حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
سخنی با سایت تلاش و خانم مدرس
یاور آزادی از ایران

May 25, 2012

جمعه 5 خرداد 2571 = May 25, 2012

 

نخست آنکه درون مرز نشینم، از آن خیلی و نسلی که پس از وفات داریوش همایون بسیار مورد تکریم شما واقع شد همان‌هایی که بدرستی تشخیص دادید راه همایون را پی خواهند گرفت. همایون بی وارث نیست. میراث‌دارانش در اقصی نقاط ایران پراکنده‌اند. به هرروی مدت مدیدی خواندن تلاش را کنار گذارده‌ام که پس از آن زنده یاد ابدا روح تکثر‌گرایی از آن نمی‌تراود و به نظر این آشیانه که تا همایون بود از هر بلیه مصون بود نیز به تسخیر در آمده...
توسط کی؟ توسط همان از راه نارسیده‌گانی که نیامده همه را تخطئه می‌کنند. توسط همان‌هایی که مالک‌الرقاب انحصاری آنتن‌های آنچنانی‌اند. توسط کسانی که با نفس از جای گرم برآمده، زرادخانه‌وار سایت‌های بسیاری را طعمه لاطائلات خود می‌کنند و البته براساس پروژه خروجشان مخاطبانشان را می‌شناسند.
آنهایی هدفی ندارند جز اینکه این نسل جوان هفتاد درصدی را مشبه کنند. گمگشته کنند و البته گویا طمطراقشان این بار آشیانه پاک و معصوم تلاش را هدف قرارداده .. عجب نابکارانی‌اند؟ اما برنامه‌شان چیست؟ خیلی ساده !! ....القاء اینکه مبارزه با ما و مهاجرت‌مان آغاز شده .. اینها کیانند؟!!.... کسانی که قطعا باید در پیشگاه تاریخ و مردم ایران با ذکر شفاف خدمات خود به جمهوری‌اسلامی از گذشته خود نخست اعلام برائت نموده و پس از ابراز این شجاعت (که تاکنون از آنها مشاهده نشده) حق پیشکسوتی در امر مبارزه را رعایت کنند .! یادمان نرود آنان فوت و فن سیاست‌بازی را در جمهوری‌اسلامی آموخته‌اند.

مطمئن باشید این دسته چنانچه بر مسند قدرت نشستند با سایرین همان می‌کنند که امام طلایی‌شان.. به نظر من و بسیاری امثال من بیداد دلار‌های نفتی در آن سوی آب خانمانسوز‌تر است. ما دریافت کننده‌ها در ایران بهتر از ترکیب و آنالیز آنچه به این سوی حواله می‌شود آگاهیم.

من آقای همایون را بر حسب تصادف از مقاله‌ای که در وصف رضاشاه به عنوان بزرگترین ایرانی قرن بیستم نوشته بود شناختم. البته از سوابق ایشان اطلاع داشتم اما سنم قطع نمی‌داد که موهبت خواندن آن سرمقاله‌های درخشان آیندگان را بیابم. حقیقتا از شیوه و سبک نگارش ایشان بوجد آمدم. و این آغازی بود برای یک دوره چند ساله خواننده تلاش شدن و ارادت بیش و بیشتر به مردی که اندیشه‌هایش اگر از اسارت حقد‌ها آزاد شود آنچه به یادگار گذاشته چیزی کم از آن نیست که لاک برای بریتانیایی‌ها به یادگار گذاشت. زیاد دشوار نبود که زاویه فکری گردانندگان سایت واراء همایون را در همان بدو امر دریابم. می‌شد از خلال مصاحبه‌ها دریافت که پیچیدگی و پر رمز و راز بودن سوالات پرسشگر اندک مایه از رسوبات چپ مابانه دارد. چپی که پس از فروپاشی دچار سردرگمی عجیبی بوده و گذر ایام نیز در برون رفت وی از بحران افاقه نبخشیده است. ولی هر چه سوالات غامض اما پاسخ‌ها روشن بسان جویباری پاک و روشن.
اما در دل بر هر دو آفرین گفتم. راهی بود که برای دورنمای توسعه سیاسی کشور باید پیموده می‌شد نخست علوطبع و بلند‌نظری همایون که از ذات دانشورش مایه می‌گرفت و آنگاه شهامت خانم مدرس با پس‌زمینه فکری که همین امروز نیز به نظر از ابراز آن رویگردان نیست و رگه‌هایی از آن در کلام اخیر ایشان دیده می‌شود. گردهمایی هشتاد سالگی همایون اوج این همکاری مشترک، که بسیاری فارغ از سلایق سیاسی متفاوت دوستانه در کنار هم نشستند.
جان کلام، تلاش بلند اقبال شد و الحق که فرخنده خانم در مقام ارادت و شاگردی از هیچ تلاشی فروگذار ننمود در بزرگداشت‌ها و مناسبت‌ها همت جانانه نمود و این را دوستداران همایون هرگز از یاد نمی‌برند. او از بانوان شایسته ایران زمین است. ای بسا پشتکار این فرهیخته بانو‌ی با انگیزه و مصاحبه‌های پی‌درپی تلاش، آن درون گرانمایه را برای عبرت امروز ما هر چه بیشتر کاویدند.
بنیاد مشروطه‌خواهی هم قدم گرانسنگی بود که امید داریم نضج و قوام یابد البته با برخی تصحیحات و بازنگری‌ها و بر اساس شناخت عمیق همایون.

اما در شگفتم این بانوی گرامی چگونه تلاش سال‌های خود را اینگونه به بازی گرفت.

آنطور که من از مقاله اخیر خانم مدرس در تارنمای حزب مشروطه استنباط کردم، ایشان متاسفانه زحمات چندین ساله خود را اگر نگویم به هدر داده حداقل دچار آسیبی جدی نموده است. البته شاید ایشان این موضوع را پس از درگذشت همایون که تلاش اندک اندک تریبون یک تفکر خاص شد با کاهش شمار ملاقات کنندگان بهتر دریافته باشند.
دوست و دشمن در روراستی و یکرنگی همایون متفق القولند. آنچه همایون را در فضای آشفته و مسموم سال‌های نخست پس از انقلاب در خارج از کشور همایون ساخت و برجسته‌تر از پیش، سینه ستبر و بیان بی‌پروای عقایدش بود. او مرده از نو، جان یافته‌ای بود که قدر این موهبت را دانست. گفته و نوشته‌هایش سلیس و فارغ از ابهام است و آنچه گفته برای سرافرازی ایران و آیندگان است.
خانم مدرس در اداره سایت خود مختارید اما من پس از ارسال مقاله باعنوان "چهارصد سال قبل ..وسی و دو سال بعد" که با الهام از مصاحبه‌ای از همایون آنرا برشته تحریر در آوردم و امتناع شما از درج آن دریافتم تلاش به کجروی دچار شده و از رسالت فرهنگی خود دور افتاده، نگران شدم. نکند در این نوبنیاد، همایون را آنطور که دوست داریم بشناسانیم نه آنگونه بوده ....چه کنیم در ایرانیم و دستمان بسته.......من قصد تحقیر و تخطئه کسی را ندارم ولی در بیان حقیقت باید بی‌پروا بود. با سفر همایون فرآیند ورود فکر نو و بدیع به داخل بسته شد. بعد او حرف جدیدی از بیرون شنیده نشده. همه این روز‌ها به اخبار داخل واکنش نشان می‌دهند همانگونه که نظام مقدس متوقع است! به قول زنده یاد سعیدی سیرحانی باور نمی‌کنید ..سری گذرا به سایت‌های پربیننده بیندازید!!

بسیاراند فارغ البالانی که اگر خود ره آوردی ندارند می‌توانند با استعانت از نگاه و منظر همایون گشایشگری کنند...اما این گذشت طبعی کریم را طالب است که هر کسی را یارای آن نیست. البته پیشروان قافله فکری ما!! از بسط و نشر متقدمان مشروطه‌خواه قرن هفده و هیجده اروپا هیچ ابایی ندارند اما در استفاده از تجربیات ناب وطنی شرمسارند.
به هرصورت مقاله فوق‌الذکر به اصرار و راهنمایی شما برای درج در سامانه حزب مشروطه مناسبتر دانسته شد البته علیرغم میل باطنی نویسنده و اعتقاد همه ما به گردش آزاد اطلاعات !!
آن مقاله در تارنمای حزب مشروطه درج گردید که از مسئول سایت محترم خواهشمندم برای بیان وافی به مقصود آنرا به این نوشتار لینک دهد.
در آن مصاحبه‌ای که همایون، سلسله پهلوی را نسبت به چهارصد سال پیش از خود و سی و دو پس از خود به عنوان یکی از درخشانترین ادوار تاریخ ایران ستوده و وارث این سلسله را تا هنگامی این میراث را بر دوش کشد شایسته پادشاهی می‌داند جای هیچگونه ابهام خللی نیست مگر آنکه خدای ناخواسته؟!! به این تردید بیفتیم که گویا قصد مصادره همایون نیز در کار است!!! و گویا در سلسله متصرفات، مقصد بعدی میراث همایون و تضییع و کم ارزش جلوه نمودن آن است.

خانم مدرس
با همه احترامی که برای شما قائلم نوشته شما را نوعی تحریف و قلب واقعیت می‌دانم. توش و توان شما در شمایل والای همایون انعکاس یافت و البته شاید شهرت و محبوبیتی ...اما شما مفسر یگانه همایون نیستید. راه را به اشتباه نروید. اگر چنین است خانواده زنده یاد و حزب مشروطه نباید ساکت بنشینند. با نگاهی اینچنین و با رسوخ تفکراتی از این دست نباید میراث همایون در قالب بنیاد و موقوفه و متولی! دچار دست درازی و آسیب شود. آثار کفایت تاریخی دارند. سایت همایون ارزشمند و بی‌نظیر است.

خانم مدرس
خوب که در نوشته‌تان دقت کردم متوجه شدم که به عنوان معاشر و مصاحب همایون از عمق استراتژیک نگرش ایشان به جنبش سبز غافلید. جنبش سبز برای بسیاری از ما داخل نشینان حاصل تموج و تلاش فکری همایون در تئوریزه نمودن رئوس آن بود. این را از گذر روز آمد حوادث آن ایام با یک تحقیق محدود به اصطلاح میدانی نیز می‌توان دریافت. کیهان بی‌جهت نبود که در آن بحبوحه نوک تیز حملات خود را متوجه همایون می‌ساخت. همایون اهل مدارا و مسالمت بود. کینه‌جویی و انتقام را آفت می‌دانست و برای بیشترین خیر برای بیشترین مردمان آماده گفتگو و محاوره با همه گروه‌ها و تفکرات سیاسی بود. اما خود شما که امروز سایت خود را خاضعانه در اختیار یک تفکر خاص قرار داده‌اید از مراتب فهم و ادب و قدردانی سیاسی این نو رسیدگان به ساحت یکی از رجال نامدار ایران بهتر آگاهید که دست اندکار مراسم بسیار پس از وفات ایشان بوده‌اید. در ادامه این مقال مناسب نمی‌بینم که برخی آرائ عجیب شما را در خصوص شاهزاده وارسته با پرنسیب پهلوی نقد کنم که مطمح نظر این کلام نیست، اما بدانید همانطور که همایون می‌گفت. همانطور که شاهزاده می‌گوید و من هم به عنوان رهروی کوچک تکرار می‌کنم اولویت نخست آزادی ایران از بند دیوان است و آنگاه همه در برابر خواست و اراده ملت سر تعظیم فرود خواهیم آورد. این جمله الهه بقراط شایسته گفتن بسیار است که براستی برخی از رفتن جمهوری‌اسلامی در هراسند یا آمدن پادشاهی!
حرف و سخن بسیار به قول سعدی کلام از آن مختصر آمد تا به ملال نیانجامد. اما نمی‌دانم با سابقه سالها مراوده با استادی چون همایون چگونه مقاله‌تان را به چنان عبارت سخفیفی از جواد طباطبایی زیب و زیور دادید. جنس نوشتاری همایون از لونی است که باید خوانده و بازخوانی شود. همه رمز و راز‌های همایون در آثارش متبلور است. به امید پایندگی راه او

چهارصد سال قبل ..وسی و دو سال بعد
http://irancpi.net/digran/matn_4572_0.html

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites