اسلام دین بردهداریست، اسلام دین و مسلک افرادی میباشد که برای انسان هیچ ارزشی قائل نیستند. غارتگری و چپاول اصول اولیه این مکتب بردهداری بوده و هست. نباید نگران باشیم که چرا آیندهنگری در این دین وجود ندارد و همه چیز در این مکتب به گذشتهای نامعین برمیگردد و حدیث، روایت، داستانسرایی هر روزه با تغییراتی مشخص تکرار میشوند تا شنونده را از اکنون خود شرمسار و آینده را به فراموشی بسپارد. اسلام دین فاسیشم عربهای میباشد که در غارتگریهای خود زبان و فرهنگ دیگران را از بین بُرده و میبرند تا بردهداران بتوانند بردههای بیشتری را جمعآوری کنند. اسلام مکتبی میباشد که ارزش یک انسان بر حسب شُتر سنجیده میشود. این دین جامعه را بدو قسمت خودی و غیرخودی تقسیم میکند که شامل بردهداران (روحانیت) و بردههای (مسلمانان) میشود. بردهداران هیچ ارزشی برای بردههای خود قائل نمیشوند و شرافت انسان را تا اُمت اسلامی پایین میکشند و هرگونه صلاحیت تصمیمگیری را از بردههای خود سلب میکنند. اسلام دین شیاطینی به نام روحانیت است. روحانیانی که تنها به فکر منافع مالی خود هستند. آنچه را که در ایران آفتزده امروز مشاهده میکنیم بهشت اسلامگرایان انسانستیز است که هیچگونه اصلاحی را نخواهد پذیرفت. در این مکتب یا برده هستی یا مرتد.
انسان زمانیکه بتواند خرد خود را پرورش دهد، توان تصمیمگیری را خواهد داشت. کدام مسلمان در زمان بدنیا آمدنش دارای خرد انسانیست که بتواند دین خود را انتخاب کند؟ هنوز انسان نفس اولیه خود را به اتمام نرساند او را مسلمان و مسلمانزاده مینامند و حق انتخاب دین را از او میگیرند تا نتواند از شر بردهداران اسلامگرا رها شود. به انسانی که خود را مسلمان مینامد باید ترحم کرد، زیرا که او خود نمیداند که بردهای بیش نیست!
اسلحهای به نام اسلام
از زمانیکه انگلستان و امریکا برای مقابله با شوروی سابق در ایران انقلاباسلامی را بوسیله رادیوهای خود ترویج و در افغانستان طالبان را با اسلحههای مدرن خود تقویت میکردند، شناخت کاملی از آینده نداشتند، که روزی همین ویروس اسلامی دامنگیر خودشان هم خواهند شد. در یازده سپتامبر سال دوهزاریک و حمله طالبان به امریکا، تازه غرب متوجه شد که توانسته است با اسلام کمونیزم شوروی را از بین ببرد ولی رقیبی بیپرواتر از آن را پرورش داده است. قبول اینکه اسلامگرایان میخواهند امپریالسم شماره یک جهان شوند و رغیبی مانند (امپریالیسم) غرب را نمیپذیرند از همان یازده سپتامبر مشخص شد. تا آن زمان غرب اسلامگرایان را در خاورمیانه تقویت میکرد تا بتواند بازار نفت را بیشتر تحت کنترل خود در آورد. در حالیکه اسلامگرایان در ایران با ثروت نفتی ایران به تقویت اسلامگرایان و چپگرایان امریکای جنوبی و میانه برای از بین بردن امپریالسم امریکا مشغول شده بودند. نگاه غرب به اسلام منحصر به شناخت بهتری از اسلام بعنوان یک اسلحه میباشد ولی هنوز شناختی کلی از کسانیکه از این اسلحه استفاده میکنند، ندارد. مانند پلیسی که قاتلی را دستگیر میکند ولی بجای اینکه شخصیت قاتل را مورد بررسی قرار دهد بیشترین توجه خود را به اسلحه نشان میدهند و نه به قاتلی که از آن اسلحه استفاده کرده است.
از همان یازده سپتامبر دورههای اسلامشناسی در دانشگاههای غرب رونق فراوانی به خود گرفت و ماموران اعزامی جمهوریاسلامی توانستند با گرفتن بورسهای تحصیلی و تحقیقی به دانشگاههای امریکا و اروپا سرازیر شوند. با یک نگاه ساده میتواند دید که چگونه امریکا اسلامگرایانی که خود را روشنفکران مذهبی معرفی میکنند تقویت میکند تا از تجربیات آنان برای مهار کردن جنبشهای آزادیخواهانه خاورمیانه و افریقای شمالی استفاده کند. بهار عربی که بیشتر به تغییر دیکتاتورهای شباهت دارد توانسته است جنبشهای مردمی را تا مدتی بخود مشغول نگهدارد. هیچکدام از انقلابهای که در سال گذشته به ثمر رسیدند، نتوانستهاند نوید آزادی و دموکراسی با خود به همراه آوردند، فقط دیکتاتوری بجای دیکتاتور دیگری نشسته است.
نباید از صدای امریکا و بیبیسی انتظار داشت که به کمک مردم ایرن بشتابند. این خبرگزاریها بدنبال منافع کشور خودشان هستند. کمکی که رادیو امریکا (دولت امریکا) به جمهوریاسلامی برای سرکوب جُنبش سبز کرد را نباید فراموش کنیم، حضور شخصی به نام کدیور که توانست شعار مردم را تغییر دهند و جُنبش را به دلسردی بکشاند. تمرین استفاده از اسلحه اسلام برای دولت امریکا بود که با موفقیت به پایان رسید. آنچه برای مردم ایران مهم میباشد چگونگی ادامه مبارزه با امپریالیسم اسلامی میباشد. این مهم را نمیتواند از بیبیسی و صدای امریکا انتظار داشت، بلکه از آزادمنشانی که هنوز به قدرت مردم ایران اعتقاد دارند و خود را بنده و برده قدرت مالی دو رغیب امپریالیسم امریکا و امپریالیسم اسلام نکردهاند، میتوان انتظار داشت.
بازی جدید جمهوریاسلامی برای باز داشتن مردم از سرنگونی نظام اسلامی در ایران «اصلاح طلبی» نام گرفته است که بیشتر به لطیفههای ملانصرالدین شباهت دارد تا اصلاحطلبی دینی، که اصلاحطلب نیست. در این میان چپ سُنتی و جمهوریخواه ایران برای مبارزه با امپریالیسم امریکا به حمایت از امپریالیسم اسلامی خود را مشغول کرده است و نمیتوان امیدی به آن برای آزادی ایران بست. چپهای ایران هم مانند مسلمانان برده ایدولوژی خود شدهاند و از هرگونه انگیزه و اندیشهای برای آینده ایران عقب ماندهاند.
نگاه ما به اصلاحطلبان جمهوریاسلامی باید همچون نگاه ما به خود نظام جمهوریاسلامی باقیبماند. اصلاحطلبان کمتر از خود جمهوریاسلامی جنایت نکردهاند و نمیخواهند که دموکراسی را برای مردم ایران به ارمغان آورند بلکه دوران طلائی خمینی را میخواهند تکرار کنند (خلخالی جدیدی را خلق کنند). صحبتی از حقوق بشر نمیکنند. انتخابات آزاد را فقط برای انتخاب شدن خودشان میخواهند. در ترکیب نظام جمهوریاسلامی تغییری نخواهند داد فقط مُهرهها را میخواهند مردم پسندتر کنند. پیشبینی جلیل محمد قلیزاده بنیانگذار روزنامه «ملا نصر الدین» که در شماره 25 سال 1908 نوشته است درست از آب درآمده. ایشان نوشتهاند:
"اگر با این نیروی مخرب جامعه و تاریج کُهن (یعنی روحانیون) تسویه حساب نشود، خواه انقلاب مشروطه بشود یا نشود، این میکروبها میمانند، و من میترسم در آینده نزدیکی چشم بازکنید و ببینید، هشتصد ملا یکجا خلق شده، ملا همه امور مملکت را بدست گرفته، همه ثروت شما را بر باد داده، شما را به امان خدا سپرده، و افسارتان را به بیگانگان رها کرده!!!"
تنها راه نجات ایران در دست ملیگرایان ایران میباشد که خود را برده مکتب و ایدولوژی مشخصی نمیدانند. این ملیگرایان با اینکه روزانه زیر فشار اسلامگرایان کمتر از دیروز میشوند، اما نسل جدید ایرانی که خود را از بردگی دین و ایدولوژی آزاد کرده است در راه میباشد تا جایگاه انسان را دوباره به او ببخشد. مبارزه امروز مردم ایران مبارزه با سیستم بردهداری به هر نوع آن میباشد.
زمان آن رسیده که روحانیون اسلام، سرسپرده ایرانیان شوند و اموال آنها را تا ریال آخر به خزانه دارایملت برگردانده شود. مرگ آنان را نمیخواهیم ولی مرگ را باید آرزو کنند! سرنوشتی بغییر از این برای روحانیان اسلام خیانت به آیندگان است.
نظرات نویسنده این نوشتار میتواند مطابق با دیدگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نباشد.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود،
زمانیکه محوریت اندیشه بر پایه انسانگرایی باشد و مذهب در حوزه خصوصی قرار گیرد و نه عمومی، مهم نیست چه کسی، چه خدایی را چگونه پرستش میکند.
ولی زمانیکه مذهب بخواهد در امور عمومی مانند خوراک، پوشاک، اخلاق اجتماعی و سیاست دخالت کند، ساکت نشستن دال بر ذلالتخواهی بر انسانها و برتریتخواهی مذهبکاسبان خواهد بود که نتیجهاش همین جمهوریاسلامی میباشد.
اینکه نظر من با دیدگاههای حزب در بعضی موارد یکی نمیباشند مهم نیست، مهم این است که در این حزب مطلقگرایی و کینهورزی جایگاهی ندارد و آزادی اندیشیدن کسی سلب نمیشود. مطلقگرایانی که دیگر در این حزب نیستند را میتوان دید که چگونه در کینهورزی خویش غرق شدهاند و اندیشهای که ندارند را به حراج گذاشتهاند.
ارادتمند
بهمن زاهدی
June 30, 2012 10:29:13 AM
---------------------------
شهرام آريان
نِوِشتْمان(مقاله)-ای بود بسيار رک، که انگشت مینهاد بر روی برخی نکتههای کليدی که از دين اسلام برای ايران فراز آمده اند. از ديد بنده بخش-ای از خويشکاری کوشندگان سياسی آن است که به بررسی و شناخت زيرساخت فرهنگی کشور خويش بپردازند، که پاره-ای از آن دين است (بويژه دربارهی کشورهای دارای دينهای ابراهيمی). بی آن شناخت، برنامههای دوربرد و رهگشا شکست میشايند خورد. در سالهای گذشته برخی کوشندگان دينگرای ميانهروگشته بسان «سروش»، «کديور» و «گنجی» میکوشند تا کاستیها-ای را که از اسلام برآمده اند فرجام يک «خوانش نادرست» بشمارند. تا چه اندازه برآورد آنان درست است، جای بررسی و واکافت موشکافانه میبايد بود. از ديد بنده، خود قرآن، حديثهای برشناخته، و نيز فرايند فرهنگی کشورهای اسلامی در گذار ١٤٠٠ سال گذشته، سخن آنان را سستبرهان مینمايانند.
June 29, 2012 10:59:06 PM
---------------------------
حق
درود، بهمن زاهدی در انتهای این نوشتارش می نویسد که :-
نظرات نویسنده این نوشتار میتواند مطابق با دیدگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نباشد.
منم می گویم چه این نظرات حزب باشد یا نباشد، نویسنده دقیقا حرفهای دل مرا زده. آنهم بسیار دقیق و صادقانه بزبانی امروزی که حرف دل بسیاری از هم نسلان من و جوانترهای امروزی، ملی گرا، آینده نگر، گیتی گرا، واقعگرا، تیزبین، میهندوست و نوع دوست است و فارغ از هر نفرت و کینه توزی و کینه پروری.
نمی دانم کوروش کبیر یا داریوش کبیر بود که گفت ؛ایزد انسان را آفرید و شادی را برای انسان آفرید؛
انسان آزاد، شاد است و شادی می آفریند هم برای خودش و هم برای دیگران. انسان آزاد حق دارد که بدنبال شاد کردن و خوشبخت کردن خود در این جهان باشد بدون آنکه آزادی دیگران را از آنها بگیرد. کسی که دیگران را برده و امت بداند، انسان نیست بلکه دیوی است به شکل انسان، یک انسان نمای به تمام معنا. این دیو و اهریمن را نمی توان نابود کرد ولی میشود و باید مهارش کرد تا گزندش نه به دیگران و نه حتی به خودش بویزه اگر هنگام تولدش ؛یا علی؛ گفته باشد یا از کاسه لگن اش بخواهد قالب بسازند برای زیارت در زیارتگاه شیطان اعظم یا بخواهد از سنگی که بر آن در کوهنوردی هایش! می نشیند زیارتگاه برای امت بسازند!
June 29, 2012 10:57:00 PM
---------------------------
بابک قطبی
با دورود خدمت اقای زاهدی
دقیقن همان است که شما در اتمام مطلبتان اورده اید ؛ من اصلن تصور هم نمی کنم که حزب چنین نظری داشته باشد ؛ تیتر مطلب شما برای همه مسلمانان صدق نمیکند و من مطمن هستم نظر شخصی خودتان رابه قلم اورده اید.
با سپاس
قطبی
June 29, 2012 08:26:48 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود به کاوه یزدانی،
متاسفانه شما فقط تیتر مقاله را خواندهاید و به متن نوشته توجهای نداشتهاید.
هنوز انسان نفس اولیه خود را به اتمام نرساند او را مسلمان و مسلمانزاده مینامند و حق انتخاب دین را از او میگیرند تا نتواند از شر بردهداران اسلامگرا رها شود. به انسانی که خود را مسلمان مینامد باید ترحم کرد، زیرا که او خود نمیداند که بردهای بیش نیست!
ارادتمند
بهمن زاهدی
June 28, 2012 11:23:42 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
برده نیز انسان است چه مسلمان باشد چه غیر مسلمان باشد.
June 28, 2012 10:44:15 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
انسانها آزاد و مسلمان بصورت برده بدنیا میایند؟
مگر هر کسی مسلمان یا بَرده باشد نباید انسانش نامید؟ اینکه مسلمانان تحت قوانین غیر انسانی سرنوشتشان رقم میخورد، البته نه در همه کشورها دلیل بر این نیست که نگارنده افراد مسلمان را انسان نداند. این ترز تفکر ناشایست بسیار خطر ناک است که یک انسان از خانواده مسلمان را انسان ننامید چون قوانین ضد انسانی اسلامی بر سرنوشت او حاکم شده اند. درستش این است که بگوییم انسانهای مسلمان تحت قوانین اسلامی به بردگی گرفته می شوند. نه اینکه انسانها آزاد و مسلمان برده بدنیا می آید.
June 28, 2012 10:39:54 AM
---------------------------
|