی به صورت های گوناگون برخورد میان شیعی و سنی بدل خواهد شد. دشمنی با غرب و ارزش های آن هرچه بیش تر در ناحیه ریشه خواهند دواند. پس از دو حمله نظامی بی نتیجه، غرب از تلاش برای صدور دمکراسی در منطقه دست بر داشته است. چرخش غرب و موضع تدافعی در برابر گسترش خودکامگی مذهبی، نقطه ضعف دیگری برای غرب و توانایی امیرنشینان در حال قدرت گیری، خواهد بود. در این آسمان سیاه، تنها ایران است که کورسو می زند. این کورسو باید پاسداری شود تا شاید روزی به مشعلی در منطقه بدل گردد. غرب نیاز دارد که درک بکند، مهار اسرائیل و پیش گیری از هر نوع عملیات نظامی، نه تنها وظیفه آنان، بلکه در راستای امنیت ملی تمامی جهان دمکرات می باشد.

1- یا به گفته زنده یاد داریوش همایون"پوسته سخت"


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites