چنانچه ما خود را شاگردان شادروان همایون مینامیم و مایلیم راه و روش وی را ادامه داده و نشان دهیم که درسمان را اگر نه خوب خوب بلکه در حد مطلوب یاد گرفتهایم، باید بقول خودش با قاطعییت بر سر آنچه که منطقی و درست میدانیم به ایستیم و کمترین واهمهای نداشته و در عمل تزلزلی از خویش نشان ندهیم.
رواداری و مدارا – گفتگو و گفتمان – داشتن گوش شنوا، مهلت دادن به کسانی که بغیر از ما میاندیشند و در آخر اندیشیدن و تجزیه و تحلیل شنیدهها در موقیعت ویژهاشان, هرجا ضرری متوجه منافع ملی و تمامیت ارضی ایران بود با قاطعیت با آن برخورد کردن, از دستآوردها و درسهایی است که از آن زنده یاد گرفتهایم.
***
در دو سه سال گذشته مخالفین ج.ا نشستها و کنفرانسهای گوناگونی برای یافتن یک راه حل – به هرحال سعی در پیدا کردن یک نقطه مشترک – با شرکت افراد مختلف با طرز تفکر سیاسی گوناگون برگزار کردهاند. نمیتوان گفت که تمامی این همایشها برنامهریزی شده و یا از پشت پرده هدایت شونده بودهاند. اکثریت این اندیشمندان از طیفهای سیاسی چپ و راست, حداقل, آبروی خود را برای شرکت در این جلسات به بازی آوردهاند و من فکر نمیکنم این چنین افرادی که نظریشان کم هم نیست خدای ناکرده به اصطلاح حقوق بگیر اجنبی باشند. تفاوت ما با این دگراندیشان بغیر از عدهای که تجزیهطلب و یا مرامشان " یا با ما یا بر ما " است فقط در سلیقه است وگر نه در عقیده مشترک هستیم.
حزب ما با حمله نظامی به هر گونهاش مخالف است چون اول حس وطنپرستانه ما را تحریک و ترغیب میکند و دوم معلوم نیست حمله نظامی در پایان چه از آب در خواهد آمد. تحریک شدن حس وطنپرستی موازی است با تحکیم بیشتر ج.ا و درگیری نظامی که آخرش طبق معمول هر جنگی مشخص نیست و میتواند به تجزیه ایران منجر شود و به همین دلیل هم گفتیم در صورت حمله نظامی " موقتن " در کنار ان رژیم قرار خواهیم گرفت.
حزب ما لیبرال دومکراسی بر پایه قوانین حقوق بشر را بهترین راه برای آینده ایران میداند. بر این عقیده هستیم که در لیبرالیسم تمامی حقوق یک جامعه نهفته است. در جامعهای که با روش لیبرال دموکراسی اداره شود سکولاریسم – حقوق فردی – حقوق اقوام – حقوق زنان و کودکان و کارگران و خلاصه هر گونه حقوق اجتماعی خواه ناخواه نهفته است و همچنین آرزوی کسانی که, بدون مطالعه تاریخی و منطقی, دم از فدرالیسم برای ایران میزنند بر آورده میشود. حزب ما دارای منشوری است که تمامی مواد آورده شده در آن را میتوان به عین در قوانین اساسی کشورهای دموکرات دید بطوری که همین کشورها دارند با همین قوانین اداره میشوند.
حزب ما طرفدار پادشاهی است اما سلطنتطلب نیست و با رها گفتهایم که نوع حکومت آینده ایران را مردم تعیین خواهند کرد و ما تابع اکثریت هستیم و باز هم بقول شادروان دکتر همایون هر" مشروطهخواهی سلطنتطلب است اما هر سلطنتطلبی مشروطه خواه نیست " این باید برای تمامی کسانی که هنوز شک و شبهای دارند, اگر درک کافی داشته باشند, کافی باشد.
اکنون این سوال پیش میآید که چرا باید با توجه به این نکات قابل تحسین که فقط مقدار ناچیزی از آن به تحریر آمد گفتمانهای گوناگون را ندیده بگیریم و یا از ترس اینکه آلت دست شویم خودمان را پنهان کنیم. ما بعنوان حزبی پیشرفته و لیبرال با داشتن دستور عملی چون " منشور " و کتاب " حزبی برای اکنون و آینده " باید صدای رسای تمامی ایران دوستان و آزادیخواهانی باشیم که آرزویشان سر بلندی ایران و ایرانی است. ما اگر در نشستهای گوناگون, با توجه به ماهیت آن, شرکت نکنیم چطور میتوانیم به ایرانیان بگوییم که ما که هستیم و چگونه میاندیشیم و مرام و آرمانمان چیست و مهمتر از همه مبارزهمان اصولن برای چه منظوری است.
ما نه آن قدرت مالی را مثل گروههای دیگر داریم که از اینور و آنور دنیا مقامات دسته سوم و چهارم بازنشسته خارجی و همراه با آن اتوبوس اتوبوس انسانهایی که اصلن نمیدانند موضوع از چه قرار است و برای چه »مدهاند را جمع کنیم تا بر سر دنیا کلاهی دیگر بگذاریم و نه پایگاه نظامی در یک خاک بیگانه داریم که هر از چند گاهی " پیراهن عثماناش کنیم " و نه گروههای مسلح " پیشمرگ و پسمرگ داریم " تا منتظر بمانیم که لحظه موعود فرا برسد شاید از آن معرکه گوشهای نصیب ما بشود و نه تلویزیون و رادیوی قوی که ماهیانه بیش از صد هزار دلار هزینهاش باشد و نه خیلی چیزهای دیگر تا با آن بتوانیم گوشه چشمی از این دنیا را متوجه خودمان بکنیم.
اما موهبت و یا گنجی داریم که دیگران ندارند و آن منشور و صداقتمان است. صداقت و قاطعییت در عمل و حرفمان است که نشان دهنده راهمان است. صداقت در گفتار و در نتیجه قاطعییت در عمل برندهترین و بهترین سلاح ما است. باید رفت و گفت ای شمایی که اینچنین صحبت میکنید عملتان چیز دیگری نشان میدهد و ما آمدیم و هستیم تا به دیگران بگوییم که شما دروغ میگویید. باید برویم و در مقابل دیگران آنان را نفی کنیم. تمامی شرکت کنندگان در یک همایش شیفته و محسور برگزار کنندگان آن نیستد و به گفته زنده یاد شاهپور بختیار ایرانیان در اغلب موارد همان " اکثریت خاموش " هستند و باید این اکثریت خاموش را با ذکر دلیل و نشان دادن راه کارهای منطقی و ایران دوستانه از خاموشی بدر آورد. باید رفت و گفت که ما با فدرالیسم با دولت و شورای رهبری در خارج با جنگ و کشتار و تجزیه و کمک مالی از بیگانه مخالفیم و ما فقط و فقط با مردمی که در ایران دارند مبازه میکنند و به خاطر آن فقط در سه سال گذشته صدها کشته و زندانی و داغدیده داده است موافقیم چون میدان مبارزه آنجا است.
اگر واهمهای وجود دارد که ممکن است مورد سواستفاده و حلال مشکلات و میانجیگر بین این و آن شویم، این دیگر مشکل ما است بقول معروف " حواسمان را جمع کنیم تا کلاه سرمان نرود " !!
و مطمین هستم و باشید که این حزب با این اعضا و با این ساختار و با آن معلم تا زمانی که سلاح صداقت و قاطعییت را دارد مورد سواستفاده قرار نمیگیرد. مبارزه مدنی یعنی این.
زنده باد ایران
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کاوه یزدانی
درود برآقای بابک قطبی
جنابعالی به موضوعات بسیار اساسی پرداختید. نیاز به تکرار آنچه جنابعالی فرمودید نمی بینم وهمه مطالب شما منطقی وعقلانی وضروری هستند. به اطلاع شما وهموندان محترم می رسانم در ارتباط با رسانه رادیویی، پرژین رادیو، آقای سعید قائم مقامی بارها اعلام کرده ، در خدمت جنبش ملی وآزادی خواهان است. من تردید ندارم پرژین رادیو بیشترین شنونده از اقشار مختلف تمام شهرهای ایران وجهان را دارد.این رسانه بهترین صدا برای منشور حقوق بشر و منشور حزب مشروطه ایران می تواند باشد. نیاز به پول فراوان ندارد. آقای قطبی بخاطر مقاله بسیار بجا ودرست از جنابعالی سپاسگزاری می کنم.
زنده وگرامی باد، یاد آقای دکتر داریوش همایون.
پاینده ایران.
ارادتمند کاوه یزدانی
July 09, 2011 12:04:00 PM
---------------------------
|