حقیقت را باید بیان کرد هر چند که مزه تلخ آن گوارای وجود کسی نمی‌باشد. انتخابات مجلس شورای‌اسلامی با بی‌رونقی کامل برگذار شد و رئیس جمهور سابق جمهوری‌اسلامی آقای خاتمی هم در آن انتخابات از حق رای خود استفاده کرد، هرچند که هموندان وی در خارج از کشور انتخابات را تحریم کرده بودند و اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی در داخل کشور هم در آن شرکت نکردند و یا نتوانسته بودند از سد شورای نگهبان عبور کنند. برای اسلامگرایان حاکم بر ایران هیچ‌گاه مهم نبوده که مردم به چه کسی رای می‌دهند، مهم نمایش انتخابات بوده و هست، حتا در زمانیکه اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی در نمایش انتخابات سهمی می‌داشتند. تلخی حقیقت در این است که اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی به حق رای مردم (آقای خاتمی جزی از آن مردم است) هم احترام نمی‌گذارند.


حق رای یکی از حقوق اولیه شهروندی می‌باشد که قائم به فرد است. بدین معنی که هر شخصی حق این را دارد که خود تصمیم بگیرد که در انتخاباتی شرکت بکند یا نکند. آنچه را که می‌توان به مردم داد، آگاهی در رابطه با شیوه برگذاری انتخابات می‌باشد تا آنان در تصمیم‌گیری خود با آگاهی کامل عمل کنند. درخواست تحریم انتخابات را گروه‌هی می‌تواند طبق شرایط موجود به مردم گوش‌زد کند ولی نباید انتظار داشته باشند که مردم به خواست هر گروه‌هی تن در دهند.

آقای خاتمی را نمی‌توان به زیر سوال برد، چون وی به گفته خودش به جمهوری‌اسلامی رای داده است. این پیام او نشان از این دارد که ایشان به جمهوری‌اسلامی در تمامیتش اعتقاد دارد و وضعیت انتخابات در رژیم دلخواه وی مورد تاییدش می‌باشد.

شاید بعنوان یک مشروطه‌خواه می‌بایستی که با اصلاح‌طلبان حمهوری‌اسلامی در تضاد کامل قرار داشته باشم و از این موقعیت بوجود آمده کمال استفاده را کرده و به آنان ضربه‌ای سیاسی وارد کنم، ولی درست همین مشروطه‌خواهی من از «حق رای» آقای خاتمی دفاع می‌کند و می‌گوید که ایشان از حق شهروندی خود استفاده کرده است که من برای تمامی هموطنان خواستارم. اختلاف ما شاید در همین است که ما مشروطه‌خواهان حقوق شهروندی مخالفین خود را هم در نظر می‌گیریم.

آینده ایران در دست ماست. بایستی به حقوق شهروندی همدیگر احترام بگذاریم و پایندی خود را به اصول دموکراسی به مخالفین خود هم نشان دهیم و از آنان بخواهیم که آنان هم به اصول دموکراسی احترام بگذارند. آینده ایران را اینچنین می‌توانیم شفاف‌تر از همیشه با همدیگر بسازیم.

این را هم باید گفت که بازنده انتخابات مجلس شورای‌اسلامی، اسلامگرایان چه از نوع اصول‌گرا و چه از نوع اصلاح‌طلبانش بودند. هر دو گروه به مردم نشان دادند که به «حق رای» مردم توجه‌ای ندارند و فقط آنان را برای نمایش‌های انتخاباتی گه‌گاهی احتیاج دارند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

کاوه یزداني

با درود به دوستان و هم میهنان گرامی
درود به آقای بهمن زاهدی ، دوست گرامی ، گفتگو در باره اینکه محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی یرقانی حق رای دارند و باید به رای آنها احترام گذاشت ارتباط مستقیم دارد به اینکه انها به چگونه نظامی رای می دهند و مهر تایید می زنند . داریوش بزرگ دو آرزو را برای ایران و ملت ایران داشت .
یک. سرزمین ایران از دروغ و دروغگو پاک بماند.
دو . ایران و ملت ایران از خشکسالی در امان باشد .
محمد خاتمی یک دروغگو می باشد و رژیمش نیز دروغگو و نیز عامل قحطی و فقر و بیکاری و تن فروشی و بی اخلاقی و کودکان خیابانی و اعتیاد و جنگ و ویرانی...می باشد . می خواهید باز هم بشمارم دسته گلهای رژیم مورد تایید خاتمی را ؟ متلاشی شدن خانواده ها بدلیل بیکاری و فقر و پس از متلاشی شدن پایه های خانواده نیز کودکان طلاق و خیابانی...
شما به رای چنین فردی احترام می گذارید و نامش را هم تمرین دمکراسی می گذارید ؟
پس پایمال شدن آن همه خون ریخته برای آزادی ایران توسط رای خاتمی به رژیم فاسدش را نام دمکراسی برایش بر می گزینید . سند پیوست پایین بخشی از منشور حزب می باشد . آیا رای خاتمی در سند پیوست پایین جای احترام گذاشتن دارد ؟ لطفا تمرین دمکراسی را با شرایط حاکم بر ایران از یکدیگر جدا نمایید . با احترام کاوه یزدانی
پاینده ایران

سندهای پیوست به منشور
قطعنامه کنگره سوم حزب مشروطه ايران
درباره حقوق زنان و کودکان
در سومين کنگره حزب مشروطه ايران ( اورنج کانتی , ۱۱ و ۱۲ نوامبر ۲۰۰۰ ) گزارش کميته کار حقوق زنان به شرح زير تصويب شد :
با آنکه در منشور حزب , برابری کامل حقوق زن و مرد پيش‌بينی شده است , فشارهای حقوقی و فرهنگی بر زن ايرانی به اندازه‌ای سنگين و ديرپاست که برابری نياز به شکافتن دارد. ما اين برابری را در زمينه‌های زير تاکيد می‌کنيم. زن در اين متن در برگيرنده دختران بالاتر از سن کودکی نيز هست.
الف ـ خانواده
۱ ـ در انتخاب همسر , زن و مرد به يکسان اختيار دارند. سرپرستی خانواده با زن ومرد هر دو و به اشتراک است و زن و مرد در پرورش و نگهداری فرزندان و امور خانه و خانواده از اختيارات و تکاليف برابر برخوردارند.
۲ ـ صيغه و چند همسری ممنوع است و زن و مرد به يکسان حق طلاق دارند. رسم مهريه و جهيزيه و شيربها می‌بايد برچيده شود و اموالی که در دوران زناشويی بدست آمده است در همه حال به تساوی از آن زن و شوهر است.
۳ ـ همه فرزندان صرفنظر از جنسيت يا جايگاه حقوقی آنان در حقوق فرزندی از نگهداری تا ارث برابرند.
۴ ـ برای تامين مالی فرزندان پس از طلاق و نيز جلوگيری از خشونت به کودکان و زنان درخانه و محيط کار, قوانين ويژه می بايد گزارده شود.
ب ـ آموزش و کار
۱ ـ درآموزش و فعاليت‌های اقتصادی و مشاغل هيج تبعيضی ميان زن و مرد نيست و برای کار برابر مزد برابر به زن و مرد داده می‌شود.
۲ ـ برای زنان باردار و مادران نوزادان تسهيلات لازم از نظر مرخصی با استفاده از حقوق در نظر گرفته می‌شود.
۳ ـ يک شبکه ملی مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها می‌بايد برای نگهداری کودکان زنانی که کار می‌کنند با مشارکت مالی کارگران و کارمندان و کارفرمايان و دولت برپا گردد.
پ ـ امور شخصی
۱ ـ زنان در انتخاب پوشش خود آزادند.
۲ ـ مسافرت زنان به اختيار خود آنهاست

March 07, 2012 08:06:14 PM
---------------------------

کشکساب

با درود بر همه ایرانیان. با احترام متقابل خدمت همیهن گرامی؛جناب زاهدی.بنده با استفاده یا؛واضحتر؛فرصت طلبی و بهانه نمودن نوشتار شما؛هم اعتراض خود را به هرگونه شرکت کردن در هر سیرک انتخاباتی که مدیر آن؛حکومت بشدت اسلامی فعلی است؛با استدلال؛بیان کردم؛و هم باورم را که هر حقی را الزامی برآن نیست که استفاده کنیم.و تأکید میکنم آنچه را که حضرتعالی بعنوان(حق شهروندی)اعلام میدارید و کاملا منطقی نیز میباشد؛این حکومت کاملا ضدایرانی؛رأی دادن را(وظیفه)آنهم ازنوع الهی؛اعلام میکند.اینجاست که عرض میکنم و پافشاری میکنم؛چنانچه(نوشیدن آب)نیز از سوی این شکنجه گران به سرکردگی خامنه ای دزد؛وظیفه اعلام شود؛از تشنگی مردن(برای خودم)را ترجیح میدهم به اینکه؛مدیریت مشتی بیناموس به معنی تام وتمام ؛که هست و نیست و تاریخ و فرهنگ و اخلاق و روح و قلب ایرانی را تباه و آلوده نموده اند؛را؛به تأیید جهانیان برسانم. برقرارباشید.پاینده ایران؛سربلند ایرانی.

March 07, 2012 11:55:01 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر سیامک شوروی گرامی،

از آقای خاتمی هیچ انتظاری نمی‌تواند داشت، چون در زمان خود نخواست به خواست مردم عمل کند. از آقای کدیور هم که شعار مردم را به مصلحت نظام با تمام وقاحت تغییر داد هم نباید انتظاری داشت. آیا شما به گفته‌های آخوندها از هر نوعش چه عمامه سفید (آقای کدیور) و چه عمامه سیاه (آقای خاتمی) اعتمادی دارید؟ من ندارم.
آنچه مهم می‌باشد این است که نظام جمهوری‌اسلامی در هر دو ماهیتش چه اصولگرا و چه اطلاح‌طلب تا کنون برای رفاه مردم هیچ عملی انجام نداده‌اند.
ما باید دموکراسی را یاد بگیریم و هر روزه تمرین کنیم. درست در این شرایطی که آقای خاتمی به حرف خود هم عمل نکرده است (کدام آخوند به حرف‌هایش در تاریخ عمل کرده است؟) ما بایستی از حقوق شهروندی این افراد و نه شخصیت آنها حمایت کنیم.

لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان!
اگر از ما بپرسند دموکراسی را از که آموختیم؟ می‌توانیم پاسخ بدهیم از اسلامگرایان اطلاح‌طلب جمهوری‌اسلامی در داخل و در خارج از کشور.

امیدوارم منظورم را رسانده باشم

ارادتمند
بهمن زاهدی

March 06, 2012 11:13:46 PM
---------------------------

سیامک شوروی

با درود به همه هم میهنان!
بهمن گرامی! من بنوبه خویش و به عنوان یک مشروطه خواه دموکرات با نظر شما در مورد احترام گذاشتن به حقوق تمامی شهروندان به تمامی همراه شما هستم و بر این باورم که حقوق شهروندی، و از آنجمله حق انتخاب کردن و یا نکردن، را باید در مورد تمامی ایرانیان به رسمیت شناخته و از آن پاس داریم. به همین دلیل میخواستم خاطرنشان کنم (و شاید پرسشی) که به عنوان مثال اگر یک روزی کار ما به یک همه پرسی ملی برسد که در آنجا بتوان چگونگی نظام آینده ایران را مشخص کرد آیا افرادی چون خاتمی و حتی احمدی نژاد و خامنه ای چنین حقی دارند یا نه؟ جواب دموکراتیک این پرسش بیشک جز یک "آری"بزرگ نیست. اما اینجا در اصل پرسش بر سر حق انتخاب کردن خاتمی نیست بلکه مسئله بر سر انتظارات از خاتمی است. از آنجا که خاتمی خودش این انتخابات را بدلیل "ناسلامتی انتخابات" تحریم نموده و آشکارا گفته بود که در انتخابات شرکت نخواهد کرد، در نتیجه انتظار این میرفت که همانگونه که گفته بود، رفتار نیز مینمود و رای نیز نمیداد. اما خاتمی، در مقام یک سیاستمدار به اصطلاح اصلاح طلب و همچنین فردی که در سیاستهای این جمهوری ننگ و نیرنگ شریک بوده و هست و اینده خویش را بدون جمهوری اسلامی نمیتواند در ذهن خویش بگنجاند (به راستی که حق نیز دارد) باید این انتظار را داشت که ایشان برای نجات خویش و نظام مورد علاقه خویش نه تنها رای میداد، بلکه حتی اگر میتوانست رای میداد و دوباره رای میداد و سه باره، چهار باره و و و نیز رای میداد.
پس نتیجه میگیریم که خاتمی از حقوق شهروندی خویش استفاده نموده و همانگونه که از یک اصلاح طلب حکومتی انتظار میرود، رای خویش را در صندوق جمهوری اسلامی ناپاک نیز انداخته است. پس جای هیچ شگفتی نیست!

March 06, 2012 10:32:24 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر شما کشکساب و کاوه گرامی،

آقای خاتمی با استفاده کردن از «حق رای» خود با اینکه از طیف تحریم‌کنندگان انتخابات بود، به چندین مسئله مختلف پاسخ داد.

یک: ایشان مردم را فریب دادند (مانند همیشه)
دو: مصلحت خویش و اطلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی را به مصلحت مردم مقدم شمرد.
سه: چهره واقعی اطلاح‌طلبان را این بار آشکارتر از دیروز نمایان کرد.
چهار: دورو بودن روحانیت شیعه را به اثبات شرعی رساند.

«حق رای» دادن یا ندادن از حقوق فردی شهروندان است. حقوقی که در چهارچوب جمهوری‌اسلامی نمی‌گنجد ولی ما مشروطه‌خواهان باید بر آن تاکید بیشتری بکنید تا حس مسئولیت‌پذیری در جامعه نهادینه شود. آگاهی من بیشتر از شما نیست. در این مقاله من از حقوق شهروندی دفاع کردم و این حقوق را نه تنها برای خود بلکه برای مخالفینم هم خواستار شدم. آیا این حقوق در جمهوری‌اسلامی رعایت می‌شود یا نه؟ در اینجا به کناری گذاشته شده است. آنچه باید فرا بگیریم این است که حقوق شهروندی که از آن صحبت می‌کنیم تنها به ما تعلق نمی‌گیرد بلکه دیگران هم همین حقوق را خواهند داشت، پس چه بهتر که از هم اکنون که حقوق شهروندی در جمهوری‌اسلامی رعایت نمی شود، درس‌هایمان را برای آینده آزاد ایران فرا بگیریم و به اصول خود از هم اکنون پایبندی بیشتری نشان دهیم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

March 06, 2012 08:14:54 PM
---------------------------

کشکساب

با درودبرهمه ایرانیان. بااحترام خدمت همیهن گرامی؛نگارنده محترم؛جناب زاهدی. باتوجه به اینکه (حق رای ندادن) شهروند؛نیز محترم است؛جسارتا عرض میکنم ؛با توجه به مهدور الدم؛محارب و..و.. خواندن کسانی که میخواهنداز این حق خود استفاده کنند؛از سوی طرف مقابل که بشدت اسلامی و بدون شک ضدایرانی(حکومت اسلامی)است؛و با در نظر داشتن اینکه بجز مردم ایران؛و جنایتکاران مورد اشاره؛طرف دیگری وجود ندارد. بنده استفاده از (حق دادن رأی)را بنابر دلایل که حضرتعالی و دیگر فرهیخته گان خواهان نابودی حکومت اسلامی؛بسیاربسیار بیش از بنده آگاهیدوآن؛ حمایت از جنایتکاران که مدیر این مثلا انتخابات هستنداست؛خیانت به مردم ایران؛میدانم. با پوزش. پاینده ایران؛سربلند ایرانی.

March 06, 2012 02:23:57 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

دفاع از رای خاتمی بی وطن روباه صفت ؟
نه ! کار درستی نمی باشد . من هرگز از رای محمد خاتمی روباه صفت و پست فطرت به رژیم ننگین اسلامی دفاع نکرده و نخواهم کرد . لابد می پرسید چرا ؟ برای اینکه خمینی منحوس پایه گذار رژیم اسلامی یک جنایتکار و قاتل ایران و ایرانیان بود و دروغگو و کلاهبرداربود و برای اینکه محمد خاتمی یک فرد جنایتکار است و رژیم اسلامی هم ضد حقوق بشر است و هم ضد ملیت ایران و ضد حقوق ملی و بشری ایرانیان بوده و هست . رژیم اسلامی ننگین از روز اول به قدرت رسیدن همه ایرانیان وطن پرست را قتلعام کرد و ایران و ایرانیان را تحقیر کرد و به روز سیاه نشان و ... اکنون نیز ایران و ملت ایران را در لبه پرتگاه قرار داده است . چرا باید از رای خاتمی بی وطن دفاع نماییم ؟ نه! هم محمد خاتمی یک جنایتکار است و هم رژیم بی شرفش یک رژیم قاتل و جنایتکار و ضد ایرانی و ضد حقوق بشر است .

March 06, 2012 02:16:55 PM
---------------------------