درود بر جناب ناصر کرمي
جناب ناصر کرمي گرامي ضمن احترام به شما بنده نقد هايم را به نوشتار شما ابراز ميدارم:
1-شما فرموديد : جهت اطلاع آقاي پرچي زاده يادآوري و تأکيد ميشود که من نگارنده، يک نفر جمهوري خواه هستم، و اعتقاد دارم که دوران پادشاهي در هر شکل آن به پايان رسيده است
پاسخ:اقاي کرمي گرامي اگر بنا بر اين باشد که شما کاملا غير دموکراتيک و يکسويه ميگوييد که نظام پادشاهي در هر شکل ان به پايان رسيده طرفداران غير دموکراتيک و افراطي نظام پادشاهي هم ميتوانند بگويند که نظام جمهوري در هر شکل ان به پايان رسيده چرا که تجربه نظام جمهوري بمراتب براي ما ايرانيان بسيار خونبارتر و اسفبارتر بوده بهيچ وجه قابل قياس با دوران پادشاهان پهلوي نيست و چنين قياس هايي در ادبيات سياسي ما دگر جايي ندارد.
2-شما فرموديد : در مقالاتي با عبور از خط قرمز ها و بدون رعايت اخلاقيّات، آقاي شاهزاده رضا پهلوي را سخت به نقد گرفتم
پاسخ: اقاي کرمي گرامي هيچ کسي با نقد کردن و به چالش کشيدن جريانات فکري مختلف با رعايت اخلاقيات مخالف نيست و در واقع چنين بحثهايي به پويايي جامعه ما کمک خواهد و عيار کساني چون شاهزاده رضا پهلوي را مشخص خواهد کرد اما براستي عنوان کردن اينکه (با عبور از خط قرمز ها و بدون رعايت اخلاقيات) شخصي را به نقد گرفته ايد حال فرق نميکند شاهزاده باشد يا هرکس ديگري! از سويي شمايي که مدام قلم فرسايي ميکنيد و در عالم ادب و سياست جامه دريده ايد بدور از پرنسيب و گفتمان سياسي نيست يا اينکه شما با شخص شاهزاده رضا پهلوي مشکل ژنتيکي داريد.
3-شما فرموديد : به عنوان يک نفر اپوزيسيون با داشتن يک رأي تا کنون چندين بار به ايشان پيشنهاد کرده ام که از مطرح کردن حکومت سلطنتي چشم پوشي کنند
پاسخ : يکي از نکات بسيار مهم و قابل تاملي که در اين نوشتار شما به ان اشاره کرده ايد اينست که فرموديد *من به عنوان يک راي* از ايشان خواستم که از مطرح کردن نظام سلطنتي دست بردارند. اقاي کرمي خوب شد که خود شما به اين موضوع اشاره کرديد که فقط صاحب يک راي و نظر هستيد پس چگونه بخود اجازه ميدهيد که راي خود را صرف نظر از راي مردم که ممکن است تعدادي طرفدار جمهوري پارلماني باشند يا طرفدار پادشاهي پارلماني باشند که تعداد ان در فرداي ازادي و انتخابات ازاد مشخص خواهد شد به حق راي شاهزاده رضا پهلوي تحميل کنيد. اگر مرام سياسي حاکم بر سياسيون ما اينگونه باشد که واي بر ما . بهر حال اميدوارم که شما حق حاکميت ملي و صندوق هاي راي را برسميت بشناسيد و اين مسئله فرعي و کم اهميت را که در فرداي ازادي توسط صندوق هاي راي و ملت ايران مشخص خواهد شد را بپذيريد و به اصل صورت مسئله که نظام خونخوار جمهوري اسلامي است بپردازيد.
همچنين نکته ي ديگري لازم به تذکر و ياداوري ميباشد اينست که گويا شما يا سهوا يا عامدا نام نظام پادشاهي پارلماني را به نام سلطنت طلبي تنزل ميدهيد که قطعا اين نوع تعريفي که شما به مخاطب ميدهيد اشتباه است و بنده وظيفه ميدانم که اين اشتباه را به شما گوشزد کنم.
4-شما فرموديد : گذشت از نظام پادشاهي در قدم اوّل بسود موقعيّت اجتماعي و سياسي شخص ايشان در سطح کشوري و بين المللي است.
پاسخ : اقاي کرمي متاسفانه شما مجددا دچار اشتباه محاسباتي شديد بارز ترين چيزي که شاهزاده رضا پهلوي را در سطح کشوري و بين المللي مطرح کرده اينست که ايشان فرزند شاه سابق ايران ميباشد شايد اگر ايشان از چنين موقعيتي برخوردار نبودند اکنون به ان صورت که امروزه شاهد ان هستيم مورد توجه جامعه ايران و بين المللي قرار نمي گرفتند بطوري که همانگونه که امروز شاهد ان هستيم با حضور در پارلمان کشورهاي اروپايي(المان و هلند) صداي حق طلبي ايرانيان را بگوش جهان ميرساند و مسئله نقض حقوق بشر و مخالفت با حمله نظامي را با انها در ميان ميگذارد.
