حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
بیانیه علیه «جنگ‌طلبان» ضد‌جنگ
بهمن زاهدی

December 04, 2011

یک شنبه 13 آذر 2570 = December 4, 2011

 

هر چه صبرکردم بزرگان اهل قلم و سیاست بیانیه‌ای را بر علیه حمله به سفارت انگلستان در تهران صادر کنند، بی‌فایده بود. آن 140 نفر یا 240 نفر یا هر چند نفری که همیشه سریع می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و بیانیه‌های خود را از هر بنگاه تبلیغاتی به گوش فارسی زبانان برسانند، در چند روز گذشته یا درحال مشورت دائمی با هم بودند و یا به فکر آن زمانی افتاده بودند که سفارت امریکا را در تهران اشغال کرده بودند. در آن سال هر گروهی می‌خواست که خود را اشغال کنند سفارت‌خانه امریکا اعلام کنند. بیانیه‌نویسان امروز شاید در رویایی اوایل انقلاب‌اسلامی خود درمانده‌اند و سکوتشان بجز رضایت از این عمل جمهوری‌اسلامی چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

آیا از خود تا‌کنون پرسیده‌ایم که جنگ‌طلب کیست؟ آیا اروپا و امریکا می‌خواهند به ایران حمله نظامی کنند؟ دلیل بوجود آمدن این فضای جنگ‌طلبانه سر چمشه‌اش از کجاست؟ اروپا حتا در تحریم نفتی بر عیله جمهوری‌اسلامی نمی‌خواهد شرکت کند. یونان، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال ورشکسته و نیمه‌‌ورشکسته بدون خریداری نفت به حراج گذاشته ایران نمی‌توانند به حیات اقتصادی خود ادامه دهند. تا زمانیکه جمهوری‌اسلامی منافع و منابع ملی ایرانیان را به حراج گذشته کدام عقل سلیمی در اروپا به فکر یاری‌رسانی به مردم داخل ایران و شروع جنگ با ایران می‌تواند باشد. در امریکا هم مجلس سنا بر خلاف نظر اوباما طرح ترحیم بانک مرکزی جمهوری‌اسلامی را به تصویب رسانده ولی تا به اجرا گذاشتن آن طرح باز می‌تواند ماه‌ها و سال‌ها بگذرد. جهان توان اقتصادی شروع جنگ جدیدی را ندارد.

جنگجوی اصلی برای ایجاد بحران در منطقه فقط جمهوری‌اسلامی می‌تواند باشد که هر روزه با سقوط دیکتاتورهای شمال افریقا و آسیای‌غربی ضعیف‌تر می‌شود (دیکتاتورهای افریقای شمالی و آسیای غربی معلمان انقلابیون چپ ایران بوده و هستند). این ضعف جمهوری‌اسلامی را با بیانیه‌های ضد‌جنگ و صلح‌جویانه کلیشه‌ای چندین نفر روشنفکر!، شاید بتوان بطور موقت سرپوشی نهاد. بیانیه‌نویسان می‌توانند به خود ببالند که ضربه‌ای جدید و محکمی به امپریالیسم اروپا و امریکا زده‌اند ولی مردم می‌دانند که چه افرادی جنگ‌طلب هستند و چه افرادی موقعیت‌شناس.

آیا کسانیکه خود را در جبهه حق، ضدجنگ و صلح‌جو بر می‌شمارند، می‌توانند از اشغال سفارت‌خانه‌ای در تهران براحتی گذر کنند؟ به نظر من بله، آنان با نقاب صلح‌جویانه امروزی و حامیان خلخالی و خمینی دیروز هنوز بفکر ایران نیستند بلکه به فکر این هستند که چگونه انقلابشان (جمهوریت) را زنده نگهدارند.

برای رسیدن به دموکراتی و حکومت‌قانون باید به قوانین بین‌المللی احترام گذاشت. با عربده‌کشی انقلابی نمی‌توانیم این قوانین را عوض کنیم. با بیانیه‌های قشنگ و زیبا شاید بتوانید مردم را گمراه و به حمایت کوتاه مدت از جمهوری‌اسلامی مجبور کنند، ولی نقاب ضد‌جنگ بیانیه‌نویشان ‌جنگ‌طلبی آنان را با غرب دیگر پوشش دهنده نیست.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم بویژه دوستان کافه نادی عزیزم
درود بر شما آقای بهمن زاهدی گرامی، سپاس فراوان از زحمات و توضیحات شما. با شما کاملا موافقم. بازار صدور بیانیه ها با امضاء های هر دسته و گروهی که سالها ما از وجودشان هم خبر نداشتیم و نمی دانستیم که دارند برای آزادی! ما مبارزه می کنند تا از آنها سپاسگزاری! کنیم عجیب گرم شده است. آن بیانیه را در خودنویس دیدم که دیشب برای این سامانه ارسال کردم. بیانیه ای که امشب به آن برخوردم و لینک آنرا در زیر می بینید را در سایت سکولاریسم نو اسماعیل نوری علاء دیدم که متاسفانه اسامی چند نفر را که انتظار نداشتم هم در آن دیدم. با تعجب مدیریت سایت پارس دیلی نیوز هم آنرا امضاء کرده بود! این بیانیه طوری نوشته شده است که تجزیه طلبانی مثل خود نوری علاء را ارضاء می کند. اجتناب کامل از واژه ها و عباراتی که وجهه ملی دارند و نشان از ایران یک کشور با یک ملت دارند مشهود است ولی فقط برای ماهایی که از خصلت و اهداف سیاسی آنها آگاه هستیم. مردم عادی قادر نیستند که این ترفندهایشان را ببینند و ناآگاهانه به بیراهه هایشان رفته و حرفها و بیانیه هایشان را تایید می کنند. آنها بجای منافع ملی ایران نوشته اند منافع ملی ایرانیان. منظور شان از ایرانیان ؛۶ ملت ایران؛ است که هر یک ؛منافع ملی؛ خود را دارند و جمیعشان را بصورت منافع ملی ایرانیان درمی آورند. اصلا در هیچ جا اشاره ای به ملت ایران نشده و بجای آن مردم ایران را گذاشته اند تا از درونش ؛ملتهای ایران؛ را بتوان درآورد. من نمی دانم مدیریت پارس دیلی نیوز دانسته این بیانیه را امضاء کرده یا نادانسته. اینرا در فرصت دیگری با خودشان در میان خواهم گذاشت تا شاید بازنگری کرده و نام خود را از این بیانیه خارج کنند.

این بیانیه در دفاع! از آزادی بیان علی میرفطروس صادر شده است. من برای کیهان آنلاین پرسش زیر را ارسال کرده ام و امیدوارم بزودی پاسخ خانم بقراط را دریافت کنم. واقعا می توان اصلی را داشت که بواسطه آن هر چه هر که دلش خواست را بگوید!؟ سپاسگزار خواهم شد که شما، این حزب و دوستان در اینمورد مرا راهنمایی کنند. این موضوع بس مهمی است که هیچ سوء تفاهمی نباید در موردش داشت. این در رابطه مستقیم با منشور جهانی حقوق بشرست که ما لیبرال دمکراسی را بر پایه آن می خواهیم. با سپاس فراوان، ارادتمند حق
***********
به کیهان آنلاین، پرسشی از خانم بقراط گرامی،

در دفاع از آزادی بیان علی میرفطروس، بیانیه ای صادر شده که در سایت سکولاریسم نو اسماعیل نوری علاء دیده می شود. این بیانیه که شامل امضاء خود نوری علاء و مدیریت پارس دیلی نیوز هم می شود. در بخشی از این بیانیه آمده است که:

"بی‌اعتنایی به «اصل آزادی بی‌حد و حصر بیان» موجب هرچه فروتر رفتن میهن ما درمرداب استبداد دینی و سیاسی دیرینه‌ی خود خواهد شد."

من پرسشی در مورد آزادی بیان از خانم الاهه بقراط دارم. خانم بقراط گرامی، با درود بر شما، آیا شما هم مثل من با این "اصل آزادی بی حد و حصر بیان" مشکل دارید یا نه؟ اگر آزادی بیان بی حد و حصر را بپذیریم، چگونه می توانیم به لنکرانی ایراد بگیریم که اندیشه خود را بیان کرد و موجب قتل شهروندی از کشور دیگر شد؟ با این حساب همه آخوندها محق هستند تا با استفاده از چنین اصلی انیشه هایشان بویژه فتواهای کُشنده خود را بی حد و حصر آزادانه بیان کنند، نه؟ آیا در کشورهای لیبرال دمکراتیک غربی "اصل آزادی بی حد و حصر بیان" برای همه منجمله جهادیون، نازی ها، ضد کلیمیان، ضد سیاهپوست و تحقیرات نژادی و و و هست یا نه، اینها همه جرم محسوب می شوند؟

بیانیه مذکور در لینک زیر یافت می شود:
http://www.newsecularism.com/2011/12/05.Monday/120511.Declaration-of-writers-on-freedom-of-speech.htm

من باور ندارم که هر اندیشه ای محترم است و بیان هر اندیشه ای باید با آزادی بی حد و حصر همراه باشد. من نمی توانم باور کنم که منظور از آزادی اندیشه و بیان آزاد آن در منشور جهانی حقوق بشر اینچنین بی حد و حصر باشد. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. سپاسگزار خواهم شد. ؛

با سپاس، ارادتمند حق


December 08, 2011 01:43:58 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود بر حق گرامی،
بیانیه این افراد خیلی دیر انتشار یافته است. نوشته بودم:" در چند روز گذشته درحال مشورت دائمی با هم بودند"

آقای حسن یوسفی اشکوری بعنوان اسلامگرای اصلاح‌طلب نامش در این بیانیه نشان از چیست؟ حمایت از جمهوری‌اسلامی و عدم سرنگونی‌طلبی بیانیه‌نویسان؟ یا عادت دادن مردم به ماندگاری جمهوری اسلامی برای همیشه! این بیانیه را چه سامانه‌ای منتشر کرده است؟

هر بحثی زمانی برای خود دارد. امروزه نمی‌توان ده روزی صبر کرد تا عکس‌العملل مردم را دید و بعد بیانیه صادر کرد. اینگونه بیانیه نوشتن نشان از فقدان آینده‌نگری نویسندگان آن دارد. البته این نظر شخصی من می‌باشد و می‌تواند با نظر حزب یکی نباشد.
در همین جا بهتر است خاطر‌نشان کنم که نظرات شخصی من در این مکان نظرات حزب نیست. حزب یک سخنگو بیشتر ندارد (طبق اساسنامه دبیرکل سخنگوی حزب می‌باشد).

ارادتمند
بهمن زاهدی

December 07, 2011 07:44:59 AM
---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم

اینم بیانیه ای که بالاخره آمد، آقای بهمن زاهدی گرامی، بیش از 200 امضاء دارد و نام تجزیه طلبانی مثل یوسف عزیزی بنی طُرُف و ملت سازانی مثل رویا طلوعی هم در میانشان است. آخر بیانیه آرزوی سربلندی ایران را هم دارند! من تفسیر و تحلیل این بیانیه را بدست توانای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) می سپرم. فقط اینرا می گویم که چندتای اینها از جنبش سبز ملت ایران 2 سال پیش حمایت کردند! برخی از سرشناسان در این بیانیه از هر بوق و کرنای خارجی فریاد زدند که جنبش سبز فراگیر/ملی نیست و مطالبات "5 ملت" از "6 ملت" ایران را اصلا تامین نمی کند و بنابراین حمایت نمی کنیم. گروکشی هایشان یادتان هست، آقای بهمن زاهدی عزیز! اگر این حضرات در آنزمان بجای دبه درآوردن، حمایت می کردندآ حالا ما به اینروز می افتادیم! اگر آن چپها برای تخریب موسوی در آنزمان نق نمی زدند تا بعد، آیا ما حالا به اینروز می افتادیم! اگر آن موسوی و انصارش همان روزهای اول اعتراضات دستور اعتصابات عمومی می دادند و بعد این پا و اون پا نمی کردند و اجرای قانون اساسی بی اساس شان را پیش نمی کشیدند، حالا ما به اینروز و حال می افتادیم! اگر اوباما از جنبش سبز ملی ما حمایت کرده بود و نه اینکه بعنوان امتیاز برای معامله با رژیم و فرستادن پیک اش به ژنو برای مذاکرات محرمانه با رزیم، آیا ما حالا به اینروز حال می افتادیم! لعنت بر همه اینها که نگذاشتند همان دو سال پیش کار یکسره شود. چه باید کرد حالا، اقای بهمن زاهدی عزیزم!

بخش هایی از بیانیه اخیر را در زیر می بینید:-

انتشار بیانیه زیر 15 آذر 1390

بیانیه مخالفان جنگ؛ محکومیت حمله به سفارت بریتانیا و ضرورت تنش‌زدایی در بحران هسته‌ای

تنش‌آفرینی‌های بین‌المللی نظام جمهوری‌اسلامی وارد مرحله‌ای بسیار خطرناک شده است. حکومت نه تنها گام موثری در جهت رفع ابهامات روزافزون در مورد برنامه‌ هسته‌ای‌اش برنداشته، بلکه به سیاست‌های ماجراجویانه خود نیز افزوده است. حمله سازمان یافته به سفارت بریتانیا، انزوای بیشتر بین‌المللی و تشدید تحریم‌ها به عنوان پیامدهای آن، گام بلندی برای کشیدن مردم ایران به جنگی ناخواسته است. مسئولان نظام درحالی سرنوشت ملت ایران را به سوی رویارویی با جامعه جهانی می‌برند که بی‌کفایتی اقتصادی حکومت روزبه‌روز بر وخامت وضعیت رفاه و معیشت مردم ایران افزوده است. محکومیت فراگیر بین‌المللی ایران در حمله به سفارت بریتانیا، دور جدید تحریم‌ها و بخصوص در تنگنا قرارگرفتن بانک مرکزی، نتایج اسفناکی برای کشورمان خواهد داشت.

حکومت درحالی به این مخالف‌خوانی‌های خطرناک دامن می‌زند که نمی‌تواند ایمنی یکی از حساسترین مراکز تحقیقات نظامی خود را در پادگانی نزدیک به مناطق مسکونی اطراف تهران حفظ کند. سرداران سپاه یک به یک از هر تریبونی استفاده کرده اند و بارها از واکنش پشیمانی آور در صورت تجاوز به ایران سخن می‌گویند،‌ اما تاکنون از دلایل انهدام یکی از پیشرفته ترین مراکز تحقیقات موشکی خود و از دست دادن یکی از کلیدی‌ترین فرمانده‌های سپاه سخنی نگفته‌اند. اکنون پرسش جدی این است که چه کسانی امنیت ملی مردم را به بازی گرفته‌اند و تا چه حد قادر به دفاع از مردم در قبال پیامدهای سیاست‌های ماجراجویانه خود هستند؟

ما به عنوان مخالفان فعال جنگ، برای این تنش‌آفرینی‌های روزافزون و آینده میهن‌مان بیمناکیم و خروج از وضعیت خطرناک فعلی را ضروری می‌دانیم. نیروهایی که به حریم دیپلماتیک کشور بریتانیا تجاوز کرده‌‌اند،‌ سال‌هاست که به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز می‌کنند. حمله وحشیانه‌ای که سفارت بریتانیا این بار قربانی آن بود نمونه‌ای بیش نیست از آنچه جنبش راستین دانشجویی (که نمایندگان بر حق آن در زندان هستند)، ........

جمهوری اسلامی به جای رفتارهای غیرعقلانی و خلاف عرف و خطرساز برای امنیت ملی، باید برای حل بحران موجود بر سر سیاست های هسته‌ای اقدام موثر انجام دهد. توقف موقت غنی‌سازی اورانیوم، ‌همکاری شفاف با آژانس انرژی هسته‌ای ، اجرای قطعنامه های شورای امنیت و دیگر تعهدات بین المللی در این زمینه گام‌های لازم برای خروج از تنگنای فعلی و رفع فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه است که اثرات منفی آن زندگی مردم سرزمین ما را از آنچه هست سخت تر می کند........

ما ضمن تاکید بر حق ملت ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای، با هر تلاشی برای دست یابی به قابلیت تولید جنگ افزارهای هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی مخالف هستیم و آن را خلاف منافع و اولویت های ملی و صلح جهانی می‌دانیم. حاکمان جمهوری اسلامی باید بدانند که در جهان امروز، خشونت، تهاجم و تخریب دیگر کاربردی ندارد، و تنها عدم اعتماد فعلی در داخل و خارج را عمیق تر می سازد. عدم اعتماد و عدم مشروعیت داخلی با اختلال در روابط بین‌المللی هردو ریشه یک بحران و دو روی یک سکه هستند.

ما جامعه جهانی و بخصوص کشور‌های غربی را نیز به خویشتن‌داری، رعایت حقوق مردم ایران و اجتناب از جنگ فرا می‌خوانیم. هرگونه اقدام نسنجیده، تهدید های تحریک کننده و حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ،خسارات غیرقابل جبرانی را به آب و خاک ایران وارد می کند که تا سالها آلودگی آن مردم ما را رنجور خواهد کرد و به دیدگاه مبتنی بر رابطه خصمانه با غرب دامن خواهد زد.


به باور ما سعادت و رفاه مردم ایران و امنیت جامعه نه با ادامه فضای امنیتی و نقض گسترده حقوق شهروندی در داخل، و نه با ماجراجویی‌های بین‌المللی، بلکه با پذیرش اراده ملت، آزادی فوری رسانه های عمومی و نشر کتاب، لغو سانسور در همه زمینه ها، الغاء بی درنگ تبعیضات جنسیتی، قومیتی و مذهبی و صلح و همکاری شرافتمندانه با سایر کشورهای جهان تحقق می‌یابد. از این رو ما نسبت به هر اراد‌ه‌ای که فضا را برای درگیری نظامی مساعد گرداند هشدار داده، و تلاش برای توقف بحران‌سازی‌های مصیبت بار نظام جمهوری‌اسلامی و تحقق حاکمیت اراده مردم ایران را وظیفه خود می‌دانیم. راه حل موثر برای پایان بخشی به بحران های داخلی و خارجی ،واگذاری قدرت به مردم و فراهم کردن فضا برای انتخاب آنان با مشارکت و همبستگی همه گروه های سیاسی آزاد اندیش، دموکرات و معتقد به سربلندی ایران است.

=====================================

تجزیه طلب و ملت ساز سربلندی ایران را نمی خواهد بلکه تکه و پاره شدنش را می خواهد.

پاینده ایران و ملت ایران


December 07, 2011 02:16:23 AM
---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم بویژه دوستان کافه نادی
عرفان نازنین، کاملا با تو کاوه موافقم که این رزیم کهریزکی تنها با دستیابی به بمب اتم قادر خواهد بود که خود را بیمه عمر لایزال کند. برخی ممکنست بگویند که شوروی هم دارای این سلاح بود و با اینحال فرو پاشید. به انها باید گفت که شوروی با همه خوفیت اش در رقابت این جهانی با غرب بود و شرم حیای بین المللی داشت ولی این رژیم بند نافش به آسمانها بسته شد که ختی تجاوزات جنسی به دختر و پسر در زندانها و زن و مرد در خانه ها و باغهای خصوصی شان را توجیح شرعی می کند و هیچ ارزشی برای عرفهای بین المللی قائل نیست. قبح و حیا نمی شناسد و هیچ مرزی نیست که از آن عبور نکند. بمب اتمی بدست این روانپریشان جانی یعنی ایرانی به غایت بدتر از کره شمالی. البته اگر اتفاقی بدتر از چرنوبیل و فوکوشیما در ایران رخ ندهد. چه باید کرد؟ ما چند نفرهای پراکنده در اینجا و آنجا در گستره ایران و جهان چه کنیم؟ بدون تشکیلات و رهبری؟! آنان که قادرند باید وجاهت ملی خود را حالا خرج کنند. تا آنها نباشند ما مثل مرغان بی سر فقط به این و آنطرف می زنیم و بس. نگرانم و نگرانم و نگران، عرفان عزیز. ایکاش ایران را ترک نکرده بودم و راه بازگشت را بر خود نبسته بودم. از نگرانی چه آید سود! دوستدارت حق

December 07, 2011 01:17:54 AM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به عرفان عزیز
با نظرت موافقم که اگر رژیم به بمب اتمی برسد کار ملت ایران زار زار زار می شود. شرم بر یاران خمینی باد که ملت ایران را اینگونه دست به گریبان کردند.

December 07, 2011 01:06:40 AM
---------------------------

عرفان

درودی بیکران نثار حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) و همچنین یاران همیشگی
ضمن سپاس از اقای زاهدی گرامی بخاطر مقاله زیباشان باید بگم کاوه نازنین در صورت اتمی شدن خامنه ای قطعا تنها بازنده این وسط ملت ایران خواهد بود دارم روزی را تصور میکنم که اگر خامنه ای به بمب اتم دست پیدا کند پوشش اجباری چادر برای خانم ها در خیابان و داشتن محاسن حداقل به قطر 1 سانت برای دانشجویان و قتل عام گسترده ازادی خواهان و سکوت جامعه بین المللی و تبدیل شدن ایران به مستعمره چین و روسیه و ..... در پیش روی ما خواهد بود
من همیشه در جمع و محافل تاکید میکنم که بزرگترین کابوس ملت ایران بمب اتم است وای به ان روزی که این صفاکان خونخوار به بمب اتم دست پیدا کنند در ان صورت دیگر باید فاتحه ملت و ازادی را خواند مردم ایران باید بیش از انکه نگران حمله نظامی یا هر چیز دیگری باشند باید نگران مسئله اتمی این بزهای ریش بلند باشند این رژیم تنها هدفش از ادامه برنامه نظامی اتمیش نه اسرائیل است نه استکبار جهانی بلکه تنها و تنها تثبیت نظام برای سالیان دراز است
پاینده ایران

December 07, 2011 12:44:06 AM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به دوستان کافه نادری
به نظر شما دوستان چه کسانی باید نگران اتمی شدن رژیم باشند؟
من فکر می کنم:
ما ملت ایران بیش از همه باید نگران اتمی شدن رژیم ننگین اسلامی باشیم، چون هیچ دفاعی در برابرش نداریم. قدرتهای جهانی بخصوص غربی ها از پس یک یا چند بمب هسته ای رژیم براحتی بر می آیند.اما اگر رژیم اسلامی به بمب هسته ای برسد، این ملت ایران است که بیش از پیش در چنگال رژیم فرو می رود ودر گروگان رژیم قرار می گیرد. اگر قرار است از اتمی شدن رژیم جلوگیری شود، باید ملت ایران در جلوی صف مخالفت با غنی سازی اورانیوم بایستد نه دیگران. اگر امضاء کنندگان بیانیه ها بر ضد جنگ واقعاً مخالف حمله نظامی به کشور هستند، باید این بیانیه ها را در مخالفت با ادامه پروژه هسته ای رژیم اسلامی امضاء ومنتشر نمایند، آن هم نه فقط به زبان فارسی ودرنشریه های فارسی زبان بلکه در نشریه های بین المللی و به زبان انگلیسی باید انتشار شوند وبه گوش جهانیان رسد. با احترام کاوه

پاینده ایران وملت ایران

December 06, 2011 09:47:10 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت شیر و خورشید گرامی،

باز هم باید تاکید کنم که سامانه رسمی شاهزاده ملاک‌عمل است و نه شبکه‌های اجتماعی.
آیا شما اعلامیه‌های حزب را در این سامانه می‌خوانید یا در سایت‌های شخصی اعضای حزب. باید بیاموزیم که در سیاست سلسه مراتب‌کاری مهم‌تر از آگاهی‌رسانی ناشیانه می‌باشد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

December 06, 2011 07:42:07 PM
---------------------------

حق

با درود فراوان به هم میهنانم بویژه کلوب کافه نادری عزیزم،

من شیر و خورشید و تاج را هم جزء این کلوب می دانم. هموطن گرامی من، رضا پهلوی بیانیه می دهد و حضرات اصلاح طلب با نقاب و بی نقاب هم بیانیه می دهند ولی بیانیه آن یکی کجا و بیانیه این یکی کجا! رضا پهلوی مخاطبش مردم هستند و نه محفل خودیهایش مثل آن از ما بهتران همیشه در صحنه که هرگز مخاطبشان مردم نبوده اند. رضا پهلوی ملت ایران را مثل این حضرات به خودی و ناخودی تقسیم نمی کند چون مخالف هر گونه تبعیض در جامعه است و پشتوانه را بدرستی ملت ایران تشخیص داده است. آن از ما بهتران همیشه در صحنه همیشه ملت ایران را دور زده اند چون بویی از دمکراسی و حقوق بشر نبرده اند. استفاده آنها از ملت و ایران همان استفاده ابزاری سید فریبا خاتمی و سید علی گدا خامنه ای و چپهای جهان وطنی بوده است. اگر اینطور نبود این از ما بهتران در مورد بیانیه های رنگ و وارنگشان با ما مردم تبادل نظر می کردند تا صدای ما باشند یا حداقل واکنش ما را ببینند. ما را دور زدند ولی رضا پهلوی در بیانیه اش از ملت استمداد خواست و پیش از صدور فراخوان، پیش نویسی داد و در را باز گذاشت تا با در نظر گرفتن پیشنهادات ارسالی از سوی همگان، نسخه پایانی را تهیه و ارسال کند. بیانیه هایش نیاز به ترجمه ندارند و نکات ابهام و گمراه کننده در آنها دیده نمی شود. اما آیا اینرا می توان در مورد آن سه بیانیه یکی با 123 امضاء، دیگری با 19 امضاء و آخری با 157 امضاء را هم گفت! من نامهای این 123+19+157 را ذخیره کرده ام و پیشنهاد می کنم همه چنین کنند تا روزی همه اینها را پاسخگوی نه تنها این بیانیه ها بلکه همه دیگر عملکردها و مقاله هایشان کنیم. دور همه اینها را من یک خط قرمز کشیده ام چون هیچ اعتمادی به هیچیک از اینها دیگر ندارم. چرا اینها جمعا یک بیانیه در محکوم کردن اشغال سفارت خانه انگلیس ندادند خود علامت سئوال بسیار بزرگی را جلوی همه اینها قرار می دهد. آپوزیسیون قلابی یعنی همه اینها. فریبکار یعنی همه اینها. حافظ رژیم کهریزکی در همه این دهه ها یعنی همه اینها که ما را به ورطه نابودی و جنگ کشانده است.

