حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
منشوری یگانه و حزبی متحّد
دکتر حمید تفضّلی

December 16, 2011

جمعه 25 آذر 2570 = December 16, 2011

 

منشور حزب سمبل و ضامن اتحّاد ماست.

منشور حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دموکرات) هژده سال پیش به یاری نیروی گروهی از مخالفان جمهوری‌‌اسلامی و طرفداران نظام پادشاهی مشروطه نوشته شد. در ابتدای کار سیاسی ما "سازمان مشروطه خواهان ایران" بود، که در پی بیانیۀ شاهزاده رضا پهلوی در سال‌های پایانی دهۀ هشتاد قرن گذشته جهت همبستگی و همکاری طرفداران خویش در راه نجات ایران تاسیس شد. ما مشروطه خواهان در آنزمان گروهی بودیم فعّال و بیانیۀ شاهزاده توانست ما را در بسیاری از امور نظری به هم نزدیکتر کند، بطوری که توانستیم به سازمان مشروطه خواهان ایران در حکم یک تشکیلات سیاسی چهارچوب تئوری و نظری نیز بدهیم. در کنفرانس موسس ما در سال ١٩٩٤ در شهر کلن "سازمان مشروطه خواهان ایران" تاسیس گردید. بنیان این سازمان، چه از نظر تئوری و چه تشکیلاتی، نخستین قدمی بود که ما در راه مخالفت و مبارزۀ شکل گرفته و برنامه‌ریزی شده با جمهوری‌اسلامی به عنوان رژیمی که ایران را به خاک کشاند و در راه آزادی ایران و رسیدن به اهداف ابتدایی خود جهت دستیابی به ایرانی دموکرات و سربلند برداشتیم. با توجّه به روند امور و نیازهای سیاسی و با در نظر گرفتن افزایش تعداد اعضای ما به مرور زمان، نام سازمان چون فقط نمایشگر گروه کوچکی بود، نمی‌توانست گویای فعالیت گستردۀ ما به بیرون باشد. وانگهی ما در پی آن اندیشه بودیم و هستیم که احزاب سیاسی یک پارامتر اساسی و ضامن یک حکومت دموکرات در ایرانی آزاد خواند بود. این موضوعی بود که در کنگرۀ سال ١٩٩٨ در برلین مطرح شد؛ قدم دوم ما در راه توسعۀ حزب در همین کنگرۀ برداشته شد و نام "سازمان" به "حزب" تغییر یافت. با "حزب مشروطۀ ایران" اپوزیسیونی تشکیل شد که قادر بود طیف راست و چپ را در خود بگنجاند و نظرهای راست و چپ را در محوری در میان به هم نزدیک کند. به همین سبب یکی از ویژگی‌های این حزب از بدو تاسیس در طرفداری از لیبرال‌دموکراسی و در میانه‌روی بود و با تکیّه بر همین اصل خود را در عنوان "حزبی برای اکنون و آیندۀ ایران" مطرح کرد. همانطور که در روند تکاملی "سازمان" به "حزب" و در سیاست‌های آن مشخص است، بینش بسیاری از افراد حزب به آیندۀ ایران است و ما سعی کرده‌ایم که همین واژۀ "آینده" را در ادبیّات سیاسی خود جای دهیم. سیاست‌هایی که ما در حزب مطرح کرده‌ایم، همواره بر محور این پرسش می‌گردند، که چگونه می‌توان فردا، یک قدم بیشتر از امروز به ایرانی آزاد و دموکرات نزدیکتر شد. بنابر این نگاهِ از امروز به آیندۀ ایران در سیاست‌های ما همیشه نقش اصلی داشته است. در نظر گرفتن عنصر زمان و اولویّت بخشیدن به مطالب سیاسی در سیاست ما همیشه نقش برجشته‌ای داشته است، به این معنی که آزادی کشور و هم میهنان خود را از پرداختن به هر گفتگویی و غوطه‌ور شدن در غبار تاریخ برتر دانسته‌ایم. امّا آینده را هرگز نمی‌توان از پیش دانست، بلکه فقط می‌توان آنرا حدس زد، برای آن برنامه‌ریزی کرد و خود را آمادۀ فرارسیدن آن کرد. با توجّه به این حقیقت و با در نظر گرفتن پارامترهای سیاسی، ما خود را موظف به طرح اصولی دانستیم که نه تنها برای ایران آینده، بلکه در تمام کشورهای متمدن در روند دگردیسی سنّت به تجدد چراغ راه بوده‌اند. به عنوان نمونه حقوق‌بشر و قرار دادن آن در حکم بالاترین پارامتر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، حفظ تمامیّت ایران، برقراری دموکراسی لیبرال در ایران و در نظر گرفتن حقوق خود و دگر احزاب سیاسی در آن چهارچوب از اینگونه اصول است.
حزب از سال ١٩٩٨ به این سو کنگره‌های بسیاری را پشت سر گذاشت و بسیار نیز آموخت و بر تجربه‌های خود افزود، بدون اینکه به منشور خود بی‌اعتنا باشد. منشوری در حکم دستور کار سیاسی حزب در بسیاری از بخش‌های خود اعتقاد به اصول لیبرال‌دموکراسی و پیروی از آن را مطرح می‌کند. با تکیه بر همین مورد، یکی از مطابی که در کنگرۀ هشتم مطرح شد، اضافه کردن عنوان "لیبرال دموکرات" به نام حزب بود. در بخش سوم اساسنامه، مادّۀ بیست و چهارم، بندهای دوم و سوم آمده است، که تنها کنگره محل "تصميم‌گيری درباره پيشنهادهای اعضای کنگره" و "تغيير منشور و اساسنامه در صورت تمایل اعضای کنگره" است. این تمایل، به معنی رای مثبت اکثریت است. پیشنهاد اضافه کردن عنوان "لیبرال دموکرات" به نام حزب نتوانست در کنگرۀ هفتم حداکثر رای مثبت را از آن خود کند و با تکیه بر منشور و با استدلال اندیشۀ لیبرال‌دموکرات به معنی پیروی از رای اکثریت با احترام به رای اقلیّت، نتوانست با موفقیّت روبرو شود. احترام به رای اقلیّت در نظر ما به این معنی است که آن گروه طرفدار پیشنهاد اضافه کردن عنوان "لیبرال دموکرات" به نام حزب در کنگرۀ هشتم توانست برای بار دوم پیشنهاد خود را مطرح کند، با این تفاوت که اینبار موفق شد رای اکثریت را از آن خود کند. با پیروی از رای اکثریّت در کنگرۀ هشتم نام "حزب مشروطۀ ایران" به "حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دموکرات)" تغییر یافت. این یک روند کاملا طبیعی در یک سیستم دموکراسی است و هیچ ارتباطی به زایش یک حزب از حزبی دیگر و چنین شعارهای پوچ ندارد. واژۀ زایش که در برخی از متون منتقدان و مخالفان ما مطرح شده است، واژه‌ای سمبلیک برای تشریح پدید آمدن (به دنیا آمدن) چیزی نو است. این واژه در گفتمان زندگی طبیعی و موجودات زنده بکار برده می‌شود و با تکیه بر معنی اصلی آن و قانون طبیعت می‌توان گفت که هر موجود زنده‌ای فقط یک بار به دنیا می‌آید. مراحل بعدی زندگی مراحل تکاملی و یا دگردیسی است و نه زایش. زایش به معنی زنده شدن و تغییر وضعیت (change of condition) است و نه به معنای توسعه و پیشرفت (development). آنگونه که تاریخ ما نشان می‌دهد نام حزب هرگز تغییر نیافته است بلکه تکمیل شده است، بنابر این نمی‌توان از زایش یک حزب سخن گفت.
تصمیم‌هایی که در کنگره‌ها گرفته می‌شود به معنی پذیرفتن یک حقیقت مطلق (که وجود ندارد) نیست. سخن گفتن از یک حقیقت مطلق بر خلاف اصول لیبرال‌دموکراسی است. لیبرال‌دموکراسی گشوده بودن هر گفتمان سیاسی را به سوی دگر اندیشه‌ها نشان می‌دهد و طرح حقیقت‌ها را امکان‌پذیر می‌کند، در صورتی که بیان "حقیقت مطلق" راه را به پرداختن به دیگر حقیقت‌ها می‌بندد و در گفتمان سیاسی به مطلق‌گرایی و دیکتاتوری می‌انجامد. ما از حقیقت‌ها سخن می‌گوییم به این معنی که حقیقت من نمی‌تواند حقیقت او، و حقیقت دیروز نمی‌تواند حقیقت امروز باشد. هر تصمیمی می‌تواند در کنگره‌های آینده دوباره مورد بحث و نظر قرار گیرد. لیبرال‌دموکرات بودن ما در آنجا مشخص می‌شود که این حزب قادر بود به حقیقت‌هایی از راست سلطنت‌طلب تا چپ کمونیست اهمیّت بخشد و از همین طریق راه را به سوی یک گفتمان بگشاید و در نتیجۀ آن گفتمان دگراندیشه‌ها را به سوی خود کشاند. چنین گفتمانی تنها هنگامی میّسر می‌گردد که گفتمان پیرو روشی گشوده باشد و به دیگر حقیقت‌ها اهمیّت بدهد. به همین سبب ما هرگز مدّعی طرح حقیقت مطلق نبوده‌ایم. ویژگی لیبرال‌دموکرات بودن حزب از نخست در برقراری تعادل بین حقیقت‌های راست و چپ بوده است و توانسته است بسیاری را قانع کند. نمونه آنکه در میان ما چپ‌گرایانی وجود دارند که بر حکم رای در کنگره، توانستند حتی به شورای مرکزی نیز راه یابند. این کم و کاستی یک حزب نیست، بلکه نشانگر اهمیّت بخشیدن به یک گفتمان باز و بدون مطلق‌گرایی است. روش ما در قانع کردن همیشه در راستای پیروی از اصول دموکراسی بوده است، به این معنی که همواره برای دیگران حق مخالفت در نظر گرفته‌ایم بدون اینکه از حق مخالفت خود صرف نظر کنیم.
همانطور که تاریخ "سازمان مشروطه خواهان" به "حزب مشروطۀ ایران" و سپس به "حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دموکرات)" نشان می‌دهد، نه می‌توان از زایش صحبت کرد، نه از دگرگونی و یا تغییر کلّی و اساسی. نه می‌توان به گروهی برچسب نادانی و گمراهی و به گروهی دیگر دانایی و فرهیختگی زد. چنین برچسب‌هایی سبب دوگانگی، دودستگی و تخریب در حزب می‌گردند. تاریخ حزب آنگونه که خود گویاست، تاریخ تکامل است و هر انسانی از بدو تولد خود، هر اجتماع مدرنی، چه کوچک و چه بزرگ، برای ماندن نیاز به تکامل دارد. روش ما در گفتمان‌های سیاسی هرگز به اینگونه نبوده است که فقط یک فرد مطلبی را مطرح کند و دیگران دربرابر او سر تعظیم فرود آوردند. تا به حال هر نظری که ایراد شده و هر تصمیمی که گرفته شده است در قالب حزبی و متّکی به رای اکثریّت بوده است. باید یادآور شد که ضامن و بانی تکاملات ما همان منشوری است که در هژده سال پیش نوشته شد. نمی‌توان روند این پیشرفت‌ها و تکامل سیاسی ما را فقط مدیون یک فرد بود، از او یک انسان کاریسماتیک ساخت، اندیشه‌های او را از هر گوشه و کنار جمع کرد، بدون ارائۀ هیچگونه بافتار علمی و تحلیلی آن اندیشه‌ها را مطرح کرد و به این و آن برچسب دانا و نادان زد. کار حزبی در وحلۀ نخست یک کار گروهی است. این کار گروهی وقتی به کار حزبی تبدیل می‌شود که در قالب اندیشه و تشکیلات سازمان یافته باشد. ادارۀ این کار سازمان یافته در حزب ما به عهدۀ شورای مرکزی به سرپرستی دبیر کّل است. وظیفۀ اعضای شورای مرکزی وفاداری به حزب و رای اعضا و همچنین حفاظت حزب از زیان‌های بیرونی و حفظ اتحّاد درونی است. به همین منظور نیز لازم می‌دانیم در برابر هر گونه دوگانه‌سازی (polarization) بایستیم و از هرگونه قدمی جهت پدید آوردن شکاف در اندیشه و تشکیلات این حزب جلوگیری کنیم.
باید گفت که حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دموکرات) از بدو تاسیس فقط دارای یک منشور بوده است. می‌باسیت در گفتگوها به این مورد توجّه داشت که منشور حزب یک مطلب، پادشاهی یک مطلب و تفسیر شخصی از منشور و آمیختن آن با مسایل سیاسی مطلبی دیگر است و نمی‌توان همه را در یک ظرف ریخت و از آن هر نتیجۀ دلخواهی گرفت. تداخل این مطالب با یکدیگر امری است خلاف خرد. ما هیچگاه از منشور خود در حکم حقیقت مطلق یاد نکرده‌ایم و همواره در پی آن بوده‌ایم که چگونه می‌توان با تکیه بر اندیشه‌های ما برای آیندۀ ایران، منشور را کامل‌تر و سیاست خود را شکوفاتر کرد؛ نمونۀ آن هم پیوست‌های منشور است. ما در کنگره‌ها همیشه با پیروی از اصول دموکراسی به منشور و اصول آن پرداخته‌ایم و همواره در برابر ایده‌های جدید و تغییرات تا آنجا که با اندیشۀ اصلی ما سازگار بوده است، با پیروی از اصول دموکراسی انعطاف پذیر بوده‌ایم. تغییر نام از "سازمان" به "حزب" و افزودن عنوان "لیبرال‌دموکرات" به نام حزب از این جمله است. اصول لیبرال‌دموکراسی در سرتاسر منشور واضح است و ما هیچگونه تضّادی بین اندیشۀ پادشاهی مشروطه و لیبرال‌دموکراسی نمی‌بینیم. دربند سوم منشور آمده است: "ما پادشاهی مشروطه را بهترين و مناسب‌ترين رژيم و شکل حکومت برای ايران می‌دانيم و از هيچ‌گونه تلاش قانونی و دمکراتيک برای برقراری نظام پادشاهی مشروطه به پادشاهی رضاشاه دوم پهلوی فروگزار نخواهيم کرد." در این بند سه مطلب به ترتیب آمده است: نخست به پادشاهی مشروطه به عنوان بهترین و مناسب‌ترین فرم حکومتی اشاره شده است، سپس بر کوشش قانونی و دموکراتیک جهت برقرای این نظام تاکید شده و در جایگاه سوم نام رضا شاه دوم پهلوی آمده است. نمی‌توان در تحلیل این بند، اولویّت اول و دوم را به کنار گذاشت و مدعی شد که ما به پادشاهی رضا پهلوی اولویّت داده‌ایم و در پی پذیرفتن کورکورانه استرانژی مبارزۀ او در حین بی توجّهی به منشور هستیم. هر که قادر به فهم اندیشۀ لیبرال‌دموکراسی است، در اینجا کاملا متوجّه خواهد شد که منظور از کوشش قانونی و دموکراتیک چیزی نیست مگر اتّکا به رای عموم، طبعیّت از رای اکثریّت و احترام به رای اقلیّت.
عامل دیگری که در کنار منشور نشان دهندۀ ماهیّت و هویّت ماست، تاریخ حزب است. در تاریخ حزب نمی‌توان تحریفی بوجود آورد. هنوز بسیاری از بنیانگزاران این حزب زنده هستند. تاریخ حزب را نمی‌توان اتّکا به ساکن و یک بعدی بررسی کرد و آنرا در قالب حقیقتی که فقط یک فرد قادر به دیدن آن است جلوه داد. هر انسانی با نگاه به هر پدیده‌ای برای خود برداشتی از آن پدیده ترسیم می‌کند و با آن نام "حقیقت" می‌دهد. از آنجا که دیدگاه‌ها متفاوت‌اند، می‌بایست به حقیقت‌ها پرداخت. در یک گفتمان امروزی و مدرن نمی‌توان هنگام گفتگو در زمینۀ یک متن و یا یک اندیشۀ نوشته شده، از یک حقیقت سخن گفت، بلکه باید در پی بینش و ارتباطی که آن اندیشه با دگر تفکّرها دارد، بود. راه کاوش در متن، از درون به بیرون است، به این معنی که نمی‌توان نخست یک تئوری را پرورش داد و سپس از متن در راه تایید آن تئوری وسیله سازی نمود. برعکس، می‌بایست بررسی کرد که چگونه یک تئوری و یا یک بینش در یک متن و یا در سلسله متون (text-canon) شکل می‌گیرد و پرورده می‌شود. برای رسیدن به این هدف راهی نیست مگر یک بررسی درون متنی (text-immanent) و چنانچه با سلسله متونی سروکار داریم بررسی میان متنی (inter-textual). تجزیه و تحلیل هر متن تاریخی و یا علمی بر اصل وفاداری به متن و مفهوم آن استوار است، به این معنی که نمی‌توان واژه‌ای را از متنی گرفت و آن را در بافتاری دیگر مطرح کرد. بر اساس همین اصول نمی‌بایست فقط از دریچۀ یک نگاه به تاریخ حزب نگریست و آن را در قالب یک فرد خلاصه کرد و از آن تاریخ یک حقیقت مطلق ساخت. تجزیه و تحلیلی که بر اصول یاد شده در بالا استوار نباشد، هیچگونه ارزش علمی و عملی نمی‌تواند داشته باشد، بلکه جنبۀ پوپولیسم و مردم فریبی دارد و ما در تاریخ ایران با بسیاری از اینگونه عوام‌فریبی‌ها در جدال بوده‌ایم.
حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دموکرات) با تکیه بر اندیشه‌های گوناگون و با بوجود آوردن یک تشکیلات سازمانی کار خود را آغاز کرد و توانسته است تا امروز نیز به پیش رود. بسیاری آمده‌اند و رفته‌اند، به این حزب خدمت کرد‌ه‌اند و یا بر آن ضرر و زیانی وارد آورده‌اند. آمّا آنچه که مسلم است این حزب دارای یک هسته‌ای ست که قادر است ستون آن را حفظ کند و هر روز از روز پیش قوی‌تر نماید. ما این ستون را از دست نخواهیم داد.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت لیبرال دموکرات واقعی،

در زمانیکه شادروان همایون زنده بودند و حداقل دو سال قبل از مرگ ایشان واژه لیبرال‌دموکراسی به منشور حزب وارد شد. برای رسیدن به لیبرال‌دموکراسی ما پادشاهی را بهترین شکل نظام می‌دانیم. اکنون بعد از شکایت شاهزاده از سید علی می‌بینیم که جمهوری‌خواهان رنگارنگ با جنایات سید علی می‌توانند زندگی کنند. و حتا تک صدای از آنها برای حمایت از شکایت به بیرون نیامده است و بیشتر حافظان ولایت‌وفقه وی بوده و هستند.
لیبرال‌دموکرات‌های واقعی اشتباه نکردند. امروز می‌توانیم بگویم که تنها طیف لیبرال‌دموکرات در ایران مشروطه‌خواهان هستند. جمهوری‌خواهان ثابت کردند که از آرمان‌گرائی خود فاصله نگرفته‌اند و بقای جمهوری‌اسلامی را بهر‌نحوی خواستارند. آن «لحظه حقیقت»ی که آقای همایون در کنگره هشتم حزب بیان کرد. امروز در گفتمان سیاسی کشور وارد شده است. (آینده‌نگری ایشان هنوز راه‌گشای ماست، او که با آیندگان زندگی می‌کرد، مگر می‌توانست به فکر امروز ما نبوده باشد)
حداقل من انتخاب خود را کرده‌‌ام و برای رسیدن به لیبرال‌دموکراسی در کنار مردم و شاهزاده خواهم بود و با سازشکاران و حقوق‌بگیران جمهوری‌اسلامی در اپوزیسون جمهوری‌خواه کاری نخواهم داشت. احترامشان را نگه می‌‌دارم ولی در ایران دوستی‌شان شک خواهم کرد.
شما هم زیاد به خود فشار نیاورید. زمان به ما ثابت خواهد کرد لیبرال‌دموکرات واقعی چه کسانی هستند. لیبرال‌دموکراسی هدف ماست و برای رسیدن به آن باید از اپوزیسیون وابسته به جمهوری‌اسلامی (حقوق بگیران) گذر کنیم.
لیبرال‌دموکرات واقعی، ما در کنار همدیگر به مقصد خواهیم رسید. می‌دانم که فشار از بیرون برای اختلاف‌اندازی ما بین ما زیاد شده است، حتا اگر تمامی درآمد نفتی سال گذشته ایران (جمهوری اسلامی) را هم در اروپا و امریکا برای خرید اپوزیسیون خرج کنند، من برای ایران قیمتی را نمی‌شناسیم. (آنهایی که خود ارزان فروخته‌اند می‌توانیم براحتی شناسایی کنیم)

ارادتمند
بهمن زاهدی


منظور از جمهوری‌خواه سازمان‌ها و احزابی هستند که شکل نظام آینده کشور را از پیش انتخاب کرده‌اند. افراد جمهوری‌خواه را باید از آنان فاکتور بگیریم چون آن احزاب و سازمان‌ها سخنگوی این افراد نیستند.

December 22, 2011 10:36:19 AM
---------------------------

لیبرال دمکرات واقعی

پس از مرگ داریوش همایون همگی یکشبه لیبرال دمکرات شدند. اقای دکتر بفرمایید در سده 21 چرا اعضای اکثریت یک حزب مخالف اضافه شدن ازادی و دمکراسی محدود قوانین حقوق بشر (در واژگان سیاسی یعنی لیبرال دمکراسی) بعنوان پسوند حزب بود؟ جز اینکه اکثزیت سلطنت طلب بودند؟
همه فکر از او بود و مخالفت اکثزیت از طرف لیبرال دمکراتهای امروز. لیبرالهایی که فقط پادشاهی برایشان مهم بود و هست با این تفاوت که پسوندی عوام دوست دارد. او سعی کرد شما را به سده 21 بیاورد افسوس که شما کدو را ندیدید. لیبرال دمکراتهای امروز به ما نصیحت مکنند که به صحبتهای روشنفکران گوش نکنیم چرا که بلای سال 57 تقصیر انها بود. شما و بسیاری از سیاسیون دگر اندیش با این وژگان دلنشین چندی خواهید تازید ولی بنبست فکری اشکار است. همان گفته معروف تقی زاده که ما باید از سر تا پا غربی شویم و اکثزیت جامعه اشتباه برداشت کرد و او را ترور شخصیت کزدند (کاری که لیبرال دمکراتهای امروز میکنن) در اینحا صدق میکند. تقیزاده منضورش مدرنیته بود جامعه مدرنیزه برداشت کرد. شما کل اندیشه همایون را بردارید و اسم خود بگزارید. اسب تازی دو تک رود به شتاب شتر اهسته میرود شب و روز
....................................
کاوه یزدانی
با درود به لیبرال دمکرات واقعی
خانم یا آقای لیبرال دمکرات واقعی ، نظر جنابعالی را منتشر می کنم تا مثل یک لیبرال دمکرات واقعی که خود را با این نام معرفی کرده اید و اگر هستید، با دیگر لیبرال دمکرات ها به گفت و شنود بپردازید و مشکل تان را مطرح کنید. آیا روش جنابعالی که در تاریکی نشسته اید و کسی نمی داند کی هستید و عقده گشایی می نمایید شباحتی به یک شخصیت لیبرال دمکرات واقعی دارد؟ خوشحال می شوم اگر خودتان را با هویت حقیقی، نام و نشان معرفی بفرمایید. اگر به سخنانتان ایمان دارید بفرمایید داخل.( از تاریکی بیرون بیایید وحرف بزنید ) به باور من جنابعالی می باید به مسائل و مشکلات ایران و ملت ایران بپردازید ، هر ایران دوستی وظیفه دارد به ایران بیندیشد ، که متاسفانه حتی یک جمله هم راجع به ایران ننوشته اید که دلخوش شویم زرّه ای دَرد ایران را نیز دارید، کینه فراوانی از این حزب در سرتاسر نوشته تان آشکار است ، هیچ نشانی از یک لیبرال دمکرات در نوشته جنابعالی مشاهده نکردم. گویا جنابعالی همه گرفتاریهای ایران را رفع کرده اید و اینک می خواهید در نبود دکتر داریوش همایون مشکلات حزب را نیز حل نمایید.

December 22, 2011 08:55:05 AM
---------------------------

حميد تفضلی

درود به هم میهن گرامی، ایرانی، و با سپاس از توجّه حضرت عالی.

خشنود هستم که توانسته ام قدم کوچکی در راه آشنایی بیشتر شما با حزب بردارم. از لطفتان سپاسگزارم.

همانطور که شما فرموده اید، هدف ارائۀ اطلاعات درست در مورد حزب است. ما از بدو پیدایش همیشه با اعضای جدید روبرو بوده ایم و کوشش کرده ایم که تا آنجا که در توان داریم به این اعضا اطلاعات درست در مورد حزب، تاسیس و اهداف آن بدهیم. امّا با این مشکل نیز روبرو بوده ایم که برخی به غلط به مطالب حزب و نوشته های معتبر آن استناد کرده اند. تقاضای من از هر عضو حزب و وفادار به آن این هست که به نوبۀ خود و در توان خود در برابر چنین سوء استفاده هایی بایستد.

با نظر شما موافقم و از یاری شما سپاسگزارم. اجازه بدهید فقط به یک مورد اشاره کنم و آن اینکه متن من با استناد به داده های حزبی نوشته شده است و هدف من فقط گسترش دادن چنین اطلاعاتی به درون و بیرون حزب است. نوشتن بیانیه از وظایف دبیر کّل است و از حد مسئولیت من خارج می باشد.

سپاس از یاری شما.

December 17, 2011 12:31:24 PM
---------------------------

ایرانی

جناب آقای دکتر تفضلی با درود
آنچه حضرتعالی در یک تقریبا" بیانیه حزبی, که در قالب این مقاله آمده است, فرمودید گزارش روشن و جامعی است برای هم میهنانی مانند من که به تازگی با این حزب آشنا شده اند, از شما سپاسگزارم, که تاریخ هر حزبی جزئی لاینفک از هویت آن می باشد, همانطور که تاریخ هر مرز و بوم اینگونه است. اگر به تاریخ پرداخته می شود, نگرش آن است که تاریخ چراغ راه آینده است و چهره های پنهان پشت نقابهایی تاریک را عیان می سازد. بسیار خرسندم از جمعی فرهیخته که گرد آمده اند برای مبارزه در قالبی دموکراتیک و فراموش نمی کنند که دموکراسی از " خود ما" شروع می شود و سپس در جامعه جاری می گردد. امیدوارم فرایند تحول مثبت در این حزب ادامه داشته باشد و روز به روز تکمیل تر گردد, که ما طرفداران نظام مشروطه که این سیستم را بهترین گزینه برای آینده ایران می دانیم, به طور منسجم از شاهزاده گرامیمان دفاع نماییم. به امید خدای ایران به زودی رها خواهیم گشت و سازندگی از نو آغاز خواهیم نمود که "خرابی عظیمی که توسط مشتی آشفته حال پیدا شده است", بس عظیم است.
دوستان کافه نادری, کاوه جان, حق گرامی, عرفان جان و همچنین بهمن خان زاهدی و شیر و خورشید وتاج نازنین و جناب وجدانی
غیبت این حقیر را ببخشایید که چند روزی برای بازاندیشی زمان لازم داشتم.
پاینده ایران

December 16, 2011 08:23:10 PM
---------------------------

حق


با درود به هم میهنانم

با سپاس از آقای حمید تفضلی گرامی برای این نوشتار بویژه این بخش آخر آن:-

" آمّا آنچه که مسلم است این حزب دارای یک هسته‌ای ست که قادر است ستون آن را حفظ کند و هر روز از روز پیش قوی‌تر نماید. ما این ستون را از دست نخواهیم داد."

برای این ستون بهترین آرزوها را دارم.

آقای تفضلی گرامی، من در یکی از نظرهایم از دردهای زایمان هر از چندگاه این حزب سخن گفتم. به شما اطمینان خاطر می دهم که من هرگز منظورم تولد احزاب دیگر از شکم این حزب نبود. منظورم دردناکترین دردهای انسانی است که از قدیم چنین دردی را بدترین آنها می دانسته اند و برای تشبیه بکار می برده اند.

احتمال تولد احزاب نو از احزاب جا افتاده تر همیشه بوده و هست. حزب کارگر در انگلستان در دوره مارگرت تاچر، حزب سوسیال دمکرات در آمد و چند سال بعد به حزب لیبرال، سومین حزب بزرگ و مطرح در پیوست. نام حزب به حزب لیبرال دمکرات تغییر یافت و با کوشش این تازه واردان بود که لیبرال دمکرات ها امروز در قدرت با حزب محافظه کار شریک هستند. حزب کارگر پس از زایمانش در طی نزدیک به 10 سال با تغییر و تحولاتی روبرو شد و با فاصله گیری از چپهای افراطی، نامش را به حزب کارگر نو تغییر داد و ماهیتش به سوسیال دمکراسی تبدیل شد.

من امیدوارم همه اعضاء حزب در کنار هم باشند و مشکلاتشان را حتی الامکان در درون حزب حل و فصل کنند. انتشار مقالات اعضاء این حزب در گلایه از حزب در سایتهای معلوم الحالی مثل تلاش و سکولاریسم نو و اخبارروز واقعا برای من تاسف انگیز بود. امروز باید به ایران اندیشید بویژه که منشور حزب و اساسنامه اش رقیبی در حال حاضر در عرصه سیاسی ما ندارد.

بعنوان یک جمهوریخواه که هیچ برای امثال من وجود ندارد، این حزب موهبتی بس گرانبهاست و در نگهداشت اش هر حمایتی که بتوانم می کنم. دوست دارم آنانیکه به این حزب ایراد می گیرند یک حزب قابل مقایسه با این حزب را اول به من نشان دهند تا ایراد هایشان را بهتر بفهمم. امروز تقویت این حزب مهم است و قبل از اندیشیدن به ایران. با بهترین آرزوها برای این حزب و آقای تفضلی گرامی.
پاینده ایران و ملت ایران

December 16, 2011 08:02:07 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites