اگر درخواست تجزیه آذربایجان از کلینتون بوسیله نماینده کالیفرنیا به سرخط خبرها در رسانه های ایرانی تبدیل نشد بدانید که ما رسانه های فارسی زبان داریم ولی رسانه های ملی نداریم که منافع ملی ایران برایشان کوچکترین اهمیتی داشته باشد.
یک رسانه ملی ایرانی و ایران مدار یعنی اینکه اصول زیر را در بخش "درباره ما" خود داشته باشد و پایبندی اش به این اصول را لحظه به لحظه در برنامه هایش در رادیو و تلویزیون و مقالاتش به اثبات برساند:-
"1. تمامیت ارضی ایران غیرقابل مذاکره است
2. ایران یک کشور و یک ملت است و شهروندان ایران تنها یک ملیت دارند و آن ملیت ایرانی است
3. نظام آینده ایران باید یک دمکراسی پارلمانی باشد
4. قانون اساسی نوین ایران باید مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن باشد
کسان، گروهها، سازمانها، شبکه ها و احزاب سیاسی ای که به این 4 اصل باور نداشته باشند و آنها را برای ایران نخواهند بعنوان دشمنان ایران شناخته می شوند و بهیچوجه با آنها تحت نام دمکراسی، تکثرگرایی، حقوق بشر و دگراندیشی مماشات نخواهد شد و هیچ جایی در این رسانه ها نخواهند داشت. یک رسانه ملی موظف است اینها را و طرز تفکر و برنامه های سیاسی شان را به ملت ایران گزارش دهد تا ملت ایران آنها را بشناسند و از آنها دوری کنند تا دولتهای بیگانه دست از تولید این نوع آپوزیسیونهای قلابی دست بردارند و در آیت الله بی بی سی و صدای امریکا انقدر به آنها بعنوان نمایندگان قشرهای مختلف ایران بال و پر ندهند و مردم را در ایران گمراه نکنند".
کسی یا گروهی یا شبکه و حزبی که با زبان خوش طرح تجزیه ایران را دنبال می کند با پنبه دارد سر ایران را می بُرد. صد رحمت به صدام حسین که از اینها صادق تر بود و با توپ و تانک همین برنامه را در ایران دنبال می کرد! رسانه هایی که سر بُران ایران را بعنوان دگراندیش و دمکرات و حقوق بشری تاکنون بما قالب کرده اند و می کنند یا نمی فهمند که دمکراسی و حقوق بشر و تکثرگرایی/پلورالیسم سیاسی و دگراندیشی چیست و یا مغرض اند و این واژه ها را عمدا از محتوا کاملا خالی کرده اند. تجزیه طلب ایرانی و خارجی ندارد چون هر دو بدنبال تکه پاره کردن ایران هستند به روشهای گوناگون یکی با نقاب و یکی بی نقاب، یکی با جا زدن خود در صف آپوزیسیون رژیم کهریزکی در ایران و در کنار دیگر بخشهای آپوزیسیون، دیگری مثل صدام شمشیر را از رو می بندد و هیچ شک و شبهه ای در دشمنی اش با ایران و ملت ایران در ذهن هیچ کسی باقی نمی گذارد.
رسانه های ایرانی باید تکلیف خود را با ملت ایران از امشب روشن کنند. یا درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا در کنگره امریکا از هیلری کلینتون را سر خط اخبار خود قرار می دهند و مخالفت خود را اعلام می کنند و بگوش ملت ایران و اوباما می رسانند یا پشت گوش می اندازند و با تیتر اول نکردنش در تجزیه ایران همدست بیگانگان می شوند. اینها چه رسانه هایی هستند که این خبر مهم و اسفناک را نمی خواهند تیتر اول خود کنند!؟ یا از آن فرصتی نسازند تا به اصول 4 گانه بالا تعهد بدهند و پایبندی به آن اصول را ما در برنامه ها و مقالاتی که منتشر می کنند ببینیم!؟ آیا بغیر از این خواهد بود که با از کنارش گذشتن اش، آنرا خبری بی ارزش جلوه داده و خبر رسانی نکرده اند و وظیفه ملی خود را انجام نداده اند!؟ آیا اهمیت ندادن رسانه ها به این خبر مهم ثابت نمی کند که اینها هیچ تعهدی به ایران ندارند و لفظا فقط شعارهای دهن پر کن می دهند و قصدشان همیشه شیره مالیدن بر سر ملت ایران بوده است!؟
من فردا مرخصی می گیرم تا تمام رسانه هایی را که می شناسم تحت نظر بگیرم و ببینم که واکنش شان به این نماینده کنگره امریکا چه خواهد بود؟
همانطور واکنش احزاب و شخصیت های سیاسی و دیگر گروهها را هم از طریق اینترنت دنبال خواهم کرد تا ماهیت یکایکشان برایم روشن شود! شما خواننده این نظر چطور!؟ شماها چه فکر می کنید!؟ آیا این لحظه حقیقت رسانه های ایرانی و فعالان سیاسی و حقوق بشری ایرانی نیست!؟
قاتل و قاتلین ایران فقط رژیم کهریزکی جمهوری اسلامی نیستند. فقط آنها مسئول نیستند. ما در این وضعیت نمی بودیم اگر آنها ذره ای مسئولیت نسبت به ایران و ملت ایران از خود نشان می دادند. مسئولان دیگر در برون مرز هستند و نباید گذاشت که اینها خود را معصوم جلوه دهند.
اگر درخواست تجزیه آذربایجان از کلینتون بوسیله نماینده کالیفرنیا به سرخط خبرها در رسانه های ایرانی تبدیل نشد بدانید که همه جایشان می لنگد و نه فقط یکجایشان!
نیایش داریوش بزرگ: اهورامزدا، ایران را از دشمن و دروغ و خشکسالی در امان بدار.
پاینده ایران و ملت یگانه ایران که تنها افتاده است!
|