حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
انتخابات آزاد یا انتخابات مردمی
بهمن زاهدی

July 19, 2012

پنچ شنبه 29 تیر 2571 = July 19, 2012

 

هر رای‌گیری را نمی‌توان آزاد بشمار آورد. همانگونه که هر انتخابات آزادی را نمی‌توان انتخابات دموکراتیک نامید. برای کسانیکه رفراندوم دوازده فروردین ماه سال پنچاه و هشت را انتخاباتی آزاد می‌دانند، صحبت از انتخابات آزاد آسان می‌باشد. در آن رفراندومی که مطابق با هیچ قانونی برگذار شده و بغییر از یک گزینه محتوای دیگری نداشت و زیر فشار انقلابیون و رسانه‌های که فقط برای آن گزینه از قبل تبلیغ می‌کرده‌اند، محتوای «انتخابات آزاد» رنگ می‌بازد. آیا آن رفراندوم بر طبق موازین دموکراتیک انجام شده است؟ و آیا آن انتخابی که شده مطلق و اعتباری همیشگی دارد؟ زمانی می‌توان از انتخابات دموکراتیک صحبت کرد که انتخاب‌کنندگان ما بین چندین گزینه متفاوت با هم، بتوانند گزینه مورد علاقه خود را انتخاب کنند، آن هم در شرایطی که گزینه‌های مختلف توانسته باشند محتوای خود را برای انتخاب‌کنندگان بصورت عادلانه‌ای به تعریف کشیده باشند و نه اینکه بعد از انتخابات در باره محتوای آن گزینه انتخاب شده تعریف دیگری را باز‌گو کنند و جمهوری‌اسلامی را به مردم تحمیل کنند.

امروزه کسانی از انتخابات آزاد صحبت می‌کنند، که شرایط قانونی (اگر به قوانین جمهوری‌اسلامی بتوان قانون گفت) شرکت در انتخابات جمهوری‌اسلامی را پذیرفته بودند و با آن زندگی می‌کرده‌اند. زمانیکه جمهوری‌اسلامی طبق قوانینی که خود آنان (اصلاح‌طلبان) در قانون‌اساسی جمهوری‌اسلامی گنجانیده بودند با آنان برخورد می‌کند، انتخابات در جمهوری‌اسلامی را آزاد بر نمی‌شمارند و خود را مظلوم جلوه می‌دهند. در حالیکه با همان قوانین دو دوره انتخاب شده بودند و مشکلی با قوانین جمهوری‌اسلامی در آن مدت نداشتند. «انتخابات آزاد» با این شرایط به انتخاباتی گفته می‌شود که (اصلاح‌طلبان) در آن برنده شده باشند و نه اینکه انتخابات به شیوه دموکراتیک برگذار شده باشد.

در هر انتخاباتی چندین گروه مختلف شرکت می‌کنند که در اینجا به آنان پرداخته می‌شود.

انتخاب کنندگان: افرادی می‌باشند که برای ساختن آینده خود و کشورشان حق رای دارند. این حق قانونی باید تعریف شده باشد. در غرب افراد یک جامعه که به سن قانونی هیجده سال رسیده باشند حق رای دارند. هیچ محدویتی در جنسیت و یا پیشینه فردی وجود ندارد. افرادی که حق رای دارند در حوضه انتخاباتی خود می‌توانند رای بدهند و در صورتیکه در روز انتخابات بعلت مسافرت نتوانند شخصاً در انتخابات شرکت کنند، می‌توانند به حوضه انتخاباتی خود بصورت «نامه انتخاباتی» رای خود را بفرستند. کسی حق ندارد بغییر از حوضه انتخاباتی خود در مکان و حوضه انتخاباتی دیگری رای بدهد. اگر تهران حوضه انتخاباتی شخصی می‌باشد، آن شخص حق ندارد در دماوند رای خود را به صندوق بریزد!

