جمهوریاسلامی در سراشیبی سقوط افتادهاست. دعوای شبیه شعبده بازی ولی فقیه با رئیس جمهور كودتا كه به چشم باز خوابیدن گرگها در برابر هم شبیه است، لایهای از به هم ریختگی رژیم ملایان را نشان داد؛ رویدادی كه در سالهای گذشته هم موارد مشابهی داشته، حكایتی از استیصال و بحران درونی رژیم است. تقسیم غارت اموالملی و پیشدستی در راهاندازی اعدام و شكنجه آزادیخواهان، اختلاف منافع رژیم اسلامی را از پرده بیرون انداخته است. این اختلاف در عین حال كه هیچ ربطی به جنبش مدنی ایران ندارد، اما اگر آگاهانه با آن برخورد نشود، میتواند چونان سالهای پیشین، جنبش را دچار انحراف و یا بنبست گرداند؛ بنبستی كه ضربات غیرفابل جبرانی برای جنبش و فعالین آن دربر خواهد داشت. به این دلیل است كه بایستی ضمن پراكندن اخبار جنایات انجام گرفته رهبری و رئیس جمهوری، در تمامیت حكومتاسلامیان از آن برای پروسه دموكراسی در ایران آینده و به تاریخ سپردن حكومت دینی استفاده كرد و راهكارهای مدنی و دموكراتیك را در گذار از آنها پیافكند. از سوی دیگر بخشی از جناح اسلامی كه چند سالی دستاش از قدرت اجرایی كوتاه شده است، در این شرایط برای مصادره به مطلوب جناحی خود و كشاندن جنبش رو به رشد مدنی به سمت و سویی غیر از سرنگونی نظام اسلامی، در تكاپو افتاده و سخن از آشتیملی و برگزاری مراسم سكوت و بیارادهگی سیاسی و اجتماعی میزند؛ اگرچه این مفاهیم به تناسب مبارزات همگانی از موضوعیت برخورداراند، اما آنان كه درصدد استحكام رهبری خودخواسته جنبش سبز هستند، قصد كانالیزه كردن جنبش را در راستای موفقیت جناحی دارند و بیش از آن كه سر در سودای آزادی اجتماعی، رعایت حقوق بشر، برچیدن مراكز پیدا و پنهان شكنجه و اعدام داشته باشند، با طرح مطالبات حداقلی و غیر واقعی خواستههای عینی ایرانیان را دردستیابی به چندی از جایگاه وكلای مجلس و دیگر مشاغل اجرایی به قربانگاه میبرند؛ واقعیات دو ساله گذشته از رشد و تحول جنبش سبز به اعتراضات مبنایی حكایت دارد؛ نشانههای این رشد و پویایی- با تمامی هزینههایی كه بر جنبش از سوی رژیم تحمیل شده- در طرح شعارهای سرنگونی و درخواست تغییر نظام متجلی شده است. این مساله محوری را خودخواندگان شورای هماهنگی راه سبز نه میخواهد ببیند و نه میتواند با آنها كنار بیاید. در اولویت برخورد با مسائل رو به رشد جنبش مدنی ایران، شفافیت در مواضع ركن اصلی را تشكیل میدهد؛ شورای هماهنگی راه سبز بایستی برای همراهی مطالبات آزادی خواهانه و جلب اعتماد مردم ایران، به شفافیت در افراد و افكار تن داده و بر پایه آن، بخشی از عمل و نظر جنبش را بر دوش كشد. با آگاهی به این مسائل میتوان به آسیب شناسی جنبش مدنی اقدام كرد، تا تجربیات تلخ سیاسی و اجتماعی كه مبارزات و مخالفتهای سال گذشته را به بنبستهای جدی كشانده، به موقع شناخت و تصفیه كرد.