در رابطه با کُدی که از شاهزاده آورده اید:

"در پایان، باید به این نکته نیز اشاره نمایم که عده ایی از عدم انتشار این شکایت نامه توسط رسانه‌های خبری فارسی زبان معروف اعلام نارضایتی کرده اند، هم میهنانم، فراموش نکنیم که ما خود رسانه ایم"

من بسیار و بسیار خوشحالم که این خود نشان دهنده آنست که همه رسانه هایی که خود را ایرانی و مبارز به ملت ایران قالب کرده بوده اند اینگونه دُم خروس شان بیرون زد. کاوه عزیزم، من و دیگران در رسوا کردن این رسانه ها نقش خود را بازی کردیم. برخی از دوستانم از طریق ایمیل ها اینکار را کردند. این باعث شد که رسانه های پرمدعا جا بخورند و بفهمند که ما انقدر که فکر می کنند نادان نیستیم و می فهمیم چه می کنند. شرم بر پیشانی آنها و افتخار بر پیشانی ما در اینمورد قرار گرفت.

کاوه، عرفان و ایرانی، یاران گرامی، با یکایک شما امشب حرفهایم را خواهم زد.
پاینده ایران و ملت ایران

December 06, 2011 02:37:48 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

جناب بهمن زاهدی،

گفتار رضا شاه دوم که از زبان خودشان، بعلاوه، نوشته‌ها و اعلامیه‌هایی ایشان که از طرف شخص خودشان در وبلاگ (های) خودشان چاپ میشود همه رسمیت دارد.

آخرین پیام ایشان بمناسبت ۱۶ آذر در facebook ایشان موجود است، و اگر توجه فرمایید در بالای facebook شاهزاده به زبان انگلیسی نوشته شده:

The Official site of Reza Pahlavi

امیداوریم این توضیح مورد توجه شما قرار گیرد. اگر نه میشود از ایشان در خواست کرد که پیام را در site مورد نظر شما چاپ کنند.

این جمله شاهزاده را نیز که در آخر "گزارشی از مراحل اجرایی شکایت نامه جهت اقدام برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی‌ در ایران"، ایشان نوشتند را برای یادآوری در زیر می‌نویسیم:

رضا شاه دوم: "در پایان، باید به این نکته نیز اشاره نمایم که عده ایی از عدم انتشار این شکایت نامه توسط رسانه‌های خبری فارسی زبان معروف اعلام نارضایتی کرده اند، هم میهنانم، فراموش نکنیم که ما خود رسانه ایم"

سپاس از توجه شما،

شیر و خورشید و تاج

گاندی می‌گوید > " Croire en quelque chose et ne pas le vivre, c`est malhonnête "

December 06, 2011 12:28:59 PM
---------------------------

ایرانی

با درود خدمت بهمن خان زاهدی گرامی
بهمن خان, کاملا" بجا و درست است. رسمیت با سامانه شاهزاده است و بنده از این توضیح روشنگر شما که بنده را از گمانه زنی درآورد, سپاسگزارم.
پاینده ایران

December 06, 2011 09:02:06 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت ایرانی عزیزم،

برای سامانه حزب، سایت رسمی شاهزاده ملاک عمل است. آنچه در وبلاگ‌ها از ایشان نوشته می‌شود برای سامانه حزب رسمیت ندارد. ایشان می‌توانند چندین وبلاگ داشته باشند.
به همین دلیل تا زمانیکه در سایت رسمی ایشان درج نشود برای من حداقل سندیت نخواهد داشت. امیدوارم روابط ما را با شاهزاده در نظر بگیرید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

December 05, 2011 06:59:28 PM
---------------------------

ایرانی

ایرانی
کاوه عزیز تر از جان
هر دو یک سخن را به دو زبان می گوییم. من هم مانند شما اعتقاد دارم که شرایط و لحظات بسیار حساس است. نمی گویم نباید برای نجات وطن کشته داد که این وطن سال هاست زنده مانده است با جانفشانی های همچون من و تویی, اما اگر مانند من امروز تهران را و پادگانی شدنش را می دیدی, می بایست نکاتی چند را مد نظر می داشتی, مهمترین آن شبکه سازی, برنامه و تشکیل هسته های اولیه برای کنش سیاسی در داخل است. بدون اینها (تاکید می کنم) تنها از کشته پشته خواهد ساخت این آخوندیسم متعفن و ره به جایی نیز نخواهیم برد. آنچه لازم و ضروری است همان چیزی است که در بیانیه اخیر شاهزاده (که نمی دانم چرا جایش در سامانه حزب خالی است) آمده است, شبکه سازی و هسته سازی که حتی از خانواده ها شروع خواهد شد. تا صاحب بدنه متشکل احتماعی نشویم کنش خیابانی سودی که ندارد هیچ, زیان آور نیز می باشد. به قول قدما "این تو بمیری هم دیگر برای سیستم از آن تو بمیری ها نیست", حداقل این را به تو قول می دهم که سیستم قادر به بازسازی اقتصادی خودش نیست با خرابی عظیمی که حضرت احمدی نژاد خلق نمود. این را می توانی از هر اقتصاددانی بپرسی, همه اقتصاددانان داخل هم عقیده هستند که فروپاشی اقتصادی سیستم نزدیک است. این را تکیه بر دانششان می گویند, من هم امیدوارم درست بگویند.
اعراب از این خوابها برای این سرزمین اهورایی زیاد دیده اند, اما سردار قادسیه شان نیز به روزی افتاد که می دانی, حساب آنها می ماند برای وقت دیگری. درضمن آمریکا هم می داند درگیری در جنگی که ابعادش معین نیست و تازه قالب اپوزیسیون ایرانی نیز با آن مخالف است, ساده و کم هزینه نخواهد بود. اما با تو موافقم که شاید دیر شود, اما راه حل آنرا کنش بی برنامه و زود هنگام خیابانی نمی دانم. تنها زمان است که صحت هریک از این نظرات را معین می کند و امیدوارم این تفاوت زمانی یک اشتباه جبران ناپذیر نباشد.
پاینده ایران

........................

کاوه
همه نگرانی ها در باره خطرات جبران ناپذیر است، ایرانی عزیز.

December 05, 2011 06:14:04 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

زمان یک خیزش ملی‌ برای سرنگونی رژیم فرا رسیده.

December 05, 2011 04:23:42 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود ایرانی گرامی
آمدیم و رژیم به این زودی ها فرونپاشید، همچنان که وجود دارد، با همه شکاف های موجود در درونش، این رژیم بارها خود را باز سازی نموده است، واین بار به دلیل سختی باز سازی و وجود جنبش فراگیر سبز ملی وهمچنین بحران های بین المللی واقتصادی ، باج های سنگین به چین وروسیه داده ومی دهد وعملاً اسقلال ایران را روز بروز ضعیف تر کرده است. همین ضعیف شدن ایران وکهنه وضعیف ماندن قدرت دفاعی ایران این جرعت را به عربستان وچند کشور عربی داده است تا دو ونیم تریلیون دلار از ذخیره عرضی شان را برای حمله نظامی به ایران اختصاص دهند.
فرمودید :« آمریکا به راه حل چند جانبه با دخالت محدود هوایی روی آورده است.(مدل لیبی). البته ما باید همواره در برابر خطر جنگ هوشیار بوده وبه تمامی اقدامات لازم برای دفع این خطر احتمالی بکار گیریم.».

پرسش دقیقاً همینجاست، در برابر آن خطر چه راه حلی وجود دارد وچه کسانی باید وبا کدام امکانات باید جلوی خطر جنگ را بگیرند؟ فرض کنیم آن خطر الان وجود دارد، چگونه رفع می شود؟
ایرانی عزیز
کشورهای غربی واسرائیل وعربستان سعودی ودیگر اعراب خلیج فارس اگر مجبور شوند به ایران حمله کنند، این کار را خواهند کرد، با همین اقتصاد ضعیف نیز حمله خواهند کرد، چونکه دو ونیم تریلیون دلار از ذخیره عرضی کشورهای عربی برای این منظور اختصاص داده شده است. آرزو داریم که هیچ گونه حمله نظامی به کشور مان صورت نگیرد. اما دقت داشته باشیم که رژیم ننگین اسلامی، با اشغال سفارت انگلیس عملاً اعلام جنگ کرده و این عمل وقیحانه رژیم وبقیه گَند کاری هایش وترور سفیر عربستان در خاک امریکا وسر کوب مردم بی دفاع سوریه ومسئله هسته ای که تنها بهانه غرب واسرائیل وتجزیه طلبان که هیزم بیار جنگ هستند ووو. حال اگر کوچک ترین اشتباهی از رژیم بی خرد اسلامی رُخ دهد یا به هر دلیلی واز هر طرفی اشتباهی رُخ دهد که آغازگر جنگ نظامی شود بقول جنابعالی ، ( مدل لیبی ) انجام گیرد، آیا در آن صورت کسی می داند چه پیش خواهد آمد؟ می فرمایید، « همه می دانیم راه حل ایران جنگ نیست. ».

کاملا درست است ، راه حل ایران جنگ نیست واین رژیم نیز اصلاح پذیر نبوده ونخواهد اصلاح شد وبمب اتم نیز می خواهد. با ملت خودش کنار نمی آید وامنیت همسایگان را تهدید می کند وامنیت منطقه را نیز تهدید می کند. تکلیف ملت ایران چیست؟ جنگ یک گزینه است در مقابل مسئله هسته ای نه برای دفاع از حقوق حقه مردم وحقوق بشر ملت ایران، این را در باره لیبی وسوریه تجربه کردیم. بنابر این:
این ملت ایران است که باید بیشتر از همسایگانش ومنطقه نگران بمب هسته ای رژیم باشد که در آن صورت اگر هم هیچ جنگی حتی رُخ ندهد، این ملت ایران است که به گروگان رژیم با بمب اتمیش در می آیند، نمونه اش کره شمالی و پاکستان. بقول معروف گره ای را که با دست باز می شود نباید به دندان انداخت. هنوز اپوزیسیون فرصت همبستکی وسازماندهی وهمکاری دارد که موتور جنبش را راه اندازد وبدون دخالت بیگانگان ، ایران وملت ایران را نجات دهد. این تنها راه پیش روی اپوزیسیون وملت ایران می باشد و جنگ طلبان تجزیه طلب نیز فرصت تکه پاره کردن ایران را از دست می دهند وفرصت شورش وایجاد اختشاش شهری را نیز از دست می دهند. با احترام کاوه

پاینده ایران وملت ایران

December 05, 2011 04:04:39 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

رضا شاه دوم در آخرین پیام خود می‌گویند: "برای آزادی ایران با هم به پا خیزیم..."

شاید بی‌ ربط نباشد که با هم متن کامل پیام اخیر رضا شاه دوم بمناسبت شانزدهم آذر را مروری کنیم:

***

پیام رضا پهلوی به مناسبت شانزدهم آذر - دانشجو پرچمدار جنبش آزادیخواهی مردم ایران

یکشنبه ۱۳ آذرماه، ۱۳۹۰

نظام مستبد و تمامیت خواه حاکم بر ایران، با اتخاذ سیاست‌های قرون وسطایی از قبیل تفکیک جنسیتی، اسلامی کردن علوم انسانی، ستاره دار کردن دانشجویان آزادیخواه، محروم کردن دانشجویان تنها به جرم داشتن عقیده و مذهب مغایر با ارزش‌های حکومت اسلامی و غیره، سعی در تخریب جایگاه مقدس دانشگاه نموده است.

علاوه بر این، جمهوری اسلامی همواره تلاش نموده است که دانشجویان و استادان دانشگاه را بعنوان حامیان سیاست‌های تنش آفرین و ضد منافع ملی ایران، همچون حمله به سفارتخانه ها، سیاست‌های ماجراجویانه، برنامه هسته ایی و غیره به جامعه بین المللی نشان دهد.

دانشجویان که بخش‌های مختلف جامعه، همچون زنان، کارگران، بازاریان، هنرمندان، نظامیان، اقوام، ادیان و دیگر اقشار را نمایندگی می کنند، همواره تحت سرکوب نهادهای حکومتی بوده و تاکنون بهای سنگینی را پرداخت کرده اند.

ولی، علیرغم تمام این سرکوب ها، جنبش دانشجویی سهم عمده ایی در آگاهی بخشی به جامعه داشته و همت و توانمندی بالای دانشجویان در كشف و اختراع پديده‌های علمی، دستيابی به فناوريی‌های مدرن بشری، استقلال‌منشی و آزاد اندیشی، چهره‌ای سرفراز و افتخارآفـــرین از ایــران و ایرانی به جامعه بین المللی عرضه نموده است.

دانشجویان قهرمان ایران زمین،

مبارزات شیرزنان و دلیرمردانی همچون بهاره هدایت، عبدالله مومنی، مجید توکلی، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، پیمان عارف، عباس کاکایی، مجید دری، سما نورانی، شبنم مددزاده، حسن اسدی زیدآبادی، میلاد اسدی، یاسر گلی، محمد پورعبدالله، ضیا نبوی، مرضیه خدابخش، محمد یوسف رشیدی، آرمان رضاخانی، عاطفه نبوی، بهروز جاوید تهرانی، آمانج حیدری، احسان عبده تبریزی، حامد روحی نژاد و دیگر مبارزان راه آزادی، شعله‌های جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را فروزان تر نموده و پایه‌های این نظام مستبد و دانش ستیز را به لرزه انداخته است.

در این شرایط حساس و بحرانی که کشورمان با آن روبروست، شما دانشجویان مبارز می بایست با آگاهی بخشی و ایجاد شبکه‌های اجتماعی، در خانواده، محله و همچنین در کل جامعه، حرکت‌های اعتراضی آگاهانه را سازماندهی نمایید.

همچنین در فضای سرکوب و اختناق حاکم بر کشور، دانشجویان ایرانی برون مرز، به منظور رساندن پیام جنبش دانشجویی درون مرز به جهانیان، با استفاده از

فضای حقیقی و مجازی همچون وبلاگ، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های خبری بین المللی، وظیفه سنگینی را بر دوش دارند.

برای آزادی ایران با هم به پا خیزیم و در کنار هم سد سکوت را بشکنیم. یقین دارم که مبارزات آزادیخواهانه مردم کشورمان در راه دستیابی به حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و نظامی مبتنی بر جدایی دین از حکومت، به ثمر خواهد نشست.

خداوند نگهدار ایران باد

رضا پهلوی

December 05, 2011 03:10:26 PM
---------------------------

ایرانی

درود به کلیه سروران و دوستان
بهمن خان زاهدی با درود
بسیار زیبا بیان فرمودید آنچه را که بیان کردنی است. این حکومت ورشکسته (از تمام منظرها, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی) به دنبال نعمت دیگری است!. برای بنده و جنابعالی که آشوب سال های انتهایی دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت را به خاطر داریم و زخمی از این سالیان را به یادگار در روح و روان خود حمل می کنیم, به دنبال این نعمت گشتن از طرف آقایان منبیری زیاد تعجب برانگیز نیست.
کاوه جان, اوضاع اقتصادی کشورهای صنعتی با این قراردادهای فروش تسلیحاتی حل نمی شود. شاید یک جنگ بزرگ (مانند جنگ جهانی دوم) که آمریکا را از بحران اقتصادی نجات داد چاره کار باشد اگر به حل مشکل اقتصادی کشورهای بزرگ (اقتصاد جهان) از منظر جنگ نگریسته شود, اما جهان همان نیست که در سپتامبر سال 39 میلادی بود. چنانچه دقت شود آمریکا مجبور به خلق اعتبارات در بخش مسکن شد تا بتواند با این موضوع و چاپ بی رویه دلار هزینه کمرشکن جنگ در عراق و افغانستان را جبران نماید. به همین دلیل به راه حل چند جانبه با دخالت محدود هوایی روی آورده است (مدل لیبی). البته ما باید همواره در برابر خطر جنگ هوشیار بوده و به تمامی, اقدامات لازم را برای دفع این خطر احتمالی به کارگیریم. همه می دانیم راه حل ایران جنگ نیست. به شما قول می دهم آنچه من در ایران می بینم, طلیعه فروپاشی کامل اقتصادی و سیاسی سیستم است و تازه در آن شرایط کار ما آغاز می شود, امروز همانطور که شاهزاده گرامیمان فرمودند وقت شبکه سازی و آماده شدن برای آن حرکت نهایی است که عنقریب از راه می رسد.
در ضمن, جالب است که خیابان های تهران از ماموران ولایی پر است و تقریبا" تهران به اشغالشان درآمده است در این روز تاسوعا, خودشان هم می دانند که فوران جمعیت در تهران و ایران نزدیک است و اینبار بنیادشان برباد خواهد رفت.
پاینده ایران

December 05, 2011 02:15:55 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

منتظر نمانید . زمانی مناسب‌تر از اکنون وجود ندارد . ( ناپلئون هیل )

با درود به دوستان عزیز کافه نادری
درود ویژه بر آقای بهمن زاهدی گرامی
ابتدا در باره امضاء کنندگان بیانیه‌ها یک جمله عرض کنم، رفتند گُل بچینند.
حال برویم بر سر موضوع اصلی، در چند جمله خلاصه صحبت‌های همیشگی را می‌نویسم هر جایی اشتباه است لطفاً تصحیح بفرمایید، و در همه کامنت‌هایم در گذشته نیز چیزی جز محتوای این چند جمله یافت نمی شود .
من و ما، یعنی ملت ایران از اولش هم فقط یک راه داشتیم، و آن هم براندازی رژیم ننگین اسلامی بود و هست، چونکه هر چه بیشتر بماند بیشتر ایران را ویران و غارت می کند و غارت می‌کنند و نیز بیشتر ایران را با بحران‌های خطرناک روبرو می‌کند که خطر ناکترینش حمله نظامی می‌باشد که امروز بیش از همیشه این نگرانی وجود دارد. اگر بخاطر داشته باشید بعد از کودتای 88 و بعد از اینکه سخن از فروش نرم‌افزار استراق سمع و شنود مکالمات توسط شرکت زیمس ونوکیا به رژیم اسلامی فاش شد و اسنادش درآمدند، عرض کردم کار جنبش سبز بسیار سخت‌تر شد و غربی‌ها با این کار ضربه سنگینی به جنبش سبز ملت ایران زدند. در واقع با فروختن نرم‌افزار استراق سمع مکالمات و ارتباطات به رژیم، رژیم توانست جنبش را کنترل و سرکوب کند و تعداد زیادی را نیز دستگیر کند، و این یکی از بزرگترین زیان‌هایی‌ست که غربی‌ها با آگاهی و با هدف سرکوب جنبش سبز ملت ایران انجام دادند‌. همین اعتراض را به معاون وزیر امورخارجه وقت آلمان نیز عرض کردم.
ما ملت ایران از ابتدا یک راه داشتیم و آن نابودی رژیم اسلامی بدست خودِ ملت بود پیش از اینکه بیگانگان برای ما تصمیم بگیرند. این نظر بسیاری از هم میهنان بوده و هنوز نیز می‌باشد و اکنون نیز فقط یک گزینه داریم و همان است با تفاوت اینکه زمان کمتری داریم و بحران‌های بیشتری داریم . اگر بخاطر داشته باشید در دیدار جوانان جنبش سبز با شاهزاده رضا پهلوی نیز عرض کردم پیش از اینکه حمله نظامی صورت گیرد متحد شوید‌، درست چندی پیش از آن دیدار ، کشور آلمان حدود هفت میلیارد دلار قرارداد‌های فروش اسلحه به کشورهای عربی را امضاء کرده بودند. نمی‌دانم چرا آقای زاهدی عزیز می‌فرماید غرب به دلیل اقتصاد ضعیف قادر به آغاز جنگ دیگری نیست؟ حال اینکه جنگ ایجاد کار و تولید برای کارخانه‌های اسلحه‌سازی می‌کنند که خود باعث رونق اقتصاد غرب می‌باشد. مافیای جهانی از سه چیز که در خاور میانه وجود دارد بیشترین بهره را می‌برد. نفت ، اسلحه و مواد مخدر در افغانستان. تا بحال بخش زیادی از نفت را در کنترل دارد و بخش دیگرش را نیز با جنگ بدست خواهد آورد و همچنین از برکت جنگ نیز سلاح‌هایش را می‌فروشد و سلاح‌های جدیدش را نیز آزماش می‌کند و با وجود رژیم اسلامی و وحشت اعراب خلیج فارس از رژیم، تمامی هزینه جنگ را نیز از اعراب می‌گیرند. آیا چنین جنگی به زیان اقتصاد غرب می‌باشد؟ و بخش مواد مخدر نیز کامل در کنترل می‌باشد. از سال 2001 تا اکنون تولید تریاک در افغانستان بیست برابر افزایش یافته است ، آنوقت مبارزه با قاچاق مواد مخدر هم می‌کنند، تازه به جمهوری‌اسلامی نیز بودجه مبارزه با مواد مخدر سالیانه پرداخت می‌شود. به چه امامزاده پول می‌دهند . اینها کُمدی‌های تلخ دوران ما هستند.
آقای زاهدی عزیز گرامی و دوستان عزیز کافه نادری، صورت اصلی مسئله بطور خلاصه این است:

رژیم ننگین اسلامی، سی و سه سال ایران را اشغال کرده و اینک در معرض حمله نظامی قرار داده است.

حال اگر ملت ایران نتواند این رژیم را واژگون کند‌، تردید نداشته باشیم که حمله نظامی صورت خواهد گرفت و از آن طریق رژیم واژگون خواهد شد، اما برای ایران و ملت ایران چه پیش خواهد آمد را هیچ کس نمی‌داند، و هر کس هم هرچه بگوید باورش برایم غیر قابل تصور است. نمی‌دانم در میان ایرانیان هستند کسانی که این حقیقت را درک کنند و پیش از بروز واقعه علاج درد کنند یا نه. آقای زاهدی عزیز از مقاله بسیار به موقع و پر بار جنابعالی سپاسگزارم. ارادتمند کاوه

پاینده ایران و ملت ایران

December 05, 2011 01:13:43 PM
---------------------------

حق


با درود به هم میهنانم بویژه دوستان کافه نادری که امیدوارم شیر و خورشید و تاج خود را جزئی از ما بداند.

یکی از وظایف آپوزیسیون و اهل سیاست اعلام موضع صریح در مورد هر رویداد سیاسی است.نه!

بیانیه دهندگان یکی دو هفته پیش چرا ساکت اند! اشغال سفارت انگلیس در ایران مثل اعلام جنگ است. عملی ناشی از توحش رژیمی که ارزنی از سیاست نمی فهمد. آپوزیسیونی که علیه این عمل رژیم بیانیه نمی دهد به چه درد ملت ایران می خورد! این همان آپوزیسیون قلابی است که مدتهاست درباره شان همه جا می گویم. مردم اینها بشناسید و دور همه اینها را خط بکشید. همه اینها باعث تداوم عمر این رژیم بوده اند.

با سپاس فروان به آقای بهمن زاهدی بابت این مقاله بسیار بجا و به موقع. آقای زاهدی واقعا درست می گویند که،

" هر چه صبرکردم بزرگان اهل قلم و سیاست بیانیه‌ای را بر علیه حمله به سفارت انگلستان در تهران صادر کنند، بی‌فایده بود. آن 140 نفر یا 240 نفر یا هر چند نفری که همیشه سریع می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و بیانیه‌های خود را از هر بنگاه تبلیغاتی به گوش فارسی زبانان برسانند،..."

این حضرات همیشه در صحنه "اهل قلم" و "اهل سیاست" برای پیشبرد سیاست های خود را پیش می برند. سیاست هایی که هیچ تناسبی نه با حفظ منافع ملی ایران دارد و نه با خواسته های ملت ایران در این 32 سال. اینها را من نه اهل قلم بلکه اهل مار کِش، و نه اهل سیاست بلکه اهل خدعه می دانم. اینها را من از دم فرزندان خلف و ناخلف خمینی مارکِش و خدعه گر می دانم و بس. مثل معلم مارکِش و خدعه گرشان فقط از مردم استفاده ابزاری و موضعی می کنند و همیشه ملت ایران را دور می زنند. حتما منافع شخصی و گروهی شان و همانطور دستور اربابانشان این بوده است که بیانیه ای علیه اشغال سفارت انگلیس در ایران صادر نکنند. شاید وحشت شان از این بود که از آپوزیسیون چهره ای منسجم در جهان و ملت ایران جلوه داده شود و ملت از اینها حمایت کرده و کورسویی از آغاز جبهه ای علیه رژیم در اذهان نقش ببندد. آنوقت شاید آسمان برایشان به زمین می آمد و توقع مردم از این جلوتر می رفت تا در عرصه های دیگر هم همکاری کنند. اگر هم نمی کردند، مردم نامهایشان را که در پای بیانیه داشتند برای همیشه کنار می گذاشتند و حضرات مهره های سوخته ای می شدند که در آن رسانه ها و و و تاریخ مصرفشان به پایان می رسید. کسی چه می داند که چه چیزهایی در ذهن مار کِش و خدعه گر است تا زمانیکه کار از کار نگذشته باشد و یا مچ اش را گرفته باشند.

من فکر می کنم آقای زاهدی مچ همه این ها را با این مقاله اش گرفت. درود بر او.

الیبه آنهایی هم که مثل آقای نوری علاء و اعضاء شبکه شان که دیگران را برای دادن بیانیه ها نکوهیدند هم از قاعده بالا مستثنی نیستند. اینها هم مثل آنها موظف بودند که موضع خود را در قبال اشغال سفارت انگلیس اعلام و این عمل زشت را بشدت محکوم کنند. نه آنها و نه اینها اهل سیاست نیستند بلکه اهل سیاست بازی و خاله بازی هستند و شیره مالیدن بر سر ملت نگون بخت ایران که اسیر این آپوزیسیون! حافظ رژیم شده است. همین نظر را در کیهان لندن و خبرنت و پارس دیلی نیوز هم خواهد گذاشت تا حضرات همیشه در صحنه ببینند و بدانند که ما مردم را نباید نادان فرض کنند.
پاینده ایران و ملت ایران

December 05, 2011 12:29:12 AM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites