حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
ناروایی در «رواداری»
دکترحمید تفضّلی

January 31, 2012

سه شنبه 11 بهمن 2570 = January 31, 2012

 

نامۀ سرگشاده به حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات)

در این چند روز اخیر به تارنمای جدیدی برخورد کردم که تعجب و پرسش در مورد داشتن یک فرهنگ سیاسی با پیروی از اصول و اخلاق سیاسی را به نهایت رساند. نام این تارنما http://ravadari.com است و امکان دسترسی به آن با سه پسوند com، org و netمی باشد. نام فارسی این تارنما "رواداری" است. این اسم معادل فارسی فعل لاتینی tolerare است که به صورت اسم به عنوان مثال در فرم انگلیسی tolerance به دیگر زبان‌های اروپایی راه یافته است. در چهارچوب سیاسی داریوش آشوری این واژه بکار برده است.
(http://ashouri.malakut.org/archives/2006/06/post_31.shtml).
معمولا هنگامی که تارنمای جدیدی پدید می‌آید، هر بیننده یا خواننده در پی معنی نام تارنما و یافتن نام مجریان و مسئولان آن است. نام تارنمای "رواداری" برگرفته از ترجمۀ داریوش آشوری است اما هیچ کجا به این مطلب اشاره نشده است. در گوشۀ سمت راست این تارنما به این عبارت برخورد می‌کنیم: "گروهی از اعضای حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) برای ایران". وقتی ما با واژۀ "گروه" مواجه می‌شویم، تصور همکاری حداقل بیش از دو نفر را داریم، اما در هیچ کجای تارنمای "رواداری" به این مطلب اشاره نمی‌شود که این گروه متشکل از چند نفر است و نام آنها چیست؛ یعنی ما نمی‌دانیم که آیا با دو، چهار، شانزده، سی و دو ... نفر سروکار داریم و یا اینکه فقط یک نفر؟ مورد دوم، پیوست دادن این "گروه" به حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات)، یعنی به حزب ما است. در اینجا هر عضو این حزب باید کنجکاو شود که کدامیک از هموندان ما این تارنما را دایر کرده است؛ در این مورد نیز هیچ اطّلاعی حاصل نمی‌شود. مورد سوم عبارت "برای ایران" است. در اینجا لغت ایران دوبار بکارگرفته شده است: یک بار در نام حزب مشروطه و دیگربار در "برای ایران". پرسش این است که مگر ما اعضای حزب مشروطه، می‌خواهیم حکومت مشروطه و لیبرال‌دمکراسی را به کشورهای دیگر نیز ببریم، که اکنون این "گروه" خود را تافتۀ جدابافته شمرده است و مشروطه و لیبرال‌دمکراسی را برای ایران ترویج می‌دهد؟
معمولا برای یافتن پاسخ پرسش‌ها در زمینۀ ماهیّت هر تارنما، می‌بایست به بخش "دربارۀ ما" رجوع کرد. با همین امید به بخش "دربارۀ ما" در تارنمای "رواداری" مراجعه کردم. در آنجا این جمله نوشته شده است: "ما گروهی از هموندان حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) هستيم که تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران برای‌مان از همه بالاتر است و در هر شرایط و به هر قیمت از آن دفاع خواهيم کرد. آزادی و سرافرازی ایران عزیز را در لیبرال‌دمکراسی می‌دانيم و تعیین سرنوشت مردم ایران را به دست توانای خود؛ نه بیگانگان؛ می‌جوئیم." مسئولان این تارنما با همین عبارت قانع شده‌اند و خواننده را همچنان سردرگم قرار داده‌اند. با خواندن این عبارت پرسش‌ها دو چندان می‌شوند: در اینجا آمده است که: " تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران برای‌مان از همه بالاتر است. آزادی و سرافرازی ایران عزیز را در لیبرال‌دمکراسی می‌دانيم". پرسش این است که مگر در حزب مشروطۀ ایران گروه و افرادی هم وجود دارند که تمامیّت ارضی و یگانگی ملی ایران برایشان مهم نباشد و از همه چیز بالاتر نباشد؟ هر عضو موظف است که برای یافتن پاسخ این پرسش به چند سطر اول مقدمۀ منشور مراجعه کند، چون در آنجا صریحا آمده است که حزب مشروطۀ ایران برای برقراری یک دمکراسی‌لیبرال در ایران پدید آمده است و استقلال، تمامیت‌ایران و یگانگی‌ملی نخستین اصول در این حزب می‌باشند. نخستین اصل بخش برنامۀ سیاسی این است: "استقلال و تماميت‌ارضی و يگانگی‌ملی ايران برای ما از همه بالاتر است و به هر قيمت و در هر وضعی از آن دفاع می‌کنيم." در اساسنامۀ حزب مشروطۀ ایران آمده است که این حزب "به منظور سازماندهی پيکار رهايی و بازسازی ايران بر پايه يگانگی ملی و تماميت‌ارضی و استقلال ايران و برقراری مردمسالاری و احترام به حقوق ‌بشر و ميثاق‌های پيوست آن تشکيل می‌شود ...".
در بخش "در بارۀ ما" در تارنمای "رواداری" آمده است: "تعیین سرنوشت مردم ایران را به دست توانای خود؛ نه بیگانگان؛ می‌جوئیم". باز با توجّه به منشور حزب مشروطۀ ایران و با در نظر گرفتن عبارت‌هایی چون مشارکت همۀ مردم و ناسیونالیسم ایرانی، در اینجا این پرسش مطرح است، که آیا در این حزب افرادی وجود دارند که نجات ایران را بدست بیگانگان طلب کنند؟
دیگر ابهامی که در تارنمای "رواداری" وجود دارد پیوندهای متعددی است به نوشته‌های شادروان دکتر داریوش همایون. دکتر همایون عضو و رایزن حزب مشروطۀ ایران بود و خود دارای یک تارنمای رسمی شخصی است که پیوند آن نیز در تارنمای حزب مشروطۀ ایران وجود دارد؛ به این معنی که هر عضو و غیر عضو می‌تواند از تارنمای این حزب به تارنمای دکتر همایون دسترسی یابد. پرسش این است که هنگامی که هم دکتر همایون دارای تارنمای شخصی است و هم اعضای حزب مشروطۀ ایران می‌توانند توسط تارنمای حزب به مطالب ایشان دست یابند، چرا "رواداری" مطالب دکتر همایون را به انحصار خود در می‌آورد؟ چرا هیچ پیوندی به تارنمای ایشان نمی‌دهد و اصول کپی رایت را در نظر نمی‌گیرد؟ وانگهی، برای هر کس این پرسش پیش می‌آید که اگر این "گروه" از اعضای حزب مشروطۀ ایران است، چرا در هیچ کجا پیوندی به تارنمای این حزب وجود ندارد؟ مگر نه این است که هر عضو این حزب موظف به حفظ و دفاع ار ارزش‌های این حزب است؟ آیا دایر کردن حزب به این معناست که "گروهی" از آن (اگر واقها این گروه وجود دارد) بدلخواه خود عمل کند؟
مورد آخر، جنبۀ حزبی و اساسنامه‌ای دارد: اگر این تارنما توسط برخی از اعضای این حزب تاسیس شده است، گشایش آن بر طبق اساسنامه مستلزم به رعایت اصولی است. مهمّترین اصل، تصویب چنین اقدامی توسط بالاترین ارگان حزب، یعنی گنگره، است. به این منظور که می‌بایست پیشنهاد چنین طرحی، چنانچه در رابطه با حزب می‌باشد، به شورای مرکزی وقت ارائه شود و در صورت تصمیم مثبت این شورا در کنگره مطرح، تصویب و یا رد شود. باز کردن تارنمای "رواداری" در هیچ کنگره‌ای مطرح نشده است و به نظر من اگر واقعا اعضای این حزب دست به چنین اقدامی زده‌اند، این اقدام کاملا خلاف اساسنامه است چون هر قدمی برای حزب توسط عضو رسمی این حزب، بر اساس ماده ١٣، بخش دوم و ماده ٢٤ نمی‌تواند با اساسنامه در تضاد باشد.
همانطور که هم در منشور و هم در اساسنامه به وضوح آمده است اهداف این حزب جای هیچ تردیدی نمی‌گذارد که گروهی را مجبور به پدید آوردن تارنمایی کند. به همین سبب تقاضای من از شورای مرکزی حزب مشروطۀ ایران رسیدگی به این پرسش است که آیا تارنمای "رواداری" به این حزب ارتباطی دارد، یا اینکه تارنمایی است شخصی؟ پاسخ این پرسش راه‌گشای نتیجه‌گیری‌های آینده خواهد بود.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حميد تفضلی

هم میهن گرامی، آقای موبدی،

از پاسخ های شما سپاسگزارم. همانطور که در زیر ملاحظه می فرمایید، پاسخ های حضرت عالی پرسش های جدیدی را برانگیخته است، که از حضورتان اجازه می خواهم که آنها را پس از عرض مقدمۀ خود، مطرح کنم.
من تصور می کنم که در یک حزب، همچون در یک خانواده، به ندرت همۀ افراد بر سر یک موضوع توافق اکید و صد در صد دارند. آیا فقط وجود نارضایتی می بایست سبب کناره گیری، درست کردن زیرمجموعه و یا انشعاب باشد؟ فهم من از یک حزب سیاسی با اهداف مشترک که شاید در نود درصد آنها ما با یکدیگر هم قول هستیم، این نیست، که اعضا در صورت بروز نارضایتی، خود را به کنار بکشند و به عنوان مثال دست به دایر کردن تارنما بزنند. شما انسان لیبرال دمکراتی هستید و این مکتب پذیرفتن مخالفت با خود را با وجود نارضایتی امکان پذیر می کند. من بهتر می دانم که نود درصد توافق را تقویت کنیم و نه اینکه آنقدر اهمیت به ده درصد باقی مانده در نارضایتی بدهیم. فهم من از "رواداری" انعطاف پذیر بودن در برابر عقاید مخالف و یا به قول شما نارضایتی هاست. هدف پذیرفتن است و نه برافروختن. آیا رواداری به این معناست که هر گاه نارضایتی بروز کرد، می بایست فعالیت در داخل حزب به فعالیت به موازات حزب تبدیل شود؟
معمولا رسم بر این است که هنگامی که طرحی در دست اجرا هست، مجریان برای جلب همکاری نوشته ای در زمینۀ اهداف خود به بیرون ارائه می دهند و با به ترسیم کشیدن شرایطی، از دیگران دعوت به همکاری می کنند. چند نفری ثبت نام خواهند کرد و مسئول گروه از آن میان فرد یا افراد واجد شرایط را انتخاب می کند. ما در این مورد تجربه های کافی در حزب داریم. "نبودن افراد" و یا نبود آشنایی لازم با کار، دلیل قانع کننده ای برای صرف نظر کردن از اعلام قبلی نیست. هرگز همه اعضا در دفتر پژوهش حضور ندارند. آیا تصور می کنید عضوی از ما که توانایی شرکت در دفتر پژوهش را ندارد، حق مطلع شدن را نیز ندارد؟
من هرگز منکر نارضایتی شما از سامانۀ حزب نیستم. اما این دلیل که "چون من از سامانۀ حزب نارضایتی دارم، دست به تاسیس تارنمایی دیگر زدم"، به نظر من دلیل قانع کننده ای نیست. همانطور که حضرت عالی واقف هستید، من نیز در برخی موارد پیشنهاداتی برای تارنمای حزب داشتم و به شورای مرکزی نیز تقدیم کردم. شاید شورای مرکزی پاسخی بدهد و شاید هم پاسخی ندهد. به نظر من این دلیلی بر این نیست که من هم بروم و به هرگونه که خواستم تارنمایی تاسیس کنم. من از پنجاه درصد از حق دمکرات خود استفاده می کنم و پنجاه در صد دیگر را به دیگران می سپارم. این فهم من از دمکراسی و رواداری ست؛ نه اینکه صد در صد را برای خود بخواهم و اگر به من داده نشد، برخروشم. من معتقدم که نیروی شما در داخل حزب به مراتب کارسازتر خواهد بود تا به موازت و در کنار حزب.
من در پرسش دوم خود پرسیده ام: " آیا قبل از دایر کردن تارنمای "رواداری" حضرت عالی نام این تارنما و هدف این تارنما را بطور کتبی به اطلاع اعضا و شورای مرکزی رسانده اید؟" آنگونه که از پاسخ شما متوجه می شوم، ظاهرا همه کارها شفاهی بوده است و هیچ سند کتبی وجود ندارد.
می فرمایید "هدف تارنما بطور کلی همان است که گفتم". من در پاسخ حضرت عالی نه بیان اهداف را می بینم و نه تشریحی بر التزام وجود سامانۀ "رواداری". تنها دلیل ظاهرا نارضایت شما از سامانۀ حزب است. با کمال تاسف باید بگویم که این دلیل قانع گننده ای برای من نیست.
شما می فرمایید که کار تارنما هنوز تمام نشده است. وقتی کار تمام نشده ای را ارائه می دهید و با کلماتی چون "شاید بگذاریم"، "شاید باشد" و "شاید نباشد" کار می کنید، به نظر من نباید از وجود سوء تفاهم ها تعجب کنید. سوء تفاهم ها وقتی به وجود می آیند که حرف زده نشود، راستی و اخلاق در عمل رعایت نشود و یا هنگامی که اعضای حزب دلیل روشنی برای اقدام دیگر اعضا نبینند. پس وظیفه دو چندان می شود: اکنون هم باید در رفع سوء تفاهم ها کوشید و هم در قانع کردن اعضا. از کلیه این سوء تفاهم ها می توانست در همان ابتدا با صدور یک اطلاعیه دعوت به کار جلوگیری کرد.
می فرمایید "منبع منشور در سامانه است". در تارنمای "رواداری" در بخش "دربارۀ ما" جملات و واژه هایی منطبق بر منشورحزب آمده است، بدون اینکه این جملات و واژه ها در علامت نقل قول مستقیم و با ذکر منبع باشد. وقتی خود شما معتقد به این هستید که منبع منشور در تارنمای حزب است، چرا به همان تارنما رجوع نداده اید؟
سرانجام از اینکه روشن کرد ه اید که تارنمای "رواداری" رسمی نیست و به حزب وابسته نیست، سپاسگزارم. امّا از آنجا که این گروه، همانطور که می فرمایید وابسته به حزب است، باز این پرسش مطرح است که چرا اعضای حزب در جایی دیگر به فعالیت می پردازند و نه در خود حزب؟
مشتاقانه در انتظار شنیدن و خواندن دلایل نارضایتی حضرت عالی و پاسخ دیگر پرسش ها هستم.

پاینده ایران

February 02, 2012 02:25:33 PM
---------------------------

م.موبدی

آقای تفضلی گرامی
به پرسش های شما به در پایین و به ترتیب پاسخی نوشته ام . امیدوارم مقاله من در مورد نوشته شما بزودی حاضر شود و مجموع آنها بتواند مسایلی را روشن نماید
دو بار عدد ۳ بکار رفته است منهم بهمان ترتیب پاسخ داده ام
۱و ۲- احتیاجی به نوشتن نامه نبود. هم افراد زیادی نیاز نبود و هم یک آشنایی نسبی برای کار لازم است که از طریق شناخت بیشتری که بین شرکت کنندگان دفتر پژوهش وجود دارد عملی تر است. قبل از اقدام به این کار ٬ در نشست دفتر با همه درمیان گذاشتم. یکی دو ماه قبل هم به دبیرکل در مورد ایجاد تارنمایی متعلق به خود صحبت کرده بودم. علت ٬نارضایتی من از سامانه خودمان بود. ایشان هم سکوت کرد. فکر می کنم سکوت رضایت نبود ولی حرفی هم رد و بدل نشد. البته شکل کار بصورت خام در ذهنم بود. و بر همان محوری که گفتم بود.
پیدا کردن نام آسان نبود. هر چه خوب بنظر می آمد کسی قبلا انتخاب کرده بود. هدف تارنما بطور کلی همان است که گفتم. احتیاجی به نامه کتبی نبود. در نشست دفتر بغیر از یکنفر٬ شورای مرکزی و دبیرکل حضور داشتند
۳- این نام را بیشتر از نام های خودم و دیگران(با عرض معذرت) دوست دارم
۳- سلیقه ها یکی نیستند. نگاهی به کامنت ایشان در مورد تارنما رواداری بیندازید شاید بپذیرید که امکان ش نبود
۴-تارنما هنوز تمام نشده است. بخشی بنام پیوند هنوز وجود ندارد. دکمه پیوند را شاید بگذاریم شاید نه. باید بعدا روشن شود. «رواداری» چرا نخواهد به سامانه پیوند بدهد اگر بخش پیوند بگذاریم؟ این ها سو تفاهم است که عده ای میخواهند دیگران را بنادرست تحریک کنند. منبع منشور و قطعنامه های ما در سامانه است. آنچه ما را از سامانه دور کرده است اشاراتی در مقاله خودم کرده ام. من میدانم کار سامانه زیاد است و عده ای زحمت می کشند و همیشه سپاسگزار بوده ام. اما کارها با سپاسگزاری تنها درست نمی شود
۵- خواهش میکنم تامل بفرمایید تا مقاله منتشر شود در آنجا پاسخ خود را داده ام
۶-آنچه که من از «رسمی» میفهمم این است: مثلا شاخه ای یا چند نفری بنام حزب یا بنام هواداری از آن بخواهند سامانه بزنند اعلامیه بدهند و نشریه بدهند که همه ش باید با موافقت شورای رهبری است. تارنمای رواداری هرچند از منشور و دیدگاههای آن حمایت می کند و آن را می خواهد گسترش دهد اما «رسمی» نیست. وابسته نیست. «رسمی» سامانه حزب است که زیر نظر رهبری حزب است. «رسمی» ارگان های حزب هستند. «رسمی» تلویزیون حزب هست. «رسمی» شورای مرکزی است. «رواداری» ارگانی از حزب نیست در نتیجه نمی تواند رسمی باشد. نمی تواند خود را ارگان حزب بنامد. اما همین تارنما نمی تواندبرخلاف منشور عمل کند زیرا اعضایش نمی توانند باز زیرا اعضای حزب هستند.
در اینجا اگر پیشتر برویم به رابطه فرد و تشکیلات می رسیم که با نگاه لیبرالیستی یا کمونیستی دو رابطه متفاوت را تشکیل میدهند.

February 02, 2012 12:44:48 PM
---------------------------

وجدانی


اشتباه فاحش!

بقول معروف انسان جائزالخطاست و کسی را از آن گریزی نیست اما بیشتر خطاهایی که برای آدم پیش مآید قابل پیشگیری هستند و اگر هم نباشند دیر یا زود پی به آنها برده میشود و ضرر را از هر مرحله و جایی که باشد میتوان گرفت. با این همه اغلب خطاها و اشتباهاتی وجود دارند که انسان علی رغم اطلاع و آگاهی داشتن بدانها و حتمی بودن حدوث زیانهای جبران ناپذیر از آن اشتباهات روی بر نگردانده بلکه اشتیاق و اصرار نامعقولی در ادامه دادن به آنها دارد. پافشاری بر انجام اینگونه اشتباهات عمدی همیشه نتایج هولناکی داشته و دارد و حاصل هرچه بوده به ضرر زیاد و بسیار فاحشی منجر شده است.

آن سه چهار نفر از اعضاء و هموندان حزب مشروطه ایران (بگفتۀ آقای م. مبدی) که عمدآ و باختیار خویش این حزب بزرگ و خوشنام که به جرئت میتوان گفت بزرگترین و والاترین حزب و سازمانیست که میلیونها ایرانی در طول تاریخ در پی و آرزوی آن بوده و هستند را مورد بی مهری قرار داده و دنباله رو و در سایه دیگران قراردان گرفتن خود را بر در صدر بودن و بالا نشستن ترجیح داده اند، راهی را انتخاب کرده اند که جز تأسف دوستان و پشیمانی خودشان عاید دیگری نخواهد داشت. تا اینجا همین بس که تعداد زیادی از نظریه و کامنت گذاران و در واقع دوستان حزبی آن سه چهار نفر عدم خوشنودی خود را از کاری که صورت گرفته اعلام کرده اند. چنانچه وضع به همین منوال پیش برود و اعتبار و منافع حزب بزرگ مشروطه ایران در معرض خطر واقع شود پر واضح است که دست اندرکاران و مسئولین حزب و بویژه شورای مرکزی آن تصمیماتی را خواهند گرفت که مسلمآ بنفع سه و یا چهار نفر یاد شده نخواهد بود. حزب مشروطه ایران حاصل اقدامات، فعالیتها، دعا و نیایشها، آرزوها، امیدها، خونها، ... خواست و طلب عدۀ بیشماری از مردم ایران در طول همیشۀ تاریخ و حداقل این یکصدسالۀ اخیر است. در بوجود آمدن این حزب و تحقق این آرزو اکثریت مردم ایران دخیل و سهیمند و لذا بر مسئولین حزب است به هر طریقی که شده دوام و بقاء حزب را ضامن باشند تا در فرصت مناسب آن را که امروز بصورت آمانتی در دستشان است سالم و استوار بدست صاحبان اصلی آن یعنی ملت ایران برسانند.

February 02, 2012 12:24:30 PM
---------------------------

احمد احمدی

آقای موبدی.

شما و 3 نفر دیگر از اعضا حزب که نام آنها لابد محرمانه است همان کاری را میخواهید انجام دهید که حزب مشروطه سالها است که انجام میدهد. یعنی مقاله های مختلف حتی از دگر اندیشان و مخا لفین حزب مشروطه را در سایت حزب گذاشته میشود.
من در سایت حزب مشروطه ایران چندین مقاله و نوشتار از خوده شما و از آقائی بنام احسانی پور که البته ایشان همیشه بر علیه حزب مشروطه مینویسند را دیده ام.
سوال دیگری از شما ها آیا هنوز عضو حزب مشروطه ایران هستید.
اگر هنوز عضو هستید باید بگویم آفرین و احترام زیاد به حزب مشروطه که تا این اندازه لیبرال دموکرات است که افرادی چون شماها را در حزب تحمل میکند. من میدانم که در احزاب دیگر بخصوص چپ فوری اخراج میشوند.


February 01, 2012 06:41:03 PM
---------------------------

حق

رواداری در سیاست تا ناکجا آباد هم مگر می شود! من با واژه رواداری کار دارم که فکر می کنم که سخت مورد تحقی قرار گرفته است و این واژه باید با تعریفی دقیق بوسیله یک کارشناس سیاسی ارائه شود تا دیگر مورد تحقیر و سوء استفاده های سیاسی قرار نگیرد. در دنیای سیاست باید روادار بود ولی این رواداری مثل هر چیز دیگری حد و حدود دارد. تن دادن به تجزیه کردن یک خانواده یا یک حزب یا کشور نمی تواند تحت نام رواداری تحمل شود. گاهی خودی ها هم دست کمی در از بیگانگان ندارند. مثلا صدام حسین در فکر تجزیه ایران بود. آیا باید با او رواداری می کردیم یا با او مبارزه! امروز عده ای تحت نام فدرالیسم همان طرح تجزیه ایران را دنبال می کنند. آیا چون اینها زاده ایران هستند و چند لابیگر خوش سخن و مردمفریب را استخدام کرده اند که با زبان خوش ایران را تجزیه کنند، ما باید بنام رواداری اینها را تحمل کنیم و دگراندیش بنامیم شان! چمبرلین نخست وزیر وقت انگلیس به دیدار هیتلر رفت تا با رواداری و مماشات و با قبول اینکه اشکالی ندارد که آلمان چک اسلواکی را ببلعد، او را از تجاوز بیشتر به دیگر کشورها باز دارد. تکه کاغذ امضاء شده ای بوسیله خودش و هیتلر را هم در این رابطه با خودش به انگلیس آورد و پیروزمندانه برای ژورنالیست ها در هوا می چرخاند. فکر کرد که این سیاست مماشات و رواداری انگلیس را وارد جنگ نخواهد کرد. در حالیکه هیتلر از موقعیت داده شده خوب سوء استفاده کرد. این سیاست چمبرلین خیلی زود از طرف ملت انگلیس به مسخره کشیده شد و او مجبور به ترک مقام نخست وزیری و محول کردنش به چرچیل شد که می دانست حد و حدود رواداری و مماشات باید چه باشد تا منافع ملی انگلیس را تامین کند. در موقعیت فعلی ایران ما به چرچیل ها نیازمندیم و نه چمبرلین ها. بهمن زاهدی عزیزم، اگر درک من از رواداری و مماشات غلط است، مرا راهنمایی کنید. سپاسگزارتان خواهم شد. ارادتمند حق

February 01, 2012 05:01:22 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر شنا آقای موبدی گرامی،

لطفا قبل از هرگونه عملی منشور حزب را در آن سامانه قرار دهید. بعنوان افرادی از حزب که به منشور آن هنوز اعتقاد دارند نبود منشور در آن سامانه نشانگر این است که شما منشور را قبول ندارید. اساسنامه را به سامانه حزب واگذار کنید.
اگر دوستان شما در تلاش (کدیور، اشکوری، خاتمی و باقی اسلامگرایانی که برای آنان ایران اهمیتی ندارد)، جبهه ملی گویا و سکولار نو مشکلی با منشور حزب ندارند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

February 01, 2012 01:48:48 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به آقای موبدی
آیا جنابعالی و همراهان جنابعالی که سایت رواداری را تاسیس کردید، پرسش ها و انتقادات آقای دکتر تفضلی را وارد می دانید یا نه؟ در هر دو صورت ،به پاسخ شفاف جنابعالی و همراهان جنابعالی که عضو حزب هستند و با همکاری یکدیگر سایت رواداری را تاسیس نمودید نیاز مندیم . با احترام کاوه یزدانی

February 01, 2012 01:03:04 PM
---------------------------

حميد تفضلی

هم میهن گرامی آقای موبدی،

می فرمایید که تارنمای رواداری توسط حضرت عالی و سه نفر دیگر از اعضای حزب دایر شده است. حضرت عالی عضو شورای مرکزی حزب مشروطۀ ایران هستید و در وحلۀ اول موظف به حفظ حزب و تبلیغ برای حزب هستید. با توجه به اینکه هدف شما خدمت به حزب بوده است، من به عنوان عضو رسمی حزب مشروطۀ ایران چند پرسش از حضرت عالی دارم:

پرسش نخست: چرا قبل از دایر کردن تارنمای "رواداری" نامه و یا اطلاعیّۀ عمومی به همه اعضای حزب ننوشتید که در صورت تمایل در دایر کردن این تارنما شرکت کنند؟ با توجّه به اینکه حضرت عالی عضو شورای مرکزی هستید، می توانستید با همکاری این شورا از دبیرکل تقاضای نوشتن چنین دعوتی را بکنید!
پرسش دوم: آیا قبل از دایر کردن تارنمای "رواداری" حضرت عالی نام این تارنما و هدف این تارنما را بطور کتبی به اطلاع اعضا و شورای مرکزی رسانده اید؟
پرسش سوم: هر فرد می تواند به نام خود تارنمایی داشته باشد، همانگونه که شاید بیشتر ما داریم. چرا برای تارنمای "رواداری" اسم خود و یا دیگر دوستان را انتخاب نکرده اید؟
پرسش سوم: از آنجا که هدف شما خدمت به حزب بوده است، چرا این فعالیت را در تارنمای خود حزب انجام نداده اید؟
پرسش چهارم: چرا در هیچ کجا از تارنمای "روادرای" پیوندی به تارنمای حزب مشروطۀ ایران وجود ندارد؟
پرسش پنجم: می فرمایید که شما و سه نفر از هموندان در دایر کردن این تارنما سهیم بوده اید. پرسش من این است که چرا اسامی در بخش "درباره ما" نیامده است؟
پرسش ششم: بر طبق اساسنامه هر عضو رسمی حزب می تواند به نام خود هر اقدامی در راه پیشبرد اهداف حزب بردارد. اما هنگامی که این اقدام قرار است به صورت رسمی انجام گیرد، فقط دبیرکل حزب در اینجا نقش ایفا می کند. چنانچه هر عضو دیگر مایل است گامی رسمی در اهداف حزبی بردارد، هر پیشنهادی که منجر به تشکیل گروه، دایر کردن تارنما و یا چاپ نشریه و غیره که به گونه ای با حزب درارتباط است، می بایست به تصویب کنگره برسد. آیا حضرت عالی این مراحل را در دایر کردن تارنمای "رواداری" پیموده اید؟

از پاسخ های شما از پیش سپاسگزارم.

پاینده ایران

February 01, 2012 01:02:00 PM
---------------------------

حميد تفضلی

هم میهن گرامی آقای احمدی،

پرسش اصلی همین است: این چه گروهی است که خود را وابسته به حزب مشروطۀ ایران معرفی می کند اما کوچکترین قدمی برای معرفی حزب خود بر نمی دارد؟ در مورد پاسخ پرسش شما باید بگویم که به نظر من بهتر است نخست مشخص گردد که چه فرد و یا افرادی این تارنما را می گردانند و آیا واقعا این افراد عضو رسمی حزب هستند و یا نه. قبل از هر مورد می بایست در پی پاسخ همین پرسش بود. اگر این فرد و یا افراد عضو رسمی حزب مشروطه هستند، می توان با تکیه بر اساسنامه با آنان برخورد کرد.
با سپاس از شما.
پاینده ایران

February 01, 2012 12:29:12 PM
---------------------------

م.موبدی

در مورد تارنمای "رواداری"
تارنمای"رواداری" توسط 3 نفر اعضای حزب و من؛ تشکیل شده است و ارگان و رسانه رسمی حزب نیست. هر مقاله ای را از هر جا مناسب بداند با لینک ش درج خواهد کرد. سامانه حزب باشد؛ تلاش باشد؛ جبهه ملی؛ گویا؛ سکولار نو؛ هر چه و هر چه. فقط لازم است مقاله مفید باشد یا نکته مفیدی داشته باشد و به درد مبارزه بخورد و آگاهی تاریخی را بالا ببرد. همین.
کتاب های آقای همایون از سامانه خودشان؛ سامانه حزب؛ سامانه تلاش در حد توانایی گذاشته شده و خواهد شد.
اگر نوشته ای در روزنامه کیهان تهران هم بود و خبری بوذ بدرد بخور برای مبارزه یا آگاهی رسانی؛ آنهم خواهد آمد. لینکش هم خواهد آمد

February 01, 2012 12:27:08 PM
---------------------------

احمد احمدی

با درود.
سوال اگر درست کننده های سایت روانداری از اعضای حزب مشروطه هستند چرا تمام لینکها به سایت تلاش است ؟
چرا آنها برای تلاش تبلیغ میکنند ؟
آیا میتواند این سایت مال تلاشیها باشد ؟

بدرود

February 01, 2012 10:32:11 AM
---------------------------

وجدانی


بر طبق روال و قائدۀ عضویت یافتن در حزب مشروطه ایران، شخص داوطلب میبایست ضمن ارائۀ درخواست عضویت با امضاء خود پذیرش و التزام به منشور، اساسنامۀ و دیگر اسناد و مدارک حزب را نیز اعلام بدارد (بند ۲ مادۀ ۱۳ اساسنامه و بخصوص تبصرۀ همین ماده):

""ماده ۱۳ - شرايط هموندی در حزب به قرار زير است:
۱ ) ايرانی بودن، ايرانيانی که تابعيت کشورهای خارجی را پذيرفته‌اند نيز می‌توانند به عضويت درآيند.
2) پذيرفتن منشور و اساسنامة حزب و امضای درخواستنامة عضويت...""

پر واضح است افراد و اشخاصی که با علم و اطلاع به مفاد منشور بویژه اساسنامۀ حزب مشروطه ایران عضویت رسمی این حزب را اخذ مینمایند بخوبی واقف هستند که عملی و یا اقدامی را انجام نداده و در فعالیتهایی که به آرمان و اهداف حزب صدمه بزنند و یا در مقابل آنها مانع ایجاد میشود شرکت نکنند. هر عضو و هر هموند حزب مشروطه ایران بخوبی میداند ادارۀ هر گونه رسانه که در آن از نام این حزب استفاده شود حتی اگر این رسانه الکترونیکی (فی المثل سامانۀ اینترنتی) باشد فقط و فقط از اختیارات شورای مرکزی حزب مشروطه ایران است:

ماده ۲۰ - شورای مرکزی از سوی کنگره و از میان اعضای آن انتخاب می‌شود و وظايف آن به قرار زير است:
۱ ) هماهنگ کردن و اداره عمومی حزب و آنچه که از حدود صلاحيت و توانايی شوراهای شاخه‌ها بيرون است.
.
.
۹ ) اداره رسانه‌های حزب مانند گپسرا و رسانه‌های الکترونيک
تبصره ــ غير از شورای مرکزی هيچ ارگان ديگر حزب حق انتشار نشريه يا رسانه رسمی و اعلاميه ندارد مگر با موافقت شورای مرکزی. انتشار خبر فعاليت شاخه‌ها در رسانه‌های همگانی از سوی آنها مجاز است...""

تا زمانی که شخص و یا اشخاصی عضویت حزب مشرطه ایران را دارا میباشند و هنوز از این عضویت کنار نکشیده و یا اخراج نگشته اند نمیتوانند در مجامع، فعالیتها و یا رسانه هایی که در رقابت با این حزب هستند شرکت نموده و نام و امکانات آنرا در اختیار چنان تشکیلاتی قرار بدهند مگر اینکه حزب را رسمآ ترک کرده و یا از آن اخراج شده باشند. بعد از ترک رسمی حزب، بهر دلیل، شخص و یا اشخاص باختیار خویش هر کاری که خواستند میکنند و مسئولیت هر چه باشد دیگر پای خودشان است.

January 31, 2012 05:33:46 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت دکتر حمید تفضّلی گرامی،

سامانه "رواداری" قسمت تماس با ما هم ندارد. امیدوارم آنها با ما تماس بگیرند.

آقای داریوش آشوری در پیش من هم احترام خود را دارند و از مقالات ایشان تا کنون چندین بار در سامانه حزب استفاده کرده‌ایم.

چند لینک هم در پایین صفحه درست کار نمی‌کند. عجله در کار، کیفیت را از بین برده است.

آنان حق انتشار قسمت‌های از کتاب‌های آقای همایون را دارند. حداقل از این کارشان خوشحال هستم که کُپی‌رایت کتاب‌های آقای همایون را با اجازه ناشر آن کتاب‌ها برداشته‌اند و ما می‌توانیم قسمت‌های از کتاب‌های آقای همایون را در سامانه حزب هم درج کنیم. دست مریزاد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

January 31, 2012 01:57:35 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites