|
شنبه 14 اسفند 1389 = March 5, 2011
March 05, 2011
|
بهمن زاهدی |
به یاد کسی که عشق ورزیدن به ایران را در ما دوباره زنده کرد |
ده روزی میشد که ایمیلی از او دریافت نکرده بودم. مقالهای نفرستاده بود و مصاحبهای نکرده بود. یک هفتهای بود که میدانستم در بیمارستانی بستری شده است. نگرانیم شدت یافته بود و بیقرارم کرده بود. جمعه شب احساس کردم که فرازش فرا رسیده و میخواهد با من وداع کند. به یاد و فکر او آن شب را گذراندم. شنبه صبح طبق معمول همیشگی زود از خواب بیدار شده و کامپیوترم را روشن کردم. در فکر تظاهرات بعد از ظهر برای مخالفت با مجازات اعدام و سنگسار در شهرمان، خودم را مشغول کرده بودم. رغبتی به خواندن ایمیلهایم نداشتم. یک ساعتی با خودم تنها نشسته بودم. آن سرعت عملم که او همیشه تقدیر میکرد در من خاموش شده بود. با تردید و بیحوصلگی ناشناسی ایمیلهایم را شروع به خواندن کردم. اولین ایمیل، آن خبری را به من داد که نمیخواستم باور کنم. با سرعت چندین تلفن به کانادا، امریکا و آلمان کردم تا صحت خبر را دریابم. بعد از آن باز با ناباوری یک ساعتی با خود و غم دلم خلوت کردم. از خودم میپرسیدم: به جوانان سبز داخل ایران چه بگویم؟ به آنان که از او پرسشی دارند چه جوابی بدهم؟ چه کسی توانایی دلیرانه او در دفاع از ایران، منافع ملی و تمامیت ارضی کشورمان را دارا میباشد؟ چگونه میتوان اطلاع رسانی کرد؟ زمانی که نمیخواهم خبری را باور داشته باشم. آیا باید باور کنم، آن همه آگاهی و عشق به ایران از میان ما رخت بسته و ما را تنها گذاشته. ذهنم قادر به تفکر کردن نبود و قلبم شکسته بود. در همان زمان اولین جملهای که به ذهن رسیده بود را نوشتم: "داریوش همایون به تاریخ ایران پیوست"
درک درست از تاریخ یکی از تواناییهای منحصر بفرد او بود. تاریخ ایران و جهان را تا آنجا که توانسته بود مطالعه کرده، ولی با گذشته و یا در گذشته زندگی نمیکرد، بلکه نگاهش به آینده بود و در تاریخ سیر تکاملی موجودی به نام "آدم" را به انسان امروزی جستجو میکرد و با تسلط به آن آگاهی سیر تکاملی انسان امروزی را در آینده دور و نزدیک بررسی و بازگو میکرد. تمامی اندیشههای گوناگون را مطالعه کرده و دلایل بوجود آمدنشان را در مقطعهای زمانی مختلف بررسی میکرد و با آن آگاهی سیر تکاملی انسان را به تفسیر میکشید و تصویری از واقعیت زمانه ارایه میداد که با منطق بینظیرش در گفتار و نوشتارش نمایان میشد، منطقی داشت که دگراندیشانش را هم به اندیشیدن وادار میکرد.
در جلسه یاد بود داریوش همایون از آینده سخن نگفتن، تنها جرم سیاسی میباشد که او به ما نخواهد بخشید. با او که آینده را بخوبی دریافته بود و دیدگاهاش برآمده از خواستهای جمعی جوانان جُنبش سبز ایران بود، میشد ساعتها در باره آینده گفتگو کرد، در چنین گفتگوهایی میتوانسیتم آینده را حس کنیم، میتوانستیم انگیزه رسیدن به آن را در خود پرورش داده و امیدوار شویم. یک بار در باره داریوش همایون نوشتم:" آیندهای که او در پیش روی ما میگذارد برای یک فرد و گروه، سازمان سیاسی، حزب و دستهای سیاسی نیست، بلکه آیندهای درخشان برای تمامی افراد جامعه است. از کارگر زحمتکش گرفته تا ثروتمندترین فرد جامعه میتوانند و حق دارند در جامعه مدنی که او به تعریف میکشد بعنوان شهروند ایرانی حضور داشته باشند به همین دلیل او را شخصی فراحزبی مینامند و حزب مشروطه ایران را برای او کوچک میانگارند."
داریوش همایون اصلاحطلبی به معنی واقعی کلمه بود. او مشروطهخواهی را مترادف با اصلاحطلبی بر میشمرد و میگفت: اصلاحات را باید از خود شروع کرد به امید کسی نباید نشست، میتوان با تجددطلبی در خود امیدواری را آفرید تا از زنجیر گذشته رها شویم. با ترویج فرهنگ گفتگو در جامعه میتوانیم مانع مطلقگرائی ذاتی و درونی انسان در اندیشیدن شویم. او به مطلقگرایان چپ، راست و هر فرد و گروه مطلقگرائی لبخند میزد تا بتواند با نشان دادن نقاط اشتراک اندیشهها آنان را به روادارای عادت داده و از اسارت زندان درونیشان رها و آزاد کند. داریوش همایون مرد میدان اندیشیدن برای رسیدن به فردای بهتر، برای بیشترین افراد جامعه بود.
برای رفع هر اختلافی چه شخصی و چه گروهی زیرکانه نقاط اشتراک را میجُست و با آن وسیلهای برای از میان بردن اختلافات میساخت. آینده بینی او از همین نقاط اشتراک سر چشمه میگرفت. تصویر آینده را مانند صفحه کامپیوتری میدید و میگفت هر چه اختلافات کمتر شوند و نقاط اشتراک بیشتر، صفحه نمایانگر آینده شفافتر میشود و هر چه اختلافات بیشتر شوند آینده تیرهتر خواهد شد. آیا زمانیکه دیگران با ما در نود و هفت درصد منشورمان اشتراک نظر دارند، نمیتوانیم آینده را با شفافیت ببینیم؟
میراث داریوش همایون تنها در نوشتهها و اندیشههایش خلاصه نمیشود. یک هدف عمومی برای آینده کشور را در رسیدن به لیبرال دموکراسی به تعریف کشیده است که تنها با ترویخ فرهنگ گفتگو با دگراندیشان به ثمر خواهد رسید. بهترین میراث داریوش همایون دفاع دلیرانه از تمامیت ارضی و دفاع از منافع ملی کشور است. حق عشق ورزیدن به ایران را داریوش همایون در ما دوباره زنده کرده است.
روحش شاد
|
_____________________________________________________ .C.P.I P.O. BOX 18436 Encino, CA 91416, U.SA. Tel: (818) 344-2202 Fax: (818) 344-2212 www.irancpi.com
|
|