حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America

  صفحه نخست  |  تالارهای نوشتاری  |  بحث جدید  |   حالت بسته شده  
تدوین پیش‌نویس قانون اساسی ایران
برگشت به تالار  |  می خواهید پاسخ بدهید؟
نویسنده  شهروز   تا کنون  144  بار خوانده شده است.(Nov 22,11) سه شنبه 1 آذر 1390 = November 22, 2011

>گفتاری کوتاه از مقوله ای بزرگ  


با سلام خدمت کاوه عزیز .من نیز نژادا از اکرادی هستیم که برای حفاظت از کیان ایران در قرنهای گذشته از منطقه انشان به منطقه انزان در استراباد کوچ نمودیم.و دقیقا همین سوال را من از یکی از تحصیلکردگان کرد که در انگلیس علوم سیاسی میخواند کردم و جواب قانع کننده ای نشنیدم اما ان کردی که در کردستان امروز زندگی میکند به من کردی که قرنها پیش برای حفظ میهن مجبور به ترک کردستان گشته ام نمی اندیشد و این مشکلی است که وجود دارد.یعنی حقیقی است.او نیازمند توجه است و این مهم را در ایران امروز نمی بیند.اما صحبتهای من منافاتی با قطعنامه کنگره پنجم حزب ندارد و حزب شرایط خود و اینده و ایده ال را بیان نموده که در ایران امروز وجود ندارد. کاوه عزیز در جواب قسمت اول سوال شما بگویم که محدوده جغرافیائی از دیر باز برای تمام اقوام وجود داشتهو این روند کماکان ادامه دارد و استانهای ما هنوز بر مبنای اقوام تقسیم گشته اند و همین تقسیم بندی باعث ادامه روند پویائی و بازیابی اقوام خواهد گشت و اگر این قضیه برای دولتهای گذشته مهم نبود بایستی شاهد برچیده شدن تمام این تقسیمات در گذشته و حال بودیم.کاوه عزیز این اقوام بودند که با اتحاد هم پادشاهان را بر مسند مینشاندند و در واحدی کوچکتر این اربابان و خوانین محلی بودند که باعث ثباط مناطق قومی و حفظ جغرافیا و طایفه و گویش و فرهنگ بومی بودند و شما بهتر میدانید که تا اواسط حکومت محمد رضا شاه سیستم ارباب و رعیتی بر ایران حکمفرما بودو با برچیده شدن همین نظام کهن و بدون تمهیدات لازم و در نظر گرفتن عواقب ان باعث کوچ عظیم روستائیان به شهرها بودیم که متعاقب ان شغلهای کاذب و بزه کاری و اعتیاد و فساد و .... و عدم توانائی دولتهای بعدی در کنترل کردن این حجمه مهاجر جویای نام و کار.و نهایتا با تمام زحماتی که در دوره پهلوی جهت رسیدن به دروازه های تمدن گردید فقط 30 درصد شهر نشین از مواهب روشن بینی و فرهنگ بینالمللی برخوردار بودند و از پس این سیل مهاجران نهایتا این فرهنگ روستائیان بود که بر فرهنگ شهرنشینان غالب گشت.روندی رو به عقب و پنبه گشتن هر انچه که بافته شد.تهران امروز یک شهر متمدن نیست بلکه فقط دارای یک توسعه ناموزون ساخت و ساز است و مجموعه جمعیتی که از بهر لقمه ای نان راهی این شهر گشته اندو دولتهائی که در کارش وا مانده و هر انچه که هزینه دولت در زمینه های مختلف میباشد را در خود فرو میبرد و دیگر چیزی نصیب استانها و شهرهای دور نمیشود.کاوه عزیز عمده مشکلات ایران ناشی از همین تهران است.تهرانی که تمام پولهای این سرزمین را بدلیل سیاستهای نادرست در خود میبلعد و همه را دور خود جمع نموده است.اما کاوه عزیز بیا دوباره مرور کنیم.در طی نزدیک به یک قرن از انقلاب مشروطه و زحمات ان همه از انسانهای بزرگ در زمینه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی که سعی نمودند تا انچه که شما میگویید بشود ایا این روند توسعه ادامه پیدا کرد؟ایا باز به دوران دین سالاری قرون وسطی برنگشتیم؟مگر در همین مجلس ششم جمهوری اسلامی مجددا طرح ایالتی و ولایتی در دستور کار مجلس رژیم قرار نگرفت؟و بعبارتی ما در سال 57 به همان مرحله ای رسیده بودیم که خواست شماست و با سیاستهای درست و اساسی دولتهای گذشته میهن پرستی در سرلوحه امور بود و پس از سال 57 شاهد حضور روستائیانی در روس امورات بودیم که به ناگاه یک شبه ره صد ساله را طی نمودند و از همین مقطع ایا به همه ادمها به یک چشم نگاه شد.؟برخورد با کردها و ترکمن ها و گیلانیها در همان سالهای اول و مرزبندیهای خودی و غیرخودی.حرکتهائی که هیچ اندیشه و تدبیری و سیاست میهن پرستانه ای در گفتار و کردارشان نبود.کاندیداهائی که برای گرفتن رای و حمایت به تعصبات طایفه ای و قومی و نژادی و زبانی دامن میزدندو بحث اقوام را به میان میکشیدند.کسانی که هرگز تجربه گرداندن یک دهات را نداشتند بر مسند سازمانها و وزارتخانه ها تکیه زدند و ایا تدبیری در کارشان بود در اوردن فامیل و طایفه از جلوی در بانی تا معاونتهای خودو مقوله بسیار در خصوص ترکزبانان و اصفهانیها و یزدیها در تهران صدق میکند که با عرض معذرت از تمام هموطنان دلسوز و وطن پرست اذری و اصفهانی و یزدی ما.کاوه عزیز انانی که در طی این سالها برای منافع گروهی و شخصی به تحریکات قومی دامن زدند مطمئنا از طبقات متمدن و شهروندان قدیمینبوده و هرگز به عواقب اعمال خود توجه ای نداشتند.ما امروز در کشوری زندگی میکنیم که با گذشته اش بسیار متفاوت استو بی تدبیریهای زیادی صورت پذیرفته که اکنون شاهد دامن زدنم عده ای به قوم گرائی و جدائی و غیره باشیم.