چند ساعتی میشود که وارد سال 1388 شده ایم . تحویل سال نو و آمدن عید و فروردین از نقطه نظر سیاسی و مبارزاتی ، از این جهت اهمیت دارد که رفراندم جمهوری اسلامی و رسمیت یافتن مشروعیت رژیم اسلامی در داخل و خارج را یادآوری میکند . دوازدهم فروردین 1358 ، جمهوری اسلامی ، پنجاه روز پس از نشستن بر اریکه قدرت و قبل از آنکه تب ِ تند ِ شورش سرد شود ، تنور داغ ِ مکر و ریا را غنیمت شمرده و با استفاده از ولع شدید جماعتی که به خاطر اینکه همه چیز داشت ، به دنبال هیچ و پوچ می دوید ، به سرعت رفراندوم مورد نظر خود را هم تحمیل نمود و نامشروع ترین نطفه بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت ، مشروعیت پیدا کرد . " نظام جمهوری اسلامی " استقرار یافت . آیت اله خمینی این روز را عید نامید و در تقویم اسلامی به عنوان یکی از تعطیلات رسمی کشور ، با مرکب سرخ از دیگر روزها متمایز شد .
جمهوری اسلامی و آیت اله ها همیشه با هر آنچه رنگ و بوی ایرانی داشته دشمن بوده اند . تهاجم علیه ایران و ایرانی و فرهنگ و تاریخ غنی و پر افتخارش ، جزء لاینفک از تفکر دینی حاکم بر ایران بوده است . اگر چه تهاجم ِ مذهب به ملیت ما و ایران ستیزی و حمله به پیشینه کهن و سرشار از عزت و افتخار ملت ایران ، سابقه ایی طولانی داشته و پیشینه آن به قرن ها قبل باز می گردد ، در این سی سال اما ، جمهوری ِ مغولی ِ اسلامی ، تلاش بی وقفه ایی را جهت ریشه کنی ِ فرهنگ ایرانی آغاز و به پیش می برد . از مبارزه با آداب و رسوم ملی مردم ایران تا آبگیری سد سیوند و تخریب بناهای تاریخی ، و نیز به غارت بردن سرمایه های تاریخی – فرهنگی ایران و خارج کردن آنها از کشور ، اعمالی است که رژیم دینی ایران در این سی سال سلطه ِ نامبارکش انجام داده است .
نوروز امسال هم آمد و رفت. آنچنانکه در طول سه دهه ، نوروزهای بیشماری آمد و رفت . ملت ایران بر اثر فشارهای شدید اقتصادی در درجه اول ، و فشارهای اجتماعی آیت اله ها در درجه دوم، نتوانست آنگونه که می خواست عید باستانی خود را جشن بگیرد اما مهم در این میان این است که این تاریخ غنی و فرهنگ پربار که هر لحظه اش چشن و تازگی و صلح است، فراموش نشده و مصیبت های روزانه ایی که رژیم بر سر ایرانیان می آورد مانع گرامی داشت و پایبندی ملت ایران به آداب و رسوم خود نگردیده است .
با آمدن نوروز یک سال دیگر به فرهنگ و تاریخ ایران اضافه شد و ملت ایران سیصد و شصت و چهار روز تجربه به تجربیات و آموخته های خود اضافه نمود . همینطور چند روز دیگر با آمدن دوازدهم فروردین ، یک سال دیگر به عمر ِ سیاه قانونی شدن حکومت ِ مرگ و ترور ، اضافه میگردد .
پیام های نوروزی بیشماری از جانب گروه ها و شخصیت های اپوزیسیون به سوی ایران و برای ملت ایران روانه شد و هریک از سازمانهای سیاسی مخالف رژیم اسلامی به نوبه خود عید را به ملت ایران تبریک گفتند . نکته مشترک ِ قریب به اتفاق این تبرکات " آرزوی سرنگونی رژیم " در سال پیش رو بود . همه احزاب و گروه های سیاسی ِ مخالف جمهوری اسلامی با امید به پیروزی بر استبداد دینی حاکم بر ایران سال نو را آغاز کردند . این آرزو و این هدف البته بسیار به جا و خواسته هر ایرانی باشرفی می باشد . سرنگونی هر چه سریعتر رژیم اسلامی ایران آرزوی تمام آزادگانی است که اعتلا و سامان گیری اوضاع کشورشان را خواستارند . نکته اما اینجاست که آیا به راستی میتوان رژیم اسلامی که درنده خویی اش بدتر از گرگان بیابان است و بواسطه منابع سرشار ِ موجود در سرزمین ایران مورد حمایت خارجی ها هم می باشد را امسال سرنگون کرد ؟! آیا می توان رژیمی که دست خون آلودش تا آنسوی جهان ، در آرژانتین ، اسپانیا ، مصر ، مراکش ، انگلیس ، عراق ، افغانستان و غیره جنایت می آفریند را در امسال نابود کرد ؟! آیا به مدت یک سال و دو سال و چند سال می توانیم پایه های سی ساله رژیم اسلامی را که با دلارهای نفتی و ثروت های به غارت برده مملکت ، محکم شده است از جا بکنیم ؟!
در حالیکه همه میخواهیم امسال سال پایان سلطه سیاه ملاها بر ایران باشد اما همه نیز میدانیم که چنین نیست و جواب همه این سوال ها و سوال های دیگر عبارت است از ؛ « نه » . از سال پنجاه و هفت که آیت اله ها قدرت را در ایران به دست گرفتند ، 30 سال همانند سال پیش رو را پشت سر گذاشته ایم ، یعنی سی عدد " یک سال " پشت سر هم آمده و گذشته است . دستاوردهای مبارزه اگرچه بیشمار و چشمگیر است اما هدف غائی جنبش آزادیخواهی مردم ایران هنوز تحقق پیدا نکرده است و رژیم اسلامی همچنان وحشی تر از گذشته پابرجاست و به درندگی های خودش در داخل و خارج ادامه میدهد . روشن است که صدها و هزاران " یک سال ِ " آینده هم می آید و می رود و هرگز این یک سال و آن یک سال و یک سال های دیگر ، " سال سرنگونی " رژیم اسلامی نخواهد بود . هرساله طرح های مختلفی برای سرنگونی رژیم ریخته شده و ارائه میشود که این طرح ها ، چند ساعته ، چند روزه و نهایتا چند ماهه بوده اند، به عنوان مثال همیشه دیده ایم که در دهه اخیر و پس از هجده تیر همه ساله چند ماه قبل هیجده تیر طرح و راهکارها ارائه شده است و اگرچه ضربات محکمی بر رژیم وارد ساخته اما هیچکدام از این طرح و برنامه ها تا به اکنون نتوانسته است تا رژیم اسلامی را به قعر درّه سقوط بیندازد و تمامیت رژیم را با تمام دسته بندی هایش محو و نابود کند .
وقت آن رسیده است تا گامی بلند اما اساسی برداشته شود . سال جدید آغاز شده است ، چند روز دیگر یعنی 12 فروردین جمهوری اسلامی هم دوباره آغاز میشود . وقت آن است تا نیروهای مخالف هم آغاز شوند و با تازه شدن سال ، نیروهای اپوزیسیون هم به راهکارها و شیوه های تازه روی آورند . احزاب و سازمانها و همینطور شخصیت های سیاسی ِ مختلف ِ مخالف رژیم تهران در داخل و خارج می توانند آغاز سال 1388 را به آغاز دهه سرنگونی رژیم تبدیل نمایند . طرح ریزی و اجرای یک برنامه 10 ساله برای براندازی رژیم اسلامی ایران میتواند آغاز ِ پایان ِ جمهوری اسلامی را در سال پیش رو رقم بزند .
بدبینانه ترین وضعیت برای رژیم اسلامی در سال پیش رو این است که مورد حمله نظامی مقطعی ِ یک نیروی خارجی به هدف نابودی تاسیسات هسته ایش قرار گیرد . این امر قبلا در مورد عراق و سوریه اتفاق افتاد و واضح است که اینگونه حملات مقطعی و محدود نمیتواند پایه های دیکتاتوریها و خصوصا دیکتاتوریهای ِ ثروتمند همانند رژیم اسلامی ایران را سست نماید و تنها جنبه بازدارنگی رژیم های خطرناک و دفع خطر آنها برای خارج از مرزها را دارد و اثر زیاد و مستقیمی بر مبارزه مردم و گروه های مخالف نخواهد داشت . خوشبینانه ترین وضعیت اما، این است که روابط پنهان آمریکا و رژیم تهران علنی ، رسمی و گسترده تر شود و آن دیپلماسی که در این سی سال به واسطه لابی های رژیم اسلامی در آمریکا و لابی های آمریکا در ایران جریان داشت ، به صورت مستقیم و عادی پیگیری شود . واضح است که در هر دو صورت گامی مفید برای براندازی تمامیت رژیم تهران برداشته نمی شود .
انتظار ِ اتفاق بیهوده است . اتفاقات چه خوشبینانه و چه بدبینانه خواهد افتاد اما هیچکدام ، آن اتفاقی که ما میخواهیم نمی باشد . کمی دقت در" آخرین اتفاق " که در ابتدای سال جدید روی داد می تواند به ما هشدارِ لازم را بدهد و ما را بیدار کند . کمی اندیشه کردن در" پیام پرزیدنت اوباما به مناسبت نوروز "، انگیزه مبارزان را برای اتحاد و پایه ریزی طرح های عملی و موثر علیه رژیم اسلامی دو چندان خواهد کرد . اینکه آقای اوباما در پیام نوروزی خود ، از ابتدا تا انتها ، مردم ایران را در کنار رهبران ایران قرار میدهد و حکومت دینی را نماینده تمدن ایران و بزرگی حقیقی ملت ایران معرفی می کند ، قبل از آنکه " تبریک " به ملت ایران باشد " توهین ِ بزرگ " به ملت ایران و نوعی " خدمت " به رژیم ِمنفور جمهوری اسلامی است . به نظر می آید که " او با ما " واقعا با آنهاست و " کسان دیگر "ی با ملت ایران هستند . بنی آدم اعضای یکدیگرند اما ، هابیل و قابیل چگونه می توانند در کنار هم صادقانه و در صلح و با احترام متقابل زیست کنند ؟!
در این شرایط و با این اوضاع ، اتحاد گروه ها و احزاب اپوزیسیون از هر زمان دیگر ، ضرورت بیشتری دارد . بایستی که متحد شد . اگر با خودمان همبستگی ایجاد کنیم ، همبستگی با ملت آسان است . فتح تهران در یک هفته و یک ماه و یک سال ، بیشتر در اشعار کوچه بازاری ِ خوانندگان لوس آنجلسی دیده میشود و هیچ وجهه ی عقلانی و منطقی ندارد . نیاز مبارزه ، اتحاد و برنامه ریزی های منطقی و بلند مدت برای براندازی جمهوری اسلامی می باشد . امسال سال آخر جمهوری اسلامی نیست ولی امسال میتواند اولین سال آخرین دهه عمر جمهوری اسلامی باشد .
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|