مشكل عمومی ایران، تعویض رئیس جمهوری بیكفایت با شخصی غیر نیست؛ مشكل اركان قانونی جمهوریاسلامی است كه بر اساس تبعیض حقوقی گذارده شده است؛ مشكل ایران اقتدار بیمسئول ولایتفقیه است كه جان و مال و آزادی مردم را بازیچه اعتقادات دینی كرده است. مشكل ایران شخصی سید علی خامنهای است كه در جایگاه غیرانسانیاش، احكام اعدام صادر میكند. بر هویت و شخصیت انسانها، پوزخند میزند. ایران را در تمامیت آن به زندانی برای آزادیخواهان، روزنگامهنگاران و دگراندیشان تبدیل كرده است؛ مشكل ایران، خروج غیرقابل ترمیم اشخاصی است كه برای دستیابی به زندگی انسانی، خاك كشور را پشت سر میگذارند. مشكل اصلی ایران، نه جابجایی مهرههای بیهویت و التدست پرده نشینان قداره بند است و نه جایگزینی جناح سیاسی با جناحی دیگر است. مشكل اصلی ایران نبود آزادی و برابریهای حقوقی است. جمهوریاسلامی در تمامیت آن، موجب سرافكندگی ایرانیان و عامل بازدارنده ایران زمین در ورود و حضور در تمدن بشری است. به همین خاطر، حداقلترین و فوریترین خواست آزادیخواهان و مخالفان داخل و اپوزیسیون خارج كشور با تكیه بر آن –به عنوان یكی از اصول توافقی- میتواند به ساختن ایرانی عاری از رژیم دینی و نظام استبدادی اندیشیده و دیگر مطالبات را بر آن پایه گذاری كند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
اگر فرصت دارید گفتگوی آقای حسین مهری وآقای دکتر محمد امینی محقق وپژهشگر، را در رادیو صدای ایران گوش کنید، موضوع فدرالیسم و ریشه هایش به کجاها وصل هستند را و کنفرانس لندن را بررسی وتحلیل وریشه یابی می نمایند.سکوت در برابر فجایعی که در راه هستند نشانه رضایت داشتن از وقوع ان فجایع هست یا نیست؟ فعلا فقط جمهوری اسلامی مستقما در روبروی ملت ایستاده است اما اگر سکوت را نشکنیم چندین جمهوری اسلامی دیگر مثل قارچ سر درمی اورند که یک سرشون در عربستان سر دیگرشان در مسکو لندن وامریکا واسرائیل هم سهم خودشان را می خواهند. حساب کتاب هایشان با تقسیم بر شش ملیت جور درمی اید. انها با هم توافق کرده اند حال باید ملت ایران تکلیف خودش را روشن کند . درک کردنش خیلی سخت نیست. انها خیلی ساده و رک و پوست کنده یک ملت را به چند ملت تقسیم می کنند این دیگر جای بحثی نمی گذارد. باید در جستجوی شخصیت هایی برامد که دلسوز ایران وایرانی باشند و اندیشه نو برای رهایی ایران بیافرینند.
بامید آزادی
پاینده ایران.
June 29, 2011 01:09:32 PM
---------------------------
یک خواننده علاقمند
آقای موبدی
دبير کل حزب مشروطه هم در اين جلسه شرکت داشته است. آيا پول هتل و هواپيمای ايشان هم پرداخت شده است؟
June 28, 2011 09:37:17 PM
---------------------------
حق
با درود،
چشم اسفندیار تجزیه طلبان و حامیان بیگانه شان افشا کردن این کنفرانسها و نقطه نظرات ضعیف آنها بطور بسیار گسترده از طریق رسانه های ملی بطور مستمر و نقد و بررسی و دعوت فدرالیست ها به پاسخگویی مستقیم به ملت است و نه به مجریانی که با انها همیشه رودربایستی های بیجا داشته اند و بخود قبولانده اند که اینها دگراندیش اند! باید تفاوتها بین تجزیه طلبان و دگراندیشان مشخص شود و من معتقدم که آن مقاله زنده یاد داریوش همایون توافق بر سر اصول نه با کسان چراغ راه ماست. آخر کدام ایرانی وطنپرست و آزادیخواه واقعی قادر است حتی فکر کند که این اصول را می توان زیر سئوال برد و همچنان ادعای وطنپرستی کرد! یکی از مهمترین ضعف های تجزیه طلبان نقابدار مثل حسن شریعتمداری و نوری علاء پاسخ به این پرسش کلیدی است که بفرمایید کدامین حق احدی در ایران پایمال می شود اگر منشور جهانی حقوق بشر مو به مو اجرا شود. همه اینها در مقابل این پرسش عاجزند.