انتخاب‌شوندگان یا گزینه‌های‌انتخاباتی: کاندید‌اهای که برای بدست آوردن پُست و مقامی با هم رقابت می‌کنند را اکثراً احزاب معرفی می‌کنند که در چهارچوب قوانین اساسی کشور حق فعالیت سیاسی داشته باشند. این افراد برنامه‌های سیاسی احزاب خود را به رای انتخاب‌کنندگان می‌سپارند. گرینه‌های انتخاباتی (مانند پادشاهی یا جمهوری) اهداف دراز مدت را به انتخاب مردم می‌گذارد. اینگونه انتخابات را همه‌پرسی می‌نامند. انتخاب‌شوندگان و یا گزینه‌های‌انتخاباتی، هر دو از طرف احزاب به مردم معرفی می‌شوند. دیدگاه‌های که فردی هستند و نتوانسته‌اند گروهی را برای رسیدن به هدفی مشخص متشکل کند را نمی‌توان در انتخابات شرکت داد.
در دسته انتخاب‌شوندگان می‌توان پُست‌های مانند شهرداری، استان‌داری، نمایندگی در مجلس شورای‌ملی و یا نخست وزیری را گنجانید. گزینه‌های انتخاباتی بیشتر به آینده‌نگری عمومی می‌پردازد مانند اینکه آیا اقتصاد آزاد بهتر است یا اقتصاد دولتی؟
بهترین مثال برای اینگونه همه‌پرسی‌ها را در یک استان جنوبی آلمان می‌توان دید. در آنجا عده‌ای برای ساختن ساختمان جدید راه‌آهن شهر اشتوتگارت به مخالفت پرداختند و عده‌ای هم به موافقت به آن موضوع. از آنجایکه سیاستمداران آن منطقه نمی‌توانستند تصمیمی بگیرند به یک همه‌پرسی تن دادند تا تصمیم در ساختن یا نساختن ساختمان راه‌آهن را به خود مردم بسپارند.

برگذار‌کننده انتخابات: وزارت کشور در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی مامور انجام انتخابات می‌باشند. در ایران و خاورمیانه هم وزارت کشور انتخابات را انجام می‌دهد. فرق اساسی ما بین آنان در این می‌باشد که در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی انتخابات شیوه‌ای قانونی و دموکراتیک دارد و پرُسه‌های انتخابات برای همگان روشن و شفاف می‌باشد. در کشورهای عقب‌افتاده و جمهوری‌های خاورمیانه احزابی که در مسند قدرت هستند در انتخابات مداخله می‌کنند و در نتیجه جمهوری‌های تک‌حزبی و جمهوری‌های مورثی برقرار می‌کنند. برای انتخاباتی دموکراتیک باید در ایران هیئت نظارتی از سه قوه اجرایی، قضایی و قانونگذار به همراه گروهی از طرف احزاب و مردم تشکیل شود تا بر انتخابات نظارت داشته باشد و گزارشی به مردم در پایان انتخابات بدهند. در هر انتخاباتی هیئت نظارت می‌بایستی دوباره تعیین شود. نظارت دولت بر انتخابات را می‌توان و باید کمتر کرد تا اعتماد به برگذار‌کنندگان انتخابات در میان مردم ایجاد شود. یکی از مشکلات کشورهای عقب‌افتاده دخالت مستقیم دولت‌های آن منطقه در انتخابات است.

رسانه‌ها: هیچ کاندیدایی و هیچ گزینه انتخاباتی بدون تبلیغ درباره اهداف خود نمی‌تواند توجه مردم را به خود کسب کنند. رسانه‌های آزاد ضامن اصلی انتخابات می‌باشند و باید به تمام کاندیداها این اجازه را بدهند که اندیشه خود را با مردم در میان بگذارند. هیئت نظارت به انتخابات موظف می‌باشد که تعادل در تبلیغات را بر حسب قوانین کشوری برقرار کند. هزینه‌ای که هر حزب می‌تواند برای اندیشه خود خرج کنند باید شفاف باشد. در امریکا قدرت پول است که یک کاندیدا را به پیروزی می‌رساند. این شیوه انتخاباتی برای ایران آینده مطلوب نمی‌باشد. در ایران فقط با وجود رسانه‌های آزاد می‌توان یک انتخابات دموکراتیک را برگذار کرد. رسانه‌های داخلی زمانیکه بتوانند حقیقت‌زمانه را با مردم در میان بگذارند، مردم احتیاجی به شنیدن و یا دیدن رسانه‌های بیگانه نخواهند داشت و آنان هم نخواهند توانست در امور داخلی کشور دخالت کنند.

با تعریف مختصری که در بالا داده شد انتخابات آزاد بی‌معنی می‌باشد به دلیل اینکه هیچ‌گونه انتخابات آزادی بدون برقرار کردن شرایط دموکراتیک برای انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان نمی‌تواند بیان‌گر نظرات انتخاب‌کنندگان باشد. برگذار‌کننده انتخابات هم باید در مرحله اولیه اعتماد همگان را کسب کند و بی‌طرفانه انتخابات را برگذار کند.

در مراحل گذر از جمهوری‌اسلامی مهم می‌باشد که اپوزیسیون ایرانی سرنگونی‌خواه مواضع خود را برای انتخابات دموکراتیک در ایران از پیش تعیین کرده باشد تا مردم بتواند آینده مطلوب خود را در فضایی انتخاب کند که به آن اعتماد داشته باشند. آنچه امروز در اپوزیسیون اصلاح‌طلب جمهوری‌اسلامی به نام «انتخابات آزاد» مطرح می‌شود گزینه‌ای برای به مقبولیت رساندن جمهوری‌اسلامی می‌باشد که باید از آن گذر کرد.

حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در طول حیات سیاسی خود همیشه به آینده‌نگری پرداخته است. امروز وظیفه حزب این می‌باشد که شیوه‌های انتخابات دموکراتیک را برای آینده ایران در کُنگره پیش‌روی بررسی کرده و به منشور خود اضافه کند تا در آینده‌ای که زیاد هم دور نیست، بتوانیم اعتماد مردم را برای شرکت در انتخاباتی که آن را می‌توان «انتخابات مردمی» نام‌گذاری کرد، شرکت کرده و درباره آینده خود و ایران تصمیم بگیرند. شفاف‌سازی در این مورد را به کُنگره «داریوش همایون» می‌سپارم و امیدوارم اعضای کُنگره به شیوه «انتخابات مردمی» که تضمین کننده «لیبرال‌دموکراسی» آینده کشور می‌باشد رای مثبت خود را بدهند و تعریف مشخص و شفافی را از «انتخابات مردمی» برای آینده ایران به ملت ارایه دهند.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت آقای کاوه یزدانی،

من نمی‌دانم تا چه اندازه در باره حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) مطالعه دارید. این حزب «ایده» زیاد دارد و داشته، کسی را احتیاج داریم که این ایده‌ها را برای مردم توضیح دهد (رایزن). این مشکل مورد بررسی قرار گرفته شده و اقدامات لازمه در باره آن هم انجام شده، کُنگره بالاترین تصمیم‌گیرنده در این حزب می‌باشد. در آنجاست که سیاست حزب باز‌نگری می‌شود، گروه‌های کار کُنگره تشکیل شده‌اند و کار خود را انجام می‌دهند. ما تا کُنگره بحث‌های گروه‌های کار را تا آنجایی که به شفاف‌سازی عمومی احتیاج نداشته باشد (مانند انتخابات مردمی «آزاد» و حاکمیت رای مردم و ...) به همان گروه‌ها واگذار می‌کنیم. این یکی از سُنت‌های این حزب می‌باشد که حالت عرفی هم دارد. کوله‌بار ما از کنگره قبلی تا اکنون آنچان درخشان نبوده ولی کارساز بوده و تحولی را بوجود آورده، ما از فرد‌پرستی گذشته‌ایم و احترام به شخصیت انسانی فرد را دریافته‌ایم (آموخته‌ایم)، پرستشگران، هم از این حزب رفتند. نو‌آوری حزب در عمل روشن است.

با احترام به پرستش شونده‌ای که نمی‌خواست پرستش شود بلکه می‌خواست که بیشتر فهمیده شود!

ارادتمند
بهمن زاهدی

July 23, 2012 05:22:03 PM
---------------------------

حق

بخش ۴.یاد آخرین حرفهای شاه فقید می افتم که گفت وحشت بزرگش توطئه ایرانستان کردن ایران ماست. امیدوارم که این حزب در کنگره آگوست ۲۰۱۲ خود هر راهی را که از طریق انتخابات آزاد! با موازین دمکراتیک! ای که این و آن می خواهند ایران را تکه پاره کنند را کاملا مسدود کند. یاد داریوش همایون زنده باد که نوشتارش ؛توافق و همکاری بر سر اصول، نه با کسان؛ هر روز بیشتر برایم معنادارتر می شود. اصول نگهدارنده ایران بهر قیمتی از هر چیز و کسی مهمتر و بالاترست را من از او آموختم و چقدر خوشحالم که کنگره در پیش را بنام او کردید.

باز از شما در اینجا برای این نوشتارتان در مورد انتخابات آزاد سپاسگزاری می کنم. امیدوارم که این حزب در آگاه سازیهای لازم در رابطه با انتخابات آزاد بطور وسیع جلوی هر گونه کلاهبرداری ملت ایران را از دیگران بگیرد. تندرست و پیروز باشید. ارادتمند حق

July 22, 2012 01:46:10 PM
---------------------------

حق

بخش ۳...برای تعیین سرنوشت هر کدامشان باید اعمال گردد. این نگاه یعنی فروپاشی امپراطوری دیگری بنام امپراطوری ایران. این نگاه ایران را نه یک کشور با یک ملت بلکه یک امپراطوری از جنس امپراطوری شوروی و انگلستان و فرانسه جلوه می دهد که زمان فروپاشی آن فرا رسیده که می توان بطور مسالمت آمیز با انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک و با استفاده از منشور جهانی حقوق بشر برای هر یک از ؛ملت؛ ها در ایران تعیین سرنوشت کرد.

آقای بهمن زاهدی گرامی، اینها ابهامات و نگرانیهای من هستند چون از ماهیت و تاکتیک و استراتژدی ملت و ملیت سازان آگاه شده ام. ۹۰٪ ملت ایران مثل چند سال پیش من از وجود این عناصر روحشان خبردار نیست و وقتی کسی از انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک، رفراندوم، حق تعیین سرنوشت و منشور جهانی حقوق بشر برای ایران سخن می گوید، آنرا معادل این مقوله ها در جهان غرب آزاد مثل انگلیس و فرانسه و امریکا فرض می کنند. با همین ناآگاهی ها بود که ملت ایران دچار فاجعه شوم جمهوری اسلامی در سال ۵۷ شد. امروز من نگران یک سری ناآگاهی های دیگر مردم هستم که دوباره با خدعه های جدید سرشان را کلاهی به مراتب بزرگتر بگذارند و اینبار دیگر نه از ایرانی باقی بماند و نه از ایرانی ای! بخش ۳

July 22, 2012 01:44:43 PM
---------------------------

حق

بخش ۲... یا بعنوان تاکتیک شان فعلا وانمود می کنند که به حفظ تمامیت ارضی ایران تعهدی دارند. اینها ایران را کشوری ؛چند ملت و ملیتی؛ فرض کرده و برای هر کدامشان بطور جداگانه حق تعیین سرنوشت قائل هستند. آنچه من می خواهم بدانم اینست که انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) چه تفاوتهایی با انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک این ملت و ملیت سازان دارد و چگونه تعامل و پذیرش ایندو بوسیله یکدیگر امکان پذیرست. آیا ایندو را در برابر هم قرار نخواهد داد چون مبنای اصولی شان در قطب کاملا متضاد قرار دارند؟ یکی ایران را یک کشور با یک ملت می داند که حق تعیین سرنوشت از طریق انتخابات آزاد و رفراندوم، حق یک ملت در یک کشورست، در حالیکه دیگری با اصرارش که ایران ؛چند ملت و ملیتی؛ است، حق تعیین سرنوشت را بطور جداگانه برای هر ؛ملت و ملیتی؛ که برای ایران قائل است می داند. یکی منشور جهانی حقوق بشر را برای یک ملت در چارچوب تمامیت ارضی برسمیت شناخته شده اش بوسیله سازمان ملل بدرستی تعبیر می کند و تمامیت ارضی ایران را غیر قابل مذاکره می داند در حالیکه دیگری ایران را نه یک کشور بلکه امپراطوری ای مثل شوروی قلمداد می کند که در آن ؛هر ملت و ملیتی؛ جداگانه منشور جهانی حقوق بشر...ادامه بخش ۳

July 22, 2012 01:42:51 PM
---------------------------

حق

بخش ۱.با درود خدمت آقای بهمن زاهدی گرامی، با سپاس فراوان برای این نوشتارتان که درِب گفتگو درباره ؛انتخابات آزاد و دمکراتیک چیست؛ را باز کردید. شادمانم که حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) در کنگره آگوست ۲۰۱۲ خود به این مهم خواهد پرداخت. من آنرا با دقت دنبال خواهم کرد چون نکات مبهم فراوانی درباره انتخابات آزاد برایم وجود دارند که مرا در مورد سرنوشت ایران بسیار نگران می کند. مثلا وقتی می گوییم انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک، دمکراتیک بر چه مبنایی؟ چون دمکراتیک و دمکراسی بیش از یک تعبیر دارند. آیا محک انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک، محک منشور جهانی حقوق بشرست؟ آیا درک انتخابات آزاد با موازین دمکراتیک حزب مشروطه ایران(لیرال دمکرات) با درک چنین انتخاباتی بوسیله احزاب و گروهها و کسانیکه ایران را یک کشور با یک ملت اصلا قبول ندارند همسان است؟ درک من از انتخابات آزاد و رفراندوم اینست که چنین انتخابات و رفراندومهایی تعیین کننده سرنوشت یک کشور و یک ملت در چارچوب تمامیت ارضی آن کشورند و مقوله هایی مثل تمامیت ارضی کشور و یا منشور جهانی حقوق بشر و یا موجودیت یک کشور با یک ملت را بهیچ عنوان بخطر نمی اندازند. اما می دانیم که کسان، گروهها و احزابی هستند که نه تعهدی به تمامیت ارضی ایران دارند...ادامه بخش ۲

July 22, 2012 01:41:04 PM
---------------------------

ایرانی

بخش 2: ما که پیش از دوم خرداد هم می دانستیم از این اصلاحات چی های چپ های اسلامی سابق، چیزی عاید ملت ایران نمی شود، حال با تجربه دوم خرداد، اینرا همه می دانند. بر روان داریوش خان همایون درود باد که این حزب جلیل را برای امروز ایران به یادگار گذاشت، ایران آینده مدیون او و دست اندرکاران یادگار او می باشد.
وجدانی گرامی، از اینکه بعد از مدت ها از شما کامنتی منتشر شد، بسیار خوشحالم.
پاینده ایران

July 21, 2012 08:20:40 PM
---------------------------

ایرانی

با درود خدمت سرور گرام، بهمن خان زاهدی
بخش 1: آنچه با نثر شیوای خود قلمی نمودید، مورد تأیید اینجانب نیز می باشد. جالب اینجاست که عده ای به دنبال برگزاری انتخابات آزاد در جمهوری جهل و فسادی هستند که از اساس با چرندیاتی همچون ولایت، طبعیت از ولایت، تقلید و تقیه (مسلما" کلمه درست این آخری را می دانید و من به لحاظ رعایت ادب، درز گرفتم)، استوار است. حکومتی که تئوریسین تمساح آن معتقد است "اصلا" مردم چه حقی دارند که بخواهند انرا به دیگران تفحیض کنند!". ظاهرا" اصلاحات چی ها هم اندک آبرویی دارند و عبای شکلاتی ای! و می خواهند آنرا خرج انتخابات بعد کنند. از سهراب ها و نداها شرم نمی کنند که شرم در قاموس انقلابیون 57 جایی ندارد. دست اتجاد به جمهوری خواهان چپ گرا هم که بدهند، می شود اتحاد نا مقدس سرخ و سیاه 2!. اولینش در انقلاب بود و دومینش حالا، اما زهی خیال باطل، نسل امروز آگاه تر از پدرانش در سال 57 است و می داند آزموده را آزمودن خطاست.

July 21, 2012 08:19:39 PM
---------------------------

وجدانی


دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری! (سعدی)

جناب آقای بهمن زاهدی، ضمن تشکر از لطف جنابعالی در خصوص لینکهای ارائه شده، نا گفته پیداست که هیچ حزبی توانایی آنرا ندارد تا به آمال و آرزوهای یکا یک اعضاء و هموندان خود جامۀ عمل بپوشاند و تمامی آنها را دفعتآ واحد راضی نگدارد. در هر سازمان و یا اجتماع سیاسی نارضایتیها و کمبودهایی همیشه بوده و خواهد بود و حزب مشروطه ایران از این قاعده مستثناء نیست. چه بسا خود رایزن فقید این حزب یعنی شادروان داریوش همایون انتقاداتی را به حزبش و کاندیدای نظام پادشاهی در ایران نموده باشد اما هرگز نقدهای او مخرب و از سر عناد نبوده اند و بقول استاد سخن سعدی "ناموس بندگان به گناه فاحش ندریده است". با امید به اینکه همۀ ما بر آن بخش از فرهنگمان ارج نهیم که نوع دوستی را تبلیغ و تشویق میدارد و خود را از فرهنگ فحش و ناسزا که سزاوار کارگزاران جمهوری اسلامی است بری میداند اصرار بورزیم ، موفقیت شماها را در مهمی که در پیش دارید آرزومندم.

July 21, 2012 06:38:30 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود بر وجدانی گرامی،

گوشه‌ای از قطعنامه‌هایی که ما به آن تکیه داریم و می‌گویند ما به آنان پشت کرده‌ام!

قطعنامه کنگره چهارم حزب مشروطه ایران

کنگره ضمن پشتیبانی از تلاشهای وارث پادشاهی پهلوی بار دیگر بر تعهد خود به مبارزه قانونی برای برقراری پادشاهی مشروطه به رای عمومی مردم ایران تاکید کرد و آزادیخواهان هوادار جمهوری را فرا خواند که بجای اصرار بر شکل حکومت، با همکاری دیگر آزادیخواهان در هر گرایش سیاسی به استوار کردن پایه های اندیشه و عمل دمکراتیک از همین مرحله مبارزه پردازند.

http://www.irancpi.net/konghere/matn_5_12.html


قطعنامه کنفرانس دهمين سالروز حزب مشروطه ايران

یک نتیجه شکست دوم خرداد و رویگردان شدن عمومی مردم از آن، نزدیک تر شدن مواضع مخالفان جمهوری اسلامی درونمرز به مبارزان برونمرز بوده است. بسیاری از امیدواران اصلاحات به این نتیجه رسیده اند که می باید گام آخر را برداشت و وقت مردم را با راه حل های ملی مذهبی تلف نکرد. غیر مذهبی کردن حکومت و جدا کردن دین از سیاست و دولت و برگزاری همه پرسی برای تعیین نظام سیاسی ایران اکنون دارد خواست مشترک گروههای بیشمار روزافزونی در دو سوی مرز می شود. این زمینه های مشترک درکار آن است که جبهه یگانه ای اگر چه غیر رسمی از کسانی که برای آزادی و پیشرفت ایران مبارزه می کنند بوجود آورد. گروهها و افرادی که به سبب زندانی بودن در گذشته توانائی همپا شدن با نسل تازه ایرانیان را ندارند دورنمای نابودی سیاسی خود را می توانند به روشنی در افق ببینند.

http://www.irancpi.net/konghere/matn_2_6.html


ارادتمند
بهمن زاهدی

July 21, 2012 12:30:08 PM
---------------------------

وجدانی


در راه یک جایگزین تمام عیار* (۲)

از مفاد مقالۀ جناب آقای بهمن زاهدی چنین بر می آید که امروز در غیاب رایزن و تئورسین توانا و صاحب نام حزب شاگردان و یاران راستین او کمر همت بر آن بسته اند تا حزب مشروطه ایران را به آلترناتیوی مبدل سازند که خواست و ارادۀ داریوش همایون بوده است. با امید به اینکه این حزب خوشنام و وزین بیش از پیش بتواند برنامه های عملی و مناسبی را بمنظور بازسازی ایران و رفاه و ترقی ایرانیان تهیه و ارائه نماید، مراتب سپاس، تشکر و قدردانی خود را از جمیع اعضاء، هواداران و نهایتآ مسئولین محترم حزب مشروطه ایران ابراز میدارد. باشد که مرامها و اهداف این حزب علیرغم کینه توزیها و دشمنیهای فراوان بعضی از مخالفین به زودی زود جامۀ عمل بخود بپوشند و همگان شاهد آزادی و رهایی را در آغوش بگیریم. برای موفقیت کنگرۀ آینده حزب مشروطه ایران که نام رایزن فقید خویش را بر خود نهاده و برازندۀ آن است، روزشماری مینمایم!

July 21, 2012 12:25:44 PM
---------------------------

وجدانی


در راه یک جایگزین تمام عیار* (۱)

عبارت فوق عنوان مقاله ای است که روزنامۀ نیمروز بشمارۀ ۶۱۲ بتاریخ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۷۹ شمسی در صفحۀ ۲۱ خود چاپ نموده و طی آن بدرج سخنرانی رایزن فقید حزب مشروطه ایران یعنی روانشاد دکتر داریوش همایون در سومین کنگرۀ حزب یاد شده در شهر "آرنج کانتی" بتاریخ نوامبر ۲۰۰۰ میلادی مبادرت ورزیده بود.

رایزن فقید ضمن سخنرانی مزبور خاطرنشان میسازد:

»»... اگر کنگرۀ کنونی قطعنامه ها و توصیه های کنفرانسهای دو سال گذشتۀ اروپا و آمریکا را تصویب کند دگردیسی ما (حزب مشروطه ایران) به یک جایگزین (آلترناتیو) جمهوری اسلامی و حزب راست میانه با برنامه ای عملی برای بازسازی ایران که پیشروترین عناصر جامعۀ ایرانی را می تواند جلب کند، تا اینجا کامل خواهد شد...««

July 21, 2012 12:21:49 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites