اگر میانِ ارزشها، بلندگاهِ پیشداشتها را ازآنِ "بودمندیِ ایران" بدانیم،بیشک و بی هیچ بزرگنماییای داریوش همایون در پهنه یِ اندیشه و نگره،تا کنون کنشگرِ پیشتازِ گاهنامه یِ همروزگارِ ایران بوده ست. ارزیابیِ کسای چون او که ارجگزاریِ چه بسیار اندیشه پردازانِ ایران از رشتههایِ گوناگونِ علومِ انسانی و هنر را بایسته گردانده -بهویژه که او خویش را آدمای "نابههنگام" همچون نیچه میداند و خود ارزیابندهای ست باریک و دور-بین- کم دشوار نیست. نخستین نگرهپردازِ ملیتسازِ ایرانی -که خود را سوسیالیست نیز میدانست-، در دامنهیِ راستِ ایران نگرهپرداز ای منهایِ او نمیشناخت. شاهین فاطمی گفته ست در بافتارِ جستارهایِ ایران و نویسندگی از هیچکس به اندازهای که از او نیاموخته. داریوش آشوری هیچکس را هماوردِ او در پیشرفت و گشایشِ زبانِ فارسی بهرویِ فرایافتهایِ نو نشناخته ست. احسان یارشاطر زبانِ فارسی را به او بدهکار خوانده ست! همچنین پهلویِ سوم او را مردِ بی جانشینِ گردآوریِ نیروها و جنبشهایِ آزادیخواهِ ایران در رسایِ همراییای ملی دانسته ست.
مایهای که در این آدمِ اندیشهساز یافتم،در پیِ آنچه دوستای مرا پیشنهادیده بود، انگیختارام گشت تا در کنشای ناکارشناسانه(زیرا روزنامهنگار نیستم) به گفتوشنودای یگانه با او که هماره استاد خواندهاماش دست زنم. این تنها گفتوشنودای ست که داریوش همایون بههدف و برایِ پس از بالزاد و سوزانده شدنِ خویش انجامیده و هیچ نمونه یِ همسانای نه میانِ ایرانیان و نه جز-ایرانیان توانست یافت.همایون در اینجا نخستین و واپسین بار بود که با "پرسش-واژه" دستوپنجه نرمانید و پس از انجامِ آن، گیرایاش خواند. افزون بر این آنچه پیشِ روی دارید، آبشخور ای ست بس فشرده در کمک به شناختای روانشناسیک از بنیانگذارِ فلسفه یِ "بهبود خواهی" reformism در سیاستِ همروزگارِ ایران.
واپسین نسخهیِ ویرایشِ این گفتوشنود که خود انجامیده بودم را از نگاهِ نکتهسنجشان گذراندم. گرچه نمیپنهانم که اگر پاپیجوییهایِ پر تبوتاب ام نمیبود، واژگانای چند در نگارشِ این پرسشوپاسخ جا خوش میکردند. با این همه این پافشاریها جاهایای نیز نافرجام ماندند. این کارساخته یِ جاودانه با ۸۱ پرسش از فرهوشای ۸۱ ساله که در یکم سپتامبرِ ۲۰۱۰ در شهرِ کلن، کنارِ رودِ راین انجامید را با پروانهیِ ملی باورای لیبرال که در آستانهگیِ هزارهیِ سوم بی هیچ پوزش خود را سرآمدباور elitist مینامید، می سپارم به روانِ پاکباختگان و پاسبانانِ ایراندیار از سپهرِ گاهنامهیِ باستانِ ایران تا آیندگان.
با درود به شما آقایِ همایون. من پرسشهایای را دارم که شاید در رسمِ پرسندگان نگنجند و این چنین نپرسند، ولی من میخواهم اینچنین بپرسم! همیشه بیپرده پاسخ دادهاید، می خواهم بی پردهتر از همیشه این پاسخها را از شما داشته باشم.
۱.در زندگیتان چه آرزو ای دارید؟
-آرزویام این ست که کرهیِ زمین از جهتِ دستنخوردگی به پنج هزار سالِ پیش بازگردد و انسانیت از جهتِ فرگشت(تکامل) برود به هزار سالِ آینده!
۲.بدترین اشتباهِ زندگی تان تا به کنون چه بوده ست؟
-اشتباههایام به میزانای پرشمار بوده، که باید بجویم تا بدترینشان را بیابم. ولی شاید بدترینشان این بود که پیش از هنگام دست به هر کار ای زدم. به هر کار ای دست زدم "نابههنگام"(زودتر از موقع) بود.
۳.کدام کارِ شما بیش از سایرین، پیش از هنگام بود؟ و به چه زمانای باز میگردد؟
-درونشد(ورود) به سیاست. در چهارده سالگی، که به هیچ روی هنگامِ (-درخورِ-) این کارها نیست.
۴.الف.می گویند مغزِ اندیشهپردازِ ناسیونال-دموکرات ها، داریوش همایون ست. بی فروتنی(تعارف)، آیا بهراستی هست؟
-من نمیدانم، ولی کمکم درباره یِ "لیبرالدموکرات"ها نیز چنین سخنانای میگویند. نمی دانم ولی بههرروی من در هر دو زمینه بسیار کار کرده ام.
ب.آیا این "نمی دانم" از رویِ فروتنی(تعارف) نیست؟
-نه، زیرا دامنهیِ این جویشها و جستارها بسیار گسترده ست و بسیارای در آنها انبازیده اند(شرکت کردهاند)-که من هم آگاهیِ درستای از آنها ندارم- بنا بر این بهتر ست که به این گفته با شک بنگریم.
۵.آشکار ست که شمارِ نسکها، نگارشنامهها، کتابهایای که شما خواندهاید بسیار ست. آیا شما بیش از سایرین(مراد ام، اندیشهمندانِ ایرانیِ همپیشهیِ همایون ست) نسک(کتاب) خواندهاید؟[این پرسش از پاسخای که همایون سالها پیش به پرسشگرای که نگاهِ ایشان را در اینباره که شمار ای او را کتابخواندهترین روشناندیشِ سیاسیِ ایران میدانند، جویا شده بود، برآمد، که در آنجا همایون میگوید از آن هنگام که کتاب را شناخته کمتر از روز ای سه یا چهار ساعت نخوانده ست.]
-بههیچروی چنین چیزای نیست. من شاید دورهای بیش از همسالانام میخواندم،ولی پسینتر گرفتاریهایِ زندگی، مرا از خواندن-به آن میزان که میخواستهام-بازداشت. تنها دورهای که آن اندازه که در توانشِ چشمان و زمانام بود خواندم،دورهای بود که پس از انقلاب در ایران پنهان بودم.
۶.کوتهپندِ شما به نسلِ جوانِ ایران چه ست؟
-که در ذهن و اندیشه جوان بمانند.
۷.کدام فیلسوف بیشترین کارسازی(تاثیر) در زندگیِ شما را داشته ست؟ چرایِ چندواژهایاش را نیز بفرمایید؟
-دیوید هیوم. زیرا مرا از این پنداشت که «"خردِ آدم" تنها راهنمایِ کنش و رفتارِ اوست»،بهدرآورد. هیوم انسانیت را سراسری(در تمامیتاش) نگریست و مرا پذیراند که آنچه انگلیسی ها،"عقلِ سلیم" common sense مینامند،بهترین راهنمایِ کنش و اندیشهگریِ سیاسی ست.
۸.چه کسای الهامبخشِ زندگی تان بوده ست؟
الهامبخشِ زندگیام چرچیل بود و لینکلن.
۹.زیباترین سخنای که شنیدید،چه بوده ست؟
بیشترین خوشبختی برایِ بیشترین مردمان. [از جرمی بنتام ست]
۱۰.زیباترین پیشکشای که گرفتهاید، چه چیز ای بوده؟
یک دوره کتابِ «تاریخِ جهان» در دوازده سالگی.
۱۱.اگر هماکنون میبایست برایِ همیشه در بندِ یاختهای زندانی میبودید و تنها میتوانستید یک کتاب را با خود بههمراه برید، آن کدام میبود؟
-دانشنامهیِ بریتانیا
۱۲.الف.آیا به آنچه مردمان به "خدا" میشناسند، باور دارید؟
-خدا همان آفرینش ست. آفرینش،خدا ست. این دو از هم جدا نیستند.
ب.آیا "شما" به آنچه مردمان به "خداوند" میشناسند، باورمند اید؟
-گفتم، خداوند همان آفرینش ست. مسلما به "آفرینش" باور دارم، ولی خدا جدا از آفرینش انگاشتنی(قابل تصور) نیست.
۱۳.چه رنگای را دوست دارید؟
-در فارسی میگویند "زبرجد"، کبود.
۱۴.کدام دیسه(شکل)هایِ هندسهای را بیشتر دوست میدارید؟
چنبر(دایره)، چهارگوش(مربع)، سهگوش(مثلث)، چارگوشدراز(مستطیل)؟
-دایره، که زیباترین و کاملترین شکلِ هندسهای ست.
۱۵.بزرگترین غمِ زندگی تان چه بوده ست؟
-از دست دادنِ مادر
۱۶.چه شمارهای را دوست میدارید؟
-همهیِ شمارهها یکساناند. ارزششان بسته به بار ای ست که با نامیده شدن(اطلاق شدن) به چیز ای پیدا میکنند، ولی به خودیِ خود شمارهها یکساناند.
۱۷.در زندگی دریغش و افسوسِ چه چیز را داشتهاید؟
-افسوسِ زندگیِ باختری، در همسنجی با زندگیِ ایرانی.
۱۸.الف."برگِ بازنده"یِ همایون چه ست؟
-پیش از هنگام به دنیا آمدن.
ب.همایون "برگِ برنده" داشته؟
-پیش از هنگام به دنیا آمدن.
پ.برگهایِ برنده و بازنده تان یکیاند؟
-بله، زیرا برگِ بازندهام را به برگِ برنده دگرگرداندم.
-۱۹.آیا کارتون دوست داشته اید؟
نه، چندان دوست نداشتهام.
آقایِ همایون، من واژگانای را برایتان میخوانم. کوتاه در یک یا چند واژه نخستین چیزای را که دمای پس از شنیدنِ هریک به ذهنتان خواهد آمد و یا چمای که در شما یاداورانده خواهد شد را بفرمایید.
۲۰.درخت؟
-زندگی.
۲۱.جمهوریخواه؟
-اگر ایرانی باشد، گمراه.
۲۲.قلم؟
-ابزارِ از مد افتادهیِ نوشتن.
۲۳.پست-مدرنیسم؟
-ارتجاعِ عصرِ نو.
۲۴.کورشِ هخامنشی؟
-نخستین جهانگرایِ جهان.
۲۵.فریدریش ویلهلم نیچه؟
-فیلسوفِ انقلابی، ویرانگر در دستِ دیوانگان.
۲۶.آخوند؟
-بهتر ست به حجره و مسجد مرزمند گردد.
۲۷.شاهین؟
-پرواز همیشه آرزویِ من بوده ست.
۲۸.پدر؟
-هر چه زودتر باید از زیرِ نفوذاش بهدر آمد.
۲۹.تنها؟
-بی باکی(جرات)ِ بسیار میخواهد.
۳۰.همسر؟
-بهترین راهحلِ زندگی.
۳۱.دیوانِ حافظ؟
-گاهگاهای باید خواند.
۳۲.لامپ؟
-با لامپِ بیولوژیک جانشین میشود.
۳۳.رایانه؟
-بدونِ آن زندگی نمیتوان کرد.
۳۴.مرگ؟
-بسیار چیزِ بایسته ای ست.
۳۵.گاهنامه؛تاریخ ؟
-بدونِ تاریخ انسانیت وجود ندارد. همهچیز تاریخ ست.
۳۶.زن؛ بانو؟
-بدونِ او هم نمیشود زندگی کرد.
[مرادِ همایون از "هم"،"رایانه" ست که گفت بدوناش نمیتوان زیست.]
۳۷.سیاست؟
-همهیِ زندگی.
۳۸.سیاست برایِ همایون؟
-همهیِ زندگی.
۳۹.ابر؟
-باید از آن گذشت. بر بالایِ آن جا گرفت.
۴۰.کراوات؟
-تنها ابزار ای که مردها با آن کوشیدند به زنان همانند گردند.
۴۱.نگارشنامه؛نسک؛کتاب ؟
-چکیدهیِ زندگیِ خودِ من،چه در خواندن و چه در نوشتناش پرداخته شد.
۴۲.بهترین دوست؟
-چندین تن.
۴۳.دموکراسیِ لیبرال؟
-آیندهیِ ایران.
۴۴.شاهنامه؟
-به یک معنی،شناسنامهیِ ملیِ ما.
۴۵.کارل مارکس؟
-آموزگارِ بزرگترین اشتباهِ بشریت.
۴۶.جنون؟
-جنون، گاه به "عقلِ پیش از هنگام" نامیده میشود و گاهای بهراستی بار ای بد دارد.
۴۷.نیک؟
-بی بد وجود ندارد.
۴۸.هنر؟
-بالابرد(اعتلای)ِ انسان در زندگیِ روزانه.
۴۹.تلاش؟
-ویژگیِ موجودِ زنده.
۵۰.دنیا؟
-همهیِ آن چیزای که داریم، دیگر اش افسانه ست.
۵۱.حزبِ مشروطه ایران؟
-یکای از سنگهایِ بنایِ همبودمان(جامعه)ِ آینده یِ ایرانی.
۵۲.حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) ؟
گامه(مرحله)یِ تکاملیاش.
۵۳.نگاه از بیرون؟
-برایِ همه بایسته ست.
۵۴.شاهزاده رضا پهلوی؟
-"نقش"ای دارد.
۵۵.من و روزگار ام؟
-نگاه به یک زندگی در یک بطنِ تاریخی.
۵۶.محمد؟
-یکای از پیروزمندترین سیاستپیشگانِ جهان.
۵۷.محمدرضا پهلوی؟
-بیش از استعدادهایاش میخواست.
۵۸.زبانِ عربی؟
-تنها سهمگذاریِ مثبتِ عربها.
۵۹.سایه؟
-بی نور وجود ندارد.
۶۰.مشروتهیِ نوین؟
-نوساخته(اختراعِ)یِ ما.
۶۱.هزار واژه؟
-تنها، گردآمدهیِ نوشتارها.
۶۲.مادر؟
-آغازِ زندگی و پیریزیِ انسان.
۶۳.حزبِ رستاخیز؟
-اشتباهای که میتوانست اشتباه نباشد.
۶۴.موسیقی؟
بهترین سرگرمی و آموزگارِ انسان.
۶۵.پول؟
نداشتناش بسیار بدتر ست.
۶۶.آسمان؟
-برایِ رسیدن.
۶۷.کودک؟
-زیباترین هستندهی(موجود) بشری.
۶۸.عینک؟
از دارندگانِ چشمانِ کمتوان بپرسید.
۶۹.گل ؟
-پایتان را بیرون بکشید.
۷۰.غربت؟
-غربت وجود ندارد.
۷۱.گذار از تاریخ؟
-نماندن و ارادهیِ پیش رفتن.
۷۲.بیست و هشتِ امرداد ؟
-افسانهای که ملتای را به کژراهه کشاند.
۷۳.انتلکتوئلِ هاولی؟
سرنمونهی(سرمشق) هر انتلکتوئل.
۷۴.مدرنیته؟
-هیچگاه کهنه نخواهد شد.
۷۵.زرتشت؟
-یکای از فرجود(معجزه)هایِ بشری.
۷۶.خواب؟
-هر چه زیشمار(سنّ)ِ انسان بالا میرود، کمتر میشود.
۷۷.زندان؟
-جایِ خوبای برایِ خواندن.
۷۸.درستپیمانی؛ وفاداری؟
-نسبی ست.
۷۹.هورمزد؟
-پاسخای که ایرانیان برایِ وجودِ نیکی و بدی یافتند.
۸۰.باران؟
-که در لطافتِ طبعاش خلاف نیست.
[از سعدی ست]
۸۱. ایران ؟
-برایِ ما، تنها چیزای که داریم، همهیِ آن چیزهایای که داریم.
با سپاس از شما.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان
کاوه جان؛ پرسش از تمامی کسانی که فعالیتهای اینگونه را در غیاب ملت ایران انجام می دهند؛ حق و بلکه وظیفه ماست. این ما و شما هستیم که این مسائل را به آگاهی مردم می رسانیم تا از زد و بند دیگری مانند آنچه آیت الله مقوا! مقوای ماه پناه راحل! در پاریس به مترجمی یزدی انجام داد؛ جلوگیری شود. و نگذاریم دوران طلایی! حضرت امام مقوا (ره) تکرار شود. اگر در سال ۵۷ تنها عده معدودی از ما اینها را می گفتیم؛ حالا همه می دانند و می گویند اما دیر است. نباید گذاشت عده ای در غیاب مردم ایران؛ پشت درهای بسته خوابهای آشفته خویش را برای این ملت با حمایت خارجی تئوریزه و پیاده کنند که در غیر این صورت چند نسل دیگر نابود خواهد شد. از تلاش صمیمانه تو و سایرین سپاسگزارم؛ بدان که این تلاش ها در حافظه تاریخی این ملت ثبت خواهد شد و از یاد نخواهد رفت.
پاینده ایران
February 03, 2012 04:37:24 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
زنان هستی بخش جهانند و هستی بخش جهان عشق را آفرید و از عشق.سرشت آدمی را آفرید و از آدمی.سرشت آزادی را.
( کوروش کبیر )
یادت زنده و جاودان می ماند . تردید نداشته باشید آقای دکتر داریوش همایون
حتما بخاطر دارید که در هفته های پیش از درگذشت تان از طریق ایمیل با یکدیگر در ارتباط بودم و از شما تقاضای گفتگو و تماس تلفنی نمودم و جنابعالی نیز فرمودید و پیشنهاد دادید که از طریق اسکایپ می توانیم با یکدیگر صحبت نماییم و بنده به دلیل نداشتن امکان اسکایپ موفق به گفتگو با جنابعالی نشدم . البته به دوست مشترکمان آقای بهمن زاهدی چند بار گفتم این امکان را برایم فراهم نماید ولی متاسفانه ایشان فرصت نداشتند. بگذریم ، شاید هم مقصر من بودم که از دیگر دوستان کمک نخواستم . جنابعالی تنها کسی بودید که با آغوش باز به پرسش های من پاسخ می دادید. تا زنده ام یادت را گرامی می دارم و راهت را نیز می پیمایم. از بردیا پارس عزیز و گرامی برای تهیه این گفتگو بسیار سپاسگذارم. آینده به بردیا و نسل بردیا و نسل های آیندگان تعلق دارد و پرسشهایی که بردیا از آقای دکتر همایون پرسید پرسشهای نسل جوان اکنون و آیندگان نیز می باشند و پرسشهای من نیز می باشند . مایلم بدانم ، آیا هستند کسانی که مثل جنابعالی صدای من را بشنوند و پاسخ دهند یا نه؟ در حضور هم میهنان و بطور شفاف از آقایانی که به دعوت اولاف پالمه پاسخ مثبت دادند مایلم بدانم آیا به من نیز پاسخ خواهند داد یا نه؟ از خودم می پرسم تورو چی به این حرف ها کاوه ؟ برو کنار تو قد این حرفا نیستی کاوه.
نمی دانم تقاضای به حقی دارم یا نه ؟ نمی دانم . اگر هم اشتباه می کنم به بزرکواری خودتان به من بخشید اشتباهم را . و دوستان و هم میهنان درستش بگویند و راهنماییم نمایند لطفا.
نظر شما چیست حق عزیز ودوستان عزیز کافه نادری؟
این گوی و این هم میدان برای این هم میهنان گرامیم
.
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی
با احترام کاوه یزدانی
............................
با درود به دوست عزیزمان عرفان
هنوز نوشته طولانی که گفتید را دریافت نکردم و منتظر می مانم اگر مایلید ارسال نمایید.
شاد و پیروز باشی
کاوه یزدانی
February 03, 2012 12:24:06 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
دورود بر حق گرامی،
منظور من آن قسمت که در باره جمهوریخواهان است نبود. مسئله مذهب و دین مردم مهمتر میباشد. بدون آفرینش خدا وجود ندارد.
این مطلب را باید برای اسلامگرایان و کسانی که خود را سکولار اعلام میکنند بیشتر باز کنیم و با کمک این اندیشه واقعیتگرایانه به جنگ مذهب برویم.
البته نکات زیادی را حداقل من آموختم و هر بار که این مصاحبه را گوش میکنم بیشتر میآموزم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
January 31, 2012 12:07:34 PM
---------------------------
حق
درود بر بهمن زاهدی عزیزم، دو بار امشب این مصاحبه را با زنده یاد داریوش همایون دیدم و بله، درست می گویید نکات فراوانی در آنست. من فکر کنم بیشترشان را فهمیدم. اگر در درکم از او جایی اشتباه کنم، از شما بویژه انتظار دارم که مرا راهنمایی کنید. خوشمزه بود آنچه او درباره جمهوریخواه ایرانی بیان کرد، گمراه! حتما منظورش من نمی توانست باشد! اگر مرا از نزدیک برای مدتی می شناخت، می پذیرفت که ایران در دستان امثال من همانقدر از گزند دور می ماند که در دستان امثال خودش. جایش خالیست و در عین حال نیست چون هنوز از او حرف می زنیم، پس هست.
بیانیه ای که این حزب به مناسبت درگذشت زنده یاد داریوش همایون منتشر کرد را در اخبارروز دیدم. در نظر داشتم نظری در یادبود او در آنجا هم بگذارم که با دیدن نظری پر از فحش به او، تصمیم گرفتم نظر زیر بفرستم که در برگیرنده هم یادبودی از اوست و هم پاسخی به فحاشان او.
"به اخبارروز
از : حق عنوان : قابلیت تحول در انسانها و تاریخ نگاری تخصصی مطابق با معیارهای معتبر بین المللی بوسیله مستعدترین ها و مستقل ترین ها
انسان قابلیت تحول را دارد و این قابلیت را داریوش همایون از خود نشان داد چون شهامت داشت. از گذشته خود عبور کرد و ارزشهای دمکراسی لیبرال را که رمز پیروزی موفق ترین کشورها در جهان، که همانا جهان غرب است را دریافت و چشم بسیارانی را به آن باز کرد. کسانیکه قادر نبوده و نیستند که افکار و اندیشه های لیبرال دمکراتیک او را به چالش بکشند و مردم را متقاعد کنند، به فحاشی متوسل می شوند. این روش نخ نما شده دیگر اثر ندارد تا این جماعت فحاش، به این سادگی از اصل مطالب فرار کنند و طفره بروند و سفسطه کنند. داریوش همایون یک اندیشمند تمام عیار بود که از خود آثار گرانبهایی بجا گذاشته است. آثاری که پژوهشگران مستعد و مستقل در دانشگاههای معتبر با استانداردهای بین المللی در آینده در ایران مورد مطالعه قرار خواهند داد و ارزیابی خواهند کرد. فحاشان در چنین مراکز پژوهشی ای هیچ جایگاهی نخواهند داشت. یاد داریوش همایون زنده و گرامی باد.
قابلیت تحول در انسانها و تاریخ نگاری تخصصی مطابق با معیارهای معتبر بین المللی بوسیله مستعدترین ها و مستقل ترین ها
۴٣۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹۰ "
خوشحالم که من و شما، یار و یاور هم در رسیدن به آن مشترکات مان در کنار هم خواهیم ماند. پیام شما شبیه پیامی بود که من دو هفته پیش از درگذشت داریوش همایون از او دریافت کردم. تنها یادگاری شخصی است که از او دارم و برایم بسیار ارزشمندست. یاد او زنده خواهد ماند. ارادتمند حق پاینده ایران و ملت ایران
January 31, 2012 03:19:59 AM
---------------------------
بهمن زاهدی
دورود بر حق گرامی،
بسیار سپاسگذار که شما هم شفافسازی کردید. آیا مصاحبه آقای همایون را گوش کردید؟ در آنجا نکات زیادی را در وسعت اندیشه انسان میتوان یافت.
نوشتهاید: مروج دمکراسی پارلمانی و یک قانوناساسی نوین بر اساس منشور جهانی حقوقبشر برای ایران باشیم که بیشترین خوشبختی را برای بیشترین مردم در ایران بهمراه میآورد.
من را در این راه همراه و یاور خود بدانید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
..........................
نام کاوه یزدانی را نیز بنویسید بعدا شناسنامه برابر با اصل ارائه خواهم داد . با سپاس و ارادت کاوه یزدانی. در اینجا یاد و نام ( عالی جناب دکتر داریوش همایون ) را صمیمانه زنده و گرامی و پاس می دارم.
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی
January 30, 2012 10:02:43 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود
چند روزی به احترام سالگرد آقای همایون سکوت کرده بودم. قسمت نظرات هم در سکوتی رفته بود که به احترام وی میبود.
سکوت را باید شکست.
آقای داریوش همایون هنوز در کنار ما زنده میباشد. مگر کسی که با آیندگان زندگی میکرده، میتواند سکوت کند که ما سکوت کنیم. مبارزه برای رسیدن به ایرانی بهتر سرتاسر زندگیش را گسترده بود. امروز این مبارزه را ما ادامه خواهیم داد تا روزی که تندیس وی را جلوی درب ورودی ساختمان حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در تهران به یاد او مستقر کنم. تا آن روز لحظه شماری میکنم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
January 30, 2012 12:25:35 PM
---------------------------
|