تجزیه هرات-سیاست سنتی در برابر دیپلماسی نوین
در شرایطی كه ایران زیر بار فشارهای تجاوزكارانهی روسیه، تسلیم قرارداد تركمنچای میگردید، از سوی دیگر نیروهای محلی به تحریك و با همراهی قواینظامی بریتانیا، اقدام به تصرف بخشهایی از سرزمین افغانستانـ كه قسمتی از خاك ایران به شمار میرفتـ كردند؛ عباسمیرزا به دستور فتحعلیشاه لشكری فراهم نموده و برای مقابله با قوای متجاوز عازم آن دیار گردید. او در این مأموریت چشم از جهانبست و دیگر سرداران ایرانی نیز نتوانستند این خطه را از دشمن باز پسبگیرند و بههمین خاطر بعد از جنگها و كشمكشهای سیاسی و دیپلماتیك، هرات از ایران تجزیه و ضمیمهی خاك تحت تصرف انگلیسیان حاضر در هند گردید. در جریان انفصال هرات از ایران، روابط چندجانبهی دیپلماتیك جهانی در ایران استحكام یافت و از طرفی مردان صاحبنامی چون قائممقامفراهانی به فراست از دگرگونی شرایط سیاسی و اقتصادی دنیا آگاه شدند. «از آن تاریخ به بعد تا 1857 یعنی تا امضای معاهده پاریس زمامداران دولت ایران بر سر مسئله هرات و افغانستان كه از طرف دولتروسیه پشتیبانی میشد با سیاست دولت انگلستان مشغول مبارزه بودند و به این ترتیب سلاطین سلسله قاجار و زمامداران ایران چه در جنگ بر علیه روسها و چه در حین مبارزه با انگلستان بر سر مسئله هرات بلا اراده و مانند مهرهای در دست سیاستمداران دو دولت نیرومند روس و انگلیس هدف و مسیر خود را تغییر میداد.» (تاریخ سیاسی و دیپلوماسی ایران، ج، ص)
سالها بعد برای حل اختلاف فیمابین ایران و انگلیسـ خصوصاً در مسالهی هراتـ كه با ماجرای پناهندهشدن میرزا هاشمخان به سفارتانگلیس و انتشار اخباری در رابطه با روابط نامشروع زن او ـ كه از درباریان بود ـ با كاردار و وزیر مختار انگلیس، بهانة لازم را برای پیشدستی انگلیس در قطع روابط خود با ایران فراهم ساخته بود، فرخ خانامینالدوله (امین الملك قبلی) غفاریـ متولد 1230ق/1814م فوت ق/1871مـ با دستور ناصرالدینشاه به عنوان سفیر كبیر ایران در 42 سالگی از طریق عثمانی راهی پاریس شد تا در ضمن مأموریت خود، مسالهی هرات را نیز فیصله دهد؛ امینالدوله در 17 صفر 1272ق/1856م وارد اسلامبول شد. همراهان امینالدوله در این مأموریت عبارت بودند از: حسین بنسرابیـ منشی سفارتـ، حاجی میرزا زمانخان ـ با سمت مستشاریـ، میرزا ملكم خان ناظمالدولهـ با سمت مستشاریـ، نریمان خانـ نایب اول هیئتـ، میرزا رضا غفاریـ سمت مترجمی اولـ، میرزا علینقی (حكیم الممالك بعدی)، ـ منشی مخصوصـ، مسیو نیكولا ـ به عنوان مهماندار ـ، مسیو فوكتیـ پزشك امینالدولهـ؛ او پس از دیدار با وزیر مختار انگلستان، شرایط صلح را در شش ماده از او دریافت كرد.
در میان خواستههای وزیر مختار، مسائلی چون: مراجعت قشون ایران از هرات و پرداخت غرامت به اهل هراتـ انعقاد عهدنامهی تجارتی میان ایران و انگلیس برای آزادی عمل قنسولهای انگلیسی در ایران و عزل صدراعظم از صدارت بود كه بالتبع امینالدوله نمیتوانست بدون دریافت نظر تهران، با آنها موافقت نماید. او بعد از ارسال شرایط صلح وزیر مختار، به دستور تهران راهی فرانسه شد تا در آنجا بعد از گفتگو با مقامات فرانسوی و در خواست میانجیگری از آنها در مسالهی صلح هرات، مأموریت خود را خاتمه دهد.
گفتگوهای اولیه كه در مراحل بعدی سفر فرخخان امینالدوله به پاریس، به صورت معاهدهی صلح میان دولتهای ایران و انگلیس در آمد، در استانبول به صورت نامهنگاری میان امینالدوله و سفیر انگلیس در آن شهر ـ لرد استراتفورد رادكلیفـ انجام گرفت؛ سفیر انگلیس چون از طرف دولت خود اجازهی مذاكرات رسمی و حضوری را نداشت، با جوابهایی كه به نامههای امین الدوله میداد، به توضیح مسائل اختلافی ما بین ایران و انگلیس میپردازد.
امین الدوله پس از ورود به استانبول در نامهای ابتدا به اختیارنامة خود راجع به مذاكرات صلح و حلمسالهی هرات اشاره میكند: آن جنابمراتب اختیارات دوستدار را به موجب نوشته خواسته بودید. اینك زحمتافزا میگردد كه من از جانب دولت ایران اختیار تمام دارم كه در باب برودت فیمابین دولتین ایران و انگلیس با آن جناب گفتگو نمایم. با كمال شوق حاضر هستم كه به جهت حفظ و بقای دوستی دولتین، هر قراری كه شایستة حالت طرفین باشد به استصواب آن جناب به امضاء برسانم.
رادكلیف: به جناب جلالتمآب ایلچی كبیر كه نوشتة ایشان به هیچوجه شامل آنچه ایشان و جناب شارژدافر قرار داده و فی الحقیقه وعده كردهاند، نیست. من اعلان نامة نوشته و ممهور و ممضی به امضای خود او خواستهام، بر مضمون اینكه دستورالعمل از دولت ایران دارد كه صعوبات واقعة فیما بین دولتین انگلیس و ایران را تسویه و اصلاح بدارد و به دولت انگلیس بلادرنگ كمال ترضیه را بدهد.
امینالدوله: از تفصیل پیغامات جناب ایلچی كبیر اطلاع یافتم. اولاً آنچه در باب اختیار خودم پریروز نوشتهام كافی و به اعتقاد من شامل لازمة اختیار خود میدانم. ثانیاً هیچ مضایقه ندارم كه نوشتة علیحده موافق یادداشت شما بنویسم.
رادكلیف: چوندر مقابل سؤال منكه در باب صاحب اختیار بودن ایشان كرده بودم، جواب ایشان برسد، من حاضر هستم كه از ایشان قبول بكنم، به موجب نوشته هر اظهاری كه بخواهد كند در خصوص ترضیة دولت انگلیس، پس از وصول آن اظهار، من رد نخواهم كرد.
امینالدوله: از بدو ورود به استانبول، به واسطههای متعدده مأموریت و شوق شخص خودم از برای اصلاح این كار و حفظ دوام دوستی دولت انگلیس برای دولت ایران، به جنابایشان اظهار داشتهام.
رادكلیف: ملاقات جناب ایشان هیچ حسنی نخواهد داشت، مادامی كه ایشان اصرار دارند كه حرف خود را اینقدر مبهم بگویند... آیا حاضر هستید كه دولت خود را رسماً متعهد سازید كه بلادرنگ عساكر ایران را از هرات پس بخواهند؟ همچنین از خاك هرات بدهند تلافی نقدی به جهت آن خسارتی كه عساكر ایران در آن ملك وارد آوردهاند؟
امینالدوله: مقصود دوستدار این است كه به خواست خدا در بابرفع برودت فیما بین دولتین هر قراریكه با آن جناب بگذارم، مصون از تغییر و تبدیل بوده باشد. به این ملاحظه لازم دانستم از آن جناب استفسار نمایم كه آیا اولیای دولت انگلیس تكالیف خود را به اولیای دولت علیه ایران نموده جواب از اولیای دولتایران خواستهاند یا نه؟
رادكلیف: من اعلام میكنم كه هیچ سؤال یا اظهاریكه مقتضی جواب باشد، به استحضار من از جانب دولت انگلیس به دولت ایران اظهار نشده، مگر كاغذی از لرد كلارندونـ وزیر امور خارجه انگلستانـ به صدر اعظمـ میرزا آقا خاننوریـ كه جواب آن رجوع شده بود به اختیار و دستورالعمل كه موافق نوشته به جناب امینالملك داده شده است.
امینالدوله: اینك بهطور صریح اعلام میكنم كه حاضر هستم در باب تخلیة هرات به آن جناب اطمینان كامل بدهم و در این خصوص با آن جناب چنان قراری بگذارم كه هم متضمن به رضایت دولت انگلیس و هم موجب بقای امنیت سر حدات ایران شود و در تلافی خسارت اهل هرات چون این مساله تا به حال به هیچوجه به میان نیامده و دولت ایران هرگز گمان نمیكرد دولت انگلیس اظهار چنین تكلیف نماید، لهذا من در این باب دستورالعملی ندارم.
امینالدوله بعد از چند مكاتبه با تهران، موفق میشود كه موافقت آقا خاننوری را در قبول تخلیه هرات و تأمین خسارت وارده به نیروهای انگلیسی و اهالی هرات، به دست آورد و به این ترتیب بهانهی عدم گفتگو را از طرف مقابلخود ـ ایلچی انگلیسـ میگیرد.
او در آخرین نامهی خود به رادكلیف، با تأكید بر موارد فوق مینویسد: «... ولی رسماً به آنجناب اظهار میدارم كه اگر اولیای دولت انگلیس تعهدات مرا كافی ندانند و اقدام به كاری بكنند كه منافی عهدنامة دوستی فیمابینب اشد، یا خللی به سر حدات ایران برساند، آن وقت جمیع تعهدات و گذشتهائی كه در باب هرات و سایر مواد نمودهام، باطل و كانلمیكن خواهد بود...» (مخزن الوقایع، ج، ص) بالاخره امینالدوله بعد از ناكامی در مذاكرات استانبول، در 24 ربیع الثانی قمری با كسب اجازه از تهران، راهی پاریس میشود تا با وساطت امپراتور فرانسه به صلحی میان ایران و انگلیس دست یابد.
مذاكرات صلح ایران و انگلیس در پاریس با حضور نمایندگانی از دولت فرانسه در مدت چندین ماه جریان داشت و سرانجام در 14 فوریه وزیر مختار فرانسه ضمن نامهای به وزیر مختار خود در تهرانـ كنت دوگوبینو ـ اطلاع داد كه مذاكرات به طرف صلح و انعقاد قرارداد مصالحه پیش میرود. در تاریخ رجبق/4 مارس م پیمان صلح در پاریس به امضای امینالدوله و لرد كولی از طرفین رسید.
لسان الملك سپهر راجع به این قرارداد مینویسد: «چون این عهدنامه تا خاتمه پرداخته شد و هر دو تن سفیر كبیر ایران و انگلیس خطو خاتم بزدند، امینالملك نریمان خان نایب اول سفارت را حاضر ساخته، عهدنامه بدو سپرد و او را روانه دارالملك ایران داشت.»(ناسخ التواریخ، ج، ص)
به این ترتیب اختلافات چندین سالهی ایران با انگلیس در مناطق شمال شرقی با از دست رفتن منطقهی حساس هرات و تجزیهی افغانستانـ كه مرحله به مرحله از سوی عمال انگلستان به پیش برده شده بود ـ با انعقاد قرارداد صلح در پاریس به فرجام خود رسید.
با انعقاد قرارداد صلح در پاریس و تجزیهی هرات از ایران:
1) دولت انگلستان از در دوستی با ایران درآمد.
2) با تحمیل امتیازات تجاری و سیاسی به ناصرالدینشاه، امور تجاری ایران را به طرف وابستگی به كشورهای بیگانه كشاند.
3) وزیر مختار انگلیسـ ماریـ كه به قهر از ایران خارجشده بود، پیروزمندانه بازگشت.
4) صدر اعظم ایرانـ میرزا آقاخاننوریـ رسماً از انگلیس عذرخواهی كرد و سپس از سمت خود معزول شد.
5) در این راستا نخستین حركتهای مردمی در مقابله با واگذاری امتیازات تجاری به بیگانگان در جریان جنبش تنباكو شكل گرفت و اولین جوانههای ورود مردم به تعیین سرنوشت خویش روئید.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|