حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
چرا ایران پس از لیبی و قبل از سوریه؟
کاوه یزدانی

November 06, 2011

یک شنبه 15 آبان 2570 = November 6, 2011

 

با توجه به اخبار لیبی در طول چندین ماه گذشته، و همچنین بعد از لیبی، جنبش مردم سوریه که همچنان ادامه دارد، تقریبا همه تحلیلگران سیاسی بر این باور بودند که پس از شکست معمر قزافی در لیبی، نوبت بشار اسد در سوریه است. اما چه شد که سیاست متحدین ناتو تغییر کرد؟ چرا ایران پس از لیبی و قبل از سوریه؟ چرا با این عجله؟
از زمانی که طرح ترور وزیر خارجه عربستان سعودی در امریکا فاش شد و همه انگشت اتهام ترور را بسوی رژیم اسلامی نشانه گرفتند. با توجه به پرونده تروریستی پُر و پیمان رژیم اسلامی، انتظار می‌رفت که طرح حمله نظامی به ایران مجدداً تیتر اول رسانه‌ها را به خود اختصاص دهد. اگر حمله نظامی به ایران آغاز شود، از پایان یا عواقبش هیچ کسی خبر ندارد، اما چنین جنگ ویرانگری به سود کیست؟ اروپا و امریکا با مشکلات اقتصادی که گریبانشان را گرفته، و در دو جنگ عراق و افغانستان نیز موفق نبودند، چگونه و با چه منطقی وارد جنگ دیگری می‌شوند؟

به شرایط بحرانی اقتصاد اروپا و امریکا دقت کنیم و وجود لولوخورخوره‌ای بنام رژیم ننگین اسلامی و وحشت منطقه خاور‌میانه، بخصوص اعراب از بمب اتمی رژیم اسلامی را در نظر داشته باشیم و وجود منابع انرژی در خاورمیانه و دو و نیم تریلیون دلار فقط ذخیره ارزی اعراب برای حمایت از حمله به ایران را در کنار هم قرار دهیم‌، و به بازی غربی‌ها و ارتش ناتو در تقسیمات مناطق لیبی بین‌شان توجه کنیم، و حمایت‌شان از گروه‌های اسلامی در مصر و تونس و لیبی را نیز کنار مد نظر قرار دهیم، متوجه عمق فریبکاری غربی‌های منادی حقوق بشر و دمکراسی می‌شویم که این قدرتهای جهانی خود دَدمنش‌تر از امثال خامنه‌ای و احمدی‌نژاد هستند. سخن من بر سر بازی غربی‌ها و سوء‌استفاده آنها از حربه دمکراسی و حقوق بشر می‌باشد، همه و همه روی هم، فریبی بیش نیستند. آنها فقط به فکر بافتن کلاهی از نمد حقوق بشر و دمکراسی برای نجات اقتصاد خودشان هستند و بس، نه بیشتر. اما نکته‌ای که بسیار جالب توجه است:

دو و نیم تریلیون دلار ذخیره ارزی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای حمایت از حمله نظامی به ایران می‌باشد.
این مبلغ، بسیاری از کمبودهای اقتصادی غرب را حل خواهد کرد، ضمن اینکه تمام خلیج‌فارس به تصرف ناتو و قدرت‌های حاکم بر اقتصاد جهان درخواهد آمد. آیا این پیشنهاد چرب و چیلی و نان و آب‌داری برای غربی‌ها نیست؟ ضمن اینکه اگر بتوانند سناریویی مشابه تقسیمات در لیبی را نیز در ایران به کمک احزاب تجزیه‌طلب قومی و فرقه ای و زبانی برای تقسیمات‌شان بکار برند؟
یک مقایسه بسیار ساده نماییم‌، اگر توان نیروی نظامی ایران را در یک طرف، و در طرف دیگر، قدرت نظامی ناتو و اسرائیل را قرار دهیم و مقایسه کنیم، علاوه بر این، حدود یک ماه پیش روسیه و متحدانش دردریای مازندران مانور نظامی نیروی دریایی خود را به نمایش قدرت در برابر ایران به اجرا در آوردند، که قوربونش برم ایران در دریای شمال هرگز توانایی دفاعی ندارد و بسیار ضعیفتر از حریفانش می‌باشد. مشکل اینجاست که اینبار ایران مثل زمان جنگ هشت ساله با عراق، فقط با یک ارتش طرف نیست، بلکه با چندین ارتش از قوی‌ترین ارتش‌های دنیا طرف می‌باشد، و از همه بدتر در میان این ارتش‌ها، ارتش انگلیس و روس نیز هستند. و سابقه تاریخی روابط این دو قدرت زالو صفت با ایران را هرگز نباید از نظر و خاطرمان دور کنیم، انگلیس و روسیه از دیرباز سرزمین ما را مورد تجاوز و تاخت و تاز و غارت قرار داده‌اند. آنها وجود یک ایران بزرگ و یکپارچه را هرگز تحمل نکردند و نخواهند کرد و در هرفرصتی برای تکه پاره کردن ایران شرکت نموده‌اند و برای چنین هدفی همیشه در صف اول قرار دارند، و همواره عواملی برای این هدف در درون و بیرون ایران برای بهره‌گیری از فرصت‌ها دارند. هم چنانکه برخی از کشورهای عربی را در تهدید مرزهای ایران تحریک و پشتیبانی می‌کنند. آیا در این جنگ نا‌برابر می‌توان امید به حفظ ایران را داشت؟

اگر احتمالا قرار است به ایران حمله نظامی صورت بگیرد، چه کاری به صلاح ملت ایران می‌باشد؟ چون قرار است دو و نیم تریلیون دلار بمب و خمپاره بر سر ملت ایران بریزند و هیچ چیزی غیر ممکن نیست. برای اولین بار حدود یک سال و نیم پیش در تاریخ 26 مارس 2010 در شهر بن کشور آلمان، در حضور جوانان جنبس سبز و دوستان مشروطه خواه و شاهزاده رضا پهلوی حضور داشتم، به هم میهنان و شاهزاده رضا پهلوی هشدار حمله نظامی بیگانگان به ایران را دادم و امیدوار بودم پیش از رسیدن این روزهای نگران کننده، اتحادی بین آزادیخوان و میهن‌پرستان اپوزیسیون ایجاد شود. ولی متاسفانه هنوز هیچ همکاری و همراهی بین اپوزیسیون متشکل نشده اما صدای طبل جنگ هر روز بلند‌تر از روز قبل گوش خراش‌تر می‌شود. فکرمی کنم هنوز ملت ایران و اپوزیسیون، اندک زمانی برای منسجم شدن در جهت‌براندازی رژیم اسلامی دارد. رژیم اسلامی عامل همه گرفتاری‌های ملت ایران است باید پیش از وقوع جنگ، ملت ایران قیام کند و این رژیم سراسر بیگانه با منافع ملی را به زباله‌دانی تاریخ اندازد.

اگر با وجدان‌های ایرانی در یک همایش ملی منسجم شوند و در صف حمایت از فراخوان شاهزاده رضاپهلوی قرار گیرند، می‌توان به خیلی امیدها و آرزوها رسید و از یک جنگ خانمانسوز جلوگیری کرد. به امید اتحاد ملی و آزادی میهن.

پاینده ایران و ملت ایران

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

کاوه یزدانی

مخالف سر سخت حمله نظامی بیگانگان به ایران مان هستم

درود بر دوستان گرامیم، حق عزیزو ایرانی عزیز وعرفان عزیز
همچنین درود می فرستم به همه دوستان خوب ومیهن پرست ومبارز شما که دوستان خودم می دانم. دوستان عزیز، فکر کنم نیاز به یک همکاری واطلاع رسانی بطور شفاف وسازمان یافته داریم تا بهتر بتوانیم برای همسو سازی وپیوند فعالیت بین مبارزه داخل وخارج ایران به نتیجه برسیم، حالا چگونه؟ بهتر است از دیگر دوستان تان دعوت کنید به سازماندهی خود بپردازند ونظراتشان را نیز اگر امکان دارد در این صفحه برایمان بنویسند خوشحال می شویم. اما در مورد بحث حمله نظامی بیگانگان به ایران که این روزها بازار رسانه ها را داغ کرده. انگاری که توی جنگ نقل و نبات پخش می کنند، برای محاجمین البته که بیشتر از نقل نبات سود دارد، چون اقتصادشان به یک جنگ وتولید سلاح وایجاد کار نیاز دارند. اما برای ملت ایران، هرگز سودی ندارد و سراسر ویرانگر است. بی تردید این دفعه برای آخوند و رژیم ننگینش نیز نقل نباتی در کار نیست. گذشت دوران جنگ هشت ساله که آخوند براحتی در جامعه می گشت و جولان می داد. با سازماندهی وپیوند بهتراست نظرات تان را به شورای مرکزی حزب وگرداننده سامانه آقای بهمن زاهدی ارسال نمایید.

با تمام وجودم مخالفت خودم را با حمله نظامی بیگانگان به میهن اشغال شده مان ایران بدست آخوند، قویاً اِعلام می کنم. سابقه تاریخی به ما هم چون آینه تمام قََ د نشان میدهد هر وقت پای استعمار پیرِ افریته انگلیس وروسیه منحوس زالو صفت( شوروی سابق ) در حمله به ایران بوده، همراه با اشغال نظامی ونیزکوشش بر تجزیه بخشی از ایران نیز بوده است، مخصوصاً این بار که چند کفتار دیگر نیز به ارتش ناتواضافه شدند. فقط شانس آورده ایم تا بحال بُمب اَتُم بر سرما ایرانیان نریختند، اما متاسفانه کمک کردند تا سرطانی چون خمینی منحوس و رژیم ننگینش که کمتر از بمب اتم نیستند(در ویرانگری ودروغ) ایران را اشغال کردند. این بار پیش از اینکه حمله نظامی شان را آغاز کنند، باید نُسخه سرنگونی رژیم ننگین اسلامی بدست خودِ ملت ایران نوشته واجرا شود ، تا بیگانگان هیچ بهانه ای برای آغاز حمله نداشته باشند. واین گره بدست چه کسانی باید باز شود نمیدانم. اما نیاز به یک کار جمعی همه مبارزین راستین دارد که آن کسان در این شرایط باید قدم جلو بگذارند و تا فرصتی باقی هست ، نقش و وظیفه تاریخی خود را به درستی به سامان رسانند و یکی از فرصتها فراخوان شاهزاده رضا پهلوی می باشد.

گوشه ای از احساس درونی خود را خطاب به شیادان برایتان بگویم.
سخنانی که در طول نزدیک به هشت سال در آلمان وفرانسه و نقاط دیگر اروپا در ادارات واجتماعات به اروپاییان گفته ام و اگر بر فرض خیال فرصتی پیش آید که با سران کشورهای 5+1 که ادعای منادی دمکراسی وحقوق بشر را دارند، رودر رو حرف دل خودم را بزنم، میگویم:
حضرات محترم، اولاً :
بَدجوری دُمِ خروسِ گَند کاریهایتان پیداست ودروغ گویی هایتان ونقض حقوق بشر دیگر ملت ها به کمک شما وبه نفع شما کاملاً پیداست، واگر همچنان ادامه دهید باعث نفرت خواهد شد. نمی دانم قسم دمکراسی خواهی وحقوق بشرتان را باور کنم، یا اینکه، دست های خونین تان در اسیر کردن وکشتن آزدیخواهان ومیهن پرستان ایرانی با تکنولوژی تان را در داخل وخارج ایران باور کنم. که بخوره توی سرتان. اَلحَق که فیلسوف آلمانی، اِمانوئل کانت راست گفته که: تکنولوژی در غرب گوی سبقت را از انسان بودن برخی صاحبان قدرت و تکنولژی گرفته است. درپایان، جمله دیگر نیز اضافه می کردم: برید دَرِ ... خودتان ودمکراسی تان را بیل بزنید.
دوماً:
دوستی شما با خونریزترین ودروغ گوترین رژیم جهان را باور کنیم( رژیم اسلامی حاکم بر ایران) ، یا اینکه دوستی شما با اعلامیه جهانی حقوق بشر را باور کنیم؟ جمله آخر اینکه ، هر دولتی به ایران حمله کند، دیگر هیچ پیوندی با من فرد ایرانی وبسیاری از ایرانیان نخواهد داشت، حتا یهودی باشد که بیش از 2500 سال هم زیستی وپیوند داریم. حیف که صدایمان به گوش راه روهای قدرت نمی رسد. فقط می توانم بگویم وبنویسم، به امید آزادی ایران. سپاسگزارم.
حق عزیز، دیشب این مقاله را که اولین مقاله می باشد را ابتدا برای خبرنت، آقا ایرج عزیز فرستادم وتا امروز در صفحه اول خبرنت منتشر بود. بقیه اش را نمی دانم. بیشتراز این دو جا نیز جایی را نمی شناسم وامکان فرستادنش را نیز ندارم، در ضمن کاری را که مهارتش را به ذرستی ندارم نمی پسندم. اما جنابعالی و دوستان اختیار دارید، از طرف من وخودت ودیگر دوستان موافق برای هر جایی که ترجیح می دهید مفید است، لطف کنید بفرستید سپاسگزارم.

با احترام
کاوه یزدانی
پاینده ایران وملت ایران

November 08, 2011 03:34:49 AM
---------------------------

حق

با درود به هموطنانم
درودی بسیار ویژه به کاوه یزدانی بابت این مقاله ای که حرف دل امثال مرا بازگو می کند. واقعا یاس آورست که امریکا از کجا به کجا به لحاظ سیاست های خارجی اش سقوط کرده است. امریکایی که زمانی به انگلیس و فرانسه به سبب استعمار و استثمار و بهره کشی هایشان از انسانها در مستعمره هایشان به چشم حقارت نگاه می کرد. امریکایی که بدون همکاری اش امکان شکست دادن آلمان نازی و ژاپن و بعد از آن شکست دادن کمونیسم ممکن نمی بود. امریکایی که انگلیس و فرانسه را پس از جنگ جهانی مجبور کرد که دست از استعمار و استثمار بردارند. انگلستان به تنهایی در دهه اول پس از جنگ جهانی دوم مجبور شد بیش ۵۰۰ مستعمره اش را آزاد سازد. امریکایی که در نیمه اول قرن ۲۰ نسبت به ایران سیاست هایی را داشت که منافع هر دو کشور را تامین می کرد. امریکایی که بدون کمکش ما نمی توانستیم استان آذربایجان خود را از شوروی پس بگیریم. سالها پیش وقتی فیلمهای ۱۹۸۹ و فرو ریختن دیوار برلین را می دیدم و جرج بوش پدر را می دیدم که نوید جهانی نوین را می داد که چه سودهایی بشریت قرارست از کاهش بودجه های نظامی و و و بهره مند شود.... امریکا را چه شده است که به چنین هیولایی تبدیل شده است! اما هنوز هر چه هست از روسیه و چین بهترست و منافع ملی ایران ایجاب می کند که از محور روسیه و چین بدرآییم و با امریکا رابطه برقرار کنیم. چگونه؟ من نمی دانم. دلم چه می خواهد ممکنست منافع ملی ایران را تامین نکند. ولی می گویم دلم چه می خواهد. دلم می خواهد که در ایران آزاد معاملات مان با آلمان، فرانسه، انگلستان، ترکیه، چین و روسیه به حداقل حداقل برسد و جای آنها با امریکا، ژاپن، هند، کره جنوبی، تایوان، فنلاند، سوئد، دانمارک... پر شود که بجز امریکا در این سالها به ما کمتر از دیگران ظلم کرده اند. همانطور دلم می خواهد که ایرانی لیبرال دمکرات داشته باشیم تا هم آزاد باشیم و هم دیگر هیچ کشوری در قبال نقض حقوق بشر در ایران قادر نباشد از مشتی تبهکار که خود را مثل خمینی گجستک و دنبالچه هایش حق السکوت/باج بگیرد و کامیون کامیون میلیاردها دلار را از مرز ترکیه خارج کند و بالا بکشد و ملت ما را به فقر و فحشا و اعتیاد و هزار بدبختی دیگر مثل حالا دچار کند. وقتی منشور جهانی حقوق بشر را تدوین کردند چه کسی فکر می کرد اینچنین از آن سوء استفاده های شنیع برای چپاول و غارت کشورهایی مثل ایران کنند. چه کسی فکر می کرد که این منشور را در انحصار خود می خواهند و بس و از آن بعنوان ابزاری برای بهره کشی از کشورهایی مثل ایران مورد سوء استفاده قرار خواهند داد! چه کسی فکر می کرد که لیبرال دمکراسی را فقط برای خود می خواهند و نه برای کشورهای ثروتمندی مثل ایران! با سپاس از کاوه عزیزم بابت این مقاله بسیار خوب. بی صبرانه منتظر مقاله بعدی ات هستم. ایکاش ایرانی عزیز هم مقاله ای برای انتشار می نوشت. کاوه جان چرا این مقاله را برای خبرنت و کیهان آنلاین و پارس دیلی نیوز هم نمی فرستی؟
پاینده ایران و ملت ایران

November 08, 2011 01:24:16 AM
---------------------------

ایرانی

درود ویژه به کاوه عزیزتر از جان و دوست جدیدم عرفان خان
دوستان؛ امیدوارم شاهزاده گرامی در این شرایط همه نیروی خود برای برای جلوگیری از جنگ بکارگیرد زیرا وقوع جنگ تنها به نفع غرب و آخوندهایی است که هر دو به اشکال مختلف از آن سود می برند. همچنین گروه های مسلح؛ خطرناک و مملکت فروشی که معلوم نیست برای دست یابی به قدرت در ایران پای چه قراردادی را برای ممکلت برباددهی امضاء نموده اند. یک موضوع بسیار مهم را نیز ظاهرا همه فراموش کرده اند و آن وجود مکانیزم ماشه در سه قطعنامه صادر شده شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد. بر اساس این بندی که به مکانیزم ماشه معروف است؛ با گزارش آژانس مبنی بر وجود ابعاد نظامی در برنامه اتمی ملایان مجوز برخورد نظامی خود به خود بدست جنگ طلبان می افتد.
نمی دانم باید در این لحظات سخت و شرایط حساس چه کرد. راه حل چیست؟ می خواستم بنویسم اتحاد نیروهای داخل و خارج؛ دیدم اطلاع رسانی ما که ارزشی ندارد و یادآوری گذشته مان که نامش مرثیه سرایی است. می خواستم بنویسم اتحاد نیروهای داخل و خارج؛ دیدم برخی از گروه های سیاسی دهانشان آب افتاده است که بله آقا؛ داریم می رویم ایران مریم خانوم رئیس جمهور کنیم؛ بله آقا داریم می رویم فدرالیزم فاشیستی درست کنیم؛ بله آقا...
آقایان تروریست و تجزیه طلب و فدرال طلب؛ ما را به شما نیازی نیست. به ایرانم سوگند؛ پس از رفتن جمهوری قلابی اسلام ناب محمدی تا آخرین قطره خونم و تا زمانی که جان در بدن دارم با شما مبارزه خواهم کرد. من تنها نیستم و خیل کثیری از هموطنان با من هستد. نخواهیم گذاشت ایران را ببلعید که قدرتش را نیز ندارید. اگر همه چیز بدون جنگ حل شد که من به شخصه برای شما آرزوی درمان روانی در کلینیک های مخصوص اینگونه بیماران را دارم تا بهبودی حاصل نموده عقل به کله های نامبارکتان باز گردد.
و فردا که جهانتاب مهرآفرین از فراز البرز و دنا بر خاک اهورایی ایران زمین بتابد و شیر ایران از خوابی گران برخیزد و برکرانه های آن دریای همیشه پارس بایستد و ما در کنارش شمشیرهای آخته مان را از نیام برکشیم؛ چیزی از مملکت فروش و مملکت بربادده باقی نخواهد ماند.
پاینده ایران

November 07, 2011 08:36:34 AM
---------------------------

عرفان

درود بر کاوه یزدانی گرامی
واقعا به نکات جالب و قابل توجهی اشاره کردین به نظر من مملکت ما در طول این 33 سال میدان جنگی بود بین کمونیست ها و بلوک غرب و هرکس به نحوی به ان دست درازی کرد و ان را غارت کرد روسیه پس از فاجعه اتمی چرنویل صنعت اتمی ان به معنای واقعی کلمه نابود شد و به لطف ایران دربند توانستند دوباره به احیای این صنعت بپردازند و همان سیستم ناکارامد و خطرناکی را که در چرنویل بکار بردند در تاسیسات اتمی ایران پیاده کنند.
گستاخی و وقاهت روس ها تا انجا پیش رفت که در ادامه سیاست باج خواهی و چپاولشان به فکر دست درازی به سهم ایران در دریای خزر افتاد و متاسفانه به دلیل بی صاحب بودن مملکت در این امر هم موفق بودند روس ها از بازار اشفته تحریم ها بیشترین استفاده را بردند و توانستند بازار واردات تجهیزات نظامی ایران را با تسلیحات و سیستم های دفاعی نظامی بنجل و ته انبار مانده شان به تسخیر خودشان دراوردند در این میان چین کمونیست هم بیکار ننشست و با قبضه کردن بازار ایران توسط کالاهای بنجلش در ازای حمایتش از ملاها در جامعه جهانی تغریبا اکثر کارخانه جات و واحد های تولیدی را با ورشکستگی روبرو کرد در این بین کمونیست ها همواره در صنعت نفت ایران نقش بازیگران اصلی را همواره ایفا کرده اند تا همینجا به نقش ایران در سازندگی و احیای اقتصاد کمونیست ها بسنده میکنم
و اما بلوک غرب در این بین چه کاره بود؟ غرب با فروش سیستمهای شنود و ردیابی همواره یکی از متحدین جمهوری اسلامی در حفظ نظام ولایی بوده اولین موهبت برای غرب جنگ 8 ساله ای بود که خمینی دجال عامل ان بود که توسط ان توانست با فروش تجهیزات نظامی گاها با قیمت دوبل پولهای کلانی تصاحب کنند بعد از روی کار امدن اصلاح طلبان سبز الهی(عشق خمینی) نظام سرمایه داری مطلوب ترین و بهترین سیستمی را که مدنظرشان بود کشف کرد و تعامل تنگاتنگی بین ریش بزی ها و بلوک غرب برقرار شد و امروزه غرب هنوز در حسرت ان دوران طلایی هست و میبینیم هنوز که هنوزه در رسانه هایشان(voa-bbc) از چهره های اصلاح طلب استفاده میکنند و دریغ از یک چهره ملی میهنی
یکی دیگر از دستاوردهای نظام ولایی برای غرب تروریست بودن و جنگ افروز بودنش بود که غرب از این قضیه نهایت استفاده را برد و با فروش تجهیزات نظامی به کشورهای حاشیه خلیج فارس توانست نرخ بیکاری را به حداقل برساند و اقتصادش را شکوفا تر بکند هرچند در این روند هیچگاه قوانین بین المللی و حقوق بشری برای غرب مطرح نبوده چون طبق قانون هیچ کشوری حق ندارد به حاکمان مستبد و خودکامه تجهیزات نظامی بفروشد که تازه ترین نمونه اش را در فروش تانک های لئوپارد المان به عربستان دیدیم
اکنون بلوک غرب لقمه چرب تری را مهیا میبیند و فک کنم ادامه ماجرا را اقای یزدانی گرامی توضیح دادند و ادامه بحث تکرار مکررات خواهد بود
پاینده ایران زنده باد ازادی

November 06, 2011 08:38:36 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites