حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America

  صفحه نخست  |  تالارهای نوشتاری  |  بحث جدید  |   حالت باز شده  
بحث آزاد
برگشت به تالار  |  می خواهید پاسخ بدهید؟
نویسنده  عرفان   تا کنون  16  بار خوانده شده است.(Feb 14,13) پنچ شنبه 26 بهمن 1391 = February 14, 2013

اسیب شناسی جمهوری خواهان  


خوشبختانه هر اینه که زمان میگذرد سره از ناسره مشخص میگردد و نقاب های بیشتری از چهره ها گشوده میشود. شاید وقت ان رسیده که ملت ایران بعد از ازمون 34 ساله اپوزیسیون بالاخره افراد لایق و شایسته را برای هدایت کردن ایران به ساحل ارامش (دوران گذار) انتخاب کنند.
بعد از تمامی اتفاقاتی که در طول این 34 سال بخصوص سال 88 روی داد دیگر برای همه عیان گشت که سیرک انتخابات فقط و فقط برای خاک پاشیدن در چشم ملت میباشد و شرکت در ان تحت هر عنوانی بمعنای تایید نظام منحوس جمهوری اسلامی و خیانت به خون جان باختگان راه ازادی میباشد که ندا اقا سلطان سمبل و نماد انها میباشد.
در مناظره مضحک اکبر گنجی با مهرداد درویش پور در صدای امریکا تاکید اکبر گنجی به شرکت در سیرک انتخابات (تحت هرعنوانی) انقدر مضحک و بی شرمانه بود که مرا به فکر فروبرد که براستی ما ملت در این رسانه های غربی که انحصارا در اختیار تئوری پردازهای اصلاح طلب ( بخوانید استبداد طلب ) میباشد بدنبال چه میگردیم !
خود همین اقای درویش پور که هنوز دستشان به قدرت نرسیده مگر طرفداران نظام پادشاهی پارلمانی را از هم اکنون حذف انقلابی نکردند ( اشاره به مقاله چندی پیش ایشان میباشد که گفتند نظام پادشاهی را تمام شده میدانند و ان را قابل به رای گذاشتن نمیدانند) غافل از اینکه به ممد پیشرفت تکنولوژی و عصر ارتباطات تمامی اعمال و نوشتار و گفتار اقایان زیر ذره بین میهن پرستان قرار دارد و دیر یا زود نقاب را از چهره نقاب داران میگشایند.
اعتقاد شخصی بنده بر این است که برای من پادشاهی پارلمانی خواه وجود یک تشکل منسجم و قوی جمهوری خواه یک امر بسیار ضروری و مبارک است که میتواند دموکراسی را پویا و رقابتی تر بکند در واقع تا چنین امری تحقق پیدا نکند دموکراسی معنایی پیدا نمیکند. بنابراین بنده بر خلاف اقای درویش پور موافق وجود احزاب مخالف هستم و بشدت با اندیشه حذف گرایی مخالفم و ان را عین دیکتاتوری میدانم.
اما با توجه به فضایی که در ان ادعای نمایندگی اندیشه جمهوری خواهی از سوی هر کس و ناکسی مطرح میشود و متاسفانه اکثر کنفرانس ها و تریبون ها تحت انحصار انها قرار دارد ناگزیر مرا به اسیب شناسی این فضای مسموم واداشت که به اختصار به ان خواهم پرداخت.
یکی از طیف هایی که ادعای نمایندگی اندیشه جمهوری خواهی را دارند که متاسفانه در سطح بین المللی بخاطر لابی ها و همچنین خرج کردن پول های کلانی که از جیب ملت رنجور ایران به یغما برده اند اصلاح طلبان حکومتی میباشند که یکی از فرصت طلب ترین و خطرناکترین گروه های سیاسی میباشند که بارها نظام را از خطر سقوط رهانیده اند. خوشبختانه کارنامه ننگین این طیف سیاسی چون اینه تمام قد پیش روی ملت ایران قرار دارد و بسیار بعید بنظر میرسد که بار دیگر ملت ایران در دام انها بیافتند. اما با این حال ما هرگز خواهان حذف و سرکوب هیچ اندیشه ی سیاسی در اینده ایران نیستیم و زیر نظر اصول مصوب قانون اساسی و همچنین دستگاه قضایی مستقل همه اینها میتوانند حضور و فعالیت داشته باشند و انهایی که مرتکب جنایت یا غارت بیت المال و یا وطن فروشی شده اند بصورت عادلانه به پرونده هایشان رسیدگی خواهد شد.
طیف های دیگری که ادعای جمهوری خواهی را داشته و گلچین انها را در کنفراس پراگ و استکهلم شاهد بودیم اب سردی بر پیکره جمهوری خواهان راستین ریختند و با این ادعا که ما خواهان براندازی نظام جمهوری اسلامی نیستیم ماهیت خود را بیش از پیش اشکار کردند که خوشبختانه تکلیف مهین پرستان ( چه جمهوری خواه چه پادشاهی خواه ) با این نقابداران ورشکسته مشخص شد.
متاسفانه بعلت نبود یک تشکل و سازمان واحد و منسجم از جانب جمهوری خواهان میهن پرست در این بازار اشفته اپوزیسیون تکلیف میهن پرستان با این اندیشه روشن و مشخص نیست. به هر روی امیدوارم اگر در بین جمهوری خواهان دموکرات شخصیت هایی برجسته و شاخص و ملی وجود دارد جهت تشکیل یک کادر رهبری مشخص که پایبند اصول باشند نسبت به تحقق این مهم اقدام کنند. خوشبختانه در بین ما پادشاهی خواهان بدلیل وجود شخصیت برجسته و ملی که به اعتراف دوست و دشمن مهمترین و تاثیر گذارترین شخصیت اپوزیسیون ایرانی چه در سطح بین المللی و داخلی میباشد با تعیین اصول دموکراتیک معین و ملی خاستگاه پادشاهی خواهان را در این مرحله از مبارزه مشخص کرده است.
هر چند این شخصیت کاملا فراحزبی و فراجناحی عمل کرده و سخنی از نمایندگی یک نوع اندیشه سیاسی خاص بمیان نیاورده و تنها میثاق و پیمانش در این مرحله نجات میهن و فراهم کردن شرایط انتخابات ازاد میباشد در واقع خواستگاه ما پادشاهی خواهان نیز در این مرحله از مبارزه هرگز نوع نظام نبوده و نیست و تنها هدف ما نجات میهن و براندازی نظام اهریمنی حاکم میباشد اما متاسفانه همانطور که قبلا اشاره کردم جمهوری خواهانی چون اقای علی افشاری از هم اکنون جنگ های حیدری نعمتی راه انداخته و میگویند ما هیچگونه تفاهم و همکاری ای نباید با پادشاهی خواهان داشته باشیم و از همین الان بایستی با انها به تقابل بپردازیم.
به هر روی سعی من بر این بود در این چند سطر مختصر اجمالا به واکاوی و اسیب شناسی این اندیشه بپردازم در حقیقت همه انچه که گفته شد درد دل های دوستان جمهوری خواه من میباشد که به زیر چتر شاهزاده رضا پهلوی در امده اند. نهایتا علاقه مندم در پایان نوشتارم جریان نشست صمیمانه ای را که با دوستانم داشتم که هر کدام دارای اندیشه و دیدگاه متفاوت اما باورمند به اصول واحد و ملی بودیم را خیلی کوتاه به تعریف بکشم.
چندی پیش در یک محفل دانشجویی حضور داشتم و بحث پیرامون نوع نظام اینده بسیار داغ بود اما نکته ای که در این بین برای من بسیار جالب بود این بود که تحلیل هایی که بچه ها ارائه دادند بدور از حب و بغض و جزم گرایی بود و همه تحلیل هایشان بر مبنای استدلال و منطق بود و با نگاهی اموزنده به گذشته به افق های اینده می اندیشیدند. در این بین من نیز بعنوان طرفدار نظام پادشاهی پارلمانی تحلیل های خود را ارائه دادم که مایلم به گوشه هایی از ان اشاره ای داشته باشم.

در واقع اعتقاد من بر این است که نظام پادشاهی پارلمانی برای ایران باستانی و کهنسال ما حکم سند و هویتی را دارا میباشد که نماینده تاریخ باشکوه 2500 ساله ایران است و به ایران ما هویت و اصالت میبخشد. سامانه پادشاهی با تمام فراز و نشیب هایش دارای ریشه ی بسیار عمیق در گستره تاریخ این ملک باستانی میباشد که به سادگی نمیتوان ان را نادیده انگاشت اما عمر جمهوری در ایران ما فقط به 33 سال ختم میشود که متاسفانه یکی از سیاه ترین دوران تاریخ ایران بوده که به حق میتوان حمله اسکندر و مغول و یا حتی چیزی فراتر از ان را برای ان متصور شد.
نظام پادشاهی پارلمانی پتانسیل بسیاری در زمینه فرهنگ سازی را دارا میباشد و در عرضه فرهنگ ایرانی به دنیا بسیار کارا و مفید میتواند باشد کمااینکه در جشن های 2500 ساله شاهنشاهی کوروش کبیر و فرهنگ ایرانی به دنیا معرفی شد و بازخورد و دستاورد خوبی برای ایرانیان در پی داشت همچنین سامانه پادشاهی بعنوان یک نهاد مستقل و فرهنگی که در سیاست دخالتی ندارد میتواند در زمینه تحقیق و بازسازی فرهنگ زخم خورده ایرانی بسیار مفید و کارا واقع شود.

همچنین ایران دارای اقوام و تیره های مختلفی میباشد که در طول عمر ننگین این نظام جنایتکار بشدت سرخورده و تحت ستم واقع شده اند و شکاف فراوانی بین انها و حکومت مرکزی ایجاد شده که در اینده یک پادشاه سمبلیک و محبوب میتواند نقش مهمی را در پر کردن این شکاف میان دولت و ملت و ایجاد وحدت و یکپارچکی ملی ایفا نماید.
پاینده ایران