هر گونه تغییراتی منوط به تغییر در اندیشه و رفتار و گفتار ملتی است.تبعیت بی چون و چرا از زمامداران بجا مانده از دوران ارباب رعیتی و رفتارهای تعصب گرایانه ناشی از اموزه های مذهبی تند و خشن در طی قرن ها از این مردم چهره های عبوس و ناراحت و زمختی ساخته که اگر نبود انقلاب مشروطیت و تحولات یکصدسال اخیر بایستی امروز شاهد ایرانی بودیم که حجم اکثر جمعیت ان را گروههای طالبانی همچون افغانستان و پاکستان تشکیل میداد با شکل و شمایل امروزی انها.امروز حجمه ای از مردم از مشکلات روحی و روانی بسیاری رنج میبرند که حتی خود واقف به این بیماری مسری نیستند.حجمه ای که نیازمند روانشناسان حاذق میباشند تا به درمان این خیل بپردازند.حجمه ای که در طی قرون به دو دلیل عقب افتادگی های ناشی از خوانین حریص و ملایان واپس گرا امادگی پذیرش افکار و اندیشه ها و فرهنگهای مختلف را در کنار خود نداشته و به زندگی در شرایط ستم و زور و دائم الناراحت بودن با چهره های عبوس و گریان عادت دارند و خو گرفته اند.کمک به تغییر رفتار و خلاص کردن از این بیماری مسری که بماننده انرژی منفی در میان اطرافیان پخش میشود نیازمند حمایت دولت و یک عزم ملی در تمام زمینه های اجتماعی و فرهنگی میباشدو صرف هزینه و زمان است.ایجاد خودباوری در میان احاد مردم و غرور افرینی ملی و نشاط اجتماعی با صرف هزینه های ارزی و متخصصین مجرب تنها قسمتی از حرکتهای عمومی دولت است و کمک به درمان با تشکیل سازمانهای دولتی و غیردولتی و گشایش اعتبار در خصوص تحقیقات و راههای درمان باز تنها قسمتی از برنامه ها خواهد بود.
|