باید خطراتی که در راه ایران است را با یکایک کسانیکه ادعای وطنپرستی دارند در میان گذاشت، همایش های اینترنتی، رد و بدل مقاله ها و گفتگوهای مکرر بخصوص دیداری و شنیداری ترتیب داد و کمپینی پیگیر را تا روز ازادی ایران ادامه داد وگرنه تکان نخوردن امروز ما ایرانی باقی نخواهد گذاشت تا آنرا آزاد و آباد کنیم. وجاهت ملی خود را همین امروز خرج کنیم قبل از آنکه دیر شود. سکوت و کم کاری و ترس های بیجای امروز ما تنها نشانه ی مسئولیت ناپذیری ما و بی فرهنگی قربانی جلوه دادن خود است. چو ایران نباشد نمی خواهم که هیچ کسی که امروز پر از ادعای وطنپرستی و خالی از هر عملی است هم در فردای تجزیه ایران باشد. اگر راست می گوییم امروز با عملمان نشان دهیم که وطنپرستیم و فردا ادا اطوار مرثیه خوانها را در نیاوریم و خود را حسین مظلوم جلوه ندهیم. باید که امروز روشنفکران سرشناس، مجریان رادیو تلویزیونی و گردانندگان سایت ها و نشریات را علیه تجزیه طلبان بسیج کرد بدون کوچکترین چشمداشتی در آینده چون ما باید در عمل خود نشان دهیم که بواقع ایران از همه چیز بالاتر است. من امیدم به حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است که امروز که ایران در خطر جدی قرار گرفته است، همانند پیشرفته ترین احزاب جهان عمل کند. برای این احزاب کشورشان بهر قیمتی و حفظ منافع ملی کشورهایشان را زندگی کرده و می کنند چون نه تنها وطنپرستند بلکه می دانند بدون وجود کشورشان داشتن حزب معنا و مفهومی ندارد. وجاهت ملی خود را امروز باید خرج کنیم، انقدر بیخودی صبر نکنیم تا انرا با خود به گور ببریم. پاینده ایران
June 28, 2011 05:12:23 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود آقای موبدی عزیز
خوش آمدید به صفحه نظرات ، از این بابت بسیار خوشحالم .
من نیز خواندم که جناب حسن شریعت مداری فدرالیسم را تایید کردند، شک ندارم که ایشان لااقل در چند دهه گذشته یک بار تاریخ کشورهای فدرالیسم را مطلعه کردند، بقیه افرادی که نام بردید اطلاع ندارم. که فدرالیسم را تایید کرده باشند. اما آنچه مشخص است این است وهمچنین زنده یاد آقای دکتر داریوش همایون نیز نگرانی خود را واضح و صریح در مصاحبه با آقای فرامرز فروزنده گفتند که یک جریان کاملا منظم وخوب تغذیه شده برای هدف تجزیه ایران کوشش می کند.
هم میهنان ودوستان وهموندانی که افتخار شاگردی ودوستی با آقای دکتر داریوش همایون را دارند و به نظرات آن بزرگوار باور دارند واحترام ویژه به زحمات و نظرات وباورهای ایشان برای ایرانی آزاد وآباد قائل هستند ، توجه داشته باشند که این وظیفه را بر دوش دارند که سکوت اختیار نکنند.
مقابله با این گونه جریانها وافراد فعال در این جریانات بر دوش همه انها می باشد. منتظر خواندن نظرات وپیشنهادات همه شما گرامیان هستیم.
اگر در راستای مبارزه با رژیم و تجزیه طلبان(فدرالیسم ها) نیازی به رسانه رادیویی باشد، می توانیم از آقای سعید قائم مقامی در پرژین رادیو کمک بگیریم.
