روزانه خبرهایی از مورد تعرض قرار گرفتن زندگی شخصی ایرانیان توسط اوباشان حكومتی در رسانهها و مطبوعات آزاد منتشر میشود؛ دستگیری معترضان به خشك شدن دریاچه اورمیه، حمله به اجتماع درویشان در شیراز، زندانی كردن پیروان ادیان و آئینهای دیگر، گلولهباران روستاهای كردستان، اقدام به جمعآوری ریسیورهای ماهوارهای از خانههای مردم در تهران و دیگر شهرها، دستگیری و جریمه دختران و پسران برای شادمانی كردن نمونههای تازهای از تحركات فزاینده، مستمر و وحشیانه رژیم جمهوریاسلامی به حریم شخصی و مكان خصوصی ایرانیان هستند كه در روزهای گذشته روی تلكس خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی انتشار یافته است؛ رژیم جمهوریاسلامی با وقاحت تمام و درنده خویی كامل، هیچ زمینهای از زندگی-اعتقادات-اقتصاد و جغرافیای ایران و ایرانیان را بینصیب از اقدامات غیرانسانیاش نگذاشته است؛ تكمیل كننده این اقدامات حكومتی، دستاندازی به ثروت ملی كشور است كه این غارت و چپاول نیز عمری به درازی استقرار جمهوریاسلامی در ایران دارد؛ آخرین تا این روزها از دزدیهای مالی و اقتصادی، پرونده اختلاس سیصد میلیارد تومانی است كه چون نعش بیصاحب، دست به دست در میان حاكمان میگردد، بدون این كه از اصل آن ورای رقم و حساب، به صاحبان اصلی پول و ثروت ملی-شهروندان ایرانی- توضیحی داده شود و یا پول به یغما رفته را به جایگاهش برگرداندند؛ همگان میدانند كه اختلاس در كنار سركوب، اضلاع اصلی جمهوریاسلامی را در حكمرانی تشكیل میدهند؛ برآمدی از واقعیت سیاسی-مذهبی رژیم و نادیده گرفتن حقوق انسانی و منابع طبیعی و مالی كشور.
خصلت تجاوزگرانه جمهوریاسلامی و دستیازی به كشتن، شلاق، ... از همان لحظه ظهور این رژیم به وجود آمد و ایران را به زندانی برای ایرانیان تبدیل كرد؛ امروز ایران را در دوگانگی اوباشن/زندانیان نظارهگر هستیم؛ زندانیانی خسته از اختناق و اعدام و اوباشانی پای در غارت و كشتار.
اكنون، فعالان حقوق بشر به زندانهای طولانی محكوم میشوند، شخصی از پیروان كلیسا به اعدام رانده میشود، نوجوانی زیر سن قانونی به چوبهدار سپرده شد، زندانیان بلاتكیف در سلولهای انفرادی زندگی به هدر میدهند، اهالی هنر به جرمهای واهی دستگیر میشوند، نویسندگان دگراندیش راه آوارگی پیش گرفتهاند؛ اهل تجارت و بازاریان برای چشمپوشی از حقوقشان تهدید به دستگیری شدهاند، دامنه دزدی و غارت حكمرانان، اقتصاد از پای افتاده ایران را بیش از پپیش نحبف و ورشكسته كرده است، بیكاران ایران رقمی تأمل برانگیز را نشان میدهد، آمار اعتیاد و فحشاء، تمامی جامعه را در ناهنجاری اخلاقی فرو برده است، آبروی بینالمللی ایران با حرفها و اقدامات سفیهانه و جنگ افروزانه بیشتر از گذشته متزلزل شده و تنها حامیان تروریست رژیم، در كنار جمهوریاسلامی ماندهاند. كنشهای جمهوریاسلامی، هر مساله شخصی را در دایره سیاست و اخلاق قرار داده است؛ امر شخصی در حالی كه مورد تهاجم و تجاورز حكومت است، نمیتواند در اولویت بندی مبارزاتی و مطالبات مدنی، خارج از حرمت به حریم شخصی و حفاظت از اخلاق اجتماعی برای گذار از جامعه سیاسی به جامعه مدنی پیش برده شود. طشت رسوایی و پتیارهگی جمهوریاسلامی دیر زمانی است كه بر آفتاب افتاده است. ایرانی و ایران زمین را اگر میخواهد در جهان امروز سربلند و متمدن چهره نماید، رژیمی این چنین وقیح و خشونتگرا زیبنده نیست.
به تعبیر رسا و ماندگار زنده یاد غلامحسین ساعدی:«دیو تسلط، تنها در حوزه فرهنگ و هنر نبود که جولان میداد، بلکه به سانسور زندگی روزمره آدمهای کوچه و بازار نیز پرداخته بود. بازرسی خانهها، بازرسی ماشینها، بازرسی محل کار، بازرسی همه آدمها در همه جا" به سیاست روز رژیم تبدیل شد. در چنین شرایطی "یکنواخت کردن و محدود کردن زندگی شروع شده بود. حجاب زنان، جیرهبندی مواد غذایی، شلاق زدن مردم به جرم واهی شرابخواری، ... اجرای احکام شرعی، قصاصها، سنگسار شدن و آخر سر اعدام...»
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|