5-شما فرموديد : دوم اينکه به سرانجام رساندن پروسهءِ جنبش دمکراسي خواهي ايراينان کمک شاياني ميکنند، سوّم: به وحدتِ ملّي بيشتر ايراني تباران منجر خواهد شد.
پاسخ : در جواب شما بايد عرض کنم که اتفاقا اين روش ديکتاتور مابانه اي که شما پيشه کرده ايد و خواهان حذف و برچيدن گروه سياسي مخالفتان هستيد کاملا با مباني ليبراليسيمي که ظاهرا به ان معتقديد در تضاد است و نه تنها به وحدت ملي ما کمک نميکند بلکه اين کار موجب انشقاق و چند دستگي در بين ايرانيان خواهد شد چيزي که ما را به وحدت و همبستگي ملي خواهد رساند اصولي منجمله سکولاريسم قانون اساسي اينده بر مبناي اعلاميه جهاني حقوق بشر و اصل برگزاري انتخابات ازاد براي تعيين نوع نظام اينده ميباشد که مدام از سوي شاهزاده و بعضا تک و توک رجال سياسي خردمند ما مطرح ميشود بنابراين اگر کماکان بدنبال حذف مخالفين نظري و سياسي خود باشيم کاري جز چوب کردن لاي چرخ اتحاد ايرانيان انجام نداده ايم کاري که شما بر ان تاکيد ميورزيد.
6-شما فرموديد : امروز همان حقوق بشري که دست آورد انديشهء ليبراليسم است در نظامهاي پادشاهي، از جمله: نظام پادشاهي انگلستان که آورنده و بنيادگذار سيستم پارلماني است و جهان بيني و انديشه و فرهنگ ليبراليسم از درون سيستم پادشاهي کشور هلند بيرون آمد که بعد از آن در اشکال ديگر خود را در جمهوري آمريکا و انقلاب فرانسه به نمايش گذاشت.
پاسخ : اقاي کرمي متاسفانه بنده در اين نوشتار شما کاملا مبهوت و گيج شده ام و نميدانم دم خروس را باور کنم يا قسم حضرت عباس را ؟ تعريف حراسناک و مطرودي را که شما از نظام پادشاهي پارلماني در بخش هاي نخستين نوشتارتان بدست ميدهيد و ان را تکفير و حکم ارتداد ان را صادر ميکنيد با چرخشي 180 درجه و تمجيد از نظام هاي پادشاهي پارلماني بريتانيا و هلند در تضاد است و خواننده نميداند که بالاخره نظام پادشاهي پارلماني را خوب ميدانيد يا بد؟
7-شما فرموديد : عبور از نظام پادشاهي روند پروسهء تکاملي است؟
پاسخ : اقاي کرمي گرامي مثل معروفي داريم که ميگويد از کوزه همان برون تراود که در درون اوست خواهشا با اين تحليل هاي پربارتان ما را غافلگير نکنيد بنابراين انگونه که شما مرقوم کرديد ما بايد در اينده نزديک شاهد تغيير نظام سياسي در اکثر کشورهاي اروپايي منجمله نروژ سوئد هلند بريتانيا اسپانيا و .... به نظام جمهوري باشيم.
نهايتا پيامي که بعنوان يک جوان براي شما هموطن گراميم دارم اينست که اقاي کرمي بحث پادشاهي پارلماني خواهي و يا جمهوري خواهي براي ما جوانان و ملت در بند يک فرع است و هدف ما براندازي جمهوري اسلامي ميباشد و در فرداي ازادي در روندي متمدنانه و دموکراتيک نوع نظام اينده توسط صندوق هاي راي انتخاب خواهد شد.
پاينده ايران
اقای بیت الهی نازنین درود بر شما از شما بخاطر مطلب طولانی ام صمیمانه پوزش میخواهم متاسفانه بعلت مشکلات اینترنت درون مرز توان بخش بخش کردن مطلب را نداشتم از جهتی هم نتوانستم اقای کرمی را بی جواب بگذارم خواهش میکنم مطلب مرا بخش بخش کرده و نه در تالار نوشتاری بلکه در قسمت نظرات درج کنید تا اقای کرمی بتوانند ان را مشاهده کنند
مجددا با پوزش فراوان از محضر شما هم میهن فرهیخته
پیروز و پایدار باشید
|