ارادتمند کاوه
June 28, 2011 02:26:26 PM
---------------------------
م.موبدی
دوستان گرامی
بنظر من قضیه جدی تر از آن است که بنظر می آید. هزینه این نشست و پول هتل و بلیط هواپیما از سوی اعراب پرداخت شده است. هدف جا انداختن فدرالیسم است. ولی آنچه که سعی می شود ایجاد شود مجموعه ای است که نیروهای خارجی آن را باد خواهند کرد تا قدم دیگری در راه تغییر نقشه خاورمیانه بردارند. نوری زاده سال ها حزب دموکرات و کومله را شستشو میداد ولی دیگر زمان آن است که به وی هم پرداخته شود. شنیده ام خانم حقیفت جو٬ بنی صدر و حسن شریعتمداری از فدرالیسم دفاع کرده اند. امیدوارم صحت نداشته باشد. گزارش العربیه کاملا یکجانبه است. باید خیلی جدی به این کنفرانس واکنش نشان داد
پاینده ایران
June 28, 2011 10:32:11 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درو د حق عزیز
گزارش مربوط به آخرین روز کنفرانس را ومصاحبه مربوط به همین کنفرانس را در فیسبوک خودم وحزب مشروطه قرار دادم، البته این بخشی از کنفرانس است . اقای دکتر علی رضا نوری زاده اگر اشتباه نکنم مدیر موسسه پژوهشی ایران و عرب است که تشکیل دهنده این کنفرانس می باشد.
پاینده ایران
June 27, 2011 05:01:12 PM
---------------------------
حق
با درود،
کاوه عزیز، من که در خارج زندگی می کنم و مرتب اخبار را دنبال می کنم خبر نداشتم که چنین کنفرانسی در لندن برگزار شده است حال چه برسد به 75 میلیون ایرانی دیگر که بجز 5 میلیون از آنها بقیه همه در جهان پخش و پلا شده اند. چه کس و کسانی بخود این حق را می دهند که بدون اجازه و حتی آگاهی ملتی 75 میلیونی چنین کنفرانس هایی برپا کنند و از جانب ملت ایران حرف بزنند! بروند و فقط از جانب خودشان هر حرفی می خواهند بزنند ولی حق ندارند از جانب ملت ایران حرف بزنند. من می خواهم بدانم که آیا آقای علیرضا نوری زاده که برگزارکننده این کنفرانس بوده درباره این کنفرانس و آنچه در آن گذشت چیزی در برنامه ها و سایت خود و در مقاله های خود در کیهان لندن گفته است یا نه. من می خواهم بدانم که او چه نقشی در دعوت از مهمانهای تجزیه طلب فدرالیست نژادپرست داشته است و چه رابطه ای با آنها دارد تا بتوانم تشخیص دهم که او هم مثل نوری علاء و جبهه ملی! است که فقط سرود ای ایران و پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان و حفظ تمامیت ارضی ایران را فقط و فقط برای مردمفریبی علم کرده است.
آقای علیرضا نوری زاده دهه هاست در لندن زندگی می کند و با زیر و بم همه چیز در اینجا آشنایی کامل دارد. او خوب می داند که درباره تغییر پوند به یورو چند سال بحث و جدل شد و بالاخره تصمیم گرفته شد که سر ملکه انگلیس باید روی سکه ها و اسکناس ها بماند و بهمین خاطر مردم تغییر پوند به یورو را غیر ممکن کردند. توجه بفرمایید که سر یک موضوع کوچک انگلیسی ها سالها گفتند و نوشتند و بحث در درون کشور کردند و تصمیم غلط یا درست خود را گرفتند. حال آقای نوری زاده که بهتر از من می داند که برای هر تغییر و تحولی در انگلستان چه مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت انگلیسها صورت می گیرد و چندین سال طول می کشد تا به نتیجه برسد، به چه حقی دور از چشم و گوش و زبان ۷۵ میلیون ایرانی در برون مرز به مشتی تجزیه طلب اینچنین بال و پر می دهد انگار که اینها واقعا سخنگوی ملت ما یا بخشی از آن هستند. من از صمیم قلب آرزومندم که علیرضا نوری زاده هیچ نقشی در این بازیهای سیاسی بین المللی که فقط و فقط منافع ملی بیگانگان را حفظ می کند نداشته باشد.
حال وظیفه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در برخورد با این توطئه ها علیه ایران چیست؟ آیا اعلامیه ای علیه این کنفرانس صادر و از بلندگوهای ملی ما بطور سازمان یافته پخش خواهد کرد؟ آیا در این رابطه با همه مجریان و ژورنالیست های ایرانی وطنپرست به توافق خواهد رسید که در افشای اینگونه توطئه ها و آگاه کردن مردم به متناقض گویی ها و فریبکاری ها همتی جدی خواهد کرد؟ آیا نه بعنوان سخنگو و یا نماینده مردم بلکه بعنوان نیرویی آگاه دهنده و فرهنگ ساز دامنه فعالیت های خود را بشدت پر رنگ خواهد کرد تا ملت از خطراتی که بغل گوشش خوابیده آگاه شود؟
پاینده ایران و ملت ایران
June 27, 2011 02:53:58 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
دوسال است که می گویند رژیم در سراشیبی سقوط است و آشکارا دیدیم که قدرتهای سودجو وفرصت طلب مطرح جهان با دستپاچگی وتناقض گویی وسیابازی از سقوط رژیم جلوگیری کردند. وخوب می دانیم که بیش از نود درصد ملت ایران می کوشند رژیم ننگین را واژگون کنند ویک دولت دمکرات را جایگزین نمایند، اما گویی دستهای بسیاری درکارند تا نگذارند که ملت به رای ونظر خود در تعیین شکل سیاسی آینده شان حقی داشته باشند. گزارش آخرین روز کنفرانس لندن را در باره بررسی شکل سیاسی آینده ایران را در زیر بخوانید.
« خبر نامه ملی ایرانیان
26.06.2011 کنفرانس مخالفان جمهوری ننگین اسلامی در لندن واختلافبر سر فدرالیسم وتشکیل نظام غیر متمرکز بر این نشست سایه افکند.
العربیه:در این کنفرانس که نمایندگان احزاب ، گروه ها و شخصیت های مخالف جمهوری اسلامی حضورداشتند شرکت کنندگان شکل وشمایل نظام آینده پس از جمهوری اسلامی را بررسی کردند.
این کنفرانس که توسط ” دفتر مطالعات ایران وعرب ” روز یکشنبه ۲۶ – ۶ – ۲۰۱۱ برگزار شد برای اولین بار اغلب گروه های مخالف از جمله سلطنت طلبان ، جمهوری خواهان ، راستگرایان ، چپ گراها ، لیبرال ها ، اصلاح طلبان و همچنین رهبران احزاب وشخصیت های قومی را دربرگرفت.
سازمان مجاهدین خلق و سایر گروه های مسلح و تجزیه طلب در این کنفرانس حضور نداشتند.
نمایندگان قومیت ها وملیت های ایرانی به ویژه کریم بنی سعید عبدیان نماینده مردم عرب ، عبدالله مهتدی رهبر کومله ، ناهید بهمنی نماینده جنبش زنان کردستان وسایر نمایندگان قومیت های دیگر خواستار تشکیل نظام فدرال پس از سقوط رژیم کنونی شدند.
فدرالیسم و ممالک متعدد
طرفدران فدرالیسم تاکید کردند در مراحل تاریخی مختلف قومیت های ایرانی ممالک متعددی را در چارچوب امپراتوری واحد تشکیل می دادند.
ضیاء الدین صدراشرافی پژوهشگر ترک در این کنفرانس تاکید کرد با توجه به رشد آگاهی قومی در بین اقلیت های وملیت های ایران برپایی نظام فدرال از تقسیم ایران جلوگیری می کند.
طرفداران فدرالیسم تاکید کردند این شکل از حکومت داری از تکرار ظلم وستمی که ملیت های غیرفارس طی سالهای گذشته از آن رنج بردند جلوگیری خواهد کرد.
حسن شریعتمداری فرزند آیت الله کاظم شریعتمداری از مراجع بزرگ که پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران به تلاش برای ترور” امام خمینی ” متهم شده بود نیز خواستار تشکیل نظام فدرال در ایران شد.
مخالفان اما با هشدار از احتمال تقسیم کشور و تبدیل آن به مناطق کوچک و بروز درگیری وجنگ بر سر منابع طبیعی با فدرالیسم مخالفت کردند.
مساله فدرالیسم در روز پایانی کنفرانس لندن به موضوع برجسته این نشست تبدیل شد و اختلاف ها نزدیک بود کنفرانس را از رسیدن به اهداف خود دور سازد.
خالد عزیزی دبیرکل حزب دموکرات کردستان از عدم دعوت نمایندگان گروه های مسلح و تجزیه طلبان به کنفرانس انتقاد کرد.
عزیزی در این کنفرانس در کنار شاهوحسینی نماینده حزب دموکرات کردستان ایران به رهبری مصطفی هجری که پس از اختلاف با حزب مذکور اعلام موجودیت کرده بود ، نشسته بود.
انقلاب های عربی
شهریار آهی مشاور رضا پهلوی فرزند شاه سابق ایران تاکید کرد بهار عربی در این مرحله فضای جدیدی را در ایران تشکیل داده و این امید را برانگیخته است تا مردم با سرزندگی دوباره برای ایجاد تغییر فراگیر در ایران تلاش کنند.
آقای آهی به شکل نظام آینده در ایران نپرداخت اما تاکید کرد مردم ایران حق دارند سرنوشت خود را تعیین کنند و در این دوران مدرن که حوادث توسط جوانان به سرعت رقم می خورد نظامی لایق منزلت خود تاسیس کنند.
مشاور فرزند شاه سابق همچنین به دوران جنگ سرد که با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران همراه بود نیز اشاره کرد واسنادی ارائه کرد که به گفته او حمایت واشنگتن از ایران در جنگ با عراق را ثابت می کند.
شهریار آهی طی سال های گذشته روابط گسترده ای با نمایندگان سازمان ها وگروه های مخالفی که علیه رژیم شاه مبارزه کرده بودند به هدف توافق بر سر اصول سیاسی مشترک برای تشکیل نظام اینده در ایران ایجاد کرده است.
همچنین در دومین روز این کنفرانس شخصیت های مستقل و نمایندگان جریان های مختلف از جمله شهران طبری رئیس دفتر ” رادیو فردا ” در لندن سخنرانی کردند.
دشمنی خامنه ای با آمریکا
مراد ویسی پژوهشگر امورنظامی در این کنفرانس به شدت از عملکرد آیت الله خامنه ای انتقاد کرد و وی را به پنهان شدن پشت سپر دشمنی با آمریکا متهم کرد.
وی از مخالفان نظام خواست با برقراری ارتباط وتوافق با غرب به دشمنی خودساخته آیت الله خامنه ای با آمریکا کشیده نشوند.
او از کشورهای غربی خواست به مسائل دموکراتیک وحقوق بشری در ایران بیش از مساله اتمی بپردازند تا اینکه مردم ایران مانند انقلابیون عرب در تونس ومصر بتوانند به پیروزی برسند.
مراد ویسی همچنین تاکید کرد برای به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی ایران باید از انقلاب مردم سوریه حمایت کرد.
از سوی دیگر محسن سازگارا از موسسان سپاه پاسداران ، سازمان ها وتشکیلاتی را که به فساد اقتصادی وسیاسی آلوده هستند به سرکوب اعتراض های پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ متهم کرد.
به گفته او سرکوب وحشیانه اعتراض ها از تغییرات سریع در ایران جلوگیری کرد.
همچنین کریم بنی سعید عبدیان نماینده مردم عرب اهواز در این کنفرانس از فعالان جنبش زنان در خارج به دلیل عدم پرداختن به مسائل حقوق زنان در مناطق قومی نشین مانند اهواز ، کردستان و آذربایجان انتقاد کرد.
وی به اظهارات ناهید بهمنی فعال جنبش زنان کرد اشاره کرد وتاکید کرد جنبش سبز حقوق زنان قومیت ها را نادیده گرفته است.
عبدیان همچنین از فعالان جنبش سبز که به گفته او مانند ” مجاهدین خلق ” خود را به عنوان پایه واساس اپوزسیون می دانند ، انتقاد کرد و از اینکه جنبش سبز با نمایندگان قومیت ها در خارج تماس برقرار نکرده اظهار نارضایتی کرد.
او گفت :” قومیت های غیرفارس خواستار تشکیل جمهوری دموکراتیک ، فدرال و لائیک هستند.”
کریم عبدیان تاکید کرد این حداقل خواسته های مردم قومیت های مختلف است.
دراین کنفرانس طرفداران نظام پادشاهی به آن بخش از اظهارات کریم عبدیان که گفته بود ” نظام شاه و پادشاهی در ایران به زباله دان تاریخ پیوست ” به شدت اعتراض کردند و همچنین هنگام نام بردن اسم ” عربستان ” برای اهواز ومناطق عرب نشین که تا سال ۱۹۳۶ در ایران رواج داشت بارها سخنرانی وی را با اعتراض قطع کردند.
شرکت کنندگان در پایان کنفرانس از تلویزیون العربیه به دلیل پوشش بی طرفانه رویدادهای ایران اظهارقدردانی کردند» پایان گزارش.
از آنجایی که برای اولین بار بیشترین مخالفین رژیم در این کنفرانس حضور داشتند و شکل سیاسی آینده ایران نیز مطرح وبررسی شد، من نظر خودم را در چند خط برای آقای دکتر علی رضا نوری زاده که برگزار کننده این کنفرانس بود برای صفحه نظرات در کیهان لندن فرستادم. امیدوارم که منتشر نماید. متن نامه:
درود بر جناب آقای دکتر علیرضا نوری زاده
این چند خط نامه را در لابلای اسنادتان لطفا ثبت بفرمایید.
ابتدا از محضر جنابعالی سپاسگزاری می کنم برای تمام زحماتی که درجهت برگزاری کنفرانس کشیدید،و مخالفان جمهوری اسلامی را در لندن گرد هم آوردید، همچنین ادب واحترام خدمت همه شرکت کنندگان در این کنفرانس.
خدمت شما هم وطنان گرامی رک وپوست کنده و درنهایت ادب عرض می کنم که:
متولد سال 1343 هستم وهیچ کاری هم به گذشته های خفت بار ندارم، چونکه به آینده می اندیشم، وبر این باورم که وظیفه واولویت اول همه ایرانیان واژگونی رژیم ننگین اسلامی است.
می دانید چرا تاریخ تولدم را گفتم؟
الان خدمت شما هموطنان گرامی عرض می کنم. زمانی که خمینی گجستک وارد ایران شد من چهارده سال سن داشتم، و نسل انقلابی سرنوشت من وهم سن وسالهای من را شش دانگ تقدیم خمینی کرد ومن هیچ حق تعیین سرنوشت خودم و تعیین شکل سیاسی کشورم را تاکنون نداشته وهنوز نیز ندارم.
سی وسه سال سیاه می گذرد ودر این زمان طولانی سیاهترین دوران تاریخ میهنم را متحمل شده ام به امید روزی که خودم در درون میهنم حق رای ونظر در تعیین شکل سیاسی کشور داشته باشم. تردید ندارم که ده ها میلیون ایرانی در انتظار چنین فرصتی در درون ایران می سوزند ومی سازند. توصیه می کنم به همه شما سروران بسیار محترم در جهت واژگونی رژیم خون آشام منسجم شوید تا در فضای آزاد در درون میهن همگی باهم حق تعیین سر نوشت میهنمان را داشته باشیم. این عاقلانه ترین ومنصفانه ترین راهیست که پیش رویمان قرار دارد وهر گزینه دیگری به صلاح هیچ ایرانی نیست، مگر اینکه هدفی جز آزادی ایران وایرانی در پندار باشد.
بامید آزادی
پاینده ایران .
.
June 27, 2011 09:43:54 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان میهن پرست.
ایران مشکلات فراوانی دارد که بیشترین شان را رژیم ننگین اسلامی از بدو ورودش تابحال بوجود آورده است که همه بخوبی می دانیم ونیازی به باز نویسی آنها نمی بینم. برای غلبه به مشکلات اولویت اول واژگونی کلیت رژیم وبرچیدن بساط غارتگران وخون آشامان در تمامیت رژیم وقوانین ضد بشری رژیم است، که هرگز وتاکید می کنم هرگز نباید به اصلاح طلبان زره ای اعتماد کرد،که در این راستا بخواهند درکنار ملت ایران بایستند. اصلاح طلبان در دوسال گذشته با بی شرمی تمام ثابت کردند، نه ملت ایران ونه حقوق افراد ایرانی ونه حیصیت وشرف ایرانیان برایشان زره ای ارزش دارد و به هیچ وجهی تمایل به تغییرات اساسی در کلیت نظام خمینی بی وطن بی ناموس ندارند. آنها «اصلاح طلبان» بسیار موزیتر از بی خردان اصولگرا هستند.
دیروز شنبه بیست وپنج یونی در برنامه پارازیت کامبیز حسینی از ابوالحسن بنی صدر پرسید: شما با اصلی ترین مهره های حال حاضر رژیم ارتباط داشتید وطبیعتا شناخت شما بیشتر از همه ماست. بنی صدر در باره رفسنجانی چنین گفت:آغازنقل قول.« او منظورش رفسنجانی هیچ چیز جزء قدرت برایش معنی ندارد، گیروبند عقیده مقیده من ندیدم از ایشان، دروغ می گوید مثل آب خوردن. هر وقت در کاری گیر می کرد می رفت بیرون ومی آمد میگفت احمدآقا بودمنظورش پسر خمینی گجستک درتلفن می گفت که امام گفته اینجور بشود، این روشش بود. » پایان نقل قول. ویدئوی این گفتگو را در صفحه فیسبوک حزب مشروطه به اشتراک گذاشتم.
نسل انقلابی 57 با کینه ای که از شاه داشتند و طمع پول نفت و آب وبرق واتوبوس مجانی از حول هلیم خودش که در دیگ افتاد وسوخت هیچی، می خوام بگم اصلا به درک که سوخت، اما نسلهای بعدی راهم سوزاند وجزغاله کرد و بسیاری ویرانی ها ببار آوردند که تا نسلها طول خواهد کشید که جبران آن ویرانی ها شود. از همه بدتر اینکه اکنون دشمنان فراوانی را در جامعه جهانی وهمسایگی مان بوجود آوردند که کشور را در سایه یک جنگ منطقه ای قرار دادند.
آنچه که وظیفه ماست وتاریخ در مقابل ما قرار داده این است که با طناب پوسیده اصلاح طلبان هرگز خود را دلخوش نکنیم. لقمه دونه ای خدادتومن تموم میشه تا از گلو پایین بره، آیا اعتماد به اصلاح طلبان هرگز قابل توجیح می باشد؟ تجربه سی سه سال خفت وخواری وتحقیر در مقابل چشمان ماست وسرنوشت کشور هم بسته به همت تک تک ایرانیان وطن پرست دارد. وظیفه ایرانیان فعال سیاسی و مبارز برانداز است که همه مسائل خانگی را در مورد جدالهای گذشته « شاه و مصدق» کنار بگذارند ودست در دست هم نیروی قوی ومنسجم در مقابل رژیم وهمه سود جویان فرصت طلب ومزدوران داخلی وبیگانه متشکل کنند و به فکر رهایی ونجات کشور باشند.
پیروز باد خیزش ملی
زنده و پاینده باد ایران
June 26, 2011 03:56:32 PM
---------------